جنبش دانشجویی؛ آرمانگرا یا مصلحتاندیش؟!
خبرگزاری تسنیم : ۱۶ آذر روز دانشجو است و هر سال در همین روز شاهد اوج فعالیتهایی در دانشگاه های کشور تحت عنوان «جنبش دانشجویی» هستیم؛ جنبشی که به علت ماهیت و کارکرد اجتماعی خاص، از بدو تاسیس دانشگاه تاکنون حضور فعالی داشتهاند.
خبرگزاری تسنیم - سجاد امیرحسینی: «16 آذر» روز دانشجو است و هر سال در همین روز شاهد اوج تحرکات و فعالیتهایی در دانشگاههای کشور تحت عنوان «جنبش دانشجویی» هستیم؛ جنبشی که به علت ماهیت ویژه و کارکرد اجتماعی خاص، از بدو تاسیس دانشگاه تاکنون، در کشور حضور فعالی داشته و از پیشتازان و پیشگامان روند رو به رشد کشور بوده و در حوادث گوناگون نقش آفرینی کرده و بدون تردید این نقش آفرینی، حاصل همان ماهیت و کارکرد خاص بوده است.
جنبشی که ماهیت آن ضدیت با استکبار، استبداد، اختناق، فساد، اشرافی گری و سرمایه داری بوده و بدون چشم داشت مادی و قدرت طلبی، مطالبات مردمی را پیگیری کرده و عموم برنامه های آن بر پایه صداقت، صمیمیت، ضمیر روشن و فطرت پاک دانشجویان به پیش رفته است.
جنبشی که همواره با حرکت اصلاح گرایانه در طول تاریخ خود، پیشرو و پیشتاز بوده و در این مسیر، با منطق، بینش و ایدئولوژی، عدالت اجتماعی، مبارزه با تجمل گرایی، تبری و تولی سیاسی و عدم وابستگی جناحی را سرلوحه برنامه های خویش قرار داده و در یک کلام، همواره مطالبه گرا، عدالت گرا و آرمان گرا بوده و رهبر معظم انقلاب نیز بر همین اساس، سطحی شدن، محافظهکاری و دور شدن از آرمان ها را 3 آفت اساسی جنبش دانشجویی دانسته اند.
با مداقه در سطور فوق در می یابیم که «آرمان خواهی» و «آرمان گرایی» مهمترین عنصر هویت بخش «جنبش دانشجویی» در طول سالیان گذشته بوده و همین نکته سبب شده که بسیاری از مردم و به خصوص دانشجویان از خود بپرسند که در این بین، جایگاه مصلحت کجاست؟ مصلحتی که بارها در مقابل آرمان گرایی دانشجویان قد علم کرده و در برابر آرمان خواهی آنها ایستاده است.
به هر روی، دانشجو به واسطه شرایط سنی و محیطی خاص، روحیات انتقادی و اصلاحی تندی داشته و عموماً با جرأت، شهامت بیشتر نسبت به دیگران و صد البته بابصیرت به میدان می آید و به طرح مطالبات واقعی مردم می پردازد که در بسیاری از موارد، مطالباتی آرمانی است. بنابراین تا وقتی که نسبت واقعی «آرمان» و «مصلحت» مشخص نشود، نمی توان به پاسخ صحیح پرسش مطرح شده دست یافت. چه آنکه بسیاری معتقدند که «مصلحت اندیشی» آفت «آرمان خواهی» است و در همه جا «مصلحت» را طرد می کنند و بسیاری هم به بهانه با در نظر گرفتن مصلحت ها، در بزنگاه های حیاتی، «آرمان» را نادیده می گیرند.
جالب این که رهبر معظم انقلاب نیز در همین راستا، «نگاه و توقعات آرمانی» را در دیدار 25 مهر ماه سال 85 خویش با دانشجویان، مورد اشاره قرار داده و خطاب به حضار فرمودند که «این را به شما عرض کنم، بعضى از این چیزهایى که شما مطرح کردید، اگر در چرخ و پرِ تحلیل و بررسى قرار بگیرد، چیزى از آن باقى نمی ماند؛ لیکن چون نگاه و توقع، نگاه آرمانى است، این مطلوب است. ممکن است دسترسى به یک آرمان میسّر هم نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم، جایز نباشد. لذا نگاه آرمانىِ شما و توقعاتى که ناشى از این نگاه هست، این براى ما مطلوب است؛ این را می خواهیم و باید باشد.»
از سویی دیگر، معظم له در در دیدار اخیر با نخبگان و فعالان دانشجویی در ماه مبارک رمضان سال جاری به تشریح مقوله «آرمان گرایی» پرداختند و فرمودند که «آرمانگرایى بههیچوجه به معناى در همه زمینهها پرخاشگرى کردن، برخى از واقعیات لازم و مصلحتهاى لازم را ندیده گرفتن نیست. مصلحت هم شده یک اسم منفور؛ آقا مصلحتگرائى می کنند! خب، اصلاً باید ملاحظه مصلحت بشود. هیچ وقت نباید گفت که آقا حقیقت با مصلحت همیشه منافات دارد؛ نه، خود حقیقت یکى از مصلحت هاست، خود مصلحت هم یکى از حقایق است. اگر مصلحت اندیشىِ درست باشد، باید رعایت مصلحت را کرد؛ چرا نباید رعایت مصلحت را کرد؟ باید مصالح را دید. هیچ منافاتى وجود ندارد بین انجام دادن وظائفى که جوانى و آرمان گرایى به انسان دیکته می کند، و بین ملاحظه مصالح مدیریتى کشور، ملاحظه قانون، ملاحظه تدبیر و درایت مدیریتى در کشور. یعنى می توان آرمان گرا بود، به احساسات جوانى هم پاسخ داد و بر طبق اقتضاى جوانى و آرمان گرایى عمل کرد؛ در عین حال جورى هم بود که با مصلحت کشور و با مصالح مدیریتى کشور تعارض و اصطکاکى نداشته باشد.»
با وجود این فرمایشات، پاسخ صریح و شفاف به سؤال اولیه این نوشته مبنی بر تشخیص درست جایگاه «مصلحت» و «آرمان» را باید در دیدار سال 82 جمعى از اعضاى تشکّلها، کانونها، هیئتهاى مذهبى و شمارى از نخبگان دانشجویى با رهبر معظم انقلاب یافت؛ جایی که حضرت آیتالله خامنهای در پانزدهمین روز آبان سال 82 فرمودند که «یکى از دانشجویان عزیز مطرح کردند که شما مى گویید دانشجویان مصلحتاندیش نباشند. حالا ما آرمانگرا، پس چرا گاهى اوقات بعضى از دستگاههاى اجرایى مصلحتاندیشى مىکنند؛ این 2 چگونه قابل جمع هستند؟ من این نکته را بگویم که مصلحتاندیشى بد، منفى و ضدّارزش نیست. مصلحتاندیشى یعنى دنبال مسئلهاى که مصلحت است، رفتن. اینکه موضوع بدى نیست. این را بدانید که دستگاه اجرایى کشور در تعامل بسیار دشوار خود در دنیا، بر سر دو راهی هایى قرار مىگیرد که مجبور مىشود مصالحى را در نظر بگیرد؛ چون اداره کشور و کار اجرایى، کار خیلى سختى است.
مثال آن، این است که وقتى کسى از پاى تلویزیون کوهنوردى را مىبیند که با زحمت و قدم به قدم جلو مى رود، با خودش مىگوید: یک ذرّه زودتر و تندتر قدم بردار تنبل! او پاى تلویزیون نشسته، در آن ارتفاع چند هزار مترى و در آن وضعیت قرار ندارد که ببیند این کار چقدر عملى است. همین مثال بر کسى که مسابقه کشتى یا فوتبال را از تلویزیون مىبیند، صدق مىکند. حتماً دیدهاید که گاهى اوقات بعضى از تماشاگران فوتبال، دائم به بازیکنها و تیمهاى مورد علاقه خود دستور مىدهند: تنبل بزن! شوت کن! به هرحال، کار اداره کشور کار سختى است و البته مصلحت، هیچ اشکالى هم ندارد؛ ما به آنها ایراد نمىگیریم. البته حواسمان هم جمع است که آنها همیشه غرق در مصلحت نشوند و بنده با توجه به مسئولیتم به این موضوع توجه مىکنم.
اگر شما جوانان نگاه به قلّه هاى آرمانى را کنار بگذارید، برآیندِ غلطى به وجود خواهد آمد. برآیندِ آرمانگرایى شما و چالش مسئولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبى خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایى رفتید و گرایش مصلحتاندیشانه - یعنى صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکرى و روحى دانشجو و جوان شد، آنوقت همه چیز به هم مىریزد و بعضى آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایى را رها کنند. توقّع من از شما عزیزان این است که پایه هاى معرفتى خودتان را در همه زمینه ها عمیق و مستحکم کنید.»
بنابراین مهمترین ویژگی جنبش دانشجویی و اساسی ترین مطالبه رهبر معظم انقلاب از دانشجویان و جریانات دانشجویی، «آرمان گرایی» و «آرمان خواهی» است؛ در واقع از جنبش دانشجویی انتظار می رود که «آرمان خواه» و «آرمان گرا» باشد تا از برآیند «آرمان خواهی» دانشجویان و «مصلحت اندیشی» مسئولان اجرایی برآیند مطلوبی برای جامعه و نظام اسلامی حاصل شود.
در پایان باید توجه داشت که نخواستن، نتوانستن و ندانستن 3 دلیل عمده فاصله گرفتن از «آرمانگرایی» است و جنبش دانشجویی باید «آرمانگرایی» خویش را به سوی ندانستنها و نخواستنها ببرد و توجه کند که تمرکز بر نتوانستنها در کوتاهمدت نتیجهبخش نخواهد بود و این همان «آرمانگرایی» «واقعبینانه» است که میتواند جنبش دانشجویی را سریعتر به مقصود برسد.
انتهایپیام/