سعید راد: حاتمی‌کیا می‌گفت اشتباه کرده که نقش "تیمسار فلاحی" را به من داده است/ قهرمان‌هایمان را به "شهروند باشکوهِ شریف" تقلیل داده‌ایم + فیلم

سعید راد: حاتمی‌کیا می‌گفت اشتباه کرده که نقش "تیمسار فلاحی" را به من داده است/ قهرمان‌هایمان را به "شهروند باشکوهِ شریف" تقلیل داده‌ایم + فیلم

البته که مهم است یک بازیگر چطور از پَسِ ایفای نقشِ یک قهرمان ملی برآید؛ حتماً شناخت‌های بازیگری و تکنیک‌هایی که دارد، لازمه این بروز و ظهورِ درست و اصولی ایفای نقش بازیگران است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز روز آزادسازی خرمشهر است؛ سقوط خرمشهر در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق به کشور ما و آزادسازی این شهر، نه تنها مهم‌ترین بخش از دفاع مقدس است که یکی از برگ‌های زرین تاریخ ایران نیز به حساب می‌آید. درباره رسالت هنرمندان و به خصوص سینماگران در قبال چنین وقایع بزرگی بارها سخن رفته و یادآوری این نکته کافی است که سینما بهترین وسیله برای ثبت وقایعی مانند سرگذشت خرمشهر و انتقال واقعیت‌های مربوط به آن به نسل‌های آینده است. اما آیا سینمای ما توانسته به رسالت خود عمل کند؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان با مرور فیلم‌هایی که در این زمینه ساخته شده‌اند، یافت.

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس ,

به بهانه سوم خرداد مصادف با آزادی خرمشهر در ادامه نگاهی داریم به آثار مطرحی که در حوزه دفاع مقدس ساخته شده‌اند و هنوز پس از گذشت سال‌ها در ذهن مخاطب باقی مانده‌اند:

 بلمی به سوی ساحل: مرحوم رسول ملاقلی‌پور یکی از نام‌های بزرگ و ماندگار سینمای ایران است. او نه تنها از جمله طلایه‌داران سینمای نوین ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود، بلکه آغازگر ساخت فیلم درباره خرمشهر نیز بود. فیلم "بلمی به سوی ساحل" اولین فیلم تاریخ سینمای ایران با موضوع خرمشهر است که به کارگردانی ملاقلی پور تولید شد. این فیلم در سال 1364 و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت. به همین دلیل با اینکه دومین تجربه کارگردانی سازنده‌اش بود، اما فضا و موقعیت‌های فیلم بسیار طبیعی از آب درآمده‌اند. یکی از جلوه‌های این فیلم، یادبود شهید محمد جهان‌آراست که نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر داشت. 

 حریم مهرورزی: دومین فیلمی که در ارتباط با موضوع خرمشهر در سینمای کشورمان تولید شده، "حریم مهرورزی" نام دارد. این فیلم به کارگردانی ناصر غلامرضایی در سال 1365 ساخته شد. مضمون این فیلم درباره تبعات اجتماعی اشغال خرمشهر شکل گرفته است و در آن به زندگی بازماندگان و کوچ کنندگان این شهر به سایر نقاط کشور پرداخته می‌شود؛ زن جوانی از اهالی خرمشهر، همسرش را از دست می‌دهد. او به همراه فرزند و مادر سالخورده‌اش به تهران مهاجرت می‌کند و در یکی از اقامتگاه های جنگ‌زدگان زندگی خود را می‌گذراند و... 

