۴ حقیقت دردناک برای اسرائیل در «جنین» از نگاه بنیاد کارنگی
یکی از نتایج ملموس و خطرناک اتفاقات اخیر در «جنین» برای رژیم صهیونیستی، فرسایش قدرت تشکیلات خودگردان فلسطین بوده و این تشکیلات یا باید گزینهای که مورد تایید عموم مردم فلسطین است را بپذیرد یا اینکه منحل گردد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در میان تحلیلهای متعدد درباره اتفاقات اخیر فلسطین و به طور مشخص منطقه جنین در کرانه باختری، «آرون دیوید میلر» عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در مقالهای نوشت، چهار واقعیت خطرناک برای اسرائیل وجود دارد که در سایه حمله خشونتآمیز اخیر آن علیه جنین در هفته گذشته ظاهر شد.
4 واقعیت دردناک برای صهیونیستها در جنین
وی افزود، اسرائیلیها در یک بنبست خونین و متلاطم گرفتار شدهاند که احتمال کمی برای خروج از آن وجود دارد و چهار واقعیت آزاردهنده برای اسرائیل وجود دارد:
- چه با تشکیلات خودگردان فلسطین و چه بدون آن، اسرائیل امنیتی در کرانه باختری ندارد. در این زمینه میبینیم که اسرائیل در شهرهای شمالی کرانه باختری مانند نابلس و جنین که گروههای مسلح منظمِ تحت حمایت حماس و جهاد اسلامی در آنجا حضور دارند، با مشکلات جدی مواجه است. همچنین نفوذ تشکیلات خودگردان فلسطین در جنین کاملا از بین رفته و حملات اسرائیل به این منطقه به ویژه از مارس 2022 موجب کاهش اقتدار و محبوبیت تشکیلات خودگردان میان فلسطینیها شده و همزمان با آن شاهد تقویت جایگاه و نفوذ حماس و جهاد اسلامی هستیم.
با وخامت اوضاع تشکیلات خودگردان فلسطین، اسرائیل با گزینههای ناخوشایندی روبرو خواهد شد. در این شرایط اسرائیل یا باید در مناطق خارج از سیطره تشکیلات خودگردان در کرانه باختری امنیت ایجاد کند یا اینکه بنشیند و شاهد افزایش قدرت و نفوذ حماس در این منطقه باشد. اما اسرائیل ممکن است برای کنترل فلسطینیان چارهای جز اشغال مجدد بخشهای وسیعی از کرانه باختری نداشته باشد که البته سناریو بسیار خطرناکی بوده و موجب درگیری شدید با فلسطینیها و در نهایت هرج و مرجی بزرگ خواهد شد.
-دومین حقیقت خطرناک برای اسرائیل در جنین آن است که مقاومت مسلحانه فلسطینیان در این منطقه نیازی به سرمایه ندارد. طی دو سال گذشته ارتش اسرائیل بیش از 50 حمله مسلحانه از منطقه جنین دریافت کرده و جنین تبدیل به پایگاه عملیاتهای مقاومتی شده است. «تامیر هایمن» رئیس سابق اداره اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل میگوید که عملیاتهای مقاومتی مسلحانه در جنین نیازی به سرمایه ندارد.
از طرف دیگر واکنشهای خشونتآمیز اسرائیل به این عملیاتهای فلسطینیان موجب خشم و کینه بیشتر میان فلسطینیها و در نهایت تشدید چنین عملیاتهایی میشود و افزایش قابل توجه تعداد جوانان فلسطینی که قبل از انجام عملیاتهای ضد اسرائیلی، پیامهای خداحافظی گذاشته و مشتاق شهادت هستند و حتی به قیمت جان خود حاضر به جنگ با اسرائیلیها هستند، سایر فلسطینیان را تحت تاثیر قرار میدهد و میبینیم که حتی یک نوجوان 13 ساله فلسطینی قبل از اینکه به آینده خود فکر کند به مبارزه با اسرائیلیها و حتی مرگ در این راه فکر میکند.
یکی از نگرانیهای اصلی اسرائیل این است که روحیه مقاومت در جنین ممکن است به سایر مناطق کرانه باختری در جنوب گسترش یابد و سیطره تشکیلات خودگردان را در رامالله و مناطقی که نزدیک به مقر این تشکیلات است از بین ببرد.
-سومین حقیقت دردناکی که برای تلآویو در جنین روشن شد این بود که اسرائیل استراتژی سیاسی ندارد. در این زمینه منابع بلندپایه سیاسی اسرائیلی معتقدند که هدف اسرائیل از حمله اخیر به جنین، هموار کردن راه برای بازگشت تشکیلات خودگردان به جنین بود.
بر همین اساس به نظر نمیرسد که اسرائیل استراتژی و سازوکار مشخصی برای سیطره بر جنین یا حتی چگونگی بازگرداندن سیطره تشکیلات خودگردان بر این منطقه داشته باشد. همچنین اسرائیل نمیداند که چگونه نفوذ حماس و جهاد اسلامی را در جنین کم کند.
-اما حقیقت چهارم آن است که اوضاع روز به روز بدتر میشود. آمریکا و سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان دیگر تقریبا از مسئله درگیری فلسطینی-اسرائیلی دست کشیدهاند و تغییر توازن قوا میان فلسطینیان و اسرائیلیها به معنای آن است که وضعیت روز به روز برای اسرائیل بدتر از قبل خواهد شد.
فرسایش قدرت تشکیلات خودگردان فلسطین
در این بین شاید ملموسترین نتیجه اتفاقات اخیر جنین مربوط به از بین رفتن جایگاه تشکیلات خودگردان میان مردم فلسطین در همه مناطق باشد و بسیاری درباره فرسایش قدرت این تشکیلات و انحلال قریبالوقوع آن صحبت میکنند. تشکیلات خودگردان که درواقع نهادی برای خدمت به صهیونیستهاست، در برابر تجاوزات اخیر اشغالگران علیه فلسطینیان در اردوگاه جنین فقط تماشاگر بود و صرفا مواضع تکراری و غیرقابل اجرای خود را درباره قطع هماهنگی امنیتی با اسرائیل اعلام کرد.
«جهاد حرب» پژوهشگر امور دولتی و سیاسی کشورهای عربی در این زمینه معتقد است که تشکیلات خودگردان درحال از دست دادن نفوذ و قدرت خود بوده و عموما فلسطینیها از این تشکیلات، ناراضی و خشمگین هستند.
وی در گفتگو با الجزیره به نتایج نظرسنجی از فلسطینیان در ماه گذشته اشاره و اعلام کرد که 63 درصد از مردم فلسطین معتقدند که بقای تشکیلات خودگردان فقط به نفع اسرائیل است. سایر شرکت کنندگان در این نظرسنجی نیز تاکید کردند که منافع ملت فلسطین در انحلال و فروپاشی تشکیلات خودگردان است.
جهاد حرب تصریح کرد، درواقع علت اینکه تشکیلات خودگردان تاکنون از هم نپاشیده آن است که برخی فلسطینیان از تبعات انحلال این نهاد و تشدید وخامت اوضاع امنیتی میترسند. به ویژه اینکه در سایه شکافهای سیاسی هیچ سازوکار مشخص و ملی برای پر کردن جای تشکیلات خودگردان در صورت انحلال آن وجود ندارد. اسرائیل که اکنون اعتراف به از بین رفتن سیطره و قدرت تشکیلات خودگردان میکند، همان طرفی است از 20 سال گذشته این تشکیلات را تضعیف کرده است.
گزینههای بد و بدتر برای رامالله
«احمد ابوالهیجاء» کارشناس علوم اجتماعی وسیاسی نیز به نوبه خود معتقد است که تحولات جنین بحران تشکیلات خودگردان فلسطین را ظاهر کرد.
وی اظهار داشت، وضعیت تشکیلات خودگردان فلسطین به گونهای است که عموم مردم از آن نامید شدهاند و این تشکیلات قدرت تصمیمگیری یا پیدا کردن گزینه مناسب برای مدیریت اوضاع را ندارد. در این شرایط شاهد هستیم که گزینه مقاومت در کرانه باختری تثبیت شده و مسیر روشنی را مشخص کرده که از حمایت گسترده مردمی برخورد دار است. در این بین تشکیلات خودگردان با چند گزینه مواجه است:
-گزینه اول آن است که تشکیلات خودگردان اقدام به تجدید نظر در سیاستهای خود و تبعیت از گزینه مردم فلسطین یعنی مقاومت کند که این به معنای پایان این تشکیلات بوده و مقامات آن هرگز نمیپذیرند.
-دومین گزینه آن است که تشکیلات خودگردان سیاست همزیستی با مقاومت را اتخاذ کند و با آن سازگار شود که البته این سناریو نیز بعید است.
-اما سومین و بدترین گزینه برای تشکیلات خودگردان، ماندن در همین وضعیت است که موجب افزایش زمینههای انحلال آن میگردد. به ویژه اینکه رامالله اکنون در یک بنبست بزرگ در سطح سیاسی و اقتصادی و روابط خود با اسرائیل و آمریکا قرار دارد که در بسیاری از امور، این تشکیلات را دور زدهاند.
تثبیت معادلات مقاومت در سراسر فلسطین
علاوه بر آن 3 عامل و نشانه اصلی وجود دارد که نشان میدهد مقاومت فرصت بهتری برای تثبیت معادلات خود در فلسطین دارد و علاوه بر کرانه باختری میتواند روحیه مقاومتی را در دیگر مناطق فلسطینی نیز گسترش دهد:
-اتحاد میدانی و هماهنگی و یکپارچگی بین نیروهای مقاومت فلسطین، از جهاد اسلامی تا حماس و گردانهای شهداء الاقصی و ... در جنین و مبارزه موثر با اشغالگران برای حمایت از فلسطینیان، اعتماد این مردم را به گزینه مقاومت بیش از پیش میکند؛ به ویژه که آنها شاهد تلاشهای رهبران سیاسی مقاومت جهت هموار کردن راه برای وحدت ملی واقعی فلسطینیان و بیرون کردن اشغالگران نیز هستند.
-گروههای مقاومت با تدابیر و اتخاذ روشهای حرفهای طی سالهای گذشته موفق شدهاند در هر عملیات علیه دشمن صهیونیستی، به شکل موثر عمل کرده و تلفات بزرگی در سطوح مختلف به صهیونیستها وارد کنند. این درحالی است که تشکیلات خودگردان همواره در پی خنثی کردن عملیاتهای فلسطینیان در کرانه باختری و خدمت به دشمن صهیونیستی بوده است.
-عامل سوم، افزایش بیسابقه انگیزه جوانان فلسطینی برای پیوستن به عرصه مقاومت در برابر اشغالگری با تکیه به گروههای مقاومت است. همچنین شاهد وحدت قابل توجه همه فلسطینیان و حمایت آنها از رزمندگان مقاومت هستیم. برای مثال در جریان درگیریهای اخیر فلسطینیان و صهیونیستها، رزمندگان مقاومت در یکی از منازل فلسطینیان که برای پناه دادن به آنها تخلیه شده بود متوجه نامهای شدند که برای این رزمندگان نوشته شده و در آن آمده بود که از امکانات و مواد غذایی داخل خانه استفاده کنید. همچنین جای پولها نیز به این رزمندگان گفته شده بود تا هر اندازه که میخواهند استفاده کنند.
در پایان روشن است که یک اجماع ملی میان فلسطینیان برای رد نقش امنیتی و سیاسی تشکیلات خودگردان وجود دارد و این تشکیلات یا باید سیاستهای خود را در راستای خواسته مردم فلسطین و منافع آنها تغییر دهد و یا اینکه از بین برود.
انتهای پیام/