"انرژی هستهای برای همه سلاح هستهای برای هیچ کس"؛ریشه در ادبیات ایرانی دارد
خبرگزاری تسنیم:رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان گفت:بسیاری از اندیشههایی که جمهوری اسلامی در جهان مطرح میکندریشه در تاریخ ، فرهنگ و اندیشه ما دارد. شعر نامه به انیشتین شهریار را ببینید و دقت کنید که اندیشه هستهای ما ریشه در کجا دارد.
رسول اسماعیلزاده دوزال، نویسنده و مترجم شناخته شده متون علوم انسانی و اسلامی که مسئولیت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور ترکمنستان را هم بهعهده دارد، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به بررسی ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران در ارتباطات فرهنگی با ملل مختلف پرداخت.
اسماعیلزاده، مترجمی و نویسندگی بیش از 50 اثر علمی و دینی، ترجمه قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و سایر منابع اصیل اسلامی به زبان آذربایجانی، نمایندگی انتشارات الهدی در باکو، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1388 و دهها سخنرانی علمی در کنفرانسها و همایشهای بینالمللی در ایران و سایر کشورها را در کارنامه خود دارد. بخش نخست و دوم این گفتگو پیشتر با عناوین «راه احیای زبان فارسی، احیای حکمت آن است نه ناسیونالیسم رضاخانی» و «ملتها به دنبال سرمایههای مشترک باشند/ ظرفیتهای دیپلماتیک ایران؛ از دین اسلام تا عید نوروز» در خبرگزاری تسنیم منتشر شده و اکنون بخش سوم این گفتگو با موضوع بررسی نقش و ظرفیت اقوام مختلف داخل د رجمهوری اسلامی و نیز قابلیت تولید اندیشههای بدیع انسانی در روابط و مناسبات فرهنگ ایران و ملل پیرامونی کشور منتشر میشود.
تولید اندیشههای نوین؛ ظرفیت دیپلماسی جمهوری اسلامی
یکی دیگر از ابزارهای ارتباطی و تاثیرگذار در جهان موضوع تولید اندیشه است که امروز جهان به دلیل به بن بست رسیدن افکار و اندیشه های رایج شدیدا نیازمند آن است. اندیشمندان جمهوری اسلامی ایران برخی از این اندیشه ها را برای نخستین بار به زبان معاصر در جهان مطرح میکنند. اگر چه امکان دارد خود ما در عملی کردن برخی از این اندیشهها با مشکل مواجه شویم، اما بالاخره وقتی اندیشهای تولید می شود، خواه در داخل یا خارج و دیر یا زود عملی خواهد شد.
ما مبدع بسیاری از نظریات کارگشا در تمام زمینه ها بودهایم ، به عنوان مثال منطق فازی در مقابل منطق ارسطویی از ابداعات جهان اسلام است که جهان مدرن و علوم را تحت تاثیر خود قرار داد. طبیعی است مالکیت و افتخار این اندیشه ها از آن ماست و یا تمام جریانات اسلامی کشورهای منطقه همگی تحت تاثیر اندیشه انقلاب اسلامی به وقوع پیوستند بالاخره اندیشه های ایرانی در بیداری شرق بی تاثیر نیست. البته نمایش این اندیشه ها در نقاط مختلف رنگارنگ است. منتها در ایران یک رنگ دارد و در کشورهای دیگر رنگ جدیدی به خود می گیرد.
یکی از نمونههای این ظرفیت جمهوری اسلامی در عرصه های علمی خصوصا در صنعت هستهای است که اندیشه جمهوری اسلامی بر این صنعت بدیع و بر اساس موازین انسانی است. همین شعاری که توسط رهبر انقلاب تحت عنوان "انرژی هستهای برای همه سلاح هستهای برای هیچ کس" ارائه شده است قابل توجه است. این اندیشه و ایدئولوژی ریشه در تاریخ ، فرهنگ و ادبیات واندیشه ما دارد. شما مقایسه کنید رهنمودهای رهبری را با رهنمودهای شهریار به انیشتین؛ می بینید که چقدر به هم نزدیک است . شعر نامه به انیشتین اثر مرحوم شهریار را ببینید و دقت کنید که این اندیشه که امروز در عالی ترین سطح سیاسی و فکری نظام مطرح می شود و در تمام دنیا تبدیل به یک اندیشه جذاب می شود چه ریشه های ظریفی در ادبیات ما دارد.
در اندیشه ادبی و اندیشه های دینی ما ظرائف و ظرفیت های چشمگیری وجود دارد. دینی که حتی فریب یک حیوان نفی شده است تا چه برسد به فریب انسان حال در جهانی که به نام و به بهانه دموکراسی به همه نوع فریب وحلیه گری ها مبادرت میورزند، چه اندیشه ها و طرحهای بدیعی را می تواند از خود بروز دهد. ما صاحب مفاهیم عالی هستیم و برای همین از حیث تولید اندیشه علم نافع و فرهنگ انسانی منابع غنی و بی بدیلی را در دست داریم. اگرچه در برخی عرصه های عملی خودمان با مشکلاتی رودر رو هستیم ولی اندوخته ها و دارایی های ما در زمینه حقوق ، تکالیف و حقوق متقابل حکومت و مردم، حقوقاقلیت ها و اقشارمختلف مردم بی بدیل است.
این هم یکی از ظرفیتهای نظام جمهوری اسلامی است که میتواند هم در عرصه دولتها و هم در عرصه دیپلماسی عمومی و ملتها مورد استفاده واقع شود.
تنوع قومی واختلاف لسانی، نه یک مشکل که یک فرصت
یکی دیگر از ظرفیت های موجود در کشور تنوع قومی واختلاف لسانی است. اقوام مختلف ایران که از آن به عنوان اقلیت یاد می شود، صاحبان اصلی این مرز وبوم هستند که به نظر من اطلاق اقلیت بر آنان از جهاتی درست نیست. حقوق اقلیت واکثریت معنایی ندارد، تمامی اقوام دارای حقوق یکسانی در جمهوری اسلامی ایران هستند. حال اگر قومی جمعیت بیشتری را داراست، در انتخابات به دلیل تعداد آرایش امتیاز بیشتری (متناسب با جمعیت خود ) کسب می کند . در یک کشور مردمسالار حقوق به صورت مساوی قابل توزیع است. همچنین برخلاف نظر برخی ها که به اقوام و به اصطلاح به اقلیت قومی با دید تهدید و یا اگر خوشبینانه بگوییم با دید پروبلم و مشکل نگاه میکنند؛ من به این مسئله با دید مثبت وفرصت نگاه میکنم. زیرا ما اولا درکشور اکثریت قومی نداریم، تا اقلیت قومی هم داشته باشیم. ثانیا تفکیک اقوام ایرانی از یکدیگر نه میسر است و نه منطقی. شما نمیتوانید با تفکیک اقوام از یکدیگر برای هریک نسخه جداگانه بپیچید. اگر این تفکیک در کشور صورت بگیرد فاجعه است. به قول شهید مطهری در ایران نژاد خالصی وجود ندارد . وقتی حقوق به صورت دموکراتیک وعادلانه توزیع شود، این بحث ها جایی ندارد؛ به عنوان مثال یک فردی که پدرش کرد و مادرش آذربایجانی است در کدام اقلیت یا اکثریت قومی جا میگیرد و یا گروهی که یکصدسال پیش به زبان کردی صحبت می کردند و امروزه به ترکی صبحت می کند، در کدام طبقه قرار می گیرند.
از نظر جغرافیایی هم این تفکیک مشکلاتی را به بار می آورد. اما وقتی اقوام موجود شناخته شوند، به تاریخ ، زبان ، فرهنگ و فولکلور آنان تحت فرهنگ ایران زمین اهمیت داده شود، هریک میتواند استوانهای برای وحدت و یکپارگی ایران اسلامی باشد. وقتی شما شاعر کرد ، آذری ، بلوچ وغیره را در تاریخ ادبیات ایران جای دادید و میراث مادی و معنوی آنان را در زیر پرچم ایران معرفی کردید، آنگاه است که در بین همه همدلی ایجاد میشود و بیگانگان جرات تصاحب این میراث مادی و معنوی بی صاحب را نخواهند داشت.
اگر شاعری که به کردی شعر سروده محل تولدش و وفاتش درمحدوده جغرافیای ایران قرار دارد را از خود راندید و نام وی را نه در تاریخ ادبیات ایران بلکه در تاریخ ادبیات کشور همسایه یافتید، آنگاه است که از دوست دشمنی تراشیدهاید و پس از آن که فرزند خود را با دستان خودتان به دیگران سپردهاید در عزایش می گریید. به نظر من وجود اقوام مختلف خود ظرفیتی است در کشور برای جلب وجذب همقومان همسایه و یا همزبانانی که در دیگر سرزمین ها می زیند.
انتهای پیام/