کیمیا و سرزمین خورشید: سهم عمده‌ای از به تصویر کشیده شدن وقایع خرمشهر در سینمای ایران بر عهده احمدرضا درویش بوده است. او سه فیلم با نام‌های «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» بر اساس این موضوع ساخته است. در این میان، فیلم «کیمیا» یکی از آثار تحسین برانگیز سینمای ایران محسوب می‌شود. «کیمیا» که در سال 1373 ساخته شد روایتگر داستانی از روزهای اشغال خرمشهر است. فیلم «سرزمین خورشید» دو سال پس از «کیمیا» با موضوع و حال و هوایی مشابه توسط احمدرضا درویش ساخته شد؛ فیلمی که با وجود برخورداری از شاخصه‌های سینمایی و محتوایی والا، اما نوعی تکرار «کیمیا» بود. در فیلم «سرزمین خورشید» هم مانند «کیمیا» صحنه‌های جنگی در حد بسیار بالایی واقع‌گرایانه و باورپذیر بازآفرینی شده‌اند. 

دوئل: سومین فیلم درویش با موضوع خرمشهر در حال و هوایی کاملاً متفاوت و تاحدودی متضاد با دو فیلم قبلی این فیلمساز در این زمینه به منصه ظهور رسید. این فیلم در سال 1381 و در شرایطی ساخته شد که در آن زمان به عظیم‌ترین پروژه سینمایی تاریخ ایران لقب یافت.

روز سوم: یکی از فیلم‌های قابل توجه با موضوع خرمشهر، «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی است؛ فیلمی که توانسته بخشی از ایثارگری‌ها و رنج‌های مردم آن شهر در دفاع از خود و همچنین رذالت بعثی‌ها را نمایش دهد.آنچه باعث شاخص شدن این فیلم شده، در آمیختن واقعیت با درام و همچنین نمایش ملموس حماسه، بحران، شرافت و وطن پرستی است. همان‌طور که در تیتراژ فیلم نیز اعلام می‌شود، این فیلم براساس یک اتفاق واقعی ساخته شده است.

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس ,

کودک و فرشته: دیگر فیلمی که تمام روایت آن در متن اشغال خرمشهر می‌گذرد «کودک و فرشته» به کارگردانی مسعود نقاش‌زاده است؛ فیلمی که توانسته تصویری متفاوت و تازه درباره سقوط این بخش از خاک کشورمان و همچنین وضعیت مردم آن ارائه دهد. ویژگی متمایز این فیلم و محور اصلی آن حضور کودکان و نوجوانان و به خصوص دختران نوجوان در مقاومت خرمشهر است.

 عصر روز دهم: آخرین فیلمی که می توان آن را نیز به نوعی در دایره آثار مرتبط با خرمشهر قرار داد، «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی است؛ فیلم با سقوط خرمشهر در جنگ تحمیلی آغاز می‌شود. خانواده‌ای قصد نجات از مهلکه را دارند، اما پدرشان شهید می‌شود. 

گل پامچال: اولین سریالی که به شکل مستقل درباره جنگ روی آنتن شبکه یک رفت، سریال «گل پامچال» بود. این سریال با نام ابتدایی «گل مینا» از روزهای پایانی جنگ در کلاردشت به کارگردانی محمدعلی طالبی کلید خورد؛ سریالی که تولیدش سه سال طول کشید و در نیمه دوم سال 1370 روی آنتن رفت. 

 سفر به چزابه: اثر زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور چالش‌برانگیزترین تصایر را برگزیده بود که در نهایت در تلویزیون به نمایش درآمد. ملاقلی‌پور ساخت این مجموعه را از سال 1373 آغاز کرد و در نهایت در سال 1376 آن را به تلویزیون و سینما سپرد. «سفر به چزابه» عنوان مجموعه‌ای بود که بر اساس دو فیلم «سفر به چزابه» و «نجات‌یافتگان» ساخته شد. در واقع «سفر به چزابه» سعی داشت با بررسی موضوعات جنگ و رویدادهای آن روزگار، برخوردهای انسان‌هایی را که ناخواسته دچار جنگ شده‌اند را تحلیل کند؛ یک تحلیل جامعه‌شناسانه و روان‌کاوانه که با آدم‌های قوام‌یافته و شخصیت‌های مستحکم کاملاً درخشید.

لیلی با من است: «لیلی با من است» را باید اولین اثر کمدی سینمایی تلویزیونی در دهه 1370 تلقی کنیم؛ اثری که به خاطر نگاهی تازه به دفاع مقدس یکی از ماندگارترین آثار این عرصه شد. کمال تبریزی این اثر را با همکاری سیمافیلم ساخت و از همان ابتدا قرار بود اول نسخه سینمایی‌اش اکران شود و بعد از آن در هفت قسمت 45 دقیقه‌ای روی آنتن شبکه دو برود. 

بهترین تابستان من: در زمانی که بنیاد فارابی و سیمافیلم با ساخت «لیلی با من است» از ورود به حوزه طنز در جنگ استقبال می‌کردند، شبکه یک در سال 75 نیز با ساخت سریال «بهترین تابستان من» به کارگردانی علی بهادر این فضا را تجربه کرد. حضور علی صادقی که هم‌اکنون بازیگر طنزپیشه سینما و تلویزیون است در این سریال در کنار سیدجواد هاشمی، حسین خانی‌بیک، مهدی صباغی و مینا نوروزی‌فرد این سریال را که با مضمون طنز جنگ ایران را با عراق به نمایش می‌گذاشت دیدنی کرد.

خاک سرخ: دیدن نام ابراهیم حاتمی‌کیا بر سر هر سریالی مخاطب را کنجکاو می‌کند. این را خود حاتمی‌کیا هم می‌دانست و بیشتر از همه خود او مشتاق بود که در تلویزیون اثری جنگی را به نمایش بگذارد. این سریال که در ابتدا «لیلا و جنگ» نام داشت، داستانش درباره یک زندانی سیاسی به نام ایرج بود که با پیروزی انقلاب آزاد می‌شود. داستانی جذاب به همراه بازی بازیگران سینما از جمله پرویز پرستویی، لاله اسکندری، مهتاب کرامتی، بهناز جعفری و... و کارگردانی حاتمی‌کیا و نگاه خاص او به جنگ نام این سریال را در زمره سریال‌های مهم و با اعتبار جنگی قرار داده است.

خوش‌رکاب: ساخته علی شاه‌حاتمی سریالی طنزگونه بود که به دلیل پخش مناسبش در نوروز 1382 توانست نظر بسیاری را به خود جلب کند. این سریال که به مدد بازی‌های طنز‌آمیز محمد کاسبی، مجید صالحی و اصغر نقی‌زاده توانست مرز بین جدی و شوخی را در فضای جنگ روایت کند، داستان راننده کامیونی به نام آتقی بود که با علاقه‌ای که به کامیونش به نام خوش‌رکاب داشت و مأموریتی که برای ارسال کمک به رزمندگان در جنگ داشت درگیر می‌شد. در واقع «خوش‌رکاب» نمادی از تعلقات دنیوی تقی بود که بعدها به مدد حضور در جنگ به عشقی ملی تبدیل می‌شد.

در چشم باد: این مجموعه پنجاه قسمتی که ساخت آن در گروه حماسه و دفاع شبکه یک پنج سال طول کشید، یکی از افتخارات این شبکه در حوزه دفاع مقدس بود. بخش سوم این سریال که مربوط به فتح خرمشهر بود و صحنه‌های جنگی بی‌نظیری را در سریال ثبت کرده حائز اهمیت است. ضمن اینکه آوردن تصاویر مستند از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر هم ویژگی دیگری به این مجموعه عظیم تاریخی و سیاسی بخشید.

کیمیا: سریالی در بیش از 100 قسمت با موضوع دفاع مقدس ساخته شد و روی آنتن رفت.  بخش‌هایی از ماجرای اشغال و فتح خرمشهر با بازی حامد بهداد در نقش شهید جهان‌آرا به تصویر کشیده شد. 

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس ,

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس , با این توضیحات به سراغِ گفت‌وگویی از سعید راد می‌رویم که نام پرآوازه‌ای دارد. کارهای بعد از انقلابش جملگی دفاع‌مقدسی و ارزشی‌اند. از «مرز» با داود رشیدی تا «عقاب‌ها» «دوئل»، «گیرنده»، «چ» و «پایان خدمت» و در تلویزیون هم فقط سه کار در کارنامه‌اش دارد؛ یکی «در چشم باد» مسعود جعفری‌جوزانی و یکی هم «سرزمین کهن» کمال تبریزی؛ اما «ترور خاموش» مسیر تازه‌ فعالیت حرفه‌ای سعید راد است؛ هم به‌دلیل نقشی متفاوت و هم به‌خاطر حضور شبانه‌اش روی آنتن تلویزیون.

سعید راد از جمله بازیگرانی است که خیلی دیر وارد تلویزیون شد؛ برخی ترجیح‌شان این است که صرفاً در سینما بمانند، اما برای راد شرایط به‌گونه‌ای دیگر بود؛ خودش دلیل این اتفاق را فیلمنامه مناسب و دغدغه‌ای که به‌دنبالش در فیلمنامه‌های تلویزیون می‌گردد، می‌داند. سعید راد در جریان گفت‌وگو از مسئولین و دست‌اندرکاران امر می‌خواهد «از نمایش عمیق فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی در رابطه با دفاع مقدس به توسعه اخلاق در جامعه برسید»؛ این بازیگر تصریح می‌کند «همواره بر این نکته تأکید دارم که به سینمای دفاع مقدس اعتقاد ویژه دارم و از فیلمسازان همیشه درخواست کرده‌ام این حوزه را جدّی بگیرند چون در آن روزها، اخلاق، ایثار و مودت و همراهی را به‌چشم خودم دیدم.»

اگر در سالروز فتح خرمشهر به کارنامه سعید راد خوب توجه کنیم، قابل تأمل است؛ کارهای پروداکشن و تأثیرگذار و ماندگار دفاع مقدسی(!)، فیلم‌هایی با مضمون ارزشمند و شاخص و پرفروشِ دفاع مقدس مثل عبور از «میدان مین»، «عقاب‌ها»، «دوئل»، «چ» و... .

"راد" خیلی نسبت به دوران دفاع‌ حساسیت و عرق عجیبی دارد؛ با شور و شعف راجع به دوران هشت سال دفاع مقدس حرف می‌‎زند؛ این حرارت را در گفت‌وگوی با او متوجه شدم و مخاطبین هم در مشروح مصاحبه خواهند دید که چقدر این بازیگر در این حوزه دغدغه‌مند است. 

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس ,

ماجرای زخمی‌آوردن از جبهه و کنایه ابراهیم حاتمی‌کیا

* برایم جالب بود که در مقطعی جنگ را تجربه کردید؛ دو ماه هم در جبهه جنوب بودید و خواندم که در انتقال هموگلوبین و بانک خون مورد نیاز بیمارستان‌ها هم کمک‌هایی انجام دادید؛ از این حضور اگر خاطره‌ای دارید یا نکته‌ای دارید بفرمایید.

ما برای یک کاری به اهواز رفته بودیم، ماشین را هم گِل زده بودم؛ کوپن بنزین هم گرفتم و رفتم استانداری که مرکز ستاد جنگ بود، کاری داشتم، وقتی با این جوان‌ها مواجه شدم گفتم «کجا دارید می‌روید؟»، رفتم آنجا اتفاقاً از بچه‌های آقای چمران بودند؛ بعدها در سر پروژه «چ» حاتمی‌کیا آقایی آمده بود که من را آنجا دید و گفت «فلانی، جبهه یادت هست؟!»، آقای حاتمی‌کیا گفت: «مگر شما هم در جبهه بودید؟»، گفتم: «چرا فکر می‌کنید من نبودم؟»، گفت: «چه کمکی کردی؟»، گفتم: «سوسنگرد پاتک زده بودند من با همان ماشین گِل‌زده، زخمی می‌آوردم؛ این یک وظیفه اخلاقی است.»

در این شرایط ما احتیاج به یک سلبریتی نداریم

اگر ما در یک سرزمین زندگی می‌کنیم باید در همه‌چیز شریک باشیم؛ در مصیبت‌ها و بحران‌های مردم هم شریک باشیم و مردم ما ثابت کردند که شریک همه این اتفاقات و شرایط هستند؛ شما ببینید سیل و زلزله که می‌آید، مردم در میدان هستند؛ در این شرایط ما احتیاج به یک سلبریتی نداریم، احتیاج به سعید راد نداریم مردم خیلی از ما جلوتر هستند.

آن جِنس و اخلاق جبهه‌ها الآن کجاست؟

*شما اشاره کردید که اخلاق در جبهه فراموش شده و در سریال‌ها و فیلم‌هایمان هم به مقوله اخلاق نمی‌پردازند؛ چرا «اخلاق» جایی ندارد؟

یادم می‌آید همه حیرت کردیم وقتی عراق به ایران حمله کرد؛ شما نمی‌دانید چه جوشش مردمی اتفاق افتاد؛ پسرعموی من لیسانس زبان داشت و در سال آخر دانشگاه، تحصیل می‌کرد؛ گفت «من می‌خواهم به جبهه بروم»، و فکر نمی‌کردم داوطلب باشد. او شهید شد و مزار او در بهشت زهراست؛ شهید افشین حق‌پرست راد. آن جنس اخلاق و حضور در صحنه را باید برجسته کنیم؛ آن موقع جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود و امروز 80 میلیون است؛ در این ترافیک فقط تکنولوژی می‌بینیم و عاطفه‌ای در کار نیست، تکنولوژی بی‌روح است و خبری از آن اخلاق‌ها و منش‌‌ها نیست.

چرا ما از این دفاعِ مقدس حرف نزنیم؟

*چرا آن‌قدر به ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی دفاع‌مقدسی تعصب دارید؟

چون از نزدیک دیده‌ام و لمس کرده‌ام و خودم هم پنج فیلم دفاع مقدسی بازی کردم؛ «مرز» اولین فیلمی بود که با «مرحوم داود رشیدی» بازی کردم یا حتی «برزخی‌ها» همان عرق‌ ملی را نشان می‌داد؛ ما به ساخت این فیلم‌ها که ارق‌ ملی ما را به اوج خودش برساند و حرف‌های ناگفته ما از دفاع‌مقدس را شنیدنی و دیدنی کند، نیاز داریم؛ هنوز آمریکایی‌ها از جنگ با ویتنام چه درست و غلط، بهره‌برداری‌های نمایشی می‌کنند؛ چرا ما از این دفاع مقدس حرف نزنیم؟ جایی که در نمایشِ پاکی و خلوص و ایثار و شهادت حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. همواره بر این نکته تأکید دارم که به سینمای دفاع‌مقدس اعتقاد ویژه دارم و از فیلمسازان همیشه درخواست کرده‌ام این حوزه را جدی بگیرند چون در آن روزها، اخلاق، ایثار و مودت و همراهی را به چشم خودم دیدم.

به نمایشِ‌ ناگفته‌های جنگ نیازمندیم

من وقتی می‌شنوم جانبازی شیمیایی بعد از 30 سال با وضعیت و شرایط سخت زندگی در خانه‌اش به شهادت می‌رسد، حیرت می‌کنم! من همیشه اعتقاد دارم و تأکید می‌کنم، مملکت قدرتمند و ثروتمندی داریم و باید هزینه کنیم؛ به نمایشِ‌ این اخلاق‌ها و اتفاقات و خاطرات جنگی و ناگفته‌هایش نیازمندیم، با شعار هیچ‌کاری، پیش نمی‌رود. هنوز آمریکایی‌ها از جنگ با ویتنام چه درست و غلط، بهره‌برداری‌های نمایشی می‌کنند؛ چرا ما از این دفاعِ مقدس حرف نزنیم؟ جایی که در نمایشِ پاکی و خلوص و ایثار و شهادت حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد.

قهرمان داریم، اما دیده نمی‌شوند

*چرا از آن فیلم‌هایی مثل «عقاب‌ها» که قهرمان داشت فاصله گرفته‌ایم؛ فیلم‌های سینمایی و سریال‌های ما امروز قهرمان ندارند، در صورتی که در دهه‌های قبل شاخصه‌ای که مخاطب را پای آن فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی نگه می‌داشت ابهت و جذابیت قهرمان بود، چرا دیگر «قهرمان» نداریم؟

چرا قهرمان داریم اما دیده نمی‌شوند؛ چون قهرمان‌هایمان کوچک و در خانه‌اند؛ قهرمان ما پسری است که با مادر و خواهرش اختلاف دارد، قهرمان همیشه از جامعه جداست؛ چه کسی رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه و یا رئیس صداوسیما می‌شود که قدرت او از قدرت بافت اجتماعی بالاتر باشد، قهرمانی در جامعه ما هم همینطور است، باید قدرتش از طبقه عامِ جامعه، بیشتر باشد؛ اما ما سعی کردیم قهرمان‌ها را در سطح مردم و کوچه و بازار بیاوریم؛ اینها قهرمان نیستند، یک شهروند محترم‌اند؛ شهروند باشکوهِ شریف، نه در سینما در هر جایی، ما هنوز پُزِ آقا تختی را می‌دهیم اما آیا بعد از آقای تختی کسی آمد!

تلویزیون , صدا و سیما , خرمشهر , سریال , فیلم , دفاع مقدس ,

تیمسار فلاحی، سعید راد را محبوب‌تر کرد

*آیا قرار است سعید راد در قامت یک بسیجی و پاسدار هم نقش قهرمانی مثل «تیمسار فلاحی» را ایفا کند؟

صد البته؛ اتفاقاً چند بار با این موضوع مواجه شدم؛ جالب است که «ابراهیم حاتمی‌کیا» می‌گفت من اشتباه کردم "تیمسار فلاحی" را به «سعید راد» دادم، محبوب‌تر از همیشه شد؛ البته که مهم است یک بازیگر چطور از پَسِ ایفای نقشِ یک قهرمان ملی برآید؛ حتماً شناخت‌های بازیگری و تکنیک‌هایی که دارد، لازمه این بروز و ظهورِ درست و اصولی ایفای نقش بازیگران است.

من نویسندگی در سینما و تلویزیون را «کوچولو» دیدم

*در مقوله سریال‌سازی هم با شناختی که شما از فضای فیلم‌های آمریکایی و هالیوودی دارید، می‌دانید که سریال‌های پلیسی و امنیتی برای مخاطب جذابیت دارد و بخشی از واقعیت‌ها را که مردم به آن علاقه‌مندند، به تصویر کشیده است؛ اما به راستی چرا این سریال‌ها کمتر ساخته می‌شود؟

همه‌چیز در کار تصویر به مبنای اولیه یعنی نویسندگی بستگی دارد؛ ما نویسنده خوب نداریم؛ یا چند نویسنده خوب ما، چند تا کار را با هم قبول می‌کنند و معلوم است آنها هم در جایی تمام می‌شوند؛ یکی از مشکلات ما نبودن سناریو و فیلمنامه خوب است؛ آن کسی که فیلمنامه می‌نویسد شاید تحلیلگر اجتماعی یا سیاسی نباشد، اما می‌نویسد، چون با تحلیل‌ها و تصورات خودش نگاه می‌کند، مشاور و مسئله می‌خواهد؛ من شنیده‌ام در حوزه هنری کلاس‌هایی برای فیلمنامه‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی وجود دارد، اما من کارها را در زمینه پرورش نویسنده برای سینما و تلویزیون خیلی کم و کوچک دیدم.

یکدفعه 6 قسمت سریال، تبدیل به 60 قسمت می‌شود!

این رفتارِ غیرعمیق و عدم توجه به وجود فیلمنامه‌نویسان خوب باعث شد سریال‌هایی که ساخته می‌شوند یکباره، خاله، عمه یا دایی و عمویی وارد داستان می‌شوند، 6 قسمت تبدیل به 60 قسمت شود!

انتهای پیام/

پیوست
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران