سینمای مستند در سال ۱۳۹۹| دوربین‌ مستندسازان در جست‌وجوی قاتل سریالی!

سینمای مستند در سال 1399| دوربین‌ مستندسازان در جست‌وجوی قاتل سریالی!

کرونا پرتکرارترین کلیدواژه سال ۱۳۹۹ است و مستندسازان نیز تلاش زیادی کردند تا این قاتل سریالی را در جای‌جای شهر ثبت و ضبط کنند.

خبرگزاری تسنیم- علیرضا رحیم بصیری

سال 1399 با تمام تلخ و شیرینی‌هایش رو به پایان است. در سالی که گذشت شاهد اتفاقات زیادی در ایران و جهان بودیم که بدون شک سینمای مستند نیز نسبت به این اتفاقات بی‌تفاوت نبود. علاوه بر این، تعدادی از بزرگان سینمای مستند را که سابقه فعالیت چنددهه‌ای داشتند به دلایل مختلف از دست دادیم که البته در این بین ویروس کرونا بی‌رحم‌تر از بقیه بود. 

خبرگزاری تسنیم در مجموعه گزارش‌هایی تلاش دارد تا مروری بر اتفاقات مهم سینمای مستند ایران در سال 1399 داشته باشد. 

بدون شک پرتکرارترین کلیدواژه در تمام رسانه‌های جمعی در سال 1399 را باید یک لغت بدانیم و آن هم چیزی جز "کرونا" نیست. ویروسی که از روزهای پایانی سال 1398 پای به ایران گذاشت، نوروز 1399 را تحت تأثیر خود قرار داد و ماه‌های بعد از آن هم زندگی کردن با ویروس چند میلی‌گرمی را در تمام ابعاد به ما یاد داد. با این حال روزهای ابتدایی شیوع این پاندمی در کشور، روزهای ترسناکی بود چرا که بخش عمده‌ای از مردم اصلاً تجربه روبه‌رو شدن با بیماری ویروسی مرگبار را نداشتند و طبیعی هم بود که به دلیل کشنده بودن ویروس، واکنش‌هایی همراه با ترس را شاهد باشیم.

درگذشت چند چهره سرشناس در کنار آمار فزاینده مبتلایان و درگذشتگان و البته هشدارهای وزارت بهداشت، خیلی‌ها را مجاب کرد که قید بازارگردی و سفرهای نوروزی را بزنند و حتی در روزهای ابتدایی فروردین که آمار فوتی‌ها سه رقمی شد، خانه ماندن تبدیل به ارزش شد. 

در چنین روزهایی، پرستاران و کادر درمان از معدود مشاغلی بودند که در خط مقدم مبارزه با کرونا و در بیمارستان‌ها مشغول به فعالیت بودند. فداکاری این افراد را شاید نسل‌های امروز تا سال‌ها در ذهنشان نگه دارند اما خیلی بعید است که فرزندان یا نو‌ه‌هایشان خاطرات این فداکاری را مو به مو در یاد داشته باشند، پس لازم بود که گروهی دیگر نیز وارد صحنه شوند و چه کسانی بهتر از مستندسازان. 

وقتی اولین اخبار از حضور یک گروه مستندسازی در بیمارستان کامکار قم که به نوعی اولین مرکز درمانی کرونا در ایران به شمار می‌رفت، در رسانه‌ها چرخید، شگفت‌زده شدیم. یعنی پذیرفتن اینکه یک گروه مستندسازی با تجهیزاتش وارد بخش ICU بیمارستان شده و نزدیک‌ترین تصاویر را از مبتلایان به ویروس کرونا و کادر درمان به تصویر بکشد، کمی باورنکردنی بود. اما وقتی اولین مستندها از تلویزیون پخش شد، مشخص شد که مستندسازان چگونه همپای کادر درمان در بیمارستان‌ها حضور دارند و به ثبت و ضبط فداکاری‌شان می‌پردازند. 

ساخت مستندهای زیادی با این سوژه و موضوع، دبیر چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت را متقاعد کرد که بخشی با عنوان کرونا در این جشنواره طراحی کرده و مستندهای تولید شده در این محفل به نمایش دربیایند. مروری بر مستندهای برگزیده در این جشنواره بیانگر آن است که خلاقیت هنری در کنار توجه دقیق به سوژه‌ای مثل کرونا چگونه می‌تواند اثری درخور توجه تولید کند. 

در اولین بیمارستان درگیر کرونا چه خبر بود؟ 

مستند «تنگ‌نای» به کارگردانی جواد یقموری و مهدی امینی که جایزه سوم این جشنواره را دریافت کرد، تقریباً اولین اثری است که با موضوع کرونا در بیمارستان کامکار قم ساخته شد و از این نظر، شجاعت مستندساز در فضای ترسناک روزهای ابتدایی شیوع کرونا قابل تقدیر است. پرداختی متفاوتی به مهربانی یک بانوی جهادگر که از مادران پیر و سالخورده مبتلا شده به کرونا پرستاری می‌کند، روایتی لطیف به مخاطب ارائه می‌دهد. 

این مستند بارها از تلویزیون پخش شده و هم‌اکنون نیز علاقه‌مندان می‌توانند آن را از طریق تلوبیون تماشا کنند. 

سفر داوطلبانه به ایستگاه پایانی زندگی!

اما در نقطه‌ای دیگر، مستند «قطعه 19» به کارگردانی مسعود دهنوی به ایستگاه پایانی زندگی رفته است؛ جایی در دل بهشت زهرا که به اسم غسالخانه مشهور شده است. بدون شک کسانی که جانشان را به دلیل ابتلا به ویروس کرونا از دست دادند، همانند بقیه متوفیان باید با احترام و منزلت به خاک سپرده شوند و در این بین غسل دادن میت یکی از مهم‌ترین کارهاست اما چه کسی داوطلب می‌شود تا این کار مهم و شاید خطرناک را انجام دهد؟ مستند قطعه 19، ماجرای طلبه‌هایی است که این مسئولیت مهم را به انجام می‌رسانند. 

دلتنگی و فراغ، سوغاتی کرونا

روایت متفاوت دیگر از ویروس کرونا که با استقبال بسیار خوبی هم روبه‌رو شد را می‌توان در مستند «آنجا سپیده‌ دم» به کارگردانی محسن جهانی و هاشم مسعودی دید. روایتی واقعی و بدون رتوش از پرستاری که تصمیم گرفته حضور در بخش بیماران کرونایی را چند هفته‌ای تجربه کند. حضور او در بخش ICU که با دوربین تلفن همراه تصاویر را ضبط کرده است، مستند خلاقانه‌ای را تولید کرده است. تجربه‌ تنهایی، دوری از همسر و فرزند و غصه خوردن برای از دست دادن همکاران و بیمارانی که ساعت‌ها برای زنده‌‌ماندشان زحمت کشیده‌ای خیلی دردناک است اما فراموش نکنیم همه این اتفاقات ماه‌هاست که برای پرستاران عزیزمان تکرار می‌شود. 

«پسقله» و داستان موجودی فسقلی!

مستند «پسقله» که توانست جایزه بهترین فیلم مستند بخش کرونا در جشنواره سینماحقیقت را از آن خود کند، روایتی از مستندساز یزدی، مجید شیدا است. این فیلم که حال و هوایی طنز نیز در دل خود دارد، داستان ایثار و رشادت‌های پزشک یزدی است که در حین درمان بیماران مبتلا به کرونا، خود نیز به آن دچار شد. 

مجید شیدا، کارگردان این مستند می‌گوید که نام این فیلم را از لغت یزدی «فسقله» برداشته و منظورش همان فسقلی خودمان است! انصافاً نامی که برای این مستند انتخاب شده، بسیار دقیق و بجا است، چرا که ویروسی چند میلی‌گرمی این‌گونه تمام دنیا را درگیر خود کرده است. 

اگر سینمای مستند ما در سال‌های جنگ به دل حادثه زد و فیلم‌های ماندگار شهید آوینی بیرون آمد یا اگر در اوج بحران‌های منطقه به قلب داعش وارد شد و مستندهای ماندگاری از عمق خباثت او و رزم جانانه مدافعان حرم را به تصویر کشید، در سال 1399 نیز مستندسازان ما تصاویر ماندگاری از میدان رزم دیگری رقم زدند. جایی که دشمنش آشکار نبود و دیده نمی‌شد اما رزمندگانش جانانه با ویروس پنهان جنگیدند. 

اگر روزی کرونا رخت بربست، موفق شدیم ماسک‌ها را از صورت برداریم و بدون ترس در تجمعات شرکت کنیم، شاید چند نفری این مستندها را به هم نشان دهند تا یادمان بیاید که دوربین‌ها چه صحنه‌هایی را ثبت و ضبط کردند. یا سال‌ها بعد اگر خواستیم این پاندمی را برای فرزندان خود تعریف کنیم، چند حلقه‌ای از این فیلم‌ها حتماً به کمک‌مان خواهد آمد تا حرف‌هایمان را باور کنند. 

انتهای پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران