حاشیهای بر تکگزارههای هستهای دکتر روحانی در کنفرانس خبری اول
خبرگزاری تسنیم: دیروز آقای دکتر روحانی رییسجمهور منتخب نکاتی درباره پرونده هستهای ایران مطرح کرد که نباید آسان از کنار آن گذشت. اغراق نیست اگر بگوییم که مهمترین بحث در این کنفرانس مطبوعاتی بحث هستهای بوده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت اختصاصی مهدی محمدی با عنوان «حاشیهای بر تکگزارههای هستهای دکتر روحانی در کنفرانس خبری اول» بهشرح ذیل است:
در کنفرانس خبری دیروز آقای دکتر روحانی رییس جمهور منتخب، نکاتی درباره پرونده هستهای ایران وجود داشت که نباید آسان از کنار آن گذشت. اغراق نیست اگر بگوییم که مهمترین بحث در این کنفرانس مطبوعاتی بحث هستهای بوده است. آقای روحانی در این کنفرانس مجال آن را نداشت که جزئیات برنامههای خود را درباره مسئله هستهای را مطرح کند ــ و شاید این اتفاق به این زودیها هم رخ ندهد چرا که جزئیات این برنامهها هنوز معلوم نشده است ــ اما برخی نکات کلی که توسط ایشان بیان شد نشاندهنده خطوط کلی و اصول راهنمایی است که به نظر میرسد ایشان و تیمشان در مدیریت پرونده هستهای ایران بر اساس آنها عمل خواهند کرد.
این نوشته، تلاش میکند با طرح برخی سؤالات و دعوت آقای روحانی و تیمشان به پاسخگویی به آنها، برخی از ابهاماتی را که درباره این اصول کاری وجود دارد شفاف کند. طبعاً این نوشته به این معنا نیست که از همین حالا بنای انتقاد از آقای روحانی گذاشته شود. ما فعلاً از آقای روحانی انتقاد نمیکنیم چون واقعاً نمیدانیم چهکار میخواهد بکند. این نوشته تلاشی است برای همین که دریابیم واقعاً خطمشی در موضوع هستهای چیست.
1- دکتر روحانی گفته است: «ایران بهدنبال ادامه یا توسعه تنش با امریکا نخواهد بود». اگر مشخصاً به برنامه هستهای ایران نظر کنیم، آیا معنای این جمله این است که ایران از ادامه برنامههایی مانند توسعه رآکتور اراک یا تداوم غنیسازی 20 درصد در فردو یا تداوم نصب ماشینهای جدید در نطنز که امریکا همه آنها را «تنشآفرین» میداند صرفنظر خواهد کرد؟ اساساً کدام بخش از برنامه غنیسازی ایران هست که از دید امریکا منبع تولید تنش نباشد؟
2- آقای دکتر روحانی گفته است: «اگر حسننیت ببینیم میتوان گامهایی برای اعتمادسازی برداشت». سؤال این است: آیا دقیقاً روشن است که دولت آقای روحانی چه اقداماتی از جانب امریکا را بهمعنای «ابراز حسن نیت» خواهد پذیرفت؟ ضابطه تمییز حسننیت از سوءنیت چیست؟ آیا همانطور که آقای روحانی در جای دیگری از این مصاحبه گفته «پایان اقدامات خصمانه علیه ایران از سوی امریکا» یکی از شروط خواهد بود؟ مهمتر از این، دایره اقدامات اعتمادسازی که آقای روحانی در پی انجام آن است، چقدر وسیع است؟ و بهازای هر گام اعتمادساز، آقای روحانی چه امتیاز متقابلی را درخواست خواهد کرد؟
3- دکتر روحانی درباره شیوه خود برای حل موضوع هستهای گفته است: «نه تهدید و نه تحریم مؤثر است و راهحل، مذاکره و رسیدن به اعتماد متقابل است این کار قبلاً شده است و از تجربیات گذشته استفاده میشود». آیا این جمله به این معناست که آقای روحانی مدلی از جنس توافق پاریس را یک مدل قابل تکرار میداند؟ مفهوم «اعتماد متقابل» که ایشان آن را به کار برده، به این معناست که غرب هم باید گامهایی برای اعتمادسازی بردارد اما میدانیم که غربیها چنین عقیدهای ندارند و در مذاکرات هم بهصراحت گفتهاند که از آنجا که این ایران بوده که تعهدات بینالمللیاش را نقض کرده، پس این ایران است که باید گامهایی برای اعتمادسازی بردارد. آقای روحانی به این استدلال گروه 1+5 چگونه پاسخ خواهد گفت؟
4- روحانی درباره این موضوع که آیا حاضر به پذیرش تعلیق خواهد بود یا نه خطاب به یک خبرنگار فرانسوی گفته است: «دیگر آن دوره گذشته است و ما در شرایط خاصی هستیم و راههای اعتمادساز فراوانی داریم و به شما که از فرانسه آمدید بگویم با آقای شیراک در مذاکرات 2005 به توافق رسیدیم چگونه اعتماد بینالمللی برای هم جلب کنیم و غنیسازی در ایران ادامه پیدا کند و این توافق با شیراک با همراهی و موافقت آلمان همراه شد اما انگلیسیها با فشار آمریکا مخالفت کردند و کار ناقص ماند و من فکر میکنم همین توافق میتواند یکی از راهحلها باشد». در اینجا آقای دکتر روحانی بهصراحت گفته است که در پی آن است که ایران غنیسازی بکند ولی تحریم نباشد، بسیار خوب، آیا آقای روحانی پیشنهاد آلماآتی1 را الگوی مناسبی برای این کار میداند؟ سؤال مهمتر این است که اگر روزی انگلیس و امریکا با توافقی که مبتنی بر این الگو باشد مخالفت کردهاند، چه ضمانتی وجود دارد که حالا موافقت کنند؟ سؤال دیگر ــ و بسیار مهمتر ــ این است که اگر همچون مذاکرات 81-84 غربیها پیشنهادی به ایران دادند که در انتهای کار غنیسازی را میپذیرفت اما در طول فرآیند خواستار تعلیق غنیسازی بهعنوان یک گام اعتمادساز شده بود، دکتر روحانی چگونه با آن برخورد خواهد کرد؟
5- روحانی درباره الگوی مقابله با تحریمها گفته است: «در قدم اول تلاش میکنیم تحریم جدیدی به ما اعمال نشود. برای این که ما قدم به قدم مسئله تحریم را کاهش بدهیم و حل کنیم دو اقدام صورت خواهد گرفت که نخستین آن، قدم گذاشتن در مسیر شفافیت بیشتر است. البته برنامههای هستهای ایران کاملاً شفاف است اما ما حاضریم شفافیت بیشتری نشان دهیم و برای همه دنیا روشن کنیم که اقدامات جمهوری اسلامی ایران کاملاً در چارچوبهای بینالمللی است و ثانیاً اعتماد متقابل بین ایران و سایر کشورها را ارتقا خواهیم داد و هر جایی که اعتماد خدشهدار شود تلاش خواهیم کرد که این اعتماد حفظ شود». وقتی آقای دکتر روحانی از شفافیت بیشتر حرف میزند، من بهیاد پروتکل الحاقی میافتم. واقعیت این است که اجرای پروتکل خط قرمز ایران نیست اما سؤال این است که اولاً این کار در مقابل چه مابهازایی انجام خواهد شد و ثانیاً اگر غرب مسئله دور شدن از نقطه فرار با مکانیسم توقف، تعطیلی و انتقال را در کنار مسئله شفافیت روی میز گذاشت، چگونه باید آنها را با هم جمع کرد؟
انتهای پیام/ی5*