اتفاقی در «مختارنامه» که نزدیک بود رضا رویگری را کور کند/ مردم همیشه به من می‌گویند دل‌مان در صحنه کشتنِ «شمر» خنک شد + فیلم

اتفاقی در «مختارنامه» که نزدیک بود رضا رویگری را کور کند/ مردم همیشه به من می‌گویند دل‌مان در صحنه کشتنِ «شمر» خنک شد + فیلم

رضا رویگری بازیگر سینما و تلویزیون در کنارِ اشاره به بازتاب‌های جالبِ صحنه تقابل کیان و شمر، از صحنه‌ای در «مختارنامه» گفت که نزدیک بود چشمانش کور شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رضا رویگری بازیگر شناخته‌ شده‌ای است مخصوصاً زمانی که «مختارنامه» پخش می‌شود بیشتر همه را به یاد او می‌اندازد. به تعبیرِ خودش هنوز در خیابان او را به کیانِ مختارنامه می‌شناسند و صدا می‌زنند. در لا به لایِ صحبت‌هایش می‌گوید که مردم از این نکته خوشحالند که یک قهرمان ایرانی در ماجرایِ عاشورا و انتقامِ مختار از قاتلانِ حضرت سیدالشهداء(ع) مؤثر بوده است. 

هنوز عوارضِ سکته مغزی سال 1392 را با خودش به همراه دارد و اما این روزها بعد از حواشیِ کهریزک و مشکلاتِ مسکن، در منزلی زندگی می‌کند و دوره درمانش طی می‌شود. اما حالِ او بعد از کمک‌های صدا و سیما و انتقالش به خانه فعلی، بهتر شده است. همان‌طور که خودش اشاره می‌کند و مثلِ همیشه از مردمی می‌گوید که به او روحیه می‌دهند و انگیزه‌اش را بالا می‌برند. امیدوار است که مشکل جسمانی‌اش برطرف شود هرچه زودتر به صحنه هنرمندی و هنرنمایی برگردد.

فیلم , سریال , صدا و سیما , ماه محرم , تلویزیون ,

این روزها خودش هم بیننده سریال «مختارنامه» است.وقتی با او لحظاتِ کوتاهی صحبت کردیم، خدا را شکر می‌کند که توانسته با ایفای نقشی در این سریال، نوعی ادایِ دِین به امام حسین(ع) داشته باشد.  خوشحال است که این نقش آنقدر در ذهن و دل مردم جا باز کرد که هنوز هم در کوچه و خیابان با او مواجه می‌شوند، "کیان" صدایش می‌زنند. 

رویگری به خبرنگار تسنیم می‌گوید: وقتی امروز دوباره به همه اتفاقات "مختارنامه" نگاه می‌کنم می‌بینم که چقدر همه‌چیز درست کنار هم قرار گرفتند؛ خصوصاً انتخاب بازیگران که چقدر بر مبنای اصول جلو رفت و به اعتقاد من "مختارنامه" جزو سریال‌های کم‌نظیر تلویزیون است. بازیگران دوست دارند با افتخار کنار میرباقری باشند، چون او از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند تا به صحنه‌ها و میزانسن‌های منطقی و سازگار با محیط برسد. این توجه به ظرافت‌ها و موشکافی در کار همه را حیرت‌زده می‌کند تا با او کار کنند.  او شخصیت ها را به صورت پیچیده ترسیم می کند تا در عمل بهترین نتیجه به دست آید. 

فیلم , سریال , صدا و سیما , ماه محرم , تلویزیون ,

آخرین وضعیتِ رضا رویگری

مشروحِ این گفت‌وگو در ادامه آمده و در ویدئوی زیر قابل مشاهده است:

* چهره‌تان نشان می‌دهد، خوشبختانه بعد از حواشیِ کهریزک و انتقال به خانه فعلی، حال و احوالِ بهتری دارید. آخرین وضعیت‌تان به چه صورت است و آیا به زودی کاری از شما خواهیم دید؟

من خیلی خوشحالم که از حواشی گذشتیم و هیچ‌وقت دنبال حاشیه نبودم و نیستم. دوست دارم زودتر به کار برگردم. خیلی ممنونم از صداوسیما و حاج خانم صدری که مادر آقای دکتر اصغری‌اند و واقعاً برای اینکه به آرامش برسم، کمکم کردند. اگر مراحل فیزیوتراپی و درمان را درست پیش ببرم می‌توانم دوباره کار ارزشمندی برای مردم ایران داشته باشم. 

حضور در پشت صحنه سریال «سلمان فارسی»/ میرباقری صدایم بزند تا سَر صحنه می‌دوم!

* محمود اردلان میهمان ما بودند؛ خیلی از فیزیک و آمادگی جسمانی‌تان در جریانِ ساخت سریال «مختارنامه» تعریف کردند. گفتند تنها کسی بودید که با دو شمشیر می‌توانستید کار کنید. شنیدم داود میرباقری برای شما نقشی در سریال «سلمان فارسی» کنار گذاشتند؛ از طرفی چند وقت پیش شاهرود پشتِ صحنه سریالِ «سلمان فارسی» رفته بودید. 

بله دعوت شدم و  دو روز میهمان‌شان بودم. پشت صحنه سریال «سلمان فارسی»، خیلی مرا یادِ سریال «مختارنامه» انداخت. منتظرم آقای میرباقری صدایم بزنند تا سرِ صحنه «سلمان فارسی» بدوم. امیدوارم یک بار دیگر این اتفاق بیفتد و مقابل دوربین این کارگردان استثنایی حاضر شوم. کارهای آقای میرباقری ارزشمند و ماندگارند. آقای میرباقری همیشه به من محبت داشتند. خودشان می‌دانند که من خودشان، کارهایشان و دیالوگ‌هایشان را چقدر دوست دارم. دنبالِ فیزیوتراپ و ماساژور خوب هستم با من کار کنند زودتر خوب شوم.

رازِ ماندگاری سریال «مختارنامه» و فقدان سریال‌های این‌چنینی

* این شب‌ها سریالِ «مختارنامه» پخش می‌شود؛ راز ماندگاری‌ این مجموعه تلویزیونی در چیست؟

به هر حال هم از ائمه اطهار و هم حضور مؤثر ایرانی‌ها را در این سریال دیدند؛ این چیزها برای مردم ما همیشه جذاب بوده  است. کارگردانی خوب آقای میرباقری و فیلمنامه محکم و جذابی در معرضِ نگاه‌شان قرار گرفت؛ همه دست به دست هم می‌دهد تا اثری را فاخر کند. از این جهت هنوز هم بیننده دارد و رگه‌های تازه‌ای را به نمایش می‌گذارد. 

* چرا بعد از "مختارنامه" آثاری در این حد و اندازه نداریم؟

همیشه گفته‌ام کارهای فاخر، آدم‌های فاخر، بودجه فاخر و توجه فاخر مدیران را می‌خواهد. آقای میرباقری اشراف خوبی به صدر اسلام دارند. واقعاً بازیگران و عوامل در این کار درخشیدند. نقش‌هایشان را در هر کجایی که بودند به درستی ایفا کردند. از دکور و لباس و گریم گرفته تا بازیگرانی که نقش‌های فرعی داشتند. واقعاً ساختِ چنین کارهایی ارزشمند است و باید به این سمت برویم که هر چند سال یک بار، حداقل یک چنین سریالی روی آنتن باشد. 

حسرت‌ِ رضا رویگری

* وقتی خودتان بیننده این سریال هستید چه حسّ و حالی دارید؟

من بسیار لذت می‌برم و البته در عین حال غصه هم می‌خورم. می‌بینم چه سوارکاری دارم و چطور شمشیر می‌زنم. وقتی این آمادگی فیزیکی و جسمانی را می‌بینم ناراحت می‌شوم و از خدا می‌خواهم دوباره بتوانم به همان حسّ و حال برگردم. شما می‌گویید چرا سریال‌های این چنینی ساخته نمی‌شود، چون امثالِ میرباقری کم هستند که بتوانند از عهده چنین کارهای سنگینی برآیند. صداوسیما باید از نویسندگان خوبش بخواهد و کارگردان‌های خوبی مثل آقای میرباقری بیایند و بسازند. تا بتوانیم کارهای ارزشمندی از این هنرمندانِ خوب‌مان داشته باشیم. 

