وهابیون حوزه‌های اهل‌تسنن را تضعیف کردند/ نامه‌‌های سعودی‌ به وهابی‌های اعزامی به افغانستان

وهابیون حوزه‌های اهل‌تسنن را تضعیف کردند/ نامه‌‌های سعودی‌ به وهابی‌های اعزامی به افغانستان

خبرگزاری تسنیم: عصام العماد گفت: دیوبندیه افغانستان حنفی‎مذهب‌اند و اختلافات بزرگی با وهابیون دارند، از همین رو در نامه‌هایی که خطاب به بن‌لادن و دیگر وهابیون اعزامی به افغانستان نوشته شده، آمده است: شما وارد سرزمینی می‌شوید که در آن وهابیت غریب است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر عصام علی العماد الیمنی، شیعه‌شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و فارغ‌التحصیل مدرسه امام محمد سعود عربستان سعودی است. وی که خود زمانی پیرو وهابیت بوده و به مذهب تشیع گرویده، در گفت‌وگویی مفصل با تسنیم به بررسی مهم‌ترین چالش‌های پیشِ‌روی گفتمان تقریب در جهان اسلام پرداخته و معتقد است وهابیت و جریان تکفیری مهم‌ترین مهم‌ترین مانع وحدت اسلامی است که همواره و به‌ویژه طی دو سه دهه اخیر کوشیده است تا با انواع شگردها بین مذاهب اسلامی اختلاف‌انگیزی کند.

عصام العماد معتقد است که وهابیت از ترفندها و شگردهای متعددی برای تقرقه‌افکنی و فتنه مذهبی در بین مسلمانان استفاده می‌کند که از جمله آنها تخریب چهره‌های برجسته و تأثیرگذار تقریبی دنیای اسلام در میان اهل‌سنت و شیعه،‌ تحریف آرا و افکار بزرگان اهل سنت حتی آثار ابن‌تیمیه برای تکفیر شیعیان و نسبت‌های دروغ به علمای طراز اول اهل تسنن است. وی می‌گوید: از جمله مسائلی که امروز وهابیت به شدت روی آن کار می‌کنند آن است که محتوای توحید تکفیری وهابی را در قالب توحید بزرگان و ائمه اهل سنت مانند امام شافعی، امام فخر رازی و... چاپ کرده و در کشورهای سنی‌مذهب توزیع کرده‌اند.

وی معتقد است همه ظهور وهابیت ریشه در مخالفت ابن‌تیمیه با عالم برجسته اهل سنت بازمی‌گردد: ابوحامد غزالی و امام فخر رازی؛ و به جرأت می‌توان گفت که 99 درصد آثار ابن‌تیمیه در رد این دو شخصیت بزرگ است. او با رد کردن امام غزالی به مبارزه با عقل و با رد کردن امام فخر رازی، بزرگترین متکلم اهل تسنن به مقابله با علم کلام و خداشناسی برخاسته است. وقتی ابن‌تیمیه علم کلام و خداشناسی را از جامعه بیرون کرد، بسترهای لازم برای ظهور وهابیت ایجاد شد. وهابیتی که برای ایجاد شکاف بین مسلمانان خود را حامی اهل‌تسنن معرفی می‌کند، به تعبیر عالم بزرگ اهل سنت، سعید حوا، اگر بزرگان اهل سنت دوباره زنده شود، وهابیون او را به عنوان مشرک و مرتد خواهند کشت.

تاکنون چند بخش از این گفت‌وگو در تسنیم منتشر شده است:

دشمنی وهابیت با سیدجمال، محمد عبده و سیدقطب از زبان عصام‌العماد

«توحید» وهابی، ریشه همه فتنه‌ها/ برای تکفیر شیعه حتی ابن‌تیمیه را هم تحریف کردند

اگر بزرگان اهل‌تسنن زنده شوند، وهابیون آنان را به‌جرم شرک و ارتداد می‌کشند

بخش چهارم:

عصام العماد معتقد است یکی دیگر از  شگردهای وهابیت برای ایجاد شکاف میان تسنن و تشیع تضعیف حوزه‌های علمیه اهل تسنن است. او می‌گوید: در طول تاریخ اسلام ما چند حوزه علمیه مشهور در جهان اسلام داشته‌ایم: نخست نجف اشرف که توسط شیخ طوسی ایجاد شد و دیگری حوزه علمیه ازهر شریف و نیز حوزه علمیه زیتونه در تونس، حوزه علمیه قم و... . وهابیت برای ایجاد شکاف میان مکتب تسنن و تشیع، حوزه علمیه الازهر شریف را تضعیف و ازهریون را تکفیر کردند. وقتی من در عربستان بودم، کلمه «ازهر»ی به عنوان کلمه‌ای منفی شناخته می‌شد. همچنین علمای زیتونه (حوزه علمیه اهل تسنن که حتی پیش از ازهر شریف ایجاد شده) را تضعیف کردند و جامعه امام محمد سعود و دانشگاه بین‌المللی مدینه منوره را به عنوان جایگزین آن معرفی کردند و شیخ بن‌باز، مفتی اعظم عربستان  را جایگزین شیخ الازهر بزرگ اهل تسنن کردند.

تزریق شخصیت‌های وهابی به حوزه‌های علمیه اهل سنت

وی ادامه می‌دهد:‌ این جایگزینی و تضعیف حوزه علمیه یکی از علل گسترش تفکر وهابیت است. آنها به دنبال این هستند که نشان دهند جامعه اهل تسنن کاملا مخالف مکتب تشیع است. در همین راستا آنها  شخصیت‌های وهابی را در حوزه‌های علمیه اهل تسنن تزریق کردند. مثلا برخی مشایخ را تربیت و به حوزه‌های الازهر و زیتونه تزریق کردند. امروز زمانی که حرف‌های ضد شیعی از دهان علمای ازهر و زیتونه و... خارج می‌شود، کسی به این نکته توجه نمی‌کند که این سخنان متعلق به نفوذی‌های وهابی است که توانسته است در مراحل علمی وارد این حوزه‌ها بشوند. گرچه ظاهراً آنان عالم الازهر شریف‌اند، اما در واقع متعلق به آنجا نیستند، بلکه از نظر تفکر، عالم وهابی و در اختیار منافع مملکت سعودی هستند.

بهره‌برداری وهابیت از دیوبندیه و تضعیف «الازهر هند»

این اسلام‌شناس یمنی‌الاصل در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حوزه دارالعلوم و نفوذ وهابیت به این حوزه گفت: به عقیده من فجایع و کشتارهای امروز دیوبندیه نتیجه بهره‌برداری وهابیت از این فرقه است، در حالی که همه می‌دانیم، دیوبندیه اصالتا صوفی بودند و در طول تاریخ هرگز یک شیعه توسط این فرقه کشته نشده بود. در واقع دیوبندیه در بین عرب‌ها به عنوان «الازهر هند» شناخته می‌شوند. اشتراکات دیوبندیه با شیعه در مسائل اعتقادی بسیار بیشتر از وهابیت است. مثلا درباره خداوند، تنزیهی هستند، در صورتی که وهابیون تشبیهی‌اند. در نبوت، جبر و اختیار، تبرک و... مانند شیعه  هستند.

اشتراکات شیعه با دیوبندیه بسیار بیشتر از اشتراکات وهابیت با آنهاست

عربستان روی این فرقه خیلی کار کرد و وانمود کردند که تفکر دیوبندیه همان تفکر محمد عبدالوهاب است ،در حالی که در تاریخ دیوبندیه قبل از ورود عربستان به افغانستان هیچ موقع درگیری بین این گروه با تشیع وجود نداشت. در حقیقت این عربستان بود که  پس از ورود به افغانستان از اینها بر علیه شیعه سوء استفاده کرد، آنان از همان بدو ظهور ارادت خاصی به فرقه‌ها و مشایخ صوفیه داشته‌اند، در حالی که صوفی‌ها با وهابی‌ها اختلافات زیادی دارند. وهابی‌ها در حوزه نشر بیشتر از ما کار کرده‌اند و کتاب‌های متعددی با عنوان روش تبلیغ در مناطق دیوبندیه، نقشبندیه و... توزیع کرده‌اند و پایان‌نامه‌های دانشگاهی متعددی در حوزه روش تبلیغ در مقاطع دکتری در دانشگاه‌های عربستان دفاع شده است. خلاصه در حالی که آنها در موضوع روش تبلیغ، هزاران کتاب تالیف کرده‌اند، ما به این مهم بی‌توجه هستیم.

در حوزه نشر و روش تبلیغ ضعیف عمل کردیم

اشکال دیگر ما این است که متاسفانه تفکیک نداریم و تصور می‌کنیم که هرکس با عربستان همراه شد وهابی است؛ در حالی که من نامه‌هایی را که به بن‌لادن و دیگر بزرگان وهابیت که به افغانستان رفتند، نوشته شده بود خوانده‌ام. در این نامه‌ها به آن ها گفته شده، شما وارد سرزمینی می‌شوید که در آن وهابیت غریب است، بنابراین بکوشید وانمود کنید که در دیوبندیه همه وهابی هستند. جالب است که اصلا دیوبندیه حنفی هستند و حنفی و وهابی در طول تاریخ با یکدیگر دشمن بوده‌اند. پس چطور ممکن است که حنفی‌ها همه وهابی شده باشند؛ موضوع اینجاست که این‌ها شگردشان به خوبی عمل کرد. کتاب‌های متعددی با موضوع روش تبلیغ نوشته شد و سعی کردند در مناطق دیوبندیه (که بر خلاف وهابیت مانند شیعه معتقد به توسل و تبرک هستند) در ظاهر با اعتقاد مردم همراهی کنند تا بتوانند آرام‌آرام آن ها را جذب و برای خود تربیت کنند.

اگر یک کلمه علیه وهابیت بگویم، زندگی‌ام نابود می‌شود

آنان همچنین شاگردانی را به دانشگاه محمدسعود عربستان فرستادند و کتاب‌های تحت عناوین خداشناسی دیوبندیه تألیف کردند که عقاید و خداشناسی محمدعبدالوهاب در آنها گنجانده شده بود و اینجا نیز سخنان بزرگان دئوبندیه را تحریف کرده و به آنها دروغ بستند. مسئله مهم دیگر این است که در زمانی که این اتفاقات می‌افتاد ما صحنه را ترک کردیم. یک طلبه دیوبندی در افغانستان مسلما مایل است که فعالیت فرهنگی کند، مسجدی داشته باشد، طلابی تربیت کند و... او مانند هر انسان دیگری شهریه (بودجه) می‌خواهد. او نیک می‌داند که اگر کتابی علیه  وهابیت بنویسد شهریه‌اش قطع می‌شود. من برخورد کردم با کسی که گفت من اگر یک کلمه علیه وهابیت بگویم، زندگی‌ام نابود می‌شود، خوب ما متأسفانه صحنه را ترک کردیم، وگرنه اگر ما از این گروه حمایت کنیم، حتی به طور مستقیم صحنه برای فعالیت وهابیت محدود می‌شود و نمی‌تواند فعالیت کند.

وهابیت از ناآگاهی و کم‌اطلاعی مسلمانان بهره‌برداری کرد

عصام معتقد است مهم‌ترین زمینه‌ای که بستری را برای تبلیغات ناروا و انحرافی وهابیت فراهم ساخته، همانا بی‌اطلاعی و بی‌سوادی اغلب مسلمانان بوده و آنان از این وضعیت به خوبی سوء استفاده کرده‌اند. البته خود این ناآگاهی و بی‌سوادی نیز عمدتاً ناشی از تهاجم فرهنگی غرب بوده است. یکی از مسائلی که متفکران و احیاگران اندیشه تمدن اسلامی و دعوت کنندگان مسلمانان به بازگشت به خویشتن خویش با آن روبه‌رو بوده‌اند، همین موضوع بی‌سوادی مسلمانان بوده است. مثلا در تاریخ آمده که زمانی که فرانسوی‌ها به آفریقا آمدند، عرب‌های الجزایر «لااله الا الله» را نمی‌توانستند تلفظ کنند. این بی‌سوادی جهان اسلام و عدم آشنایی آنها با اسلام موضوع مهمی است در واقع مسلمانان نه اسلام تشیع را درک کرده‌اند و نه تسنن را. البته بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تالیف کتبی به زبان روز و دغدغه‌های متفکرانی چون شهید مطهری و... این آگاهی در میان شیعیان فزونی گرفت.

شگرد دیگر؛ حمایت از وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی

وی می‌گوید: از دیگر شگردهای وهابیت حمایت از وزرای فرهنگ کشورهای دیگر مانند تایلند، مالزی و اندونزی و... است. آنها از وزرای فرهنگ کشورهای جهان اسلام و حتی برخی کشورهای غیر اسلامی حمایت می‌کنند، اساسا وزرا و مسئولان فرهنگی بسیاری از کشورها بودجه‌ای از سفارت عربستان دریافت می‌کنند و به همین سبب است که وقتی یک نمایشگاه برگزاری می‌شود، کتاب‌های شیعه از سوی وزرای فرهنگ ممنوع می‌شود و علتش هم همین حمایت‌های اقتصادی است. این اقدام انجام می‌گیرد تا کتاب شیعه وارد جهان تسنن نشود، چراکه خوب می‌دانند اگر این کتاب به دست اهل تسنن برسد، چه تبعاتی برای آنها خواهد داشت؛ همچنان‌که یکی از بزرگان وهابیت تصریح کرده باید دیوار بزرگی میان تسنن و تشیع ایجاد کنیم، دیواری که اگر شکسته شود، به ضرر ما خواهد بود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران