خطبه غدیر (۵) |اوصاف عهدشکنان غدیر در بیان پیامبر(ص)
اندکمدتی پس از فوت خاتمالأنبیاء، امت اسلام عهد خود را همچون بنیاسرائیل نسبت به موسای نبی علیهالسلام شکست و بلکه رفتاری شنیعتر از بنیاسرائیل با اهل بیتِ پیامبر خویش پیش گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خطبه غدیر از معتبرترین اسناد حدیثی است که شیعه و سنی در آن اتفاق نظر دارند. هرچند این خطبه با اختلافات متنی در منابع دیده میشود، اما اساسیترین نکات این خطبه یعنی فرازهای مربوط به انتصاب رسمی امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان ولیّ و خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله و نیز تصریح بر امامت علیبن ابیطالب علیهالسلام در منابع دیده میشود.
در شمارههای قبل به بخشهایی از حدیث امام باقر علیهالسلام مربوط به خطبه غدیر اشاره شد. در ادامه این روایت میخوانیم:
مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا قَصَّرْتُ فِی تَبْلِیغِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَیَّ وَ أَنَا مُبَیِّنٌ لَکُمْ سَبَبَ نُزُولِ هَذِهِ الْآیَةِ إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع هَبَطَ إِلَیَّ مِرَاراً ثَلَاثاً یَأْمُرُنِی عَنِ السَّلَامِ رَبِّی وَ هُوَ السَّلَامُ أَنْ أَقُومَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِی الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ هُوَ وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَیَّ بِذَلِکَ آیَةً مِنْ کِتَابِهِ ﴿إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّکَاةَ وَ هُوَ رَاکِعٌ یُرِیدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ حَالٍ
(پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود) اى گروه مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهى نکردم و من براى شما سبب نزول این آیه (آیه ابلاغ) را بیان میکنم. بدانید که جبرئیل سه بار به حضور من آمد و از سوى پروردگار من که او خود سلام است به من امر کرد که در چنین اجتماعى بپا خیزم و به همه افراد، سپید و سیاه، اعلام کنم که على بن ابى طالب برادر و وصى و جانشین و امام بعد از من است کسى که جایگاه او نزد من، مانند جایگاه هارون نسبت به موسى است جز اینکه پس از من پیامبرى نیست. و پس از خدا و رسول خدا او ولىّ شماست و خداوند تبارک و تعالى در این مورد آیهاى از کتابش را بر من نازل کرده که: همانا و به تحقیق ولى شما خدا و رسول خدا و کسانى هستند که ایمان آورده و نماز را اقامه مىکنند و در حالى که در رکوع هستند زکات مىدهند. و على بن ابى طالب نماز را اقامه کرد و در حالى که در رکوع بود زکات داد و در همه حال فقط خداى عز و جل را اراده مىکند.
در این فراز تصریح شده که امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان وصی، خلیفه و امام پس از رسول الله صلی الله علیه و آله است و برای جلوگیری از کجفهمی امت، تأکید بر جایگاه هارون نسبت به موسای نبی میکنند. اتفاقاً هارون هم خلیفه موسی علیهالسلام بود. در همین راستا میفرماید او پس از خداوند و رسولش، ولیّ شماست؛ یعنی ولایت ایشان در طول ولایت خدا و رسولالله است. در این باره برای تأکید بیشتر، اشاره به آیه ولایت کرده، میفرماید «همان گونه که خداوند تبارک و تعالی بر من این آیه را نازل کرد «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» ؛ همانا ولی شما، الله، رسولش و کسانی هستند که ایمان آوردند؛ همانها که اقامه صلات میکنند و در حال رکوع زکات میدهند.
بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تأکید چند باره ادامه میدهند فَاعْلَمُوا مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَ إِمَاماً مُفْتَرَضاً طَاعَتُهُ عَلَى الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَلَى التَّابِعِینَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ وَ عَلَى الْبَادِی وَ الْحَاضِرِ وَ عَلَى الْأَعْجَمِیِّ وَ الْعَرَبِیِّ وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوکِ وَ الصَّغِیرِ وَ الْکَبِیرِ وَ عَلَى الْأَبْیَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ عَلَى کُلِّ مُوَحِّدٍ؛ مَاضٍ حُکْمُهُ جَائِزٍ قَوْلُهُ نَافِذٍ أَمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خَالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ، مُؤْمِنٌ مَنْ صَدَّقَهُ؛ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطَاعَ لَهُ؛
اى گروه مردم، بدانید که خداوند على را براى شما به منصب ولایت و امامت منصوب کرده است؛ اطاعت از او بر همهی مهاجران و انصار و تابعین و صحرانشینان و شهرنشینان و بر عجم و عرب و آزاده و برده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر اهل توحیدی واجب است. حکم او اجرا شونده، کلامش جارى و مورد عمل، و امرش نافذ است. هر کس با او مخالفت کند، ملعون است؛ هر که از او پیروى کند، مورد رحمت است؛ و هر کس او را تصدیق کند، مؤمن است؛ خداوند او را و هر که را که از او حرفشنوی و اطاعت کند، آمرزیده است.
با توجه به این تأکیدات مکرری که رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به سر تسلیم نهادن بر امامت و ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام داشتند، اندکمدتی پس از فوت خاتمالأنبیاء، امت اسلام عهد خود را همچون بنیاسرائیل نسبت به موسای نبی علیهالسلام شکست و بلکه رفتاری شنیعتر از بنیاسرائیل با اهل بیتِ پیامبر خویش پیش گرفت تا حدی که دست امیر مؤمنان را بستند تا با زور شمشیر از ایشان بیعت بگیرند.
انتهایپیام/