طبل توخالی شعار جذب ۷/۵ میلیون گردشگر/ اشتباه بزرگ دولت
خبرگزاری تسنیم: وقتی شعار جذب ۷/۵ میلیون گردشگر توسط مسئولان سازمان گردشگری اعلام شد، آژانسهای گردشگری خارجی منتظر تبلیغات و بازاریابی ایران بودند که چنین چیزی محقق نشد و این شعار در حد شعار باقی ماند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعاتی که برای جذب گردشگر در کشور اهمیت ویژهای دارد موضوع تبلیغات و بازاریابی است. موضوعی که به نظر میرشد از نگاه مسئولان گردشگری کشور پنهان مانده است. از طرف دیگر ارائه شعارهایی بدون پشتوانه و ماندن این شعارها در حد حرف هم مشکل دیگری است که صنعت گردشگری با آن دست و پنجه نرم میکند. شعاری مانند ورود 7.5 میلیون گردشگر در کشور که هیچگاه محقق نشد.
میزگرد بررسی مشکلات گردشگری و توریسم با حضور اردشیر اروجی کارشناس گردشگری و مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی و فرزاد مقدم کارشناس برندسازی،تبلیغات و بازاریابی در حوزه گردشگری در خبرگزاری تسنیم برگزار شد که قسمت سوم وپایانی این میزگرد را در ذیل میخوانید؛
*راهکار عملیاتی و اجرایی ورود گردشگر به ایران چیست؟ از کجا باید شروع کنیم؟
اروجی: میگوییم که کشوری با 7 هزار سال تمدن هستیم و پنجمین کشور به لحاظ جاذبههای طبیعی و دهمین کشور به لحاظ جاذبههای تاریخی محسوب میشویم. این خوب است اما شعار است چرا که باید برای عملیاتی کردن حضور گردشگر در ایران 3 کار مهم انجام دهیم. یکی طرحریزی، دیگری برنامهریزی اجرا و در نهایت خود اجرا. در مرحله طرحریزی باید ببینیم جاذبه گردشگری ما در چه زمانی از سال مناسب است مثلا لالههای واژگون در چهارمحال و بختیاری در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد نمای زیبایی دارد و گردشگری در این زمان جواب میدهد. از طرف دیگر باید مواردی مانند راهنمای گردشگر، سیستم حمل و نقل، مسیر ورود و خروج، آموزش و موارد دیگر را در نظر داشت. حال باید به سراغ این برویم که اگر سیستم حمل و نقل موجود جواب نمیدهد با مسئولان استان در میان بگذاریم که در این مدت از سال گردشگر به ایران میآید و باید به صورت ویژه عمل کرد.
همچنین راهنماهای خود را نیز آموزش دهیم. به عنوان مثال نمیشود در نظر داشته باشیم از چین گردشگر بیاوریم اما مترجم چینی نداشته باشیم. پس از تمام این کارها اعلام میشود که از سال آینده یک محصول گردشگری به نام لالههای واژگون در چهارمحال و بختیاری وجود دارد و این هم پکیج تبلیغاتی آن است. لذا این پکیج را برای آژانسهای گردشگری خارج از کشور میفرستیم. اینجاست که لالههای واژگون یک برند میشود. اما ما با عدم انجام هر کدام از این کارها میگوییم چرا لالههای واژگون بازدیدکننده ندارد؟
*تسنیم: ما در کشور حتی یک مورد از جاذبههای طبیعی که با این سیستم سه مرحلهای به جذب گردشگر بپردازد نداریم؟
اروجی: با این سیستم سه مرحلهای از طریق سازمان گردشگری، خیر. فقط به طور موردی داریم و اینها در سیستم ملیِ مورد حمایت سازمان گردشگری ایجاد نشده است بلکه مردم به صورت خودجوش آن را ایجاد کرد. موضوع مهم دیگر این است که سازمان گردشگری وقتی میخواهد بگوید 7.5 میلیون گردشگر باید به ایران بیایند سوال اینجاست که چه کاری برای تبلیغات آن انجام دادیم؟
مقدم: ما محصول آماده خود را نیز نتوانستیم در بازار، بازاریابی کنیم. دو موضوع است یکی اینکه یکسری جاذبههای خوب داریم که توسط سازمان حمایت نمیشوند و موضوع دوم این است که همین محصولات خوب مانند تختجمشید را هم نتوانستیم درست بازاریابی کنیم چون اجزاء با هم جور نیستند و فقط با زدن بروشور و پخش کردن آن نباید توقع تکمیل بازاریابی داشته باشیم.
