زمزمه جنگ-۱۹|جزئیاتی از ماجرای هواپیمای رابرت مک فارلین/غربیها درباره کربلای ۵ چه گفتند؟
ستاد فرماندهی نیروهای مسلح در ایران با شناسایی نقطه ضعفهای کربلای ۴ و شناسایی نقاط قوت و ضعف ارتش بعث، عملیات کربلای ۵ را طرحریزی کرد که از جمله نقطه عطفهای دفاع مقدس جمهوری اسلامی محسوب میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دفاع مقدس گنجینهای از ایستادگی، استقامت و ایثار و از خودگذشتگی مردان و زنان غیرتمند و متعهد ایران در برابر حمله ناجوانمردانه دشمن به این مرز و بوم است. همزمان با هفته دفاع مقدس، مهمترین وقایع سالهای دفاع و حماسه را روایت میکنیم. بخش پنجم این روایت را بخوانید:
* وقاع جنگ در سال 1365
سال 1365، نوروز در کشور حال و هوای زیباتری داشت. انتشار خبر موقعیتهای پی در پی رزمندگان اسلام، کسب پیروزهای متوالی و درماندگی ارتش بعث عراق، موجی از شادمانی و غرور ملی و میهنی را همزمان با جشنهای نوروز 1365 در کشور به راه انداخته بود. بر اساس اطلاعات به دست آمده از سازمانهای اطلاعاتی سپاه و ارتش، رژیم بعث عراق سعی داشت در نخستین روزهای ماه فروردین اقدام به پاتک گسترده برای بازپسگیری فاو کند و حتی روز 17 فروردین که مصادف با سالروز تأسیس حزب بعث بود را روز آزادسازی فاو نامگذاری کرده بود.
در سحرگاه همین روز، ارتش بعثی از ٢ محور تهاجم گستردهی خود را آغاز کرد. در محور اول ابتدا، نیروهای دشمن توانستند، شکافهای موجود جاده شنی را پرکرده و اقدام به پیشروی کنند؛ ولی با مقاومت نیروهای ایرانی مواجه شده و ضمن عقبنشینی، تلاششان بیهوده ماند.
در محور دوم نیز، غواصان عراقی به دنبال عملیات شناسایی و مینگذاری برآمدند که تعدادی از آنها کشته و بسیاری نیز به اسارت درآمدند. به این ترتیب تبلیغات دشمن برای آزادسازی فاو با شکست مواجه شد و بعثیها عملاً نتوانستند در این باره کاری از پیش ببرند. اقدامهای بعدی عراقیهای بعثی نیز در نطفه خفه شد؛ به طوری که در یکی از این تلاشها ارتش بعث تنها در یک محور حدود 4 هزار کشته و زخمی به جا گذاشت. بدین ترتیب نبرد فاو بعد از 78 روز درگیری شبانهروزی و سنگین، با برد درخشان رزمندگان اسلام به پایان رسید و تنها برای تکمیل تحقق اهداف پیشبینی شده برای این عملیات، یک عملیات کوچک برای پاکسازی تمامی کارخانه نمک فاو (که بخشی آن در دست عراقیها بود) در تاریخ هشتم اردیبهشت 1365 با موفقیت تمام انجام شد.
بدون شک این پیروزی نتیجهی ایمان خالص پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. پاسدارانی که ایثارگریهایشان نیز، مورد تمجید رسانههای غربی قرار میگیرد. (پاورقی: نشریهی لوموند فرانسه در شمارهی ٨ فروردین 1365 به نقل سربازان عراقی که برای مرخصی به بغداد آمده بودند، نوشت: «سربازان عراقی از وحشتی که امواج پاسداران انقلاب اسلامی، که بدون امان در زیر رگبار آتش امواج پیشروی میکنند، در دل آنها به وجود میآورد، سخن میگویند و این چنین قاطعیتی از سوی پاسداران را ستایش میکنند.»)
* دفاع متحرک از چه زمانی آغاز شد؟
سلسله پیشآمدهای مختلف در جبهههای جنوب، عراق را به فکر ایجاد یک استراتژی جدید به نام دفاع متحرک کرد. به این ترتیب که با تعرض به نقاط مرزی بتواند توان نیروی ایران را از هم گسسته کند و بنا به گفتهی فرماندهان ارشد ارتش بعث، نوعی صلح اجباری را در منطقه جاری سازد. عمدهی تاکتیک دفاع متحرک در آغازین ماههای سال 1365 رخ داد. البته نخستین آن در حمله به منطقهی عملیاتی والفجر 9 بود. اعملیات والفجر 9 در تاریخ 15 اسفند 1364، برای یاری رساندن به والفجر ٨ به منظور تحقق اهداف آن بود که همچون عملیات والفجر ٨ با پیروزیها و دستیابی به هدفهای مشخص شده به پایان رسید. عراقیها اولین تعرض ذیل تاکتیک دفاع متحرک را در تاریخ 16 اسفند 1364 را به این منطقهی عملیاتی انجام دادند. در والفجر 9 که در 4 محور انجام شده هدف تجزیهی توان دشمن و پیشروی به سمت استفاده سلیمانیه بود تا از فشار بعثیها در منطقهی عملیاتی والفجر ٨ (فاو) بکاهد.
به همین منظور و با ناکام ماندن تلاشهای بعثیها در آزادسازی فاو، اولین حملهی عراق به نیروی زمینی ارتش در شمال عراق آغاز شد و در ادامه در روز هشتم فروردین 1365، حمله به منطقه عملیاتی والفجر 4 در دستور کار ارتش بعث قرار گرفت. تهاجم به ارتفاعات دربندیخان در 16 فروردین، ارتفاعات سومار در 22 فروردین، ارتفاعات منطقهی لولان در 5 اردیبهشت، منطقه فکه در 10 اردیبهشت، ارتفاعات حاج عمران در 24 4 اردیبهشت و مهران در 27 اردیبهشت از دیگر تعرضات دفاع متحرک عراقیها بود.
از سویی دیگر حکام عراق به دنبال آغاز فصل تابستان و خشک شدن باتلاقهای جنوب شرق این کشور به منظور حملهی گستردهی با استفاده از نیروهای پیاده بودند. با این حال استراتژی دفاع متحرک توانست تا حدودی عراق را برای راهاندازی تبلیغات رسانهای آزاد بگذارد. آنها در طی این استراتژی و تکهایی که داشتند، به آزادسازی برخی نقاط استراتژیک در غرب ایران و حتی تصرف شهر مهران اقدام کردند. تصرف مهران توسط صدام در مقابل از دست دادن فاو قرار داده شد و همین امر سبب شد تا ستاد جنگ در ایران به طرحریزی عملیاتی به منظور آزادسازی شهر مهران از دست نیروهای عراقی اقدام کند.
* آغاز عملیات کربلای 1
برای انجام عملیات کربلای 1 سپاه پاسداران با استعداد 6 لشکر و 3 تیپ پیاده و یک گردان مستقل زرهی وارد عمل شد که همکاری نیروی زمینی ارتش را در زمینهی پشتیبانی توپخانه و نیروی هوایی و هوانیروز به همراه داشت. این نیروها خود را برای مقابله با دشمن (لشگر 17 زرهی از سپاه دوم عراق) آماده میساخت.
در ساعت 22/30 مورخه ٢9 تیر سال 1365، عملیات کربلای 1 با هدف آزادسازی مهران و با رمز یا ابوالفضل العباس (ع) ادرکنی آغاز شد.
هنوز دقایقی از شروع عملیات نگذشته بود که خط پدافندی دشمن در تمامی نقاط ـ تنها در ارتفاعات قلعهی آویزان، پیشروی برای مدت بسیار کوتاهی متوقف ماند ـ در هم شکسته شد. تلفات زیادی بر نیروهای عراقی وارد آمد و تعداد بیشماری از جنازههای دشمن حتی سیر تردد را دچار سختی عبور و مرور کرده بودند. این تلفات به حدی بود که در شب اول عملیات ارتش بعث عراق بیش از 10 گردان نیروی پیاده در محدوده منطقهی عملیاتی داشت که بیش از 80 درصد آنها به طور کامل منهدم شد. مرحلهی دوم عملیات بلافاصله پس از شکستن خط دفاعی عراق که شامل پاکسازی هرمزآباد و پیشروی تا 500 متری مهران بود و در محور دوم نیز روستای بهمن بهروزان پاکسازی شد. در این بخش از عملیات بود که شواهد عقبنشینی دشمن هویدا گشت و یک روز بعد، نیروهای خودی با بازکردن معابر مین دشمن و به اسارت گرفتن بیش از 150 تن نیروهای سرگردان عراقی، شهر مهران در اختیار نیروهای سپاه اسلام قرار گرفتند و آزاد شد.
شب سوم عملیات معطوف به پاکسازی منطقه از طرف سپاه و ارتش ایران شد و در روز سوم باز هم پیش روی و به اسارت نگرفتن نیروهای عراق ادامه داشت. البته در این روز، تیپهای 6 و 5 گارد ریاست جمهوری عراق موفق شد تا ضمن حمله به ارتفاعات موسوم به 210 قسمتی از آن را به تصرف خود در بیاورد.
تصرف روستای فیروزآباد در شب چهارم و در ادامه دفع پاتک سنگین دشمن که با استفاده از تیپهای 95، 71 و 72 پیاده و تیپهای 4و 5 گارد ریاست جمهوری انجام شده بود، از جمله اتفاقات این عملیات بود.
* آزادسازی مهران و قدرت جمهوری اسلامی ایران
در پنجمین روز از عملیات کربلای 1، لشگر سیدالشهدا (ع) موفق به تصرف کامل ارتفاع 210 شد و در آخرین روز عملیات یعنی در 15 تیرماه، لشگرهای 10 سیدالشهدا (ع) و 27 محمد رسولالله (ص) با تحرکاتی که برای تصرف قلههای 303 و 223 داشتند، از تزلزل دشمن بهره جسته و با انهدام قرارگاههای تاکتیکی لشکر 17 زرهی و تیپ 24 مکانیزه عراق، تعدادی از سربازان و فرماندهان ارتش بعثی را به اسارت گرفته و با تسلط کامل بر منطقه، شهر مهران کامل آزاد شد و اهداف عملیات کربلای 1 به طور کامل تأمین شد.
با آزادسازی مهران، ناتوانی رژیم بعث عراق در مقابله با جمهوری اسلامی ایران، ابعاد تازهتری به خود گرفت. عراق که با استراتژی جدید خود، موسوم به دفاع متحرک به دنبال جبران ناکامی خود در حفظ فاو و از دست دادن این شهر مهم و استراتژیک بود و با در اختیار گرفتن مهران، ماشین تبلیغاتی خود را بیش از همیشه به راه انداخته بود، حالا با از دست دادن مهران و تلفات سنگینی که با آن مواجه شد. کارشناسان نظامی دنیا را در این نکته همصدا ساخت که ارتش عراق توانایی رویارویی با ارتش و سیاه جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
این نکته به حدی چشمگیر بود که رسانههای غربی هم به آن اذعان کردند.
از جمله اینکه خبرگزاری فرانسه نوشت: «ناظران در خلیج فارس عقیده دارند، اشغال مهران توسط قوای ایران، شکستپذیری رژیم عراق ـ به ویژه استراتژی نظامی جدید آن موسوم به دفاع محترک ـ است.» و رادیو آمریکا به نقل از کارشناسان نظامی این کشور اعلام کرد: «شکست عراق ممکن است از نظر روانی اثر مهم و شگفتانگیزی داشته باشد؛ چرا که عراقیها بیشتر به خاطر جبران شرمساری ناشی از تصرف بندر عراقی فاو به دست ایرانیها دست به حمله زده بودند.»
