ثبت و بیمه آثار تاریخی جواب نداد؛ باید به سمت فاسادیسم برویم
خبرگزاری تسنیم: سازمان گردشگری چندسالی است که دو پروژه مهم ثبت و بیمه آثار تاریخی که ارزش محلی دارد را برای جلوگیری از تخرییب آنها توسط شهرداری و مالک آن دنبال کرده است که شاهدیم این تیرها به سنگ خوردند و شاهد تخریب یک به یک این آثار هستیم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعاتی که بناهای تاریخی که ارزش آن در حد محلی است با آن دست و پنجه نرم میکند این است که مالکان این بناها به دلیل کمبود بازدید عمومی و بیکارافتادن زمینشان قصد فروش آن را دارند و از طرف دیگر سازمان میراث فرهنگی مقابل این موضوع میایستد و در نهایت شهرداریها هم به منظور توسعه شهری، قصد تخریب آن را دارند.
در این بین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از راههای زیادی بهره گرفت تا اجازه تخریب این آثار را ندهد اما این راهها سودمند واقع نشد و متأسفانه شاهد تخریب یکبه یک این آثار در شهرها هستیم. برای حل این موضوع الگوهای بینالمللی و موفق وجود دارد که یکی از آنها فاسادیسم است که هنوز در ایران وارد نشده است. در اینجا گفتوگو میکنیم با هادی پرونده، کارشناس میراث فرهنگی و پدر فاسادیسم ایران.
وی معتقد است باید از برخوردهای تعصبی که باید حتماً آثار تاریخی که ارزش محلی دارد را همانطور که طی چندینسال مانده است نگه داریم را کنار بگذاریم و سطح پوسته این آثار که بازدید زیادی هم ندارد را حفظ کنیم و درون این آثار را به فراخور نیاز محله تغییر دهیم.
*تسنیم: در ابتدا توضیحی در باره فاسادیسم بفرمایید.
پرونده: فاسادیسم در واقع مصالحه بین دوستداران میراث فرهنگی و توسعهطلبان شهری است. در واقع این بحث فقط شامل بناهای درونشهری که تحت فشار توسعه شهری قرار میگیرند میشود. برخی آثار تاریخی ما مانند تختجمشید، پاسارگاد و گنبدکاووس ارزش و شان جهانی دارند؛ برخی از آنها ارزش ملی دارند و برخی دیگر مانند خانه عامریها و منطقه عودلاجان تهران ارزش محلی دارد. وقتی آثار تاریخی ارزش محلی دارد به دلیل اینکه بازدید عمومی زیادی ندارند و مربوط به دوره خاصی هم نیست مثلا مربوط به دوره پهلوی است، مالکان ترجیح میدهند آن را تخریب کنند و به جای آن برج یا مجتمع تجاری بسازند. از طرفی گاهی پیش میآید ارزش یک مجتمع درمانی در یک محل در حد یک اثر تاریخی است، مثلاً در همین محله خانه عامریها یک درمانگاه نیاز است و ما نمیتوانیم حق مردم را بگیریم؛ لذا در این مورد کشمکش پیش میآید و هر کس از بحث قانونی جلوتر باشد بیشتر کار را پیش میبرد که این درست نیست.
*تسنیم: در این موضوع چه سازمانها و افرادی دخیل هستند؟
پرونده: به عنوان مثال درموردی مثل مورد خانه عامریها، شهرداری با استناد به یکسری ماده و قانون در نظر دارد آن را تخریب کند، سازمان میراث فرهنگی با استناد به قانون خود مانع آن میشود و مالکان هم قانون را دور میزنند و خانه را از فهرست میراث فرهنگی خارج میکند که این اتفاق در شان موضوعات فرهنگی نیست.
تسنیم: آیاپروژه فاسادیسم در جهان اجرا شده است؟
پرونده: بله، سال 1930 در ملبورن استرالیا قانونی گذاشته شد که نمای آثار تاریخی را به خاطر اینکه منظر شهری حفظ شود، نگه دارند و داخل نما را به فراخور نیاز تغییر دهند. در حال حاضر در تهران اگر نگاهی به دیوارها بیندازیم مشاهده میکنیم که یک ساختمان شیشهای در کنار یک ساختمان آجری و تاریخی قرار دارد؛ لذا منظر شهری تهران یک منظر شلخته است. در حالی که وقتی در لندن و مونیخ راه میرویم در بخشی از خیابانهای آن در فضایی قرار میگیریم که مربوط به سال 1800 است و مردم به صورت مدرن زندگی میکنند اما در برخی خیابانها در فضای تاریخی و سنگفرشی قرار میگیرند. متاسفانه در تهران منظر شهری حفظ نشده و یکسری نقاط مانند عودلاجان و یا برخی نقاط در اصفهان و شیراز و یا شهرهای بزرگ نیز از منظر تاریخی حفظ نشده است. لذا برای اینکه بخشهای تاریخی حفظ شود از فاسادیسم استفاده میکنند؛ یعنی برای منظر شهری پوسته آثار تاریخی حفظ میشود و داخل آن به فراخور نیاز تغییر داده میشود. ممکن است یک مجتمع تجاری ارزش بیشتری از یک اثر تاریخی برای یک محله داشته باشد. لذا ما نمیتوانیم حق مردم و محله را بگیریم و بنایی که بازدید زیادی هم ندارد را مانع تخریبش شویم. تازه ممکن است این بنا خراب هم بشود چرا که برخی اثر تاریخی برای 100 سال پیش است و این اثر نمیتواند امن باشد و ممکن است با زلزله خراب شود. بنابراین ما حق نداریم حق امنیت و آسایش را از مردم بگیریم تا یک اثر تاریخی را نگه داریم.
*تسنیم: اما به نظر میرسد این موضوع هنوز در ایران وارد نشده است؟
*پرونده: بله، این موضوع هنوز در کشور ما ورود پیدا نکرده است اما در تهران ناچاریم از آن استفاده کنیم یا باید اثر تاریخی داشته باشیم یا نه. چرا که یک اثر تاریخی ثبت میشود و میماند یا از ثبت خارج و تخریب میشود. فاسادیسم میگوید، نه خراب شود و نه ثبت شود. بعد از سال 1930 گفتند که بهتر است طبق این طرح، عمق 10 متر از پوسته یک اثر تاریخی را حفظ کنند و لذا هم پوسته جداره و سقف و هم پوسته جداره و کفپوش حفظ شود. ما در کشور خود میتوانیم یا از این الگو استفاده کنیم یا اینکه الگوی خود را داشته باشیم. ما دیگر راهکاری در تهران نداریم و همه به بنبست رسیدهاند. وقتی ثبت آثار تاریخی نتوانست علاج باشد و جواب نداد. چرا که دور زدن قوانین باب شد و برخی پرونده دیوان عدالت اداری را میبردند و از ثبت خارجش میکرد. داریم مشاهده میکنیم که آثار تاریخی تهران یک به یک تخریب میشود لذا زمان آن رسیده که مقاومت تعصبی نداشته باشیم چرا که ما همانطور که به آثار تاریخی احترام میگذاریم باید به حق مالکان هم احترام بگذاریم. مثلا فردی که ملبورن است و اوج فاسادیسم در آنجاست قدیمی زندگی نمیکند بلکه مدرن زندگی میکند اما تاریخش را هم حفظ میکند و نمای بنایش سنتی و تاریخی است.
*تسنیم: چه تفکراتی در مقابل این پروژه میایستد؟
* پرونده: ببینید! اگر میخواهیم در آثار تاریخی موفق باشیم باید منطقی فکر کنیم و از برخورد تعصبی بیرون بیاییم. برای مثال در هیچ دورهای ازتاریخ نداشتیم که آثار تاریخی را فریز کنند و بگویند وارد آن نشوید. فقط در این دوره است که این اتفاق افتاده است. مثلاً مسجد امام اصفهان طی 1000 سال ساخته شده است و هر دوره به فراخور نیاز خودش بخشی را اضافه کرده است. لذا دورههای مختلف معماری را در آن میبینیم و دلیل ثبت جهانی آن هم همین موضوع بود که به فراخور نیازجامعه بلوغ و تکامل پیدا کرد. حالا چرا باید همه آثار تاریخی را در همان حالت قدیمی نگه داریم و چرا میخواهیم این روند تکامل را قطع کنیم و دور آن حصار بکشیم. البته باید گفت فاسادیسم برای آثار تاریخی محلی است و اثری مانند کاخ گلستان اصلاً نباید دست بخورد. لذا اگر ما منصفانه نگاه کنیم به هیچ مشکلی برنمیخوریم و این موضوع باید از سه منظر دیده شود، یکی میراث فرهنگی است که باید مولفههای آن در نظر گرفته شود، یکی نیازهای شهری است و دیگری حق مالک. مالک گناهی ندارد که مالک یک اثر تاریخی است و نباید کاری کرد که مردم پشیمان شوند که یک خانه تاریخی پدری دارند. نباید فراری باشند بلکه باید لذت ببرند و برایشان ارزش داشته باشد اما متاسفانه برخوردهای تعصبی کار را به جایی میکشاند که مردم آن را ضدارزش میدانند و مالک فکر میکند که اگر پدرمان برایمان برج میساخت بهتر بود.
*پیشنهاد عملیاتی شما برای اجرای این طرح در ایران چیست؟
* پرونده: سازمان میراث فرهنگی و شهرداری باید به صورت مشارکتی همایش و سمینارهای فاسادیسم را اجرا کنند و ببیند که در ایران جواب میدهد یا نه و بعد یک خانه تاریخی را به صورت پایلوت اجرا کنند و پس از درآوردن مشکلات آنها آن را فراگیر کنند. ما هنوز در مرحله کارشناسی هستیم و نباید گام بزرگ برداریم چون این موضوع ناشناخته است باید مرحله به مرحله پیش رویم وگرنه ابتر میشود. لذا سازمان میراث فرهنگی از اساتید معماری و میراث دعوت کند و نقاط ضعف و قوت را درآورد. با برخورد واکسینه شده با این موضوع فایدهای ندارد چرا که تجربه نشان میدهد سازمان میراث فرهنگی حدود دو، سه سال پیش میخواست پروژه بیمه کردن آثار تاریخی را اجرا کند چرا که مشاهده کرده بود ثبت کردن جواب نمیدهد اما بعد دیدند که شرکتهای بیمه حاضر به بیمه نبودند لذا این موضوع هم شکل نگرفت. در دنیا فاسادیسم جواب داده لذا ما چرا مقاومت میکنیم. هر کسی که نگاه تعصبی به آثار تاریخی داشته باشد با فاسادیسم برخورد میکند. ما مسئول تاریخ 2500 ساله کشور نیستیم الان جامعه با این موضوع تعصبی برخورد میکند. لذ ا سوال اینجاست آیا شما خودتان حاضرید پدر و مادر خود را در یک خانه 200 ساله که سقف و شیرازه محکمی ندارد و ستون آن چوبی است نگه دارید و بعد با وجود زلزلهها انتظار داشته باشید که خراب نشود. خب مالک میگوید این کالا را نگه دارم که چه کنم چرا که هر چند خرج کند به نتیجه نمیرسد و فایدهای ندارد. در یکی از شهرها پل تاریخی وجود داشت که شهردار آن گفت: «دست از سر ما بردارید با این آثار تاریخیتان. ما در موضوعات شهری باید پدافند عامل و غیرعامل را رعایت کنیم که اگر جنگ یا زلزلهای رخ داد بتوانیم جمعیت را از روی این پل منتقل کنیم و یا ماشینهای آتشنشانی رابه محل برسانیم، اما سازمان میراث فرهنگی اجازه نمیدهد در حالی که جان یک میلیون نفر مهم است».
انتهای پیام/