ماجرای رفاقتِ محمدعلی باشهآهنگر با کارگردان «دیدهبان»/ من فکر میکنم ابراهیم حاتمیکیا مسیر درستی رفته است
نخستین نشست «قابهای ماندگار» با نقد و بررسی فیلم سینمایی «دیده بان» اثر ابراهیم حاتمیکیا با حضور محمدعلی باشه آهنگر و اکبر نبوی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نخستین نشست نمایش و بررسی آثار گنجینه سینمای ایران با عنوان قابهای ماندگار در سالن شماره پنج برج میلاد برگزار شد.
در این نشست به نقد و بررسی فیلم سینمایی «دیدهبان» اثر ماندگار ابراهیم حاتمیکیا محصول سال 1367 پرداخته شد. مجری این نشست اکبر نبوی منتقد سینما بود و او را محمدعلی باشه آهنگر نویسنده و کارگردان در امر نقد و کارشناسی، همراهی میکرد.
نبوی در ابتدا گفت: بنا داریم در 10 شب 10 فیلم سالهای گذشته را بررسی کنیم. 10 فیلمی که جایگاه بالایی در سینمایی ایران چه از نظر ساختار و چه محتوا دارند. برای نمایش بهتر این فیلم، اصلاحاتی روی آن انجام شده است. اندک افرادی در دهه شصت موفق شدند این فیلم را از روی پرده نقرهای ببینند و اکثراً فیلم را از قاب کوچک تلویزیون دیدهاند. سی و سه سال از ساخت این فیلم گذشته است. درست است که حاتمیکیا پیش از این هم فیلم ساخته بود اما «دیدهبان» نخستین اثر جدی اوست.
محمدعلی باشه آهنگر درباره آشنا شدنش با حاتمیکیا گفت: من این افتخار را داشتم که در دانشکده سینما و تئاتر با ابراهیم حاتمیکیا هم کلاس شدم. من دوره مقدماتی سینما را میخواندم و گرایش کارگردانی را انتخاب کردم اما ایشان گرایش فیلمنامه را انتخاب کردند. ما همان موقع فیلم را دیدیم و جلسات نقد و بررسی آن انجام شد. فضای دانشجویی و گرد و غبار جنگ که هنوز ننشسته بود، فضای خاصی را در نگاه به این فیلم ایجاد کرده بود. آبان 1367 من تازه از منطقه جنگی تهران آمده بودم. هنوز فضای جنگ در کشور حاکم بود.
وی افزود: شخصیت فیلمساز و زمانهای که او در آن زندگی میکند و گونه ای که در فیلمسازی انتخاب میکند با هم سنخیت دارد. فیلم های آن زمان به جنبه های بیرونی جنگ توجه داشت. شرایط آن زمان برای ساخت فیلم بسیار سخت بود. اقتصاد سینما ضعیف بود و فیلمهایی ساخته شد که به نوعی کپی از فیلمهای خارجی مربوط به جنگ بود. «دیدهبان» هیچ شباهتی به این قبیل فیلم ها ندارد. البته من به همه تولیدکنندگان آثار آن زمان احترام میگذارم. یکی دو اثر خوب هم در آن زمان داشتیم.
کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» ادامه داد: «دیدهبان» از بسیاری از مؤلفههای تماشاگر پسندانه را عبور میکند. صادقانه بگویم که این اثر برایم همچنان تازه و متفاوت است. موضوعاتی در این فیلم است که کمتر بعد از آن سراغش رفتهاند. بارها این بحث در نقد سینما مطرح میشود که فیلم را برای مخاطب میسازیم یا نه. بارها خودم به این موضوع محکوم شدم که دنبال دغدغههای خودم هستم. حاتمیکیا از جمله افرادی است که دغدغههایش را فارغ از مؤلفههای تماشاگر پسند بودن اثر بررسی میکند.
باشه آهنگر اظهار کرد: فیلم در همان سکانسهای اول نشان میدهد که دغدغههای یک رزمنده چیست. داستان فیلم از بسته شدن راه رزمندهای آغاز میشود. این شخصیت برخلاف عقایدی مانند توکل که در ذهنش داشته است، بارها در طول مأموریتش توکل به خدا را فراموش میکند. فیلمساز تلاش میکند موضوع توکل را در جای جای فیلم نشان دهد. مثلاً در سکانسی که گلوله خمپارهای که کنار شخصیت اصلی میخورد و اتفاقی برای شخصیت اصلی نمیافتد، به نوعی کارگردان این موضوع را بیان میکند که برای انجام مأموریت مدنظر شخصیت اصلی، تقدیری مشخص برای فرد رقم خورده است. بحث توکل به خوبی در شخصیت اصلی نمود پیدا میکند. در این فیلم مؤلفهها خیلی پُررنگ است. «دیدهبان» در زمان سر به سجده گذاشتن شخصیت اصلی داستان به خوبی موضوع هدفمند بودن کارهای این شخصیت را نشان میدهد.
این کارگردان سینما در ادامه به عرفان موجود در فیلم «دیدهبان» اشاره و اظهار کرد: در سکانسهای فراوانی، فضاهای شاعرانه و عارفانه دیده میشود. حتی شخصیت عارفی نام واقعی شهیدی است که اتفاقات مشابه برای او افتاده است. عنصر پژوهش، جغرافیایی که برای فیلم به کار گرفته شده است، نوع داستان و موارد دیگر نشان میدهد که این اتفاقات یکبار یک جایی رخ داده است. جزئیات فیلم نشان میدهد که وجود کارگردان در مناطق جنگی و در موقعیت واقعی که به تصویر کشیده است، چقدر تأثیرگذار است. حاتمیکیا در مناطق جنگی بود که این صحنهها را انقدر خوب به نمایش گذاشت.
باشه آهنگر درباره فرم و محتوا فیلم بیان کرد: این فیلم از آثارهم نسلانش جلوتر است. در فیلمهای دیگر عنصر تخیّل بیشتر به کار برده شده است اما در این اثر واقعگرایی نمود دارد. فیلم به لحاظ فنی بسیار سخت ساخته شده است؛ مثلاً در منطقه مسطح بمب و خمپاره زده میشود. جلوههای ویژه میدانی از نوع گلوله گرفته تا چینش خاکریز و دوشکایی که مدام توسط شخصیتهای اصلی جابه جا میشود و ادواتی که بسیاری از آنها واقعی است، ساختن این اثر را بسیار دشوار میکند. وجه درونی و تودار بودن آدمها و نوع بازی که از همه بازیگرها گرفته شده است، به شخصیت فیلمساز نزدیک است. حتی شخصیت فرمانده و در نهایت خود عارفی خیلی به شخصیت کارگردان نزدیک است. با امکانات محدود آن موقع، فیلم به سختی ساخته شده است. فرم و محتوای «دیدهبان» در آن دوره واقعاً شگفتی دارد. همین الان بسیاری از این سکانسها را بخواهیم بسازیم کار بسیار دشواری است.
وی ادامه داد: قبل از این که شخصیت اصلی وارد نفر بر شود بارها با موشک تهدید میشود اما شهید نمیشود. من در عملیات ثامن الائمه (ع) همین اتفاق برایم افتاد. این در فیلم نشان میدهد که یک تقدیری برای انجام مأموریتی خاص برای عرفانی در نظر گرفته شده است. این موضوعات بارها در جنگ اتفاق میافتد. در زندگی بسیاری از رزمندگان مانند شهید قاسم سلیمانی هست که خیلی جاها در مناطق جنگی احتیاط نمیکرد چون میدانست در لوح زندگیاش زمانی برای هر اتفاق وجود دارد و آن اتفاقی که خدا بخواهد در هر شرایطی رقم میخورد.
نبوی درباره نوع سینمای حاتمیکیا گفت: رئالیسم ایرانی در فیلمهای حاتمیکیا نمود فراوانی دارد. مبحث خروج در ابعاد مختلفی در شخصیتهای مختلف فیلمهای ابراهیم حاتمی کیا نمود پیدا میکند و تا فیلم «خروج» ادامه دارد.
باشه آهنگر در ادامه صحبتهای نبوی گفت: یک واقعیتی در بیرون وجود دارد. فیلمساز باهوش و صاحب سبک که دغدغه دارد، برخلاف بسیاری از فیلمسازها به ایدئولوژی توجه دارد. حاتمیکیا از فیلم وصل نیکان یعنی چهارمین اثرش فرمگرایی هم را در خودش نشان میدهد. برخی اوقات حاتمیکیا از واقع گرایایی خارج میشود و باز به آن بر میگردد. نکته دیگر درباره حاتمیکیا این است که او این پشت کار و شانس را داشته که با تحولات جامعه تغییراتی داشته است. برخی میگویند حاتمیکیا با عارفی سال 1367 تغییر کرده است. من فکر میکنم که حاتمیکیا مسیر درستی رفته و در مقابل تغییرات ایستادگی میکند. البته خیلیها با من موافق نیستند.
نبوی نیز گفت: مهمترین نگره تألیفی حاتمیکیا هویت است. در همه فیلمها، حاتمیکیا مبتنی بر هویت کار میکند. هویتی که در کالبد یک اثر هنری نمود پیدا میکند.
کارگردان فیلم سینمایی «ملکه» درباره تغییر در فیلمسازی حاتمیکیا، اظهار کرد: اگر بپذیریم که تغییری در حاتمیکیا میبینیم، به دلیل تغییر جامعه است. برخی اوقات رادارهای هنرمندان از برخی سیاسیون جلوتر میرود. در سیر فیلمسازی حاتمیکیا وقتی تغییراتی به وجود میآید، به دلیل تغییر جامعه است و نگاه صادقانه او به آن. فیلمساز در مقابل این تغییرات واکنش نشان میدهد.
نبوی در تأیید حرفهای باشه آهنگر گفت: خود ابراهیم هم بارها گفته است که فیلمساز واکنشی است. او یک فیلمساز معترض است. او در فیلم های مختلف مانند مهاجر میان شخصیتهای اصلی یک نوعی برانگیختگی از درون دارد و اعتراض را نشان میدهد. در آژانس یا برج مینو، اعتراضات خود را نشان می دهد. گاهی این اعتراضات اجتماعی – سیاسی است.
باشه آهنگر در پایان خاطرنشان کرد: در درون هر داستانی، قهرمان باید خلاف آب شنا کند. اگر وجه قهرمانی را برداریم اصلاً اعتراضی باقی نمیماند. شهید عارفی اگر بیاید در خروج باز هم همان کار را میکند که شخصیت اصلی فیلم «خروج» انجام داد. قهرمان فیلمهای حاتمیکیا راهی مشترک را دنبال میکند.
انتهای پیام/