این شکست حتی به رابطهی میان صدام و آمریکا که متحد اصلیاش در جنگ با ایران بوده را خدشهدار ساخت.
نشریهی نیوزویک در این باره نوشت: «بازپس از دادن مهران پس از فاو، اعتماد مقامات آمریکایی را نسبت به رژیم عراق به شدت کاهش داد، و گفته میشود که آمریکا کمکها تسلیحاتی خود را به رژیم محدود کرده است.»
در حقیقت، مقامات آمریکایی به دنبال ماهی گرفتن از آب گلآلود جنگ تحمیلی در منطقه بودند و هرگاه عراق در حالت ضعف و زبونی قرار میگرفت، نسبت به انتخاب خود دچار تردید میشد و هر زمان که عراق حتی با استفاده از روشهای جنایتکارانهی جنگی اقدام به تداوم جنگ میکرد، حمایتهای خود را از رژیم صدام افزایش میدادند. برای نمونه، وقتی که در فروردین سال 1365 و به بهانهی تلافی سقوط بندر مهم و استراتژیک فاو، نیروی هوایی عراق اقدام به بمباران گستردهی شهرها و روستاهای ایران کرد. (فرمانده نیروی هوایی عراق با ارایهی آماری از عملیات انجام شده توسط این نیرو در فروردین سال 1365 اعلام کرد که طی یک ماه 14686 مأموریت رزمی انجام داده است.) حمایتهای آمریکا به دلیل آنچه میپنداشت جمهوری اسلامی با این حملهها در مقام ضعف قرار خواهد گرفت، حمایتهای خود را ادامه داد؛ ولی با از دست دادن فاو توسط عراق و بازپسگیری مهران از عراقیها توسط جمهوری اسلامی ایران، معادلات سیاسی منطقه به هم خورد، تا جایی که ماجرای مک فارلین، پیش آمد. اما غربیها بیکار ننشسته و با این تفسیر که ایران پس از عراق، کویت و عربستان را اشغال خواهد کرد، بر آن شدند تا با کاهش بسیار قیمت نفت، ایران را به مرز ورشکستگی و از کار انداختن قدرت جنگی آن بکشانند.
این عمل از جمله سیاستهای رسمی آمریکا بوده است که به زبان سخنگوی وقت وزارت امورخارجهی آمریکا در روزنامه ی واشنگتن پست منتشر شد تا مانع ادامهی جنگ باشد.
بنابراین افزایش تولید نفت کشورهای عربستان سعودی، کویت و امارات متحدهی عربی کلید خورد تا با کاهش قیمت نفت، ایران توانایی ادامهی حضور در جبهههای جنگ را از دست دهد.
امام خمینی (ره) با درایتی بینظیر، به مقابله با این وضعیت پرداختند. رهبر کبیر انقلاب اسلامی، سال 1365 را سال استقامت نامیدند و در فرمایشی مهم اعلام فرمودند: «امروز همه ما مکلف هستیم، جوانهای ما باید این جبههها را پرکنند از انسانهای قوی که بحمدالله هم الان پر کردهاند؛ لکن بیشتر لازم است.» (پاورقی: صحیفهی نور، جلد 19ص 290)
این سخنان مهم که حتی مسئولان را به فکر سپردن مسئولیت به دیگران و حضور در جبههها انداخته بود، سبب شد تا نیروهای بسیاری عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شوند و حضور پرشمار نیروها سبب میشد تا عملیاتهای متعدد و گستردهای در ذهن ستاد فرماندهی نیروهای مسلح شکل بگیرد.
این ذهنیت از آنجا شکل میگرفت که ایران با توجه به تعداد نیروهای داوطلب و افزایش ٢ ماه به مدت سربازی اجباری، سازماندهی 500 گردان جدید را در دستور کار قرار داد و این تعداد نیرو دست ایران را برای طراحی و اجرای ٢ عملیات بزرگ در ٢ منطقه ی عملیاتی متفاوت باز گذاشته بود و همین استعداد و پتانسیل سبب طراحی استراتژیهای جدید بود.
بر همین اساس طرحریزی عملیات محدود در مقابله با استراتژی دفاع متحرک عراق انجام شد و حضرت امام (ره) در جایگاه فرمانده کل قوا با توجه به تحرکات زمینی، دریایی و هوایی عراق فرمودند که اجازهی آرامش یافتن دشمن با ایجاد تحرکات بیشتر در جبههها سلب شود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر همین اساس، عملیات کربلای 1 را در تیرماه 1365 و با هدف بازپسگیری مهران آغاز کرد و عملیاتهای کربلای ٢ و 3 عملیات انصار را در شهریور ماه 1365 و عملیات فتح را در مهرماه 1365 و در عمق خاک عراق انجام داد.
* عملیات کربلای 4 و حواشی آن
عملیات کربلای 1 به آزادسازی مهران و ارتفاعات پیرامونی آن منجر شد. و کربلای ٢ و 3 و همچنین انصار و فتح نیز در 5 ضلعی شمال شلمچه تا 4 کیلومتری انتهای جنوبی جزیرهی مینو با ٢ محور شلمچه و ابوالخصیب و با هدف دستیابی به بصره طرحریزی و اجرا شد. این عملیاتهای محدود به منظور سلب آرامش دشمن بعثی، ایجاد تحرک در جبهههای نبرد و تلاش برای دسترسی به بصره اجرا شدند که به جز فتح بصره، بسیاری از اهداف آنها تأمین شد و اجازه نداد تا ارتش بعثی برای بازگیری فاو تمرکز لازم را داشته باشد در دهمین ماه از سال 1365 و 10 ماه پس از بسیج عمومی مردم و بسیج امکانات کشور و بهرهگیری از تبلیغات گستردهی تعیین سرنوشت جنگ و در شرایطی که زیرساختهای انرژی، اقتصادی و صنعتی کشور به طور گسترده هدف بمباران هوایی عراق قرار گرفته بود، عملیات کربلای 4 در تاریخ سوم دی ماه 1365 و با حضور 4 قرارگاه نجف، قدس، کربلا و نوح، آغاز شد.
با این حال، این بار این عملیات براساس پیشبینیها کوبنده آغاز نشد. عراق با استفاده از تجربیاتی که از دست دادن فاو داشت و همچنین استفادهی گسترده از اطلاعاتی که آمریکاییها برای جبران ماجرای مک فارلین ـ معروف به ایران گیت ـ در اختیار رژیم صدام گذاشته بود، نظم نیروهای رزم غواصی را بر هم زد و نیروهای ایرانی نتوانستند اهداف این عملیات را برآورده سازند و دستور توقف عملیات به تمامی یگانها اعلام شد.
این عدم موفقیت باز بهانهای بود تا ماشین تبلیغاتی عراق به راه بیفتد و از پیروزی ارتش بعثی در نبرد سرنوشتساز سخن براند؛ اما در مقابل رسانههای غربی این پیروزی برای عراق را بسیار کمرنگ و کماهمیت خواندند.
* عملیات کربلای 5
در همین اثنا که تحلیلها به آمد و رفت رسانهای میپرداختند، ستاد فرماندهی نیروهای مسلح در ایران با شناسایی نقطه ضعفهای کربلای 4 و شناسایی نقاط قوت و ضعف ارتش بعث، عملیات کربلای 5 را طرحریزی کرد که از جمله نقطه عطفهای دفاع مقدس جمهوری اسلامی محسوب میشود.
این عملیات تنها در 12 روز پس از اتمام کربلای 4 طرحریزی و در ساعت 5/1 بامداد 18 بهمن 1365 آغاز و یورش گسترده به استحکامات عراقی ها در شرق بصره شروع و خطوط دشمن یکی پس از دیگری شکسته شد. ٢4 ساعت پس از گذشت عملیات، تلاشها برای باز کردن جادهی شلمچه، نتایج کلی را در برنداشت و به همین دلیل نیاز به پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز احساس شد. درگیریها در منطقهی عمومی شلمچه و تنومه همچنان ادامه داشت تا اینکه الحاق لشگرهای 25 کربلا و 27 محمد رسولالله (ص) و بعد از آن باز شدن جادهی شلمچه و حضور قرارگاه های قدس و نجف، از تمرکز فشار دشمن در این منطقه کاسته شد. در چهارمین شب عملیات نیز، لشکر 5 نصر وارد جزیرهی بوارین شد. این تحرکات سبب گشت تا ارتش بعث به افزایش نیروهای خود در منطقه بپردازد.
این افزایش نیرو شامل 47 گردان پیاده (3 هزار نیروی پیاده)، ٢٨ گردان زرهی و مکانیزه (هزار دستگاه تانک و نفربر) و 25 گردان توپخانه (360 قبضه توپ) میشد و علاوه بر آن به منظور جلوگیری از پیشروی نیروهای ایرانی، اقدام به حملات گستردهی هوایی و شیمیایی کرد که واکنش نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی را در پی داشت. طی روزهای ششم و هفتم عملیات، درگیریهای گستردهی هر ٢ طرف جنگ به شدت ادامه داشت؛ اما پیشروی هر چند کم و کند، از آن نیروهای اسلام بود. سرانجام پس از ٨ روز درگیری در شرق بصره، ارتش عراق میان حفظ زمین و یا حفظ نیرو، حفظ نیرو را برگزید و منطقهی شرق بصره را از نیروهای خود خالی کرد.
در این بخش از عملیات بود که سپاه پاسداران به دلیل چند ماه درگیری متداوم با عراق، از نظر نیروی انسانی، آتش پشتیبانی، پدافند هوایی و سایر لوازم و تجهیزات دچار مشکل شده بود و تصمیم برای توقف عملیات گرفت تا یگانهای خود را بازسازی کرده و به تهیه و جایگزین تجهیزات و امکانات بپردازد.
کربلای 5 سبب شد تا دنیا نسبت به همت و غیرت سپاه اسلام ایمان پیدا کرده و توانایی ارتش بعث را در دفاع مقابل توانمندیهای سپاه و ارتش جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال ببرند. از جمله روزنامهی آبزرور پاریس نوشت: «برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شدهاند.»
سیاستهای جدید خارجی که از سال 1365 آغاز شده بود نیز، به تغییر تحولات در معادلات بینالمللی یاری رساند.
این تغییرات تا آنجا پیش رفت که ماجرای مک فارلین، سر و صدایی جهانی پیدا کرد.
همچنانکه پیش از این گفته شد، علاوه بر فشار جنگ مستقیم با ارتش بعثی در مرزهای غرب و جنوب غرب کشور، عرب مرتجع و غرب به دنبال وارد ساختن هجمه و ضربه به نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بودند، این اقدامات از فشارهای سیاسی در سطح بینالمللی تا تحریمهای اقتصادی ادامه داشت و با اتخاذ سیاستهای متفاوت به دنبال تضعیف روحیهی مردم و سپس نیروهای حاضر در میدان نبرد بودند. این روش سبب شد تا جمهوری اسلامی ایران با درایت دولتمردان خود، در خصوص استراتژی سیاست خارجیاش تجدید نظر کند که تلاشهای آمریکا برای ایجاد روابط پنهانی با جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت.
اواخر فصل بهار سال 1364 نیز هواپیمای T.W.A آمریکا روبوده شد و معضل بینالمللی را به راه انداخت که این معضل با درایت ایران خاتمه و به آزادی خدمه و مسافران هواپیما منجر شد. پس از آن و تغییر رویکردها در دولت ریگان، آمریکا به دنبال استفاده از پتانسیلهای موجود در ایران برای رهاسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان بوده و اولین هزینههای که در این خصوص به ایران پرداختند، ارسال انواع تسلیحات برای استفاده علیه ارتش بعثی عراق بود.
بدین ترتیب نیازمندی آمریکا به ایجاد ارتباط با ایران شکل گرفت. پس از آن بود که آمریکا به دنبال حذف واسطهها در این معادلات شد و بر همین اساس هواپیمای رابرت مک فارلین، مشاور امنیتی رییس جمهور آمریکا و هیأت همراه در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست. در آبان ماه سال 1365 خبر حضور وی در تهران در نشریات منطقه و بینالمللی منتشر شد و با تأیید این سفر از سوی مسئولان ایرانی، بحران عمیقی بین آمریکا و منطقه ایجاد کرد. عدم اعتماد صدام حسین به اربابان آمریکایی و دستپاچگی در ادامهی جنگ که شکستهای متعدد برای عراق به همراه داشت، از جمله نتایج افشای این سفر بود.
کارشناسان تبعات دیگر این رابطهی پنهانی را این چنین برشمردند:
- تضعیف متحدان آمریکا در منطقه
- نادیده گرفتن منافع اعراب و چرخش به سمت ایران
- نقض سیاست ایران مبنی بر تحریم فروش سلاح به ایران
- پرداخت باج به ایران برای آزادی گروگانها
این اقدام البته اجازهی ترکتازی به شوروی در منطقه آن هم در سالهای پایانی جنگ سرد را داد. تنها چند روز پس از افشار خبر، مقدار فروش اسلحهی شوروی به عراق فزونی یافت و در منطقه بازیهای تبلیغاتی شوروی علیه ایران و آمریکا به کار افتاد تا شاید نیروهای کمونیست بیشتری در منطقه رشد یابند. از همین رو بود که شخصی چون صدام حسین، نگاه بدبینانهای نسبت به آمریکا پیدا کرد و روابط خود با شوروی را به بالاترین حد ممکن خود رسانید.
و پس از آن بود که جورج شولتز، وزیر امور خارجه آمریکا در یک موضعگیری رسمی اعلام کرد: «آمریکا میکوشد تا از پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ خارجی جلوگیری کند.» (پاورقی: رسالت 26/9/1365) در همین ایام که رزمندگان سپاه اسلام فاو را در اختیار خود گرفته و شهر مهران را از بند ارتش بعثی عراق رهایی ساخته بودند و در میدانهای نبرد و از نظر نظامی بر دشمن فائق آمده بودند، دولتمردان و مسئولان کشور نیز از بعد سیاسی، دارای پیروزیهای درخشانی بودند که تمامی دولتهای مقابل خود را به زانو درآورده بود.
حال آمریکا که رسماً اعلام کرد تا عراق را برای پیروزی بر ایران یاری خواهد رساند، برای جبران اقدامات خود، اقدام به ارایهی اطلاعات نظامی و اعزام مستشار برای هدایت ارتش عراق کرد تا مراکز حیاتی صنعتی و اقتصادی ایران مورد حمله قرار گیرد.
این شرایط در ادامه منجر به عقدهگشایی عراقیها شد تا با انجام بمباران هوایی گسترده، بخواهد از نظر روانی خود را ارضا کند. ابتدا منابع تأمین برق و بعد مراکز صنعتی و اقتصادی مورد حمله قرار گرفتند و پس از مدت بسیار کوتاهی بمباران مناطق شهری و مسکونی در دستور کار قرار گرفت. این بمباران با استفاده از منابع اطلاعاتی آمریکا و بمبافکنهای شوروی انجام شدند.
انتهای پیام/