احمد بیگدلی: "خودسانسوری" و "نبودجسارت" ضعف برخی نویسندگان ادبیات انقلاب
خبرگزاری تسنیم : احمد بیگدلی معتقد است که خط قرمزها جسارت و شجاعت نویسندگان ادبیات داستانی انقلاب را گرفته است و متاسفانه نویسندگان این عرصه حسارت لازم را ندارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، احمد بیگدلی از نویسندگانی است که نوشتن را از سال 1347 آغاز کرد، از میانه دهه هشتاد نقش پررنگتری در ادبیات داستانی پیدا کرد و کتابهایش یکی پس از دیگری به زیور طبع آراسته شدند.
او دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است که علاوه بر نویسندگی در قالب ادبیات داستانی، برای بیش از 40 فیلم مستند، گفتار متن نوشته است که در اولین جشنواره فیلم یادگار برنده جایزه بهترین متن شد. مجموعه داستان «آوای نهنگ»وی برنده هفتمین جایزه کتاب فصل شد و در سال 1385 رمان «اندکی سایه» او برنده بیست و چهارمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی شد. بیگدلی همچنین داوری جوایز و جشنوارههای ادبی بسیاری را تا به امروز برعهده داشته است،بنابراین به سراغ وی رفتیم تا در زمینه ادبیات داستانی انقلاب با وی به گفتوگو بنشینیم.
*تسنیم: آقای بیگدلی انقلاب به لحاظ زمانی پیش از دفاع مقدس رخ داد، اما در حوزه داستاننویسی ادبیات انقلاب نتوانسته مانند ادبیات دفاع مقدس جای خود را باز کند و رشد نسبی را در این زمینه شاهد باشیم علت را در چه میدانید؟
مطالعه تاریخ نشان میدهد، اوج داستاننویسی و هنرهای دیگر در کشورمان در دهه 40 بود. این اتفاق اگرنه به همان شدت ولی با قدری تفاوت بعد از پیروزی انقلاب هم دوباره رخ داد؛ انقلابی که منجر به تحولی عظیم در داستاننویسی و بهویژه سینما شد. از سینما که بگذریم، داستاننویسی در این دوران با تحولات بسیاری روبهرو شد، بهویژه داستانهای کوتاه که بسیار مورد توجه اهالی قلم قرار گرفت.
اگر بخواهیم دوران یاد شده را در سه دهه تقسیم بندی کرده و به بررسی آن بپردازیم، باید گفت که دهه نخست بعد از پیروزی انقلاب برای داستاننویسی ما دوران خوبی است؛ دورانی که ما با داستانهای بسیار خوبی روبهرو هستیم و رمانهای خوبی هم مانند «رازهای سرزمین من» نوشته رضا براهنی در این دوران نوشته و منتشر شد که از رمانهای قابل تأمل این دوران است. زمانی که تاثیر بسیاری بر داستاننویسی دهه نخست این دوره گذاشت.
پس از پیروزی انقلاب، بخشی از ادبیات که در دهه نخست بنای آن به خوبی گذاشته شد و نویسندههای خوبی قدم به عرصه وجود گذاشتند. حتی شعر هم در این دوران به خوبی خودش را نشان داد. هنوز مدتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که اتفاق دیگری تمام کشور را تحت تاثیر خود قرار داد. جنگ همان اتفاق بود؛ اتفاقی که تمام آن چیزهایی که به سرعت روبه تکامل می رفتند را متوقف کرد، آن هم هنری که تحت تاثیر انقلاب به سرعت رو به تعالی می شتافت.
جنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نوعی همگان را غافلگیر کرد و موجب شد نتوانیم طعم انقلاب را در همان سالهای نخست بچشیم، بنابراین در زمینه ادبیات نیز نویسندگان نتوانستند در حوزه انقلاب گامی بردارند، درست 5 سال پس از پیروزی انقلاب تازه نویسندگان فرصت اندیشیدن به وقایع انقلاب و انتشار آثار در این زمینه را پیدا کردند.
*تسنیم: آیا ادبیات دفاع مقدس توانست جای خود را در میان نویسندگان باز کند؟
تا حدودی بله و تا حدودی هم خیر، ادبیات دفاع مقدس نیز آنچنان به مرحله کمال و پختگی خود نزدیک نشده است و با وجود انتشار آثار فراوان در این حوزه داستان نویسان از انقلاب و پاگرفتن ادبیات داستانی انقلاب غافل نماندهاند.
*تسنیم: با توجه به اینکه میگویید پس از 5 سال از پیروزی انقلاب توجه به ادبیات داستانی انقلاب ایجاد شد، چرا تاکنون شاهد آثار شاخصی در این زمینه نبودهایم؟
اولا اینکه همیشه خط قرمزهایی وجود داشته است که جسارت و شجاعت نویسندگان را از آنان گرفته، نویسنده وقتی رمانی درباره انقلاب مینویسد، بیتردید باید رمان انقلابی بنویسد و خواه، ناخواه رمانش تاریخی است، پس باید به رخدادها و وقایع انقلاب وفادار بماند، البته میتوان برداشتهای آزاد نیز داشت، اما به اصل اثر باید وفادار بود.
متاسفانه این دست و پاگیری خط قرمزها موجب شده که نویسندگان انقلاب نتوانند با جسارت رمان بنویسند، اما داستانهای کوتاه بسیار خوبی در زمینه انقلاب نگاشته شده است.
*تسنیم: چه فرقی بین رمان و داستان کوتاه انقلاب وجود دارد که اولی نتوانسته به کمال برسد اما دومی تا حدودی رضایتها را جلب کرده است؟
داستان کوتاه مانند غزل است، میجوشد و کلمات وارد ذهن آدمی میشود، همان غلیانی که در شاعران در سرودن غزل وجود دارد در نویسندگان داستان کوتاه نیز وجود دارد. ولی رمان جوشش صرف نیست بلکه نویسنده باید صبر زیادی داشته باشد به ویژه اگر رمان در زمینه انقلاب اسلامی باشد، چرا که از یک واقعه تاریخی باید سخن بگویید و با حوصله و دقت بسیار به حادثهای که سالها پیش رخ داده نگاهی دوباره بیندازد.
در ادبیات داستانی انقلاب ناگزیریم که تاریخ را محفوظ بداریم، البته گاهی نیز میتوان به شکل غیر مستقیم به انقلاب نگریست و در قالب ماجراهای فرعی گریزی هم به وقایع انقلاب زد که در این صورت ناچار به محفوظ نگه داشتن انقلاب نیستیم.
*تسنیم: به نظر شما رمان انقلاب تا چه اندازه باید به تحلیل وقایع بپردازد؟ آیا رمانهای کنونی این وجه را دارند؟
اگر رمان صرفاً درباره انقلاب باشد، باید نویسنده داستان را با تحلیل وقایع پیش ببرد، در عین حال این تحلیل نباید کاملا شخصی و عقیدهای باشد، بلکه با یک نگاه کلی و بدور از غرضورزی همراه باشد که البته این کار نویسنده را بسیار دشوارتر از آنچیزی که هست میکند.
*تسنیم: بسیاری از نویسندههای انقلاب اذعان میدارند که قلم زدن در حوزه ادبیات انقلاب به دلیل در دسترس نبودن منابع تاریخی و مستند دشوار است، نظر شما چگونه است؟
نه از این جهت موافق نیستم، چرا که مرکز اسناد انقلاب اسلامی تمامی منابع لازم را ساماندهی کرده است و نویسندهها به راحتی میتوانند به این منابع دسترسی داشته باشند.اما از نظر من این دشواری در نوشتن به دسترس پذیر بودن منابع مرتبط نمیشود، بلکه باید بگویم با توجه به سختگیریهای ممیزی در ارشاد، چاپ و نشر بسیار راکدی را در ادبیات انقلاب داریم و به نظر میرسد، یکی از عللی که نویسندگان کمتر تمایل دارند درباره ادبیات انقلاب بنویسند، ترس از سانسور است.
*تسنیم: آقای بیگدلی شما در چندین جشنواره از جمله جایزه کتاب شهید غنیپور داور بودید و از نزدیک با آثار نویسندگان آشنایی دارید، به نظر شما، آسیبهایی که داستانهای انقلاب در زمانه فعلی بدان دچار شدهاند، چیست؟
اول اینکه نویسندگان از ساختار اصلی رمان و ظرفیتهای این قالب ادبی کمتر استفاده میکنند، نثر خوب و زیبا، شخصیتپردازی مناسب و کامل و گرفتار بودن به خودسانسوری از مواردی است که میتوان گفت به عرصه ادبیات داستانی انقلاب لطمه وارد کرده است.
در زمینه خودسانسوری باید بگویم که برخی از نویسندگان با نبوغی که دارند، خود را از بند خودسانسوری رها میکنند، اما برخی دیگر از این توانمندی برخوردار نیستند.
یکی دیگر از مشکلات موجود رعایت نکردن توالی وقایع موجود است، برای نمونه در رمانی از رزمندههایی که در قالب نیروهای مردمی و مسجدی به خرمشهر رفته بودند، تحت عنوان نیروهای بسیجی یاد شده بود، در حالیکه بسیج در آن سال تاسیس نشده بود، و در نهایت مهمترین مشکل را میتوان جسور نبودن نویسندگان عنوان کرد.
*تسنیم: آقای بیگدلی این جسور نبودن نویسندگان از نظر شما تا چه اندازه با حمایتهای فرهنگی قابل رفع است؟
بسیار تا بسیار، اخیرا بنیاد ادبیات داستانی در این زمینه گامهای بسیار خوبی برداشته است، تشکیلاتی باید در این زمینه نوعی ساماندهی ایجاد میکرد تا زمینه برای نوشتن داستانهای انقلاب پیش میآمد، این سر و سامان نداشتن و عدم حمایت ارگانها یا نهادها موجب میشود، نویسندگان شهامت لازمی را برای پاسخگویی نداشته باشند، اما اکنون با حضور بنیاد ادبیات داستانی این حمایت و سرمایهگذاری معنوی و مادی انجام شده است.
انتهای پیام/