کتابخانه ملی فهرست آثار ترجمه معکوس ایران را منتشر کند


کتابخانه ملی فهرست آثار ترجمه معکوس ایران را منتشر کند

خبرگزاری تسنیم: کامران فانی محقق در نشست «ترجمه معکوس‌، بایدها و نبایدها»، خواستار انتشار فهرستی از آثار ترجمه شده ایران به دیگر زبان‌ها از سوی کتابخانه ملی شد و گفت:‌ ادبیات و علوم دینی درصدر فهرست موضوعی آثار برای انتشار به دیگر زبان‌ها قرار دارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ نشست ترجمه معکوس،‌ بایدها و نبایدها عصر امروز پنجشنبه 10 اردیبهشت با حضور علی زارعی نجفدری، مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی و مشاور رئیس جمهور،‌ کامران فانی،‌ سمیعی گیلانی،‌حسن بلخاری و حسن بشیر در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

زارعی نجفدری در این مراسم گفت:  ترجمه در ایران آغاز خوبی داشته است،‌ اما در ادامه راه اگر، قرار بود از نهضت ترجمه به عنوان یک گذار برای آشنایی با مجامع فرهنگی  وعلمی دنیا استفاده کنیم و در تلاش باشیم تا داشته‌های علمی خود را به دیگران بشناسیم، در جاده یک طرفه نهضت ترجمه گیر کردیم. به گونه‌ای که وقتی صحبت از ترجمه شد، به گونه‌ای عمل شد که گویی ترجمه حتماً‌ باید از آن طرف صورت گیرد و مسیر داخل به خارج اصلا در نظر گرفته نشد.

وی افزود: در دو دهه اخیر بحث تولید علم به عنوان یک ضرورت جامعه ما در جوامع علمی و فرهنگی مطرح شد، به ویژه در دهه اخیر. داشته‌های ما در حوزه علوم انسانی به مراتب غنی‌تر از دیگران است، اگر چه در علوم دیگر نیازمند کسب دانش هستیم. اما در حوزه علوم انسانی داشته‌های بالایی داریم که اگر این داشته‌ها در حوزه علوم انسانی تبیین و ترجمه و سپس به جوامع مخالف نشان داده شود، جای خود را پیدا خواهد کرد.

زارعی تصریح کرد: با این پیشگفتار،‌ ترجمه معکوس را در مجموعه انتشارات علمی و فرهنگی چهار سال قبل  به راه انداختیم،‌ تا اینکه سال گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با ناشران بحث ترجمه معکوس را به عنوان یک ضرورت مطرح و به ناشران توصیه کردند که این بحث را جدی بگیرند. حرکتی که ما آغاز کرده بودیم، با این فرمایشات شتاب بیشتری گرفت تا اینکه در نمایشگاه فرانکفورت با 10 ترجمه معکوس در حوزه بزرگسال ودر نمایشگاه کتاب بولونیا با 74 ترجمه معکوس در حوزه کودک و نوجوان شرکت کردیم.

وی گفت: آن زمان بود که متوجه شدیم، چقدر این موضوع ضرورت دارد، اگر قبل از این ضرورت را احساس می‌کردیم، بسیار پیشرفت داشتیم. البته باید توجه داشت که آثاری مورد ترجمه قرار بگیرند که حرفی برای گفتن دارند،‌ هم‌چنین ترجمه به گونه‌ای صورت گیرد که مورد فهم کشور مقصد باشد. واقع قضیه این است که در ترجمه از بیرون به داخل نیز ما مشکل داریم، بسیاری از ترجمه‌های ما ناقص است و مترجمان ما در بسیاری از موارد نتوانستند جان کلام را بیان کنند، این موضوع در ترجمه معکوس اهمیت بیشتری دارد، لذا با بسیاری از اندیشمندان حرف زدیم و بنا داریم بحث ترجمه معکوس را به عنوان یک واقعیت که نمی‌توان از کنارآن به سادگی گذشت،‌ مورد بحث و تبادل نظر قرار دهیم که این نشست آغازی است بر آن.

سمیعی گیلانی دیگر سخنران این نشست نیز طی سخنانی با رد اصطلاح ترجمه معکوس گفت: این تعبیر به این معناست که ما زبان خود را مقصد می‌گیریم و زبان خارجی را مبداء، در حالیکه این کاری که ابتکار آن را انتشارات علمی فرهنگی بر عهده گرفته، مبدا زبان فارسی است. بنابراین ترجمه معکوس نیست بلکه ترجمه آثار فارسی است.

وی افزود: در هر کاری باید به هدف توجه کنیم،‌در این زمینه نیز باید پرسید،‌ هدف ما چیست و چه می خواهیم؟ چه چیزی را از کار فرهنگی انتظار داریم؟ دیگر اینکه به سابقه آن کار توجه کنیم و ببینیم آیا موضوع مورد نظر در نزد کشورهای دیگر سابقه‌ای دارد؟ ما چه کردیم در این زمینه و کشورهای دیگر برای آشنا ساختن جهان چه راه‌هایی را رفتند و تجربه آن‌ها چه بوده است؟ ما نباید از صفر شروع کنیم، راه خود را باید مطابق با هدفی که داریم انتخاب کنیم.

سمیعی افزود: زمانی ما می‌خواهیم ادبیات سنتی و کلاسیک را به جهانیان بشناسانیم،‌ زمانی می‌خواهیم ادبیات معاصر را بشناسانیم، در مورد ادبیات کلاسیک خود فرنگیان ترجمه را از مدت‌ها قبل آغاز کرده‌اند،‌ برای نمونه مثنوی را نیکلسون ترجمه کرده‌اند و تفسیری که از آن نگاشته‌اند مورد استفاده سایران نیز قرار گرفته است.

وی گفت: من فکر می‌کنم، اکنون در خارج از کشور نیز هدف از ترجمه آثار به زبان‌های دیگر، شناسایی فرهنگ زنده است فرانسه روسیه و .. می خواهند فرهنگ زنده خود را به کشورهای دیگر بشناسانند. بهتر از همه این است که ما اول هدف را معین کنیم،‌ سپس ببینیم که در ایران و خارج چه راه‌هایی را برای نیل به این هدف رفته‌اند و ما از صفر شروع نکنیم البته مستلزم این است که پژوهشی در این زمینه صورت گیرد.

حسن بشیر از دیگر سخنرانان این نشست نیز با بیان این مطلب که ترجمه معکوس ترجمه به زبان ملل دیگر است، شاید اگر به این شکل مطرح شد ما در صدد معرفی آثار خود چه قدیم و چه جدید، در صحنه جهانی هستیم نوعی فکر کردن به زبان دیگری لازم است. بنابراین ترجمه همان ترجمه است اما یکبار ترجمه به زبان خود می‌کنیم و یکبار ترجمه به زبان دیگری. ما در واقع در ترجمه باید نوعی همدلی و معرفت‌شناسی دیگری را داشته باشیم، فکر کردن به جای دیگری در بحث این نوع ترجمه وجود دارد،‌ ضرورت ترجمه به زبان ملل دیگر ناشی از یک ضرورت فرهنگی اجتماعی و انسانی است، انسان به هر حال تمایل دارد، هم شناخته شود و هم دوست داشته شود، بنابراین در معرفی خود به دنبال این است که هم وی را بشناسند،‌ هم دوستش داشته باشند.

بشیر ادامه داد: بنابراین بهترین‌ها را برای معرفی خود انتخاب می‌کنیم، این بهترین‌ها اولویت‌‌های خاصی را مطرح می‌کنند، چه چیزی لازم است، برای جهان غرب؟،‌ برای جهان اسلامی؟ برای جهان شرق؟ این ضرورت یک ضرورت انسانی و فرهنگی است. مسله بعدی تحقق نوعی از دیپلماسی فرهنگی است، ما در این دیپلماسی به دنبال آن هستیم که افکار دیگران به نفع ما تعبیر شود. ملتی که بتواند مشکلات خود را حل کند، با فرهنگ است، مشکلاتی که توسط ملت حل نشود، موجب فنای ملت می‌شود، بنابراین چه چیزی باید از خود ارائه کنیم که نشان‌دهنده قدرت سخت‌افزاری، تعامل، قدرت نرم‌افزاری، تبادل فرهنگی و... باشد، تفاهم بین‌المللی باید در این میان یک اصل باشد.

این استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: ترجمه به زبان‌های دیگر یک ضرورت همه جانبه سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی، دینی و ادبی است.

کامران فانی ایرانشناس نیز در سخنانی با بیان این مطلب که ترجمه نقش اساسی در پیوند و پیوستگی جوامع مختلف داشته است،‌ گفت: ترجمه  مبادله دانش را فراهم و تسریع کرده است،‌ همه فرهنگ‌ها نیاز دارند،‌ با فرهنگ‌های دیگر آشنا شوند و می‌خواهند، فرهنگ‌های دیگر از فرهنگ آنان بهره بگیرند، این رابطه همواره دوجانبه است.

وی افزود: این مسئله جدیدی نیست، ما 2500 سال پیش اولین بار آثار خود را برای اقوام متمدن ترجمه کردیم، کتیبه بیستون داریوش به زبان بابلی، آرامی و فارسی باستان ترجمه شده است. پس ما سابقه چند هزار ساله در معرفی فرهنگ خود با ترجمه داریم. دومین مرحله ترجمه،‌ در صدراسلام بود، اولین بار کتاب‌هایی که به زبان یهوی وجود داشت، به زبان عربی ترجمه شد و تاثیر بسیاری زیادی در حوزه تاریخ، سیاست و... داشت، تا دو قرن و بعد از آن جامعه اسلامی آثار بسیاری از زبان یونانی ترجمه کرد.

وی ادامه داد: در دوران مدرن ما از 200 سال پیش با جهانی آشنا شدیم که فرهنگی مدرن داشت، نهضت ترجمه در ایران در زمان قاجاریه شروع شد و کتاب‌هایی به زبان فارسی ترجمه شدند، حدود 300 سال قبل از آن غربیان متوجه شده بودند که نیاز دارند با فرهنگ ایرانیان بیشتر آشنا شوند. بنابراین گلستان سعدی اولین‌ بار به زبان غربی 400 سال پیش در هلند ترجمه شد.

فانی گفت: در دوره سوم ما در هجوم فرهنگ بسیار مسلطی قرار گرفتیم و شروع به ترجمه از خارج به داخل کردیم و هنوز هم وجه غالب ترجمه در ایران ترجمه از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی است. از 60 سال پیش توجه‌ها به این نکته رفت که ما منتظر نباشیم تا بیگانه‌ها کتاب‌ها را انتخاب و ترجمه کنند،‌ بلکه ما نیز نقشی داشته باشیم و کتاب‌هایی را ترجمه کنیم، یا وسیله‌ای باشیم برای ترجمه آن به زبان‌های دیگر.

وی ادامه داد: اکنون نزدیک هزار کتاب از فارسی در این 30 سال اخیر به زبان‌های مختلف جهان ترجمه شده است، ما نمی‌دانیم چه کتاب‌هایی از فارسی ترجمه شده و چه کتاب هایی درباره ایران به زبان‌های مختلف نوشته شده است‌،‌ این وظیفه کتابخانه ملی است که این فهرست را منتشر کند. باید مشخص شود که امروز ما چه نوع کتاب‌هایی را باید ترجمه کنیم، چه نوع کتاب‌هایی را باید پیشنهاد دهیم وروی آن‌ها سرمایه‌گذاری و تبلیغ کنیم.برای نمونه در حوزه علوم دقیقه چندان نیازنداریم،‌ در حوه علوم انسانی و علوم اجتماعی بسیار نیاز است که وارد شویم.

وی با اشاره به حضور ارشاد و سایر نهادها در نهضت ترجمه گفت: ارشاد،‌ وزارت خارجه و نمایندگی‌های فرهنگی باید در کنار ناشران وارد این عرصه شوند،‌ لازم است نوعی همکاری بین همه افراد و موسسات فرهنگی برای شناخت فرهنگ ایران و ترجمه به زبان‌های دیگر آغاز شود.

فانی ادبیات را یکی از مهم‌ترین وسایل فهم فرهنگی دانست که مخاطب گسترده دارد وگفت: لازم است ما به ادبیات معاصر خود توجه کنیم. هم‌چنین در زمینه اندیشه‌های دینی به ایران به عنوان یک کشوراسلامی نگاه می‌کنند و می‌خواهند بدانند، در ایران چه آثاری منتشر می‌شود.کتاب‌هایی در حوزه علوم اجتماعی،‌آب و هوا و حیات وحش نیز از دیگر آثاری است که برای جهانیان جذاب است.هم‌چنین آثار برگزیده جوایز سال را می‌توان با یک برنامه‌ریزی صحیح به زبان‌های دیگر ترجمه کرد.

حسن بلخاری که از جمله سخنرانان این نشست بود نیز طی سخنانی گفت: نکته نخست این است که ترجمه می‌تواند نهضت‌های علمی را در تمدن‌های مختلف سبب شود، علاوه بر آنچه استادان گفتند ترجمه آثاری که هویت ایرانی و فرهنگ بلند و بزرگ ایرانی را به جهان ارائه دهد، آیا غیر از حافظ و مثنوی آثار دیگری وجود دارد که بر اساس استانداردهای جهانی علم در اروپا و آمریکا قابلیت ترجمه داشته باشد،‌ درست است که برخی کتاب‌های بزرگ ما در جهان شناخته شده‌اند اما این آثار در تحقیقات علمی جایی ندارند،‌ باید پرسید،‌علم امروز ایران اسلامی آثاری در حد عرضه برای جهانیان به صورت علمی در اختیار دارد؟ جواب مثبت است.

وی افزود: بخشی از تحقیقات و مطالعات ما قابلیت عرضه به اندیشه‌های جهانی را دارد که فراتراز مقاله‌های ISIاست،‌ علم در حیاط بشراتفاق نیست بلکه یک جریان است،‌ تحقیقات پیشین ما نیز جزئی از این حریان است.

زارعی نجفدری در انتهای مراسم در پاسخ  به سخنانان مطرح شده گفت:  هنوز نتوانسته‌ایم به جای اصطلاح ترجمه معکوس لغت دیگری را بیابیم،‌موارد مطرح شده بیشتر جمله بوده‌اند نه اصطلاح.

وی افزود: در طول تاریخ بسیاری از آثار ما ترجمه می‌شد، ولی واقع این است که اثر این ترجمه درانتقال علوم و در رفتار فرهنگی جوامع چقدر تاثیر دارد؟ بررسی سرانگشتی نشان می‌دهد که اثر وضعی ترجمه از آن طرف به این طرف آنچنان بر رفتار اجتماعی ما تاثیرگذاشته که در برخی موارد رفتار اجتماعی و دینی ما را تحت الشعاع قرار داده است.

زارعی گفت: در بحث ترجمه با ضعف مفرطی روبرو هستیم، این ضعف مفرط به معنای نبود ترجمه‌‌های خوب نیست، غالب ترجمه‌های ما قابل دفاع نیستند به نظر من به انتخاب مترجم مروبط است، ما این ضعف را هم در ترجمه از کشورهای دیگر به فارسی داریم وهم از فارسی به زبان های دیگر.

وی افزود: مترجم باید سه خصوصیت اصلی داشته باشد. مترجم اگر به زبان مبدا آشنایی داشته باشد، نمی‌تواند کاری از پیش ببرد،‌ آشنایی با اشراف داشتن فاصله دارد. ویژگی دیگر اشراف به موضوع وعلمی است که در حال ترجمه است. اگر مترجمی این ویژگی‌ها را داشته باشد و در کنار آن اثر خوبی نیز انتخاب شده باشد‌، می‌توان امید داشت که موفقیت در راه است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات