روزی که تلویزیون به ایران آمد!/ چند نکته از رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما
محسن شاکرینژاد اعتقاد دارد اگر زمانی تلویزیون در بدو ورودش در اختیار طبقه خاصی بود، امروز تا دورافتادهترین روستاهای این کشور مبتنی بر نیازهایشان، سیگنالرسانی میشود و در کنار آن هم براساس اقتضائات روز دنیا پیش میرود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 11 مهر 1337 روزی که تلویزیون به ایران آمد! تلویزیون به عنوان یک سیستم نوآورانه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم معرفی شد. حتی در دنیای امروز که اینترنت و گوشیهای هوشمند در بیشتر زمینهها حرف اول را میزنند، هنوز هم مهمترین و بزرگترین رویدادهای جهان از طریق تلویزیون به اطلاع مردم میرسد.
تلویزیون همچنین تأثیر زیادی بر اطلاعات عمومی، خیریهها، برنامههای سرگرمی، ترندهای مد و پوشاک، چهرههای معروف و شناخته شده و همچنین میزان تقاضای بازارهای مختلف میگذارد. تلویزیون بیشتر از هرچیز دیگری بر دانش و اطلاعات ما، برداشتمان از مسائل مختلف و دیدگاهمان نسبت به دنیای اطراف اثر گذاشته است.
تلویزیون رنگی در ایران از دهه 50 شروع به رونق یافت. در سال 1356، تمامی برنامهها به صورت رنگی پخش میشدند. اما حتی قبل از آن هم برخی برنامهها به صورت رنگی پخش میشدند، به عنوان مثال بازیهای آسیایی سال 1974. با این حال، به دلیل هزینهی بالای تلویزیونهای رنگی و نبود تعداد کافی از آنها، بیشتر مردم دسترسی محدودی به این برنامهها داشتند و فقط افراد محدودی قادر به تماشای آنها بودند.
بعد از انقلاب در سال 1357، سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران تغییر نام داد و به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. شاید برای بسیاری سؤال باشد که اصل واژه تلویزیون از کجا آمد؟
واژه تلویزیون دارای ریشههایی در زبانهای یونانی باستان و لاتین است. ترکیب اول این واژه، تله (tèle) به معنای دور یا آنچه در فاصلهای دور قرار دارد است و قسمت دوم آن، ویزیو (visio) به معنای دید و بینایی است.
این واژه برای اولین بار در سال 1900 توسط دانشمند روسی به نام کنستانتین پرسکی در یک مقالهای که در اولین کنگره بینالمللی الکتریسیته در پاریس ارائه کرد، مطرح شد.
اما تلویزیون در امروز با وجود فضای اینترنت و گستردگی شبکههای اجتماعی آن بیننده گذشته را ندارد. از طرفی دیگر یکی از نکاتی که بارها منتقدین و کارشناسان بهعنوان حلقه گمشده در رادیو و تلویزیون به آن اشاره کردند، تحقیق و پژوهش است.
سریالها و برنامههایی باری به هر جهت به آنتن میآیند و میروند، این اتفاق بیشتر در سالهای گذشته میافتاد که با انتقاد بسیاری از اهالی رسانه و کارشناسان و منتقدیتن همراه بود؛ بارها بسیاری دربارهاش صحبت کردهاند که عامل اصلی این رفتارهای باری به هر جهت، بها ندادن به پژوهش و تحقیق و تولید شتابزده برنامهها و سریالهای تلویزیونی است.
بحث تأثیرسنجی و یا حتی ذائقهسنجی جزو خلأهای نظرسنجی رسانه ملّی بهشمار میرفت که بسیاری از مخاطبان در کوچه و خیابان هم بارها در گزارشهای میدانی تسنیم این درخواست را داشتهاند که نظرسنجی و نظرخواهی به این سمت و سو برود. پُرواضح است که اگر خوراک مناسب و متناسب با ذائقه مخاطب امروز تهیه نشود، مخاطب سراغ رسانههای دیگری برای تماشای فیلم و سریال و برنامههای مورد انتظارش میرود.
به تعبیر محسن شاکرینژاد عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما و رئیس مرکز تحقیقات رسانه ملّی این تأثیرسنجیها و ذائقهسنجیها در دستور کار قرار گرفت تا سریالها و برنامهها و جریان رسانهای از متن واقعیتهای جامعه باشد و کار متناسب با نگاه، سلیقه و خواست مخاطب ساخته و پرداخته شود.
چنانچه این تأثیرسنجیها و ذائقهسنجیها در دستور کار قرار بگیرد بهطور قطع خروجی سریالها از متن واقعیتهای جامعه دور نخواهند بود و برنامهها متناسب با نگاه و سلیقه و خواست مخاطب ساخته و پرداخته میشود.
او نکات خودش درباره تلویزیون ایران در مقایسه با تلویزیونهای دیگر در شرایط استقبال گسترده از اینترنت و کم شدن مخاطبان برودکست در دنیا و همچنین سیگنالرسانی بالا در سراسر کشور حتی مناطق دورافتاده را اینطور مطرح کرد:
"امروز در همه جای دنیا آمارها نشان میدهد برودکسترها با کاهش مخاطب مواجهاند و در واقع فضایمجازی با یک شیبی جایگزین برودکست میشود؛ در ایران هم این فرآیندها و نظرسنجیهای مراکز مختلف، این نکته را نشان میدهد منتها با یک تفاوتی! و آن اینکه در آمریکا میزان بالاترین برنامهای که از شبکه NBC پخش میشود در یازدهم و هفدهم سپتامبر 2023 تقریباً 17 و نیم میلیون از میان بیش از 300 میلیون جامعه آمریکایی بیشترین میزان مخاطب یک برنامه است که این درصد مخاطب قابل اعتنا نیست.
اقبال به برودکست در دنیا کاهشی است اما این شیب در ایران قابل مقایسه با دنیا نیست. منتها یک روند جهانی است؛ اما با این اوصاف، در ایران باز توجه به این نکته مهم است که الزاماً به معنای جایگزینیاش به خاطر فضای مجازی نیست و اینها در کنار هم قرار میگیرند. یعنی مخاطب هم تلویزیون تماشا میکند و هم ویاودی و هم شبکههای اجتماعی را دنبال میکند. اینها کنار همدیگر است و به این معنا نیست آمدن شبکه اجتماعی باعث شده تلویزیون مطلقاً از سبد مصرف حذف شود.
جالب است ما در مرکز تحقیقات صداوسیما با درنظر گرفتن این نکته جهانی، وقتی در مورد مصرف میپرسیم اینکه محتوای تولید صداوسیما را در چه بستری میبینند. این نکته قابل توجه است؛ ما الان مخاطبانی داریم که محتوای رسانه ملی را فقط از دریچه تلویزین تماشا نمیکنند؛ تلویزیون و برنامههایش در فضایمجازی هم دنبال میشود. ما درصدی از مخاطبان رسانه ملی را داریم که محتوای تولیدی ما را از تلوبیون و بسترهای مجازی تماشا میکنند.
رویکرد صداوسیما توجه جدّی به بحث فضایمجازی است و تقویت تلوبیون و اهمیت دادن به پیوستهای مجازی برنامهها و سریالها گواه بر این نکته است. به واقع در این دو سال اخیر خصوصاً به جایگاه تلوبیون به صورت جدّی توجه شده؛ به عنوان مثال سریال «سرزمین مادری» که بنا به دلایلی پخش آن از تلویزیون متوقف شد الان در تلوبیون منتشر میشود. از طرفی دیگر مدیریت سازمان صداوسیما توجه جدّی به فضای مجازی دارد.
با ایدهآلها فاصله داریم اما با روندهای جهانی و رویکردها پیش میرویم و سیاستگذاری در این راستا اتفاق میافتد. امروز که سالروز ورود تلویزیون به ایران است توجه به این نکته ضرورت دارد که به لحاظ جغرافیایی بیش از 97 درصد از جغرافیای سرزمین ایران سیگنالرسانی شده و تا دورافتادهترین روستای این کشور سیگنالرسانی شده و این اتفاق مهمی در حوزه فنی است که یک کار پرهزینه به شمار میرود و امروز به بالای 7 هزار فرستنده تلویزیونی رسیدهایم.
یعنی در واقع حتی برای روستایی که امکان دارد تا 500 نفر جمعیت داشته باشد فرستنده اختصاص داده شده و این جهادی است که در رسانه شکل گرفته و همچنین ارتقاء و بهبود کیفیت تصویر و صنعت HDسازی که یک عملیات سنگینی بود اتفاق افتاد. امروز خوشحالکننده است که بالای 97 رصد از جمعیت ایران سیگنالرسانی شده و تلویزیون در کوچکترین اجزای زندگی مردم در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تأثیرگذاری میکند. این نکته به نظرمن نکته قابل توجهی است که رسانه میتواند نیازهای مختلف را پوشش بدهد.
کاری که ما در مرکز تحقیقات صداوسیما دنبال میکنیم در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نظرات مردم را میگیریم و براساس آن عملیات رسانهای برنامهریزی میشود. چه خلأهای آگاهی میان مردم وجود دارد که باید برای آن در حوزههای مختلف سرگرمی، آموزشی و... اتفاقات جدّی بیفتد و سیاستگذاری شود.
من امروز که سالروز ورود تلویزیون به ایران است را فال نیک میگیرم این نکات را مطرح کنم؛ اگر زمانی تلویزیون در بدو ورودش در اختیار طبقه خاصی بود، امروز تا دورافتادهترین روستاهای این کشور مبتنی بر نیازهایشان، سیگنالرسانی میشود و در کنار آن هم براساس اقتضائات روز دنیا در حوزههای مختلف از جمله توجه گروه مخاطب به فضای مجازی موردنظر مدیران و سیاستگذاران سازمان هست و برای آن برنامهریزی میکنند."
به گزارش تسنیم، پیش از انقلاب اسلامی رادیو و تلویزیون صرفاً بهعنوان ابزار تفریح و سرگرمی و انتشار اخبار مطرح بوده اما انقلاب اسلامی توقع جدیدی از رسانه را به کارویژههای رسانه اضافه کرد و آن تعالی اخلاقی و علمی جامعه است. پیش از انقلاب اسلامی تلویزیون با فرهنگ ملی و مذهبی مردم ایران بیگانه بود و رویکرد غربزدگی در تلویزیون انتقادات علمای دینی، کارشناسان و صاحبنظران متعهد و منصف را برانگیخته بود.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 93 درصد برنامههای تلویزیون غیرتولیدی و وارداتی بوده است و بعد از انقلاب بیش از 80 درصد تولیدی است. رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب مطلقاً اجازه نقد، انتشار نظرات انتقادی مسائل نظام بینالمللی و مشکلات حاکمیتی داخلی را نداشت. رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب بهشدت تهرانزده، پایتختگرا و مرکزگرا بود و تصویری از مسائل و مشکلات اقتصادی مرکز کشور در تلویزیون بهاصطلاح ملی به نمایش گذاشته میشد.
انتهای پیام/