زمزمه جنگ-۱۰|ارتش بعث در کدام عملیات یک میلیون خمپاره زد؟/ عملیات پرتلفات دشمن
اجرای این عملیاتها که با ضربات سهمگین به دشمن بعثی همراه بود، سبب شد تا عراق دست یاری به اربابان غربی و عربی خود دراز کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دفاع مقدس گنجینهای از ایستادگی، استقامت و ایثار و از خودگذشتگی مردان و زنان غیرتمند و متعهد ایران در برابر حمله ناجوانمردانه دشمن به این مرز و بوم است. همزمان با هفته دفاع مقدس، مهمترین وقایع سالهای دفاع و حماسه را روایت میکنیم. بخش چهارم این روایت را بخوانید:
* وقایع جنگ در سال 1362/ والفجرهای موفقیتآمیز
با پایان یافتن عملیات والفجر 1، تا ماهها، جبهههای جنگ شاهد آتشهای گاه و بیگاه از سوی طرفین بود و تحرکات خاص و قابل ملاحظهای از سوی هیچ یک از طرفین درگیر وجود نداشت، تا اینکه همزمان با آغاز تابستان سال 1362 طراحی عملیاتی با عنوان والفجر 2 در منطقه غرب پیرانشهر و در حد فاصل بین ارتفاعات قمطره و تموچین با اهداف انهدام نیروی دشمن و گرفتن اسیر، تجزیه نیروی دشمن، تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه و تصرف پادگان حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی در دستور کار قرار گرفت.
اجرای این عملیات از آن جهت مهم و ویژه بود که میتوانست از فعالیتهای ضدانقلاب ـ کوموله و پژاک ـ در منطقه بکاهد و ضمن پشتیبانی از مبارزان مسلمان عراقی، امکان تصرف پیرانشهر توسط ارتش عراق را سلب کند.
برای این عملیات، حضور 16 گردان از سپاه و 6 گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از نیروی زمینی ارتش به همراه پشتیبانی هوانیروز پیشبینی و عملیات مهندسی لازم برای ایجاد مسیرهای عبور رزمندگان انجام شد و در ساعات نخستین روز 29 تیرماه 1362، حمله به مواضع دشمن بعثی صورت گرفت. این حمله طبق برنامهریزیهای صورت گرفته پیش میرفت تا اینکه ارتش بعث عراق توانست از ارتفاعات در اختیار خود بهترین بهره را ببرد و با حجم سنگین آتشی که ارسال میکرد، موفق شد جلوی پیشروی ایرانیها را بگیرد.
با این حال، یک روز پس از آغاز عملیات، روستای رایات به تصرف ایرانیها درآمد و چندین روستای دیگر به دست رزمندگان سپاه اسلام محاصره شد و در خلال آن نیز گمرک جاده پیرانشهر ـ حاج عمران آزاد شد و با حضور باصلابت و به موقع هوانیروز، ارتفاعات 2519 نیز که بخشی از آن با پاتک عراقیها از دست ایران خارج شده بود، به طور کامل از حیث وجود بعثیها پاکسازی شد و به تصرف نیروهای خودی درآمد. این عملیات با آزادسازی حدود 200 کیلومتر مربع از خاک عراق و تسلط به ارتفاعات حیاتی و استراتژیک منطقه برای ایران به پایان رسید و ضمن آن تلفات سنگینی به تیپهای 66 نیرو مخصوص، 91 پیاده، 113 و 114 پیاده کوهستانی و هوانیروز عراق، وارد شد و صدام در یک اقدام دیوانهوار، فرمانده تیپ 91 پیاده را در شهر دیانا، به خاطر تحمل این شکست اعدام کرد. به غنیمت درآمدن چندین قبضه توپ 122 م.م و 20 دستگاه تانک و مقدار معتنابهی سلاحهای سنگین و نیمهسنگین و خودروهای سنگین و جنگی از جمله دستاوردهای این عملیات بود.
اما حضور در منطقهی مهران، تنها به این عملیات محدود نشد و قرارگاه عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام به طرحریزی برای انجام عملیات دیگری با نام والفجر 3 کرد تا ضمن آن، شهر مرزی مهران از زیر دید و تیر دشمن خارج شود و جریان زندگی در این منطقه را با عقب راندن دشمن از ارتفاعات به دشتهای خاک عراق، عادی سازد. یک تیپ زرهی و یک گردان پیاده از نیروی زمینی ارتش به همراه 3 لشکر، 2 تیپ و یک تیپ زرهی در نیمه شب 7 مرداد سال 1362 والفجر 3 را آغاز کردند.
در شب اول عملیات ارتفاعات نمه کلان بو به تصرف سپاه اسلام درآمد و در شب دوم نیز جاده ی مهم و استراتژیک 490 در اختیار کامل نیروهای ایران درآمد. در محور شمالی منطقهی عملیاتی نیز بسیجیان با نمایش اقتدار و ایثارگری خود، مانع از دسترسی دشمن به ارتفاعات زالوب و کلهقندی ـ با توجه به حضور و آتش سنگین دشمن بعثی در این منطقه ـ شدند و با گذشت 11 شب از آغاز عملیات و محاصرهی دشمن، شهید حاج محمد ابراهیم همت با سربازان لشکر محمد رسولالله (ص)، به منطقه اعزام و منطقه را از حیث وجود دشمن پاکسازی کرد.
بدین ترتیب، بخش اعظمی از اهداف عملیات محقق شد و ضمن آزادسازی ارتفاعات زالوب و نمه کلان بو، دشت مهران و جادهی ایلام ـ مهران ـ دهلران هم آزاد شدند و از طریق این جاده، بین نیروهای جبهههای غربی و جنوبی سپاه اسلام ارتباط مطمئن و مستمر برقرار شد.
1 فروند هواپیما، 3 فروند هلیکوپتر، 10 انبار مهمات و ... از جمله تلفات ارتش عراق در عملیات والفجر 3 بود که بدان میتوان به غنیمت گرفتن چندین دستگاه تانک، بولدوزر، ماشینآلات جنگی و سلاحهای نیمهسنگین را افزود.
* والفجر4 و التماسهای رژیم بعث به اربابان خود
سلسله عملیاتهای والفجر که از واپسین ماههای سال 1361 آغاز شده بود و ارمغان بسیاری برای جبههها و جامعهی ایران به همراه داشت، این بار با والفجر 4 ادامه یافت. والفجر 4 به دنبال اتصال ارتفاعات سورن به سورکوه بود که نتایجی از جمله؛ کوتاه شدن خط پدافندی ایران با تصرف پیشرفتگی دشت شیلر، مسدود ساختن مسیر تردد ضدانقلاب کوموله و پژاک، تصرف شهر پنجوین عراق، تسلط بر 13 شهر و روستای عراق، خارج کردن مریوان از دید و تیر دشمن و فراهمسازی مقدمات عملیات در استان سلیمانیه عراق در پی داشت.
این عملیات در 27 مهر سال 1362 با حضور 8 لشکر و 2 تیپ از سپاه پاسداران و 1 لشکر پیاده از ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و با شروع آن، ارتفاعات لری، کرمک، کنگرک، خلوزهی یک، بلاله، سربلاله، سه درختی، تخممرغی و پادگان گرمک، شهرک هرگنه و تپهی شهدا در محور مریوان آزاد شد که منطقهای به وسعت 70 کیلومتر مربع بود. مرحلهی دوم عملیات هم دو روز بعد، یعنی 29 مهرماه آغاز شد که به سرعتی قابل توجه و با تصرف ارتفاعات خلوزهی 2، توانا، کلو، یال شرقی زله و ارتفاعات 1672 در محور مریوان و شاخ نالشکینه در محور بانه ـ فجر به در اختیار گرفتن شهر نظامی و خالی از سکنهی پنجوین شد.
چند روز بعد، یعنی در بامداد 2 آبان ماه نیز مرحلهی سوم با حرکت در عمق و تصرف ارتفاعات استراتژیک شیخ گزنشین و حدود 70 درصد از ارتفاعات کانیمانگا ادامه یافت و با رشادتهای نیروهای 25 گردان از سپاه پاسداران، حدود 200 کیلومتر مربع از زمینهای منطقه آزادسازی شدند.
این عملیات نیز همچون عملیاتهای گذشته با دادن تلفات بسیار انسانی و تجهیزاتی ارتش عراق به پایان رسید و در ضمن آن صدها کیلومتر از اراضی خاک عراق به همراه ارتفاعات استراتژیک و شهر پنجوین به تصرف ایرانیها انجامید.
انجام این عملیاتها که با ضربات سهمگین به دشمن بعثی همراه بود، سبب شد تا عراق دست یاری به اربابان غربی و عربی خود دراز کند. مشاورههای مستشاران غربی و دادن امکانات و تجهیزات مناسب از سوی مرتجعین عربی، سبب شد تا عراق ضمن دستهبندی تجربیات خود، به اتخاذ تاکتیکهای جدیدی در جنگ بپردازد.
* چرا عملیات خیبر در جزایر مجنون شکل گرفت؟
همزمان، ستاد فرماندهی سپاه پاسداران نیز با جمعبندی تحرکات دشمن در جبهههای جنگ و باتوجه به نیرو و امکاناتی که در اختیار داشت، قرارگاهی را در منطقهی هور انتخاب کرد تا با طرحریزی و عملیاتی جدید با استفاده از استعدادها و پتانسیلهای طبیعی این منطقه ـ که با پوشش گیاهی خاص خود، امکان مانورهای خاصی را به رزمندگان میداد ـ دشمن را از دستیابی به اهداف شوم خود باز دارد. بر همین اساس، عملیات خیبر کلید خورد. منطقهی عملیاتی خیبر در شرق رودخانهی دجله و داخل هورالهویزه پیشبینی شد که دارای دو بخش هور خشکی و هور آبی که جزایر مجنون شمالی و جنوبی در داخل آن قرار گرفتهاند، است.
این منطقه از آن جهت انتخاب شده بود که در آن نبردهای رویارو اتفاق نمیافتاد و از پاتک دشمن خبری نبود. همچنین، بکر بودن منطقه و عدم تصور دشمن در انجام عملیات در این منطقه و غیرممکن بودن مانور زرهی دشمن با توجه به امکانات و تجهیزاتی که از کشورهای غربی به هدیه گرفته بود و در ضمن ایجاد امکان برای حمله به جناحین دشمن، امکان موقعیت را برای رزمندگان اسلام به همراه داشت تا اهداف خیبر از جمله انهدام سپاه سوم دشمن به همراه تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی و امکان ادامهی تک از این جزایر و محور طلاییه به سمت نشوه و الحاق با نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله میبردند، تحقق یابند.
در این عملیات، روند تازهای از شکلگیری همکاری سپاه و ارتش ایجاد شد. 2 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی و یک تیپ هوابرد نیروی زمینی ارتش به کمک 2 لشکر پیاده و یک تیپ زرهی سپاه، در محور زید به مقابله با ارتش بعثی پرداخت و سپاه با 9 لشکر و 9 تیپ پیاده، به همراه 3 تیپ زرهی در منطقهی اصلی عملیات یعنی هور و طلاییه حاضر شدند که پشتیبانی یک لشکر زرهی ارتش را به همراه داشت.
آبی بودن منطقهی اصلی عملیات، شرایطی خاص را برای انجام عملیات میطلبید. به همین روی، هوانیروز نیروی زمینی ارتش، وظیفهی انتقال سریع نیروها و تجهیزات را به عهده گرفت و پشتیبانی از عملیات را به خوبی انجام داد. این تحرکات در واپسین روزهای سال 1362 هنگامی که احساسات کشور بر علیه بعث و دشمن آب و خاک ایران بود، صورت میپذیرفت.
* حضور پرشور مردم در جبههها به دلیل حملههای موشکی رژیم بعث
حملههای موشکی و بمباران رژیم صدام به شهرهای غربی احساسات مردمی را برانگیخته بود و مردم بسیاری برای حضور در جبهههای جنگ بسیج شده بودند. این مردم با حضور در مانورهای قدس، آمادگی لازم برای جنگیدن را پیدا کرده بودند، به همین جهت از شرکتکنندگان در مانورهای قدس ـ که در مراکز مختلف استانها انجام شده بود ـ به منظور تأسیس نیروهای احتیاط استفاده شد و سربازان اسلام با اتکای به خدای باری تعالی و پشتوانهی حضور گستردهی آحاد مردم، عملیات خیبر را در ساعات بامداد سوم اسفند 1362 و با رمز یا رسولالله (ص) آغاز کردند.
نوع هجوم، حمله و پیشروی، با سرعت و دقت سربازان اسلام همراه بود. اندک زمانی از آغاز عملیات نگذشته بود که پیشروی به خاک عراق آغاز شد. در روز چهارم عملیات، نیروهای اسلام به شهر القرنه رسیدند که با استقبال مردمی زجرکشیدگان عراق از ظلم و جور صدام مواجه شدند. در محور شمالی، تردد بر جادهی بصره ـ بغداد از سوی سربازان ایران اسلامی قطع شد. در همین اثنا، جزایر مجنون شمالی و جنوبی به تصرف درآمدند.
پس از این مراحل بود که دشمن خود را بازیافت و با استقرار نیروها در شهر العماره، ابتدا به پاکسازی محور بصره ـ العماره پرداخت و سپس به طلاییه معطوف شد. حفظ طلاییه از آن جهت برای سپاه اسلام مهم بود که عقبهی خشکی را در اختیار نیروهای حاضر در هور میگذاشت و عملیات در ابعاد جدیدتری گسترش مییافت.
* بارش یک میلیون گلوله توپ و خمپاره از سوی رژیم بعث
شهید حسین خرازی، فرمانده لشکر امام حسین (ع) به منطقه فراخوانده شد تا طلاییه را حفظ کند. جنگ سخت بین نیروهای ارتش بعث با سربازان امام زمان (عج) آغاز شد. ساعاتی پس از آغاز درگیری و شروع جنگ، شهید خرازی دست راست خود را در اثر اصابت ترکش در خط مقدم نبرد از دست داد و به عقب بازگردانده شد.
فشار دشمن بسیار زیادتر از حد تصور بود. با این حال 6 کیلومتر از محور جادهی طلاییه در دست ایرانیها بود و حتی یک تیپ از دشمن هم به طور کامل منهدم شد، ولی آتش گستردهی دشمن امکان پیشروی را سلب و عملاً ناممکن کرده بود. به همین جهت توان و نیروی ایران بر حفظ جزایر مجنون متمرکز شد. البته حفظ جزایر مجنون شمالی و جنوبی نیز کار آسانی نبود. ارتش بعث هیچگاه تحمل حضور ایران در منطقهی هور را نداشت؛ بنابراین 72 ساعت تمام بر این جزایر آتش میریخت که طبق محاسبات شامل حدود یک میلیون گلولهی توپ و خمپاره میشود.
این آتشها با مقاومت نیروهای ایرانی که به اهمیت حفظ جزایر مجنون واقف بودند، همراه بود. این مقاومتها که عاشورایی بودند، رنگ و لعاب عاشورایی به خود دیدند. ابراهیم همت، اکبر زجاجی و حمید باکری و شهید یاغچیان، به رسم حسینی زیستن و حسینی جنگیدن، حسینی هم شهید شدند و با خون خود، منطقه را آبرو بخشیدند.
این مقاومتها دشمن را بر آن داشت از تصرف این جزایر منصرف شده و به تحکیم مواضع خود بپردازد. البته در این دوره شاهد بمباران مناطقی از جبهههای جنگ با بمبهای شیمیایی از سوی عراقیها بودیم که استیصال صدام و نوکرانش را نشان میداد.
* تلفات باورنکردنی دشمن در عملیات خیبر
به هر حال، خیبر هرچند به شهادت تعدادی از جوانان رشید اسلام انجامید؛ اما دستاوردهایی برای جبهههای اسلام داشت. انهدام 20 تا 100 درصد بیش از 23 یگان دشمن به همراه کشته و زخمی شدن بیش از 15 هزار نیروی ارتش بعث و اسارت 1140 نفر از آنان ضربهای مهلک به عراق بود. همچنین آزادسازی 1180 کیلومتر از زمینهای منطقه و دستیابی به چاههای نفتی که میلیونها بشکه نفت را در ذخیره داشتند، از دیگر دستاوردهای این عملیات بود.
این پیروزیهای عظیم، حامیان صدام را بر آن داشت تا تحرکات سیاسی گستردهای را در جهان علیه جمهوری اسلامی ایران به راه بیندازند و بر همین اساس، فشار اقتصادی و تحریم فروش اسلحه به ایران در دستور کار مجامع بینالمللی قرار گرفت و در عین حال، اقدام به تقویت عراق با تکنولوژیهای پیشرفتهی در نیروی هوایی شد. عراق نیز که نمیخواست ضعف خود را بروز دهد، با کشاندن جنگ به خلیج فارس، جنگ نفتکشها را به راه انداخت تا اقتصاد ایران را به دلیل ناتوانی در فروش نفت، تضعیف کند.
انتهای پیام/