*تسنیم: برخی از کارشناسان معتقدند که برخی از کشورهای دنیا نسبت به ایران نگاه منفی دارند، آن هم به دلیل تبلیغات منفی که توسط بعضی از کشورها انجام شده است. این موضوع چقدر در کاهش جذب گردشگر تاثیر دارد؟
اروجی: ببینید! تعامل با کشورهای خارج برای از بین بردن نگاه منفی آنها نسبت به ایران موضوع مهمی است و این موضوع در برنامه چهارم توسعه با بررسی 3 برنامه قبلی گنجانده شد اما به آن زیاد پرداخته نشد. نکته مهم دیگر بعد از بحث تعامل این است که متاسفانه دیده میشود سازمان گردشگری شعارهایی میدهد که به آن عمل نمیکند. به عنوان مثال اعلام شد در دنیا که ایران میخواهد 7.5 میلیون گردشگر را جذب کند. آژانسهای گردشگری به دنبال سود هستند و از خدایشان هست که به خارج کشور گردشگر ببرند. اما بعد متوجه شدند که این موضوع شعاری بیش نبود.
*تسنیم: یعنی تبلیغاتی برای این هدف انجام نشد؟
مقدم:وقتی برخی آژانسهای مسافرتی موضوع 7.5 میلیون گردشگر را شنیدند از من سوال کردند که پس تبلیغاتتان کو؟ما حتی در یک کانال تلویزیونی خارج از ایران هم تبلیغ نداشتیم. از طرف دیگر آژانسهای مسافرتی دنیا منتظر تبلیغ در شبکههای تلویزیونی و خبری بودند که متاسفانه چیزی ندیدند. در یک دورهای شبکههایی مانند یورونیوز و CNN تبلیغات گردشگری ایران را پخش میکردند اما ادامه پیدا نکرد. متاسفانه برنامههای ما قائم به فرد است و این برنامههای توسعه اگر با تمام ایرادات موجود اجرا شود باز هم مفید است اما وقتی آدم عوض میشود برنامه دوباره راکد میماند.
*تسنیم: به نظر میرسد ما در تبلیغات گردشگری داخلی هم مشکلاتی را داشته باشیم. هنوز بسیاری از تورها و هتلها از گردشگران ایرانی خالی هستند.
اروجی: تقریباً درست است. مهمترین مسئله این است که برای برنامههای گردشگری برنامهریزی اجرایی نداریم. ابتدا باید این کار را انجام دهیم تا کمکم فرهنگ شود، در حالی که روش گردشگری ما یک روش سنتی دارد که مردم ماشین خود را برمیدارند و به سفر میروند. این کار به صنعت گردشگری نه تنها کمک نمیکند بلکه لطمه هم میزند و ساکنان مقصد متاسفانه تولید زباله، تخریب برخی از جاذبهها به دلیل ترددهای حجیم و بدون راهنمایی و گرانی را شاهد هستند.
معاون گردشگری سفرهای نوروزی سال 91 اعلام کرد که 6.6 درصد گردشگران نوروزی برای سفر با تور برنامهریزی کردند و 93.4 درصد آن خارج از تور بود. این بدین معنی است که 7 درصد مردم از قبل، به تور و دفتر خدمات گردشگری تماس گرفتند اما 93 درصد آنها بدون هماهنگی رفتند. این یعنی گردشگری سنتی که باید کاری بکنیم که 93 درصد مردم مسافرت خود را از طریق تورها انجام دهند. این موضوع مقداری تقصیر دفاتر خدمات گردشگری و مقداری هم تقصیر سازمان گردشگری است. سازمان باید 3 ماه قبل از نوروز جاذبههای گردشگری را بطور یک پکیج به مردم معرفی کند و مردم هم برنامهریزی کنند و بعد هم مطمئن باشد که مردم با تور مسافرت میکنند. توردار هم باید به قول خودش وفا کند و اینطور نباشد که بگوید هتل پنج ستاره میبرم اما هتل آن 2 ستاره هم نباشد.
سیستم حمل و نقل نیز اعلام کرده است که 44 درصد کل سفرها از طریق وسایل نقلیه عمومی اعم از هوایی، جادهای، ریلی و دریایی انجام شده است و 56 درصد مابقی از طریق وسایل نقلیه شخصی بوده است. لذا در حقیقت ما در ایام نوروز سونامی گردشگری داریم چون نه نفعی به صنعت گردشگری میرساند بلکه ضررهایی هم دارد. مثلا یکی از ضررها این است که وقتی ما 56 درصد وسیله نقلیه شخصی در جادهها عبور و مرور میدهیم یکدفعه 15 میلیون وسیله نقلیه شخصی را وارد جادهها میکنیم لذا نتیجهاش این میشود که هر روز در ایام نوروز 56 کشته را شاهد باشیم و این برمیگردد برنامه سازمان گردشگری که اگر مردم را به مسافرت از طریق تورها عادت دهیم ظرفیت جادهها کم میشود.این حرف هم اشتباه است که باید ظرفیت جادهها را افزایش دهیم چرا که درست کردن جاده برای 15 تا 20 روز ایام تعطیل در سال به طوری که در طول 345 روز بعدی این جادهها خالی باشند اقتصادی نیست. لذا ما باید مدیریت سفر کنیم و این اشکال بزرگ گردشگری است که آن را ندارد اما جزء وظایف اصلی سازمان گردشگری است.
*تسنیم: اما چنین مدیریتی دیده نمیشود و مشاهده میکنیم که در ایام نوروز بیشترین تبلیغات برای سفر میشود.
اروجی: همینطور است. در ایام نوروز مردم به لحاظ اعتقادی و موضوع صله رحم به دید و بازدید و طبیعت میروند و به فامیل سر میزنند لذا همه در این ایام تمایل به سفر دارند. متاسفانه به جای اینکه سازمان در این فاصله تبلیغات نکند و به این موضوع دامن نزند میخواهد علاقه طبیعی مردم به سفر را به عنوان ظرفیتهای خودش نشان دهد که برای این کار تبلیغات میکند تا بگوید سفرهای نوروزی مردم به خاطر تبلیغات سازمان بوده است. در حالی که اینطور نیست و اتفاقا باید این سفرها را مدیریت کرد. یعنی در زمانی که اوج سفر را داریم نباید تبلیغات انجام داد و برعکس زمانی که منحنی گردشگری به پایین تمایل پیدا کرد و هتلها و آژانسها بدون مسافر شدند تبلیغات کنیم. ما الان دو قله بلند تابستان و ایام نوروز را از نظر حضور مردم در سفرها به صورت خارج از ظرفیت داریم اگر بخواهیم ظرفیتهای گردشگری را مطابق این دو قله برنامهریزی کنیم اشتباه کردیم چون روی هم رفته 50 روز میشود و 310 روز غیراقتصادی عمل میشود. لذا باید قلهها را پایین بیاوریم و نقاط پایین منحنی را بالا ببریم تا توازن ایجاد شود. به این میگویند مدیریت سفر.
اما اینکه ما موجسواری کنیم و از موجهایی که مردم ایجاد میکنند جزء افتخارات خودمان بدانیم این اشتباه است چرا که تبلیغات موجب میشود این اوج خارج از ظرفیت شود و کار را برای مردم سختتر کند که در این موضوع ضرر و زیان زیادی وجود دارد. در دنیا از طریق تخفیف هتلها، سیستم حمل و نقل و تورهای ارزان و ایجاد تخفیف برای قشرهای خاص زمانهای کم سفر را بالا بردند که اگر این کار را بکنیم برخی افرادی که در ایام پیک به سفر میروند سفرشان را به روزهای دیگر بیندازند.
گفتوگو از فاطمه امیرقهرمان و مسعود ملکی
انتهای پیام/