ورود شهید چمران به لبنان از اولین مقدمههای بیداری اسلامی امروز
خبرگزاری تسنیم:مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران و برادر و هم رزم شهید مصطفی چمران در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه امروز تهران گفت:ورود شهید چمران به لبنان آغاز مقاومت اسلامی بود که امروز ما آن را به صورت بیداری اسلامی میبینیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران و برادر و هم رزم شهید مصطفی چمران در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه امروز تهران به معرفی شخصیت شهید چمران و خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام پرداخت و گفت: دکتر مصطفی چمران بعد از 14 سال تحصیلات خود را در آمریکا و در سطح عالیترین دانشمندان بزرگ آن روز که شاید به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدند به اتمام رساند. او اولین کسی بود که در رشته فیزیک پلاسما توانست دکترایش را در برکلی کالیفرنیا دریافت کند، اما همزمان در عرصه مبارزات هم در آمریکا حضور فعالی داشت. او در انجمن دانشجویان آمریکا و کانادا و انجمنهای اسلامی دانشجویان و دیگر تشکیلات اسلامی حضور فعال داشت منتها بعد از 15 خرداد و آن واقعه خونین تصمیم گرفت که روش مبارزه خود را عوض کند و به مرزهای اسرائیل آمده و بجنگد و آرزویش هم این بود که در مسیر آزادسازی قدس شهید شود.
وی افزود: مصطفی چمران برای این کار میبایست جنگ را خوب میآموخت. یک چنین دانشمند برجسته توانمندی که برای شرکتهای بزرگ آمریکایی به عنوان پژوهشگر و محقق کار میکرد به خاورمیانه آمده و به مصر رفت. در زمان جمال عبدالناصر به مدت دو سال در مصر آموزشهای بالای نظامی بویژه جنگهای چریکی را دوره دید و آن را به فلسطینیان میآموخت، در آن زمان هنوز سازمان آزادیبخش فلسطین تشکیل نشده بود.
مهدی چمران با اشاره به حضور شهید چمران در کشور لبنان گفت: بعد از فوت جمال عبدالناصر، مصطفی چمران بنا به دعوت امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان به لبنان رفته و در جنوب آن و مرز اسرائیل در میان یتیمان شیعه لبنان رحل اقامت افکند. یعنی در خطرناکترین منطقه و در بین محرومترین مردم لبنان و با کمک مردم مدرسه جبلعامل را اداره کرد.
وی در ادامه تصریح کرد: برخی در داخل خود ایران بعد از مدتی اقامت در آمریکا حتی زبان فارسی را از یاد میبرند. اما مصطفی چمران بعد از 14 سال اقامت در آمریکا با روحیهای سرسختتر پا به لبنان گذاشت آن هم در زمانی که بیروت را پاریس خاورمیانه مینامیدند و فساد و فحشاء در آنجا فراوان بود.مصطفی چمران اولین کلامش با شعییان و مسلمین لبنان این سطور است که همینها دقیقا منظور او از ورود به لبنان را بیان میکند:
"ای شیعیان حسین(ع)! من برای شما بشارتی عظیم به ارمغان آوردم، بشارتی که حلال همه مشکلات است، بشارتی که جبر تاریخ را در برابر اراده آهنین ما تسلیم میکند، بشارتی که راه بسته ما را به سوی آسمان میگشاید، بشارتی که طاغوتها را سرنگون مینماید. بشارتی که فرشتگان سرود پیروزی سر میدهند. بشارتی که معراج ما به آسمانهاست، بشارتی که ما را از خاک تیره صعود میدهد و به اعلیعلیین میرساند. بشارت خیر؛ بشارت پیروزی؛ بشارت وصل به معشوق و این بشارت شهادت است. دوستانم من پیشاپیش شما، پرچم شهادت را به دوش میکشم و هر کس که به راه حسین(ع) معتقد است میتواند که راه مرا دنبال کند. تصمیم گرفتم که در برابر اسرائیل بایستم حتی با مشت و با تانک و توپ آنها بجنگم. تصمیم گرفتم با خون خود راه نجات شیعیان را در صحنه تاریخ ترسیم کنم. من آمدهام تا به اسرائیل بفهمانم برای همیشه روسیاهش خواهیم کرد و آنقدر خواهم جنگید تا به افتخار شهادت نائل آیم. من راه خود را یافتهام و این بشارت بزرگ را به ارمغان آوردهام و مطمئنم که پیروزی و راه نجات شما در پیروزی و راه حسین(ع) است و بس.
مهدی چمران در ادامه سخنان خود از چگونگی تشکیل حزبالله لبنان سخن گفت و افزود: در زمان حضور چمران در لبنان دانههای مقاومت اسلامی با حضور او بزرگ و بزرگتر شد و پیروزی انقلاب اسلامی هم آن را شدت فراوانی بخشید و امروزه نتایج آن را به صورت تشکیلات حزبالله لبنان میبینیم. شهید چمران و رزمندگان لبنانی توانستند تانکهای دشمن را برای اولین بار به آتش بکشند و دشمن را از جنوب آن بیرون برانند. ورود شهید چمران به لبنان آغاز مقاومت اسلامی بود . چیزی که امروز ما آن را به صورت بیداری اسلامی میبینیم.
برادر شهید چمران با اشاره به ورود مصطفی چمران به ایران گفت: 8 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مصطفی چمران به همراه 92 نفر لبنانی که نائب رئیس مجلس شیعی لبنان و پارلمان امروز لبنان نبیه بری، مرحوم شیخ مهدی شمسالدین، علمای اهل تسنن و رزمندگان لبنانی هم در میان آنها بودند به ایران آمده و به زیارت حضرت امام(ره) رفتند. امام(ره) به دکتر چمران فرمودند که در ایران بمان. او ماند و حماسههایی از خود به یادگار گذاشت. چه در پاوه و چه در سوسنگرد، دب حردان و نقاط دیگر همه شاهد حماسهسازیهای او بودند.
وی افزود: شهید چمران سیاستمداری ورزیده و مدیری توانمند بود. اولین دستنگاشته او را که بعد از ورود به ایران نوشته است برایتان میخوانم. او به مادر بزرگوارمان اینگونه خطاب میکند: "چندین سال پیش که من از ایران رفتم تو در گوش من گفتی هیچ چیز از تو نمیخواهم جز اینکه خدا را فراموش نکنی و به تو قول میدهم که در این مدت طولانی خدا را حتی برای لحظهای فراموش نکردم."
مهدی چمران همچنین به نامه دیگری از شهید مصطفی چمران اشاره کرد و گفت: دومین نامه دکتر چمران که در روزهای نخستین اسفند 57 در بدو ورودش به نوشته است را برایتان قرائت میکنم:"خدایا! به شکرانه این پیروزی بزرگ خوش دارم که هدیهای تقدیم تو کنم. اما چیزی جز جان ندارم. من از شدت سرور میسوزم، میلرزم و شرمