مقابله خیر و شر با «بچه‌های فرات»

مقابله خیر و شر با «بچه‌های فرات»

شخصیت‌های نوجوان داستان «بچه‌های فرات» در بستر تاریخ با تمام ویژگی‌هایی که مخاطب درباره نوجوان می‌شناسد توصیف می‌شوند و این قصه را از عدم همذات‌پنداری نجات می‌دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نرگس روزبهانی، نویسنده و کارشناس حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی کتاب «بچه‌های فرات»، نوشته لیلا قربانی است که نگاهی دارد به ماجرای کربلا. یادداشت روزبهانی به این شرح است:

نوشتن و تاریخ‌نگاری در رابطه با حادثه‌ای همچون کربلا سختی‌های خاص خودش را دارد. واقعه‌ای را که بارها و بارها برای مخاطب نقل شده، چگونه می‌توان برای مخاطب بازگو کرد، به نحوی که مطلب تازه‌ای برای گفتن داشته باشد؟

در مقاتل حتی جزئیات این واقعه بیان شده است و این کار نویسنده را از آن جهت که بتواند طرحی نو دراندازد سخت و سخت‌تر می‌کند. لیلا قربانی در «بچه‌های فرات» تلاش کرده تا این مهم را به انجام برساند. او با ساختن سه شخصیت "علی"، "سعد" و "مالک" داستان را از منظر سه نوجوانی که در مواجهه با کاروان امام(ع) قرار گرفته‌اند، روایت می‌کند. به این ترتیب عنصر تخیل و قصه‌پردازی باعث بسط و توسعه داستان شده و آن را از تنگناهای کلیشه‌ای  تاریخ نجات داده است.

به نظر می‌رسد که نویسنده تلاش کرده با نام‌های "علی" و "سعد" خیر و شر را به تصویر بکشد و با آوردن نام "مالک" یار و یاور را یادآور شود. این اثر تاریخی مذهبی در 10 فصل روایت شده است. روایت‌هایی که شرح یک خیانت و یک همراهی را می‌دهند سه نوجوان با ظرفیت‌های متفاوت سعادت و ضلالت در درونشان در مواجهه با لشکرکشی ابن زیاد و کاروان امام حسین (ع) قرار می‌گیرند.

وقتی درباره پویایی قصه حرف می‌زنیم؛ بهتر است از نحوه شخصیت‌پردازی و کیفیت قصه سخن به میان بیاوریم. شخصیت‌های نوجوان این داستان در بستر تاریخ با تمام ویژگی‌هایی که مخاطب درباره نوجوان می‌شناسد توصیف می‌شوند و این قصه را از عدم ارتباط گیری و عدم همذات‌پنداری نجات می‌دهد.

نوجوانانی که در پی ماجراجویی و پی یافتن سهم خود از زندگی هستند تا مگر راه و روششان را پیدا کنند. زبان داستان ساده و روان و به دور از پیچیدگی‌های این نوع آثار است. نویسنده دلیلی نمی‌دیده تا به‌جای لغت "کیسه" از "همیان" استفاده کند یا دیگر کلمات غریب و نامأنوس تا مخاطب را قانع کند که کار تاریخی است؛ بلکه با استفاده از کلمات معیار داستان را روایت کرده است.

آنچه ویژگی منحصر به‌فرد این نحو از قصه‌پردازی محسوب می‌شود، زنده بودن سوژه‌های داستان است. بچه‌هایی که در کوی و برزن مشغول بازی هستند و به نظر در هیچ دوره‌ای با هم تفاوت‌های کلان ندارند. در این قصه هم مشغول دنیای خام و ناپخته خویشند و به سمت دروازه تاریکی یا روشنایی قدم برمی‌دارند.

طراحی جلد این اثر که انتشارات جمکران آن را منتشر کرده، یادآور داستانی نوجوانانه است؛ نوجوان گندمگونی که به کاروانی چشم دوخته و افکارش در رؤیای آن کاروان است. زمینی خاکی و درخت های نخل که یادآور شن‌زارهای کشورهای عربی است.

نگاه تربیتی نویسنده به داستان نوجوان در این اثر قابل تشخیص است. اگرچه او مخاطب را وارد دوره‌های دوری از گذشته در فرهنگ و تاریخ و اقلیمی دیگر کرده است اما در همانجا هم نشان داده که نوجوان همچون خاکی حاصل‌خیر مستعد کشت هرگونه محصولی است.

نبرد خیر و شر همیشه دستمایه داستان‌های کهن بوده است و خائن بودن "سعد" رنگ تازه‌ای به این نبرد بخشیده است‌. "سعد"ی که شقاوت را از درون خود دارد و با فراهم آمدن زمینه‌های بروزش با تربیتی که دارد به آن سمت متمایل می‌شود. "بچه‌های فرات" برای مخاطبی که در پی‌افزونی مطالعه در خصوص عاشوراست گفتنی‌ها بسیار دارد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران