وال استریت گیت!
خبرگزاری تسنیم: خشونت سازماندهیشده و بیسابقه پلیس که براثر تروریستانگاری شهروندان معترض در جنبش وال استریت روی داد؛ ضربه محکمی بر حیثیت بادآورده آمریکا و ارزشهایش وارد آورد.
هویت جنبش وال استریت
اعتراضات جنبش تسخیر وال استریت از 17 سپتامبر سال 2011 میلادی با تجمع معترضان در پارک «زاکوتی» نیویورک در نزدیکی خیابان وال استریت که محل استقرار سازمانهای اقتصادی و بازار بورس آمریکا است؛ آغاز شد. تظاهرات توسط یک گروه 20نفره در منطقه منهتن شروع و در کمترین زمان ممکن به یک حرکت بزرگ اجتماعی در آمریکا و بخشی از جهان تبدیل شد. اعتراضات بهسرعت از نیویورک و واشنگتن به مناطق دیگر از جمله «لسآنجلس»، «کلرادو»، «پورتلند»، «میامی» و «تگزاس» سرایت کرد و مردمی را که همگی از فشارهای اقتصادی بهستوه آمده بودند به خیابانها کشاند. شرکت کنندگان در این جنبش اعتقاد داشتند که ثروت 99 درصد از مردم را یک درصد از جامعه در اختیار گرفتهاند.
پلیس آمریکا با خونسردی تمام بر سر و روی دانشجویان در محوطه دانشگاه اسپری فلفل میپاشد!
در ابتدا عمده شرکت کنندگان در تجمعات دانشجویان و جوانان تحصیلکرده بودند. بهتدریج افراد دیگری با سنین بالاتر نیز به این جمع جوان افزوده شد اما متوسط سنی شرکت کنندگان از 33 سال بالاتر نرفت. گروههای اجتماعی و سیاسی وسیعی نیز از داخل و خارج آمریکا از جنبش حمایت کردند. حتی صدها کهنهسرباز آمریکایی نیز همزمان با روز ملی «کهنهسرباز» در پارک زاکوتی «نیویورک» تجمع کرده ضمن حمایت از قیام ضدسرمایهداری وال استریت، خواستار توقف جنگ و تلاش برای صلح از سوی دولتمردان شدند.
جوانان با سر و روی خونین راهی بازداشتگاهها میشدند.
بدین ترتیب جنبش موسوم به تصرف وال استریت بهسرعت تمامی شهرهای آمریکا را فرا گرفت. در این میان نظام آمریکا با دستپاچگی تمام چارهای جز خشونت در برابر جنبش نمیدید. اما برخورد قهرآمیز، پرخشونت و بیسابقه پلیس آمریکا با معترضان با شگفتی جهانیان روبهرو شد. دیدن برخی صحنهها مانند تصویری که در آن پلیس با آرامش کامل روی جوانانی که تنها با نشستن روی زمین محوطه دانشگاه اعتراض خود را بهنمایش گذاشتهاند، اسپری فلفل میپاشد؛ جهانیان را با روی دیگر سکه قلابی آزادی و حقوق بشر آمریکایی آشنا ساخت.
تظاهرکنندگان بهکرّات توسط پلیس زیر گرفته شدند.
در کشوری که همواره بانگ بلند ادعای آزادی بیان او گوش بشر را میآزرد؛ تظاهرات بهدور از خشونت دانشجویان و جوانان با وحشیگری سرکوب شد که حتی بخشی از خود نظام و مردم آمریکا را نیز در تحیر فرو برد. نحوه تقابل نظام آمریکا و نیروهای امنیتی آن با جنبش وال استریت بوته آزمایشی بود برای دههها ادعا و داد و فریاد در مورد آزادی و حقوق بشر که بهنظر میرسد روسیاهی آشکارشده در آن ضربه محکمی بر حیثیت بادآورده آمریکا و ارزشهایش وارد آورد.
رنگینپوستان اهداف نخست پلیس آمریکا برای خشونت بودند
صحنههایی از برخورد خشن پلیس با معترضین آمریکایی
خشونت بیسابقه پلیس آمریکا در برابر جوانان جنبش وال استریت
دولت آمریکا در تلاش برای خفهکردن صدای معترضان بود. خشونت پلیس در برخورد با جنبش وال استریت یک واکنش کاملاً سازماندهی شده بود و هیچکس نمیتواند قبول کند که پلیس آمریکا بهخاطر قرارگرفتن در شرایط خاصی بهناگاه ناگزیر از اعمال خشونت شده است. پراکندهسازی معترضان بههرنحوی که شده از اهداف پلیس بود.
نحوه دستگیری دانشجویان شبیه دستگیری مجرمین و قاتلان بود.
اولین نمونه توسل پلیس به خشونت، استفاده از اسپری فلفل علیه دو دختر جوان در روزهای اولیه اعتراضات بود که با برخورد خشن پلیس آمریکا و بازداشت بیش از 700 نفر از مردم توسط نیروهای امنیتی ادامه یافت. فیلمهای ویدیویی متعددی در اینترنت منتشر شد که خشونت بیسابقه پلیس را نشان میداد. در این فیلمها آشکارا نشان داده میشد که پلیس فدرال با وحشیانهترین شیوه یک جنبش اجتماعی و مدنی مسالمتآمیز را سرکوب میکند. در ضرب و شتم بیدلیل معترضان توسط پلیس سیاهپوستان هدف اول حملات خشن بودند.
زنان و دختران نیز از خشونت پلیس آمریکا در امان نبودند.
طبق اظهارات برخی از آزادشدگان از بازداشتگاههای پلیس، در مدت زمان بازداشت، مسئولان زندان ساعتها از خوردن و آشامیدن و رفتن آنها به دستشویی جلوگیری میکردهاند. حمله با اسب میان معترضان و زیر گرفتن معترضانی که روی زمین افتاده بودند با موتورسیکلت بارها مشاهده شد. استفاده از گاز اشکآور برای متفرق کردن معترضان منجر به زخمی و بیهوش شدن تظاهرکنندگان میشد. پلیس چادرهای معترضین را پاره میکرد و کمپهای اعتراض را عامل کثیفی شهر و مضر برای سلامت شهروندان میدانست.
پلیس حتی بر روی کودکان فقیر سیاهپوست نیز اسپری فلفل میپاشید.
پلیس تظاهرکنندگان را روی آسفالت خیابانها میکوبید، به آنها دستبند میزد، روی سر و صورتشان اسپری فلفل میپاشید و با آن وضع آنها را روی زمین میکشاند تا به ونهای مخصوص انتقال مجرمین برساند. اسپریهای استفادهشده علیه معترضان از انواع جنگی بود که از سوی پنتاگون در اختیار پلیس قرار گرفته است. کشته شدن چند معترض در ماههای اول جنبش که بهضرب گلوله از پای درآمده بودند خشونت پلیس آمریکا را بیش از پیش نمایان کرد. یکی از قربانیان دانشجوی دانشگاه برکلی بود.
کشیدن معترضان بر روی آسفالت خیابانها برای پلیس کاری عادی شده بود.
در حالی که روی زمین ضربات باتوم، مشت و لگد و اسپریهای فلفل بسیاری از جوانان جویای کار و عدالت اجتماعی را با سر و صورت خونین راهی زندانها میکرد در آسمان نیز بالگردهای پلیس بهطور پیوسته به گشتزنی بر فراز خیابانها مشغول بودند. پلیس معترضان را «آنارشیست» میخواند و بر این اساس از هیچکاری برای پایان دادن به این وضع ابا نمیکرد. استفاده از سلاحهای جنگی و بالگرد برای سرکوب معترضان، بازداشت گسترده روزنامه نگاران و گزارشگران و... در نهایت منجر به این شد که تظاهرکنندگان جنبش دست به اعتصاب غذا زده و از مردم سرتاسر آمریکا بخواهند با یک اعتصاب غذای 24ساعته، خشم و اعتراض خود را علیه خشونت پلیس عیان کنند.
دستگیری 700 نفر روی پل بروکلین سرآغازی برای گسترش اعتراضات بود.
استفاده از اسپری فلفل علیه دانشجویان معترض
خشونت در پارک زاکوتی: مرکز زایای جنبش
در پانزدهم نوامبر 2011 شهردار نیویورک از پلیس این شهر خواست که تجمعکنندگان در پارک زاکوتی این شهر را که از مدافعان جنبش وال استریت بودند پراکنده سازد. با یورش شبانه پلیس به این پارک، معترضان که برخی از آنان در چادرهای خود به خواب فرو رفته بودند غافلگیر شده؛ بهیکباره با گاز اشک آور، اسپری فلفل و تجهیزات انتشاردهنده امواج و اصوات آزاردهنده مواجه شدند.
پلیس بهراحتی معترضان را مورد ضرب و شتم قرار میداد.
بولدوزرها وارد پارک شده و چادرهای تحصنکنندگان را زیر گرفته و پاره کردند و هر آنچه را داخل چادرها بود، شکستند. در اوکلند کالیفرنیا نیز خشونت مشابهی علیه معترضین صورت گرفته بود که نشان از سازماندهی نیروهای پلیس برای برخورد خشونتآمیز با دانشجویان و جوانان جنبش وال استریت داشت. پلیس در اوکلند از بمبهای آتشزا، منور و گلولههای پلاستیکی استفاده کرده بود. این اقلام بهسوی جمعیت حاضر در پارک شلیک شده بود که در میان آنها کودکان، افراد پیر و معلولان نیز حضور داشتند. منابع دانشگاهی و مستقل در مورد خشونت پلیس علیه فعالان جنبش وال استریت تحقیقات مختلفی انجام دادهاند. در سراسر آمریکا 130 مورد از سرکوب وحشیانه اعضای جنبش توسط پلیس به ثبت رسیده است.
گاهی چندین پلیس یک معترض را گیر آورده کتک میزدند.
فعالیت در دنیای مجازی و رسانهای علیه خشونت پلیس
خشم ناشی از نحوه برخورد پلیس منجر به فعالیت گسترده اعضای جنبش در دنیای مجازی شد. دهها کمپین جمع امضا برای محکومیت خشونت پلیس به راه افتاد و عدهای نیز با شناسایی افراد پلیس به انتشار نام و اطلاعات ایشان در اینترنت پرداختند که گاهی شامل محل زندگی، شماره تلفن و اطلاعات مربوط به بستگان ایشان نیز میشد. با اینکه در دو هفته اول رسانهها سعی در نادیده گرفتن جنبش داشتند ولی عملکرد وحشیانه پلیس و گزارشها و تصاویر آماتور پخششده از این برخوردها، رسانهها را ناگزیر از توجه به اتفاقات مربوط به جنبش کرد.
رفتار پلیس با جوانان آمریکایی حیرت جهانیان را برمیانگیخت.
با پاشیدن اسپری فلفل بر سر و روی زنان شرکتکننده در تظاهرات اولین خیز رسانهای برای پوشش دادن جنبش ایجاد شد. اسپریهای فلفل بهکاربرده شده علیه زنان در حدی بود که برخی از افراد پلیس را نیز وادار به دورشدن از محل تظاهرات کرد! دومین عملکرد خشونتآمیز پلیس که توجه رسانهها را جلب کرد دستگیری فلّهای تظاهرکنندگان در پل بروکلین بود.
جنبش وال استریت هر دو حزب سیاسی آمریکا را در خدمت سرمایهداران میدانست.
دستگیری خبرنگاران!
دستگیریهای انجامگرفته طی روزهای جنبش بیشتر بیدلیل و فلّهای بود. حتی گاهی تماشاکنندگانی که در کناری ایستاده فعالیتی در اعتراضات نداشتند نیز دستگیر و روانه زندان میشدند. هنگامی که خبرنگاران میخواستند از این برخوردهای خارج از عرف پلیس تصویری تهیه کنند با واکنش پلیس مواجه میشدند. در مواردی پلیس با جداکردن و دورکردن خبرنگاران از کانون حوادث عملاً آنها را از رسیدگی به وظایف شغلی بازمیداشتند.
جولیا رینهارت، عکاس خبری دستگیرشده توسط پلیس
در مواردی نیز خبرنگارها نیز مانند سایر معترضین مورد ضرب و شتم قرار گرفته حتی دستگیر شدند. برخی از خبرنگاران دستگیرشده که بعد از آزادشدن از زندان در اعتراضات حاضر شده بودند؛ دوباره دستگیر و به ادارات پلیس فرستاده شدند و کسی توجهی به فریادهای ایشان که خود را معرفی میکردند نداشت. از این افراد میتوان به جولیا رینهارت (Julia Reinhart)، مولی کراباپل (Molly Crabapple)، جان نفل (John Knefel) و بسیاری خبرنگاران دیگر اشاره کرد که بهدست پلیس بازداشت و ضربوشتم شدند. حتی گاهی برخی از مقامات محلی نیز از خشونت پلیس در امان نمیماندند، برای مثال در یورش به پارک زاکوتی نیویورک یکی از اعضای شورا شهر بهنام جومن ویلیامز (Jumaane Williams) کتک مفصلی از پلیس خورد.
کسی به فریادهای جان نفل که خبرنگار بودن خود را اعلام میکرد توجهی نداشت.
تروریسم داخلی؟!
از آنجا که در روزهای آخر سال 2012 اطلاعات جدید و مهمی در مورد چگونگی برنامهریزی برای سرکوب و از بین بردن جنبش اشغال وال استریت انتشار یافت؛ یقیناً در آینده نحوه مواجهه نظام آمریکا با این جنبش و نیز عقبه فکری سرکوب آن، موضوع مطالعات سیاسی ــ اجتماعی فراوانی خواهد بود. طبق اسناد منتشرشده، سیستم امنیتی آمریکا اعتراض به نابرابریهای اقتصادی را نوعی از تروریسم داخلی میدانسته و نحوه برخورد با این حرکت را نیز دقیقاً بر اساس این تفکر سازماندهی میکرده است.
یک تروریست داخلی!
شدت عمل انجامگرفته از اینجا ناشی بوده که پلیس و افبیآی خود را در برابر عدهای تروریست که برای بهخطر انداختن امنیت اقتصادی و سیاسی کشور تلاش میکنند؛ میدیده است. دانشجویان و جوانان بهستوهآمده از فشارهای اقتصادی و سیاسی، مالیاتهای سنگین و نیز شهریههای کمرشکن دانشگاهها برای نظام آمریکا نوعی از القاعده داخلی بهنظر میرسیده که باید بهشدت سرکوب شود. این سرکوب بهنفع نظام سرمایهداری بوده و بر اساس گزارشها جاسوسی و تحقیق در مورد رهبران و سازمان دهندگان جنبش و نیز کنترل آنها مورد حمایت مالی بانکهای خصوصی و سرمایهداران آمریکایی بوده است.
عدهای تروریست که برای بهخطر انداختن امنیت اقتصادی و سیاسی آمریکا تلاش میکردند!
انتهای پیام/*