از معصیتی به نام "سرقت علمی"/ سیاست وزارت علوم، معطوف به پژوهش‌های سالم نیست

از معصیتی به نام "سرقت علمی"/ سیاست وزارت علوم، معطوف به پژوهش‌های سالم نیست

غبارزدایی از فضای آلوده تحقیق، ضرورتی حاکمیتی و قطعی است که انتظار می‌رود شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم در دولت سیزدهم از آن غفلت نکنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روند غیراخلاقی "انتحال علمی و ادبی" اگرچه منحصر به دوران ما نیست و از گذشته تاکنون، به انحاء مختلف، وجود داشته است اما در عصر جدید به برکت برخورداری از ابزارهای نوین سنجش و پالایش علمی و نیز از طریق تعریف و تصویب قوانین نظام‌مند و شفاف می‌توان تاحدود زیادی از دامنه این قبیل اتفاقات ناخوشایند و دل‌آزار کاست و این پدیده مذموم را مهار کرد.

اما وقتی به تعبیر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشسته دانشگاه فردوسی مشهد، "رونویسی از تحقیقات دیگران به بلیۀ عام بدل گشته و به آلودگی محیط کلی تحقیق" منجر شده باشد، اهتمام نسبت به "پاکداشت فضای پژوهش و تحقیق"  و "غبارزدایی از این فضای آلوده" ضرورتی حاکمیتی و قطعی است که انتظار می‌رود شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دولت سیزدهم از آن غفلت نکنند.

مهدی گلشنی، عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، در روزهای پایانی مسئولیتش در این شورا، طیّ گفت‌وگویی با تسنیم ضمن صحّه گذاشتن بر وجود این بلیّه تاکید کرده بود که برهم زدن "نظمِ آشوبناک" کنونی تا زمانی که نظام دانایی و منطق سنجش علمی دانشگاه‌های ما تغییر نکند، ممکن نیست.

مسلم ذوالفقارخانی، پژوهشگر و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه حکیم سبزواری، نیز در نوشتاری که آن را در اختیار تسنیم قرار داده است، از عدم تعادل و بی‌قوارگی و ناموزونی در آیین‌های ارتقاء دانشگاه‌ها سخن گفته و ابراز امیدواری کرده است که سیاست وزارت علوم و دانشگاه‌ها به نحوی اصلاح شود تا با تشویق و ترغیب، نه با زور و اجبار، اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها را به سوی پژوهش‌های سالم و کیفی، هدایتگر باشد:

هر یک از همکاران دانشگاهی نقش و تز خود را دارند؛ یکی معلم و مدرس خوبی است، دیگری مترجم خوب، دیگری مولف خوب، دیگری محقق خوبی و ... هر کدام در آفرینشِ  پیکره دانشگاه و شکل دادن به کل، در قالب تز و نقش و عضوِ معهود خویش و نهایتا آفرینش یک واحد کل، سهیم هستد.

نکته در این است که حرکت هر یک از این  بافت‌ها برای تشکیل کل باید بر اساس نیرویی درونی و درون‌زا باشد، درست مانند اعضا و بافت‌های چشم و کبد و قلب و مغز و ... که منجر به واحدی به نام پیکر نهایی و واحد می‌شوند. از این روست که پیوند اعضا در طب امکان پذیر است؛ چون که هر عضو و بافت مسوولیت درون‌زای خود را دارد.

دقیقا اشکال کار از آنجاست که بخواهیم از بیرون نیرویی تضادآفرین برخلاف انرژی و توان اصلی آن بافت را بدان تحمیل کنیم. حرکت باید از درون به بیرون باشد نه از بیرون به درون. از محتوی باید به قالب و پیکره اصلی برسیم نه از قالب به محتوی.

 

 

در شعر و ادبیات هم همین نظریه آمده است؛ جان کیتس شاعر پرآوازه عصر رمانتیک انگلستان می‌گوید: اگر شعر بسان رشد و تکامل برگ‌های یک درخت که مسیر طبیعی خود را پیش می‌گیرد، نباشد، بهتر است هرگز نباشد. به قول مولانا:

شده‌ای غلام صورت به مثال بت پرستان
تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری

عدم تعادل و بی‌قوارگی و ناموزونی که در آیین‌های ارتقا دانشگاه‌ها می‌بینیم منجر به خلق استادانی نامتعارف و عجیب‌الوجهی می‌شود که صورت‌های فکریِ کج و معوج آنها بسیار هم زننده است؛ مجموعه‌ای از پژوهش‌های نامتجانس و پراکنده و بی‌هدف نتیجه کار می‌شود. چون که از بیرون با جبر و تحمیل می‌خواهیم به ایشان شکل و حالت ببخشیم. در حالی که میل به تالیف یا ترجمه یا تحقیق باید درونی و ذاتی و جوششی و خَلَجانی باشد. برخی از نتایج این نیروی قهریه، انواع سرقت ادبی و انتحال و تصرف و غیره است که خود منجر به بی‌اخلاقی‌های متعددی می‌شود.

وظیفه اصلی همکار هیات علمی آموزش است؛ آموزشی پویا و پخته و سخته و روزآمد. امر تعلیم و تدریس مقدم بر امر پژوهش است و اگر همکاری آموزش خود را به نحو احسن انجام دهد و میلی به نوشتن مقاله یا کتاب ندارد نباید پژوهش را بر او تحمیل کرد.

پژوهش امری ثانوی است. هرچند پژوهش در دل آموزش نهفته است و هر معلمی برای روزآمد کردن دانش خود نیاز به تحقیق و تفحص دارد اما پژوهش به معنای نگارشی تابع قوانینی خاص و با محدودیت‌های دست و پاگیر و به عبارتی، ارائه دستاوردهای فکری و عملی خود برای دیگران در قالب مکتوباتی با الگوهایی از پیش تعیین شده، نباید بر استادان تحمیل شود.

استاد خود باید فراخور توانایی و ظرفیت و نیروهای درونی و فکری خویش به این مسیر رود. در کنار تدریس عالمانه خود یا مقالات و جستارهایی می‌نویسد یا نمی‌نویسد.

مشکل دانشگاه‌ها از آنجا شروع شد که به زور می‌خواهند بر تن استادان جامه دیگر بپوشانند؛ به هر قیمتی که شده. به قیمت رتبه‌بندی‌هایی که باز از بالا بر دانشگاه ها تحمیل شده است.

اکنون پاندول رتبه‌بندی دانشگاه‌ها به سمت پژوهش است و نتیجه آن سرقت‌های مختلف و دستبردهای علمی گوناگون و محصولات فکری ناهماهنگ و پراکنده و پریشان است.

سیاست وزارتخانه و دانشگاه‌ها باید تغییر کند تا با تشویق و ترغیب، نه با زور و اجبار، همکاران را به سوی پژوهش‌های سالم و کیفی، هدایتگر باشد اما کی و چه وقت به این مهم نائل خواهیم آمد، الله اعلم!

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران