اسرائیل بزرگترین تهدید خاورمیانه است
خبرگزاری تسنیم : نوام چامسکی، فیلسوف و نظریهپرداز شهیر آمریکایی، با انتقاد از تبلیغات غربیها و دیکتاتورهای عرب علیه ایران؛ اسرائیل را تهدید واقعی خاورمیانه معرفی کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ؛ نوام چامسکی، زبانشناس، فیلسوف و نظریه پرداز آمریکایی طی مقالهای که در "نیویورک تایمز سندیکا" منتشر شد به بررسی پدیده اشاعه هستهای در خاورمیانه پرداخت. وی مینویسد:
روزنامه والاستریت ژورنال، با ارائه گزارشی در مورد مناظرات انتخابات اخیر ریاستجمهوری و سیاست خارجی چنین نوشت،"ایران تنها کشوری بود که بیشتر (از اسرائیل) مورد اشاره قرار گرفت، کشوری که بسیاری از دولتهای خاورمیانه آن را به عنوان خطرناکترین تهدید پیش روی منطقه قلمداد میکنند."
هر دو نامزد انتخاباتی توافق داشتند که ایران هستهای بزرگترین تهدید برای منطقه است. البته رامنی با بیان دیدگاهی مجادله برانگیز، ایران هستهای را بزرگترین تهدید پیش روی جهان دانست.
نامزدها سعی داشتند در بیان میزان دلبستگی خود به اسرائیل از یکدیگر پیشی بگیرند، با این وجود مقامات اسرائیل راضی نشدند. بنا بر گزارشها، آنها "امیدوار بودند آقای رامنی لحن تهاجمیتری داشته باشد." تصریح رامنی مبنی بر اینکه ایران نباید "به نقطه توانمندی هستهای برسد" کافی نبود.
عربها نیز ناراضی بودند، زیرا ترس اعراب در مورد ایران "از دریچه امنیت اسرائیل نگریسته میشود نه آنها،" اما نگرانیهای اعراب نادیده انگاشته شدند – رفتاری همیشگی و متعارف.
در مقاله والاستریتژورنال به مانند مقالات بیشمار دیگر با موضوعیت ایران، پاسخی به سؤالات اساسی داده نشد، سؤالاتی چون: دقیقا چه کسانی ایران را به عنوان بزرگترین تهدید قلمداد میکنند؟ و نظر اعراب (و سایر جهانیان) در مورد چگونگی رفع کردن این تهدید – هر چه که باشد – چیست؟
سؤال اول به راحتی پاسخ داده میشود. "تهدید ایران" تبدیل به دغدغه ذهنی غربیها و نیز دیکتاتورهای عرب و البته نه مردم عرب، شده است.
همانگونه که خیل انبوه نظرسنجیها نشان داده است، اگرچه شهروندان عرب عموما نظر مساعدی نسبت به ایران ندارند، اما این کشور را به عنوان یک تهدید بسیار جدی قلمداد نمیکنند. شهروندان عرب، در عوض، اسرائیل و آمریکا را تهدیدآمیز دانسته و بسیاری، گاها اکثریتی بزرگ، تسلیحات هستهای [ادعایی] ایران را به مثابه ابزاری برای مقابله با این تهدید میپندارند.
برخی از مقامات رده بالای آمریکایی نیز با نظرات شهروندان عرب موافق هستند. در میان این افراد میتوان به ژنرال لی باتلر (Lee Butler)، فرمانده سابق قرارگاه استراتژیک آمریکا، اشاره کرد. وی در سال 1998 گفت، "در دیگ جوشان دشمنیهایی که خاورمیانه میخوانیمش،" برخورداری اسرائیل از یک زرادخانه قدرتمند هستهای که "دیگر ملتها را نیز به بهرهمندی از این تسلیحات سوق میدهد، بینهایت خطرناک است."
اما خطرناکتر از آن، استراتژی بازدارندگی هستهای است که باتلر سالیانی دراز جزو طراحان اصلی آن بود. وی در سال 2002 نوشت، "این استراتژی فرمولی است برای یک بحران کامل،" و از آمریکا و سایر قدرتهای هستهای دعوت کرد تعهدات خود بر اساس معاهده عدم اشاعه هستهای (NPT) را پذیرفته و تلاشهایی توأم با "نیت خیر" برای نابودی طاعون تسلیحات هستهای انجام دهند.
دولتها یک الزام حقوقی برای تبعیت جدی از این اقدامات دارند. دیوان بین المللی دادگستری در سال 1996 چنین رأی داد: "باید ملتزم به تلاشهای توأم با حسن نیت بوده و مذاکرات منتهی به خلع سلاح هستهای را در تمام جوانب آن و تحت کنترل کارآمد و جدی بینالمللی، به نتیجه رساند." دولت جرج بوش در سال 2002، اعلام کرد که آمریکا مقید به چنین الزامی نیست.
ظاهرا بخش اعظمی از جهانیان با دیدگاههای اعراب در مورد تهدید ایران همرأی هستند. جنبش عدم تعهدها، آخرین بار در آگوست گذشته در نشست تهران، از حقوق ایران برای غنیسازی اورانیوم به شدت حمایت کرد.
هند، پرجمعیتترین عضو جنبش عدم تعهدها، راههایی را برای اجتناب از انواع تحریمهای مالی آمریکا علیه ایران پیدا کرده است. برنامههایی در دست اجراء است تا بند چابهار که با کمک هندیها تجهیز شده است از طریق افغانستان به آسیای مرکزی متصل گردد. بنا بر گزارشها، روابط تجاری نیز در حال افزایش هستند. اگر به خاطر فشارهای مضاعف آمریکا نبود این روابط طبیعی احتمالا افزایش چشمگیری مییافتند. چین به عنوان عضو ناظر جنبش عدم تعهد، فعالیتهای زیادی انجام میدهد. چین در حال توسعه پروژههای عمرانی به سوی غرب است. برای مثال، برنامههایی را برای احیای جاده ابریشم از چین تا اروپا در دست دارد. یک راهآهن سریعالسیر چین را به قزاقستان و ورای آن متصل میکند. این خط ریلی احتمالا به ترکمنستان، کشوری با منابع غنی انرژی، رسیده و از آنجا به ایران متصل شده و تا ترکیه و اروپا امتداد خواهد یافت.
چین همچنین مدیریت بندر گوادار در پاکستان را دست گرفته و این بندر را قادر ساخته پذیرای نفت خاورمیانه باشد بدون اینکه نیاز به عبور نفت از تنگه هرمز و تنگه مالاکا باشد که هماینک دارای ترافیک بالا بوده و شاهد حضور نیروهای آمریکایی هستند. مطبوعات پاکستانی گزارش دادهاند که "نفت خام ایران، دولتهای حوزه خلیج فارس و آفریقا را میتوان از طریق این بندر و به صورت زمینی به شمالغربی چین منتقل نمود."
جنبش عدم تعهدها در نشست تهران بار دیگر پیشنهاد قدیمی خود مبنی بر کاهش یا اتمام تهدید تسلیحات هستهای در خاورمیانه از طریق آفرینش یک منطقه عاری از تسلیحات کشتار جمعی را تکرار کرد. حرکت در این جهت یقینا مستقیمترین و کمزحمتترین راه برای غلبه بر تهدیدات است. این اقدامات مورد حمایت تمام جهانیان قرار دارند. ماه گذشته که قرار بود کنفرانسی بین المللی در هلسینکی برگزار شود، فرصت بسیار مناسبی پدید آمد تا این اقدامات به پیش رانده شوند. این کنفرانس برگزار شد اما نه انگونه که برنامهریزی شده بود. تنها سازمانهای غیردولتی در کنفرانسی جایگزین به میزبانی اتحادیه صلح فنلاند شرکت داشتند. کنفرانس بینالمللی برنامهریزی شده اندکی پس از اعلام آمادگی ایران برای شرکت در آن توسط واشنگتن لغو گردید.
به گزارش آسوشیتدپرس، دلیل رسمی دولت اوباما برای این کار عبارت بود از "ناآرامیهای سیاسی در منطقه و موضع مخرب ایران در قبال عدم اشاعه [تسلیحات کشتار جمعی]" و نیز عدم اجماع در مورد "چگونگی رویکرد به کنفرانس." دلیل دوم اشاره به این واقعیت دارد که اسرائیل، تنها قدرت هستهای منطقه، از شرکت در این کنفرانس سر باز زده و درخواستها برای حضور در نشست را "اجبارآمیز" خواند.
ظاهرا، دولت اوباما بر موضع قبلی خود مبنی بر اینکه "شرایط در صورت عدم شرکت تمام کشورهای منطقه مهیا نخواهد بود" پایبند مانده است. آمریکا با تمهیداتی که تأسیسات هستهای اسرائیل را در معرض بازرسیهای بینالمللی قرار میدهند مخالفت خواهد کرد. این کشور همچنین اطلاعات در مورد "ماهیت و دامنه تأسیسات و فعالیتهای هستهای اسرائیل" را منتشر نخواهد کرد. خبرگزاری کویت بلافاصله گزارش داد که "گروه کشورهای عربی و اعضای جنبش عدم تعهد به توافق رسیدهاند که به گفتگوها در مورد برگزاری یک کنفرانس در مورد خاورمیانهای عاری از تسلیحات هستهای و هر گونه تسلیحات کشتار دستهجمعی دیگر، ادامه دهند."
ماه گذشته مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامهای از اسرائیل خواست به معاهده منع اشاعه هستهای بپیوندد. 174 عضو سازمان ملل به این قطعنامه رأی مثبت و شش عضو بدان رأی منفی دادند. کشورهایی که به مانند همیشه رأی منفی دادند عبارت بودند از: اسرائیل، آمریکا، کانادا، جزایر مارشال، میکرونزیا و پالائو.
چند روز بعد، آمریکا یک آزمایش هستهای انجام داده و بار دیگر از ورود بازرسین بینالمللی به محل آزمایش در نوادا جلوگیری کرد. ایران در کنار شهردار هیروشیما و برخی گروههای طرفدار صلح ژاپنی بدین امر اعتراض کردند.
البته ایجاد یک منطقه عاری از تسلیحات هستهای نیازمند همکاری بین قدرتهای هستهای است: این امر در خاورمیانه شامل اسرائیل و آمریکا میشود که از اجرای آن سرباز می زنند. در جاهای دیگر نیز وضعیت به همین منوال است. انتظار پیادهسازی چنین مناطقی در آفریقا و اقیانوسیه نیز وجود دارد زیرا آمریکا اصرار دارد پایگاههای تسلیحات هستهای خود در جزایر تحت کنترلش را ارتقاء بخشد.
در حالیکه دیدار سازمانهای غیردولتی در هلسینکی در جریان بود، یک ضیافت شام در نیویورک و به میزبانی مؤسسه سیاستگذاری خاور نزدیک واشنگتن، پیادهنظام لابی اسرائیل، برگزار شد.
بر اساس گزارشات پر شوری که در مطبوعات اسرائیلی در مورد این "ضیافت مجلل" منتشر شد، دنیس راس، الیوت آبرامز و دیگر "مشاورین ارشد اوباما و بوش" به مخاطبین اطمینان دادند که "اگر دیپلماسی موفق نشود، رئیس جمهور سال آینده به ایران حمله خواهد کرد." – جذابترین هدیه سال نو.
آمریکاییها نخواهند فهمید که چرا دیپلماسی بار دیگر شکست خورده است. این امر یک دلیل ساده دارد: تقریبا هیچ چیز در آمریکا درباره سرنوشت راه حل مواجهه با "بزرگترین تهدید" – یعنی پیادهسازی یک منطقه عاری از تسلیحات هستهای در خاورمیانه – منتشر نمیشود.
انتهای پیام/