مردم همیشه به من می‌گویند دل‌مان در صحنه کشتنِ «شمر» خنک شد

* چطور شد سکانس تقابل کیان و شمر مورد پسند مخاطب شد؟

مردم یک عمر می گفتند از کودکی "یا علی" صدا می‌زدند و از او مدد می‌گرفتند و هر موقع هم می‌خواستند نامِ شخصیت منفور و ملعونی را بیاورند می‌گفتند طرف مثل شمر می‌ماند. یک جایی دعوت داشتم به من گفتند خوشحال‌اند شمر را یک ایرانی کشته و آقای رویگری دل‌ ما را خنک کردی! در آن صحنه آقای فِیلی نگران بودند که شمشیرم به او نخورد. من هم خیلی تلاش کردم که صدمه‌ای نزنم. آقای میرباقری هم طوری نشان دادند که کشتنِ شمر در نگاهِ مخاطب طوری دیده نشود که قهرمان ایرانی داستان مثلِ یک قاتل به چشم آید.

نزدیک بود کور شوم

* شاید بسیاری ندانند که شما نزدیک بود در این سریال چشمانتان را از دست بدهید؛ ماجرا از چه قرار بود؟ 

تبر به بالای چشمانم اصابت کرد و یک دفعه هم شمشیر در پایم رفت. یک دفعه هم اسب مرا داخل کانال انداخت. اما شاید آن ماجرای چشمانم و احتمالِ از دست‌دادن‌شان عجیب و غریب‌تر بود. در همان صحنه شهادتِ «کیان»، سرِ تبر کنده شد و خورد به بالای چشمانم. زیر چشمم خون جمع شد، شانس آوردم که به چشمانم اصابت نکرد. قطعاً کور شده بودم. اسب مرا در داخل کانال انداخت. به اسب نمی‌شود ایراد گرفت! اما تمام این‌ها واقعاً با خروجی خوب مختارنامه جبران شد؛ بازتاب‌هایی که هنوز هم می‌آید و مردم این سریال را دوست دارند. کار تاریخی سختی‌های زیادی دارد و اتفاقات غیرقابل‌ کنترل‌اند. 

از شوخی با «مختارنامه» ناراحت می‌شوم

* در دو سه سال اخیر به هنگام اعلامِ بازپخش سریال «مختارنامه» شاهدیم که در فضایِ مجازی با این سریال شوخی می‌کنند. شما این شوخی‌ها را دیده‌اید؟

خوشبختانه این شوخی‌ها را ندیدم و نمی‌بینم. اصلاً خوشم نمی‌آید با چنین کارهایی شوخی شود. چون شاید خیلی‌ها ندانند چه تلاش‌هایی شد تا این سریال ساخته شود. 

درد و دلی با امام حسین(ع)

* اگر با صاحب سریال «مختارنامه» و ایام محرم صحبتی دارید بفرمایید. 

یا امام حسین(ع) این کار برای شماست و صاحب اصلی‌اش شما هستید. امیدوارم نظری به این کشور و مردم داشته باشید که همیشه سرافراز و پاینده باشند. این نکته آرزوی خودم هم هست که از شما می‌خواهم شفایم بدهید و یا یک طوری خلاصم کنید. امام حسین(ع) شما برای ما جایگاه ویژه‌ای دارید. همان‌طور که روزی آقای ضرغامی به من می‌گفتند ان‌شاءالله این صدا و آهنگِ «ایران ایران» که خواندید ذخیره آخرت‌تان باشد امیدوارم «مختارنامه» برای همه کسانی که در آن حضور داشتند و زحمت کشیدند ذخیره آخرت باشد.

گفت‌وگو از مجتبی برزگر و علیرضا رحیم‌بصیری

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران