بیانیه گام دوم و بازنمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی در بعد نظام بین‌الملل

بیانیه گام دوم و بازنمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی در بعد نظام بین‌الملل

برخلاف تضییقات فراوان ساختاری، نظام سلطه تاکنون نتوانسته مانعی برای الگوی سرایت‌کنندگی نظام اندیشگی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری روندهای تمدن‌سازی ایجاد کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد محمودی‌کیا، استادیار گروه اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است به تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و بازنمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی در بعد نظام بین‌الملل پرداخته است که در زیر می‌خوانیم:

گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران با همه فراز و فرودها و همه مخاطرات و تضییقات داخلی و بین‌المللی، تجربه گرانبهایی را برای نسل‌های بعدی آن فراهم آورده است که بررسی دقیق ابعاد، علل، نتایج و پیامدهای آن‌ها می‌تواند مسیر را برای تداوم و تسهیل دستیابی به آرمان‌های انقلاب اسلامی هموار سازد. از طرف دیگر، دستیابی به اهداف انقلاب در افق چهل ساله دوم، نیازمند طراحی یک برنامه جامع و فراگیر مبتنی بر واقعیت‌های موجود و نیز ظرفیت‌های در دسترس داخل و خارج برای نیل به آن است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اقدامی حزم‌اندیشانه اقدام به ترسیم رئوس کلی آن در قالب «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» کرده‌اند؛ حال از اندیشمندان و خبرگان سیاسی انتظار می‌رود تا به مداقه و تبیین دقیق ابعاد این بیانیه و تدوین نقشه راه عملیاتی برای نیل به آرمان‌های مصرح در آن اقدام کنند. از این رو این نوشتار از میان رئوس مختلف موجود در متن بیانیه، تلاش می‌کند تا به بازنمایی دستاوردهای خارجی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر مفاد بیانیه گام دوم بپردازد.

ذکر این نکته ضروری است که ورود انقلاب اسلامی ایران به مرحله دوم از عمر خود را پس از گذار از مرحله دشوار «نظام‌سازی و تثبیت»، می‌توان آغاز فرایند «خودسازی»، «جامعه‌پردازی» و «تمدن‌سازی» آن دانست و از این رو ضرورت می‌یابد تا با بهره‌مندی از تجربیات چهار دهه نخست انقلاب، دقایق و ظرائف پیمودن شایسته گام دوم انقلاب اسلامی مورد بررسی‌های دقیق علمی و کارشناسی خبرگان قرار گیرد. از این رو، لاجرم از توجه وافی و کافی به تمامی ابعاد و زوایای این مرحله مهم و سرنوشت‌ساز هستیم. حال، و با توجه به این مقدمه، در ادامه به بررسی موجز تأثیرات تغییر گفتمانی عرصه کنش سیاست خارجی ایران پسا انقلاب بر نظام بین‌المللی می‌پردازیم.

وقوع انقلاب اسلامی در ایران موجب شکل‌گیری گفتمان جدیدی در عرصه سیاست خارجی شد. اصولاً حوزه سیاست‌ خارجی‌ و جهت‌گیری‌های‌ حاکم‌ بر آن‌، از همان‌ ابتدای‌ انقلاب‌ از حساسیت‌ زیادی‌ نزد جریان‌های‌ مختلف‌ سیاسی‌ در ایران‌ برخوردار بود اما در مرحله عمل سیاسی، انقلاب ایران از همان ابتدا رویکردی خاص به آمریکا داشت که تحت تأثیر تجربه تاریخی بود. در آستانه انقلاب رویکردهای مختلفی نسبت به آمریکا مطرح بود اما گفتمان غالب گفتمانی تهدید پندار از آمریکا در قبال ایران بود که توسط بخش مهمی از جریانات چپ و اسلام انقلابی طرح می‌شد، هرچند بخشی از مسئولان سیاسی انقلاب رویکرد متفاوتی داشتند اما این گفتمان غالب که به تدریج و مخصوصا ًبعد از تسخیر لانه جاسوسی (سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران) مطرح و توسط رهبران انقلاب طی چهار دهه گذشته طرح و تبیین شد، گفتمانی است که می‌توان آن را گفتمانی ضد آمریکا به عنوان تهدید اصلی انقلاب دانست.

از سوی دیگر، غرب و به طور خاص آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد و به‌رغم تلاش فراوان و صرف هزینه‌های هنگفت برای تثبیت موقعیت هژمونیک خود در منطقه خلیج‌فارس، با چالش‌ها و موانع جدی در این منطقه روبه رو بوده است. مخالفت بازیگران منطقه‌ای مانند ایران با هژمونی آمریکا و ناکامی‌های این کشور در عرصه‌هایی مانند عراق پساصدام، و افغانستان پساطالبان و یا سوریه پساجنگ از موانع منطقه‌ای هژمونی آمریکا در خلیج‌فارس محسوب می‌شود.

از سوی دیگر، الگوی رفتار منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه و در دوران جنگ سرد، بر اساس شاخص‌های ساختاری در نظام بین‌الملل سازماندهی شده است. لذا، فرسایش و فروپاشی ساختار دوقطبی را می‌توان در زمره عواملی دانست که در برابر سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا چالش‌های بیشتری را به وجود آورده است. در واقع، سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، تحت تأثیر شرایط ساختاری نظام بین‌الملل قرار گرفته است. فرایند تحولات بین‌المللی نشان می‌دهد که خاورمیانه با قالب‌هایی از هویت‌گرایی رو به رو شده است. این امر بر چگونگی کنش بازیگرانی که با معضلات امنیتی خاورمیانه درگیرند، اثرگذار است. بر این اساس، الگوی رفتاری آمریکا در برخورد با محیط منطقه‌ای خاورمیانه، نسبت به دوران جنگ سرد، ماهیت پیچیده و متناقض‌تری پیدا کرده است. نشانه‌ها و شاخص‌های این الگوی رفتاری را می‌توان در مواردی همچون ارائه نگرش‌های متفاوت نسبت به الگو و روند سیاست خاورمیانه ایالات متحده توسط کارگزاران امنیتی آمریکا، ساختار بحران‌سازی خاورمیانه، عدم توزان در قدرت منطقه‌ای خاورمیانه (که زمینه‌ساز بحران منطقه‌ای برای آن شده است)، تلاش آمریکا برای ایجاد زمینه وابستگی متقابل امنیتی در خاورمیانه، بهره‌گیری از عملیات و رفتار پیش‌دستانه در استراتژی امنیتی آمریکا (هرچند مطلوبیتی برای این کشور ایجاد نکرده است)، سیاست خارجی آمریکا در دوره اوباما که تحت تأثیر فرایندهای محدودکننده عملیات پیش‌دستانه قرار گرفت، نادیده گرفتن بازیگرانی که از الگوی هویت مقاومت بهره می‌گیرند، خیزش امواج سیاسی دموکراتیک در خاورمیانه در پی بهار عربی و... مورد توجه قرار داد.

بر این اساس، ارزش‌ها و مؤلفه‌های فضای گفتمانی انقلاب اسلامی در بعد نظام بین‌الملل با بازتولید نشانه‌ها، نمادها و ارزش‌های فراگیر توانسته است به خلق یک صورت‌بندی جدید از معرفت و جهان‌نگرش در سطح نظام بین‌الملل دست یابد که با رویکرد انتقادی و تجویزگرایانه خود نه تنها کنشگران و ساختارهای جدیدی را خلق کرده، که بسیاری از انگاره‌ها و مفروضات نظم گفتمانی مسلط را نیز به چالش کشانده و عرصه تقابلی میان گفتمان اسلام سیاسی را با گفتمان لیبرال دموکراسی غربی فراهم آورده است. لذا، با عنایت به ساختار و هندسه توزیع قدرت در عرصه جهانی و تأثیر این ساختار بر تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی، شواهد و قراین حکایت از آن دارد که مواضع قدرت‌های بزرگ به تناسب اختلافات، رقابت‌ها و نیز سرعت تحولات در نحوه توزیع قدرت میان بازیگران نظام و شکل‌گیری بازیگران نوظهور و به تبع آن کاسته شدن از سهم و میزان قدرت قاعده‌سازی بازیگران مسلط سابق، در حال دگرگونی از یک‌جانبه‌گرایی به چندجانبه‌گرایی و استقرار یک نظم چندقطبی یا چند مرکزی میان بازیگران عمده جهانی و منطقه‌ای قرار دارد و این می‌تواند به عنوان یک فرصت تاریخی برای نقش‌آفرینی هر چه فعالانه‌تر بازیگران نوظهور چون ایران در عرصه مناسبات جهانی و منطقه‌ای باشد؛ این فرصت بدون داشتن یک منطق قدرتمند، منسجم و قابل دفاع و نیز بدون داشتن برنامه و طرح عملی، صورت تحقق نخواهد یافت.

در مجموع، بازنمایی عناصر گفتمانی انقلاب اسلامی در سطح نظام بین‌الملل منجر به ایجاد مزاحمت‌ها و تعارض منافع گسترده‌ای با نظام سلطه شده که برخلاف تضییقات فراوان ساختاری تاکنون نتوانسته مانعی برای الگوی سرایت‌کنندگی نظام اندیشگی انقلاب اسلامی ایجاد کند. طبعاً تداوم این روند می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری روندهای تمدن‌سازی شود که آینده نظام بین‌المللی را به نحو چشم‌گیری متأثر از مؤلفه‌ها، هنجارها و قواعد بنیادین خود کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران