آخرین خواسته شهید امنیت که در گوش مادرش گفت

آخرین خواسته شهید امنیت که در گوش مادرش گفت

مادر شهید اجاقی می‌گوید: مدتی قبل از شهادت حسین هم عازم کربلا بودم. همانطور که گفتم: بین من و حسین خیلی چارچوب بود. دیدم آمد دم اتوبوس آرام در گوشم گفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حسین اجاقی از جوانان انقلابی دهه هفتادی بود که 30 شهریور 1401 توسط اغتشاشگران در تبریز به ضرب چاقو شهید شد. آنچه می‌خوانید برشی است  از خاطرات فاطمه اجاقی مادر حسین که اینطور از پسرش می‌گوید: 

شهید , شهادت , مهسا امینی ,

در کمد اتاق حسین تماماً پوشیده شده بود از عکس شهدا است به خصوص سردار حاج قاسم سلیمانی. حسین هر کاری خیری می‌کرد نمی‌گذاشت کسی بفهمد. مداحی هم می‌کرد. 17 سالگی وقتی با هم رفتیم کربلا. مدیر کاروان که می‌دانست پسرم مداحی می‌کند گفت: حسین بیا چند خط نوحه بخوان. در باب قبله بودیم. وقتی تمام شد پرسید: مامان خوب خواندم؟ گفتم: حسین ببین چه کار خیری کردی که در این سن، صدای روضه خوانی‌ات در باب قبله امام حسین(ع) پیچید. باید حواست به خودت باشد.  

اتفاقا مدتی قبل از شهادت حسین هم عازم کربلا بودم. همانطور که گفتم: بین من و حسین خیلی چارچوب بود. دیدم آمد دم اتوبوس آرام در گوشم گفت: مامان ایشالا برگشتی برای من آستین بالا بزن. خندیدم، گفتم: باشه پسرم برگردم وقتی لباس عزای امام حسین(ع) را از تنمان درآوردیم اولین کار این است که دختری برایت پیدا می‌کنم. بعد رفته بود به مادرم با خنده گفته بود: مامان جون لحظه آخری یک حرفی به مامانم زدم که عصبانی نشود. حالا نمی‌دانم حرف دلش بود یا شوخی می‌کرد.

هر وقت صحبت ازدواجش پیش می‌آمد می‌گفت: باید اول کار کنم خانه و ماشین داشته باشم و می‌خواست دکترا هم بخواند. می‌گفت دختری که می‌خواهد بیاید خانه من باید آرامش داشته باشد. 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران