پتانسیل انقلاب اسلامی سایه جنگ را از سر ایران برداشت؛ نه مذاکرات هستهای
سفیر سابق ایران با تاکید بر اینکه آنچه موجب شده آمریکا تا به امروز جرئت نکرده به ایران حمله کند، مذاکرات هستهای نیست گفت که پتانسیل انقلاب اسلامی و دوستدارانش در منطقه غرب آسیا سایه جنگ را از سر ایران برداشته است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ پرونده ویژه "نفوذ" ــ "نفوذ" کلیدواژهای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته، اما این روزها بار معنایی متفاوتتری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله "نفوذ" و "رخنه" دشمن در ابعاد گوناگون هشدار دادهاند، اما از دوران ماقبل برجام و بهویژه پسابرجام و در آستانه انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هشدارهای معظمله در این زمینه بیشتر شده تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع "نفوذ" پرداختند. ایشان در این زمینه میفرمایند: "بهنظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است... آنها در اظهاراتشان حرفهایی میزنند که بهکلی خارج از مقوله هستهای و مانند این حرفها است ... از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند این است که میگویند برجام فرصتهایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است."و یا در سخنان دیگری تأکید میکنند: "نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور". اهمیت موضوع "نفوذ" ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع با حسن کاظمی قمی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عراق به گفتگو بنشینیم.
حسن کاظمی قمی دارای کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک و اولین سفیر ایران بعد از سقوط حکومت بعث در عراق بود که در سال 89 پس از 6 سال و نیم و با پایان ماموریتش در عراق به تهران بازگشت. وی قبل از آن سرکنسول کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر هرات در افغانستان بود. از جمله اقدامات مهم کاظمی قمی در عراق میتوان به 3 دور مذاکرات هیئتهای ایرانی و آمریکایی درباره عراق اشاره کرد که کاظمی در نقش اول دیپلماسی ایران در عراق برای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و حقوق غصب شده ملت مظلوم عراق سرپرستی هیئت ایرانی را بر عهده داشت.
آنچه در ذیل میآید، مشروح گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با حسن کاظمی قمی است.
* تسنیم: باتوجه به فعالیتهای دیپلماتیک شما و سرپرستی هیئت ایرانی در 3 دور از مذاکرات با آمریکا درباره عراق، تحلیلتان از این جمله مقام معظم رهبری که میفرمایند:"بهنظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است... آنها در اظهاراتشان حرفهایی میزنند که بهکلی خارج از مقوله هستهای و مانند این حرفها است ... از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند این است که میگویند برجام فرصتهایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است." چیست؟ نفوذ آمریکا در ایران و منطقه چگونه اتفاق میافتد؟
- کاظمی قمی: امروز جنوب غرب آسیا که اصطلاحا از سوی غربیها و آمریکاییها «خاورمیانه» نامگذاری شده است؛ حقیقتا در کانون ژئوپولتیک جهان قرار دارد. این جغرافیا نه فقط بر امنیت ملی ما بلکه بر صلح و امنیت بینالملل و اقتصاد جهانی و کشورهای منطقه اثر مستقیم دارد و تحولات جاری این منطقه هم تحولاتی نیست که گفته شود با شکلگیری پدیده تکفیر -که نماد آن داعش است- آغاز شده است.
منطقه جنوب غرب آسیا دارای مقاطع تاریخی است که باید آنها را به خوبی دید و بررسی کرد، یکی از مقاطعی که میشود آن را برسی کرد بحث حضور نظامی آمریکا در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم از سال 2001 است که مربوط به دکترین راهبردی بوش و پس از فروپاشی شوروی است و بعد از این دکترین موضوع رهبری جهانی آمریکا و شکلگیری یک خاورمیانه جدید دنبال شد که پیشینه آن به فروپاشی شوروی در سال 1990 برمیگردد. برای عملیاتی کردن این دکترین سناریوهایی زیادی تدارک دیده شد که نتیجهای دربر نداشت تا حادثه 2001 و بهانه رهبری جهانی مبارزه با تروریسم که آمریکا با این بهانه وارد منطقه غرب آسیا شد.
هنوز هم پس از گذشت سالها از حادثه 11سپتامبر سوالات بیشماری در این باره وجود دارد و نمیتوان گفت که این حادثه بدون نظر آمریکا بوده و یک اقدام تروریستی است. اما فارق از همه این موضوعات -که چگونه این حادثه اتفاق افتاد و بهانهای شد برای اینکه آمریکا در نقش سردمدار جهانی مبارزه با تروریست و برای نجات صلح و امنیت ظاهر شود- جغرافیایی که برای شروع انتخاب شد افغانستان بود که از نگاه کلان این کشور در حقیقت محل تقاطع سه حوزه تمدنی بزرگ؛ کنفسیوس چین، ارتدوکس روسی و انقلاب اسلامی نشات گرفته از اسلام ناب، است.
بهانه آمریکاییها برای حمله به افغانستان مبارزه با تروریسم بود که امروز پس از گذشت سیزده الی چهارده سال از این موضوع نه مسئله تروریسم و نه تولید مواد مخدر که رابطه مستقیمی با تروریسم دارد کاهش نداشته و نابود نشده است بلکه وضعیت وخیمتر هم شده است. امروز حتی بعد از امضای توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا شاهد ظهور پدیده داعش در افغانستان و با حمایت آمریکاییها و انگلیسیها هستیم که به عنوان یک پدیده خطرناکی نه افغانستان بلکه تمام حوزه پیرامونیش را از روسیه، چین، پاکستان تا جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند و این درست در چارچوب سیاستهای آمریکا دیده میشود.
برخی از دولتهایی که سکولارند و با اسلام ناب مبارزه میکنند عاملی برای تحریک و تهیج جوانان برای افراطگرایی هستند. وقتی که با اسلام اعتدال مقابله میشود طبیعی است که جوانان به سمت افراطگرایی سوق پیدا میکنند. آمریکاییها موجب شدند که در افغانستان یک ارتش قوی، مستقل و مردمی شکل نگیرد؛ چراکه اگر در این کشور یک ارتش قوی و یک دولت مردمی شکل میگرفت دیگر نیازی به حضور آمریکاییها نبود. یادمان هست وقتی که میخواستند طالبان را سرنگون کنند به مجاهدان افغانی لقب عنوان قهرمانان ملی دادند اما زمانی که خواستند دولت تشکیل دهند مجاهدان افغانی به عنوان جنگ سالار معرفی شدند. پس از افغانستان نوبت عراق شد که شاهدیم آمریکاییها با شعار مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی که به ادعای آنها امنیت جهانی را با خطر روبه رو کرده بود این بار عراق را اشغال کردند بنابراین میتوان اینگونه گفت که آمریکاییها در دکترین دفاعی خود برای نظم دادن به جنوب غرب آسیا یا همان به اصطلاح خودشان خاورمیانه جدید، تروریسم را بهانه کردند تروریسمی که خودشان در شکلگیری آن چه در طالبان و چه در القاعده مسئول بودند.
در مورد جمهوری اسلامی ایران نیز بهانهای که در دست داشتند بحث هستهای بود، آنها ایران هستهای را خطری برای امنیت جهانی معرفی کردند، درحالی که آمریکاییها و اروپاییها میدانستند که ایران با آژانس همکاری کرده و بازرسیها انجام شده است اما برای تشکیل یک اجماع جهانی علیه ایران بحث هستهای را بهانه قرار دادند. امروز هم شاهدیم که با در دستور کار قرار دادن جنگهای نیابتی ثبات را در منطقه ما نشانه گرفتهاند تا بحران را در این منطقه ایجاد کنند.
* تسینم: آمریکا با حمله به عراق چه اهدافی را دنبال میکرد؟ و اساسا رابطه حمله آمریکا به عراق با ایران چیست؟
- کاظمی قمی: آمریکاییها با بهانه مبارزه با سلاح کشتار جمعی و ایجاد دموکراسی در عراق به دنبال تاسیس نظام سیاسی دلخواه خود و با مدیریت آمریکایی، تسلط بر ساختار دفاعی و امنیتی عراق، حضور نظامی دائمی در این کشور و همچنین جلوگیری از شکلگیری ظرف همکاری ایران و عراق با توجه به اشتراکات این دو کشور و موقعیت حساس عراق بودند.
** سناریوهای آمریکا از سال 2003 تا امروزدر منطقه ؛ از اشغال نظامی تا جنگهای نیابتی
آمریکا از سال 2003 تا به امروز سناریوهای متفاوتی از اشغال نظامی تا جنگ نیابتی را رغم زده است اما به دلایل متعدد میزان ناکامی آمریکاییها در منطقه بیش از توفیقاتشان است. با هزینه سنگینی که در عراق انجام دادند نتوانستند به اهدافی که اشاره کردم دست پیدا کنند و پس از شکست در عراق، از سال 2011 آمریکاییها تلاش کردند تا دولت بشار اسد را نابود کنند که در این راستا با تمام امکانات از تروریستهای تکفیری -سعودی- ترکیهای حمایت میکنند.
اهداف آرمانی انقلاب اسلامی همچون مسئله فلسطین و استکبار ستیزی از موضوعات اول است و حتی در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران گره خورده و علت آن هم روشن است، دشمن در یک بسته توطئهآمیز حملاتش را علیه کشورمان شروع کرده، روزی عراق را تحریک میکند تا به ایران حمله کند و امروز نیز در چارچوب یک جنگ نیابتی میتواند ما را تهدید کند.
** وقتی داعش جغرافیای خلافت از ایران و لیبی تا جنوب اروپا را مطرح کرد مخالفین داخلی هم خطر آن را احساس کردند
اجازه دهید یک نکتهای را بگویم، تا قبل از پیدایش داعش این سوال خیلی در اذهان عمومی وجود داشت که چرا جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق دخالت میکند و برخی محترمانهتر میگفتند که عراق موضوع خودش است و سوریه هم چنین است اگر ما به اینها کاری نداشته باشیم آمریکا هم به ما کاری ندارد این تحریمها نتیجه این اقدامات ایران است. در شرایطی که خودمان دچار تحریمهای اقتصادی هستیم چرا باید در این شرایط سخت بیاییم و این اقتصادمان را به دیگران بدهیم اما از زمانی که داعش وارد عراق شد و جغرافیای خلافت را مطرح کردند این طیف از افراد دیدند که مسئله، عراق و سوریه نیست بلکه با طرح خلافت مرزهای سیاسی ژئوپولتیک را از میان میبرد و مسئله فقط عراق نیست و برای کل منطقه است بعد میگوید جغرافیای خلافت من از لیبی و از جنوب اروپا شروع میشود تا خراسان بزرگ در هند، افغانستان و پاکستان ادامه دارد.
امروز تهدید داعش مقداری برای جامعه ما مفهوم پیدا کرده است که اگر ایران به ارتش و دولت عراق در یک چارچوب رسمی کمک میکند و حتی شهید میدهد فقط از جنبه وجدانی، اخلاقی و دینی نیست بلکه این جزئی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. اصل حمایت از مظلوم در برابر ظالم مداخلهگری نیست. با فهم علت کمک ایران به عراق و سوریه امروز برخی بحث یمن را پیش میکشند که چرا به یمن کمک میکنیم؟ باید گفت حمایت از مظلوم در برابر متجاوز یک اقدام انسانی، وجدانی و هم در چارچوب منطق دینی ماست. اما ببینید الان یک متجاوزی عیله یک ملت مظلوم بیدفاع حمله میکند که اگر این نوع از تجاوزگری در یمن موفق شود در سوریه هم که جریان تکفیری با حمایت عربستان، صهیونیسم و آمریکا درحال جنگ است بنابراین در صورت موفقیت این نوع تجاوزگری سلطهگرایانه اگر رویه شود در مورد کشور ما یا علیه هر نوع واحد سیاسی دیگری نمیتواند اتفاق بیافتد. پس میبینیم که یک خطر برای امنیت مبلی و منافع جمهوری اسلامی است.
در شرایط امروز منطقه امنیت ملی و منافع ملی ما به صحنه تحولات منطقهای گره خورده است و شما نمیتوانید بگوید من به این تحولات کاری ندارم و امنیت را فقط در مرزهای خودم برقرار میکنم درحالی که خطر تجاوز به طور مستقیم همه منطقه را تهدید میکند.
آنچه که امروز در منطقه اتفاق میافتد تداوم همان سناریوی آمریکا از سال 2003 است. به دنبال ناکامیهایی که آمریکا در منطقه با آن مواجه شده، امروز دچار یک ضعف مضمن است و دیگر آن اقتدار قبلی را ندارد و قدرت تحمیل جنگ نظامی و تقابل مستقیم با ایران را ندارد ولی برای انتقامگیری از محور مقاومت و بخصوص ایران، جنگ نیابتی را جایگزین تقابل مستقیم کردهاند، جنگ نیابتی و اقداماتی که تکفیریها در منطقه انجام میدهند. اما جبهه مقاومت نیز روز به روز رشد میکند که یکی از مصادیقش یمن است.
** از دیدگاه آمریکا هرنوع مذاکرهای با هدف اعمال و تحمیل خواستههای آنهاست
* تسینم: آقای کاظمی اگر اجازه دهید به موضوع نفوذ ایران در منطقه و دلایل آن بپردازیم، عدهای بر این عقیده هستند که مذاکرات هستهای سایه جنگ را از سر ایران دور کرد به نظر شما این تحلیل درست است؟
- کاظمی قمی: انتخاب موضوع هستهای از جانب آمریکا در چارچوب اهدافی بود که آنها دنبال میکنند. اینها موضوع هستهای را خطری برای امنیت جهانی اعلام کردند تا با اجماع جهانی به ایران فشار آورده و وارد مذاکره شوند و هدف آمریکا در این مذاکرات بر پایه برد-برد نیست و سیاست برد-برد نیت جمهوری اسلامی ایران است از دیدگاه آمریکا هرنوع مذاکرهای با هدف اعمال و تحمیل خواستههای آمریکاست و به عبارت دیگر میتوان گفت که آنها به دنبال این هستند آنچه را که در جنگ بدست میآورند را با مذاکره بدست آورند.
بنابراین میتوان گفت که نفوذ و حضور ایران در منطقه هیچ ارتباطی به مذاکرات هستهای و توافق و پسا توافق ندارد، بلکه مرهون مقاومت ملت ایران در برابر هرگونه تجاوزگری، همگرای و مشترکات بین جمهوری اسلامی ایران و مردم منطقه و کشورهای منطقه و همچنین مرهون اصول اساسی سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی با منشاء دینی است که از مظلوم در برابر متجاوز دفاع میکند. بیتوجهی جبهه استکبار به منافع و هنجارهای ملتهای منطقه نیز از دیگر عوامل نفرت ملتها از آمریکا و نفوذ ایران در منطقه است چرا که وقتی آمریکا در منطقه حضور پیدا میکند آنچه را که میبیند فقط منافع خود و تفوق فرهنگ لیبرال دموکراسی در برابر هرنوع فرهنگ سایر ملتها است.
** پتانسیل انقلاب اسلامی و دوستدارانش سایه جنگ را از سر ایران برداشته؛ نه مذاکرات هستهای
* تسنیم: به نظر شما مذاکرات هستهای در وجهه بیرونی جمهوری اسلامی ایران و در نزد ملتهای منطقه تاثیر منفی نداشته است؟
-کاظمی قمی: اینکه گفته شود مذاکرات سایه جنگ را از روی جمهوری اسلامی برداشت غیر واقعی است. آنچه که موجب شده آمریکا تا به امروز جرئت نکرده است به جمهوری اسلامی ایران حمله کند نه مذاکره بلکه اقتدار و عظمت ملت ایران و اتحادی است که در بین ملت و رهبری وجود دارد که نهایتا پتانسیل عظیمی ایجاد کرده و انقلاب اسلامی دوستدارانی پیدا کرده است. شاید کسی از روی جهالت دست به حمله نظامی بزند و آغازگر باشد ولی پایان کار دست او نخواهد بود و همچنین هزینه جنگ بر علیه جمهوری اسلامی ایران هزینه کمی نخواهد بود. امروز در یک جبهه واحد به دلیل گره خوردن منافع، اگر حمله نظامی به ایران اتفاق بیافتد واکنشهای آن در جغرافیای مرزها نخواهد بود این هم نه به معنای اینکه ایران از سرزمینهای دیگر سوءاستفاده میکند، بلکه شرایطی که در عرصه منطقهای به وجود آمده است دیگران به خوبی این را درک میکنند که اگر ایران دچار جنگ شود این آتش دامن آنها را هم خواهد گرفت.
اساس تشکیل جلسات و مذاکره قدرتهای بزرگ با ایران محصول مقاومت ایران بوده است و گرنه مگر آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مذاکره میکرد. اینکه قدرتهای دیگر میآیند و به بهانه موضوع هستهای با ایران سر میز مذاکره مینشینند نشان دهنده بزرگی جمهوری اسلامی ایران است که آمریکا میخواهد با صحنهسازی مردم را فریب دهد.
** آمریکا چالش بزرگ ایران است/عربستان پس از مرگ ملک عبدالله از رقابت راهبردی به تخاصم راهبردی با ایران روی آورده است
این را به صراحت عرض کنم امروز جمهوری اسلامی ایران نه منزوی است و نه چالش بزگ دارد، چالش بزررگ ایران، آمریکاست. پشت پرده اینکه آل سعود بعد از این یک سال و بعد از مرگ ملک عبدالله از یک رقابت راهبردی به یک تخاصم راهبردی با ایران روی آورده، آمریکاست. باور ندارم اینکه بگویم سعودیها منافعی جدا از منافع آمریکا و صهیونیستها دارند. اگر این بود و اقدام سعودیها خلاف خواسته آمریکاییها بود سعودیها به یمن حمله نمیکردند و با جمهوری اسلامی مخاصمه نمیکردند، اگر همه این اقدامات مغایر با خواسته آمریکا بود آمریکا این تیم را به روی کار نمیآورد.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل همگرایی و حمایت از مظلومین و دولتهای حامی جبهه مقاومت و دولتهای خط مقابله با صهیونیسم، به عنوان یک بازیگر قدرتمند در صحنه منطقهای ظهور کرده و در حال ورود به باشگاه قدرتمندان جهانی است.
** هدف آمریکا؛ مهار ایران با کشاندن پای میز مذاکره درباره سایر موضوعات
* تسینم: آیا این مذاکرات بر اقتدار ایران اضافه کرده است؟
- کاظمی قمی: ایران برای اینکه نشان دهد اهل منطق بوده و با هر ابزاری به دنبال دور کردن منطقه از درگیری است وارد مذاکرات شده و نشان داده که دشمن رویکرد منطقی ندارد و الان نیز موضع آمریکا این است که در بحث هستهای موفق شدیم ایران را مهار کنیم و باید در ادامه کار، جمهوری اسلامی ایران را با کشیدن پای میز مذاکره در سایر موضوعات در منطقه مهار کنیم.
تسنیم: با توجه به این نکته میتوان اینگونه نتیجه گرفت که آمریکاییها درتلاشند با تعمیم دادن مذاکرات به سایر موضوعات، قدرت بازدارندگی و نفوذ ایران را در منطقه کاهش دهند؟ همچنین میتوان این را از مصادیق نفوذ برشمرد؟
- کاظمی قمی: اینکه حضرت آقا میفرمایند پشت همه ترورها و جنایاتی که در منطقه اتفاق میافتد آمریکا قرار دارد و یا اینکه میفرمایند سیاستهای منطقهای ما با آمریکا 180 درجه متفاوت است، همه این خطابههایی که رهبری با مردم سخن میگویند سیاستهای اصلی نظام است که متاسفانه رسانهها به راحتی از روی آن عبور میکنند و فرمایشات رهبر معظم انقلاب را برای مردم تبیین نمیکنند. بیانات ایشان را باید باز کنیم.
آمریکا اگر در سال 2003 دنبال یک مدیریت بود امروز به دنبال یک آشوب سازنده است که هر وقت خواست آنرا مهار کند، داعش را ایجاد میکند و با این ابزار دولتهای مستقل را درگیر میکند. هدفها فرق نکرده ولی روشها فرق میکند پس آنچه آمریکا دنبال میکند این هست که از نظر آمریکا رخداد هستهای تبدیل به یک روند شود که در مورد همه مسائل مذاکره کنیم. چرا حضرت آقا میگویند در مسائل منطقهای با آمریکا بحثی نداریم، به خاطر اینکه نقطه اشتراکی با آمریکا نداریم و آمریکا به دنبال آنارشیسم در منطقه است.
** مشکل آمریکا با ایران ذات انقلاب اسلامی است
* تسنیم: میشود گفت که بحث هستهای یکی از مسائل انقلاب است اما مسائل منطقهای جزء ذات انقلاب اسلامی است؟
- کاظمی قمی: مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی بحث هستهای و موضوع تروریسم نیست بلکه آمریکا با ذات انقلاب اسلامی مشکل دارد و علت آن، این است که ایران یک پدیدهای در مقابل دنیای مادی سلطهگر است. مقابله دنیای مادی و سلطهگر با جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای یا هر موضوع دیگری تمامی ندارد. ضدیت جبهه استکباری با انقلاب اسلامی در موضوع ادعایی تروریسم وحقوق بشر نیست بلکه مشکل وارد کردن خدا در عرصه جامعه است که حضرت امام معنویت، مادیت و عقل را به هم پیوند دادند و گفتند که میشود جامعه را اداره کرد و خدا را در آن دید و این درحالی بود که غرب چند قرن تلاش کرده بود تا اومانیسم را جابیاندازد. در نتیجه با ما تا کی در تقابل هستند؟ تا زمانی که ناامید شوند.
تقابل جبهه استکباری با انقلاب اسلام نمونههایی هم در صدر اسلام دارد، اینکه پیشانی و دندان مبارک پیامبر(ص) را میشکنند و بر سر ایشان خاستر میریزند، امیرالمومنین (ع) را به شهادت می رسانند، به جنازه امام حسن تیر میزنند و امام حسین را در عاشورا سر میبرند، با همه این اقدامات دنبال این بودند که حجت را به شهادت برسانند این تاریخ صدر اسلام است، همه اینها به یک جمله پیامبر(ص) برمیگردد که فرمودند: « قولوا لااله الاّالله تفلحوا» که با این سخن، خدا را وارد زندگی کرد و در برابر بتپرستی آن روز قرار داد و امروز نیز در جاهلیت مدرن خدا را باز دوباره از یاد بردهاند که این تضاد اصلی استکبار با جمهوری اسلامی است.
** آمریکا درصدد است تا مذاکره با ایران را به سایر موضوعات منطقهای نیز تعمیم دهد
* تسنیم: لطفا درباره نیت آمریکاییها از مذاکره که فرمودید درصدد تعمیم مذاکرات به سایر مضوعات هستند بیشتر توضیح دهید...
- کاظمی قمی: از نگاه آمریکا باید رخداد هستهای به یک روند تبدیل شده و به سایر موضوعات منطقهای تعمیم پیدا کند تا از این طریق توان بازدارندگی ایران را از بین برده و بیداری اسلامی را در منطقه خاموش کنند و دولتهای وابسته به خودشان را تقویت کنند.
حتی اگر شما در موضوعات منطقهای هم بخواهید با آمریکا تفاهم کنید، آمریکا موضوعات مبنایی دیگری را مطرح خواهد کرد. اگرچه اختلاف ماهوی در سیاستهای ایران و رژیم صهیونیستی وجود دارد و ما رژیم اشغالگر قدس را قبول نداریم اما حامی اول این رژیم غاصب آمریکاست.
انتهای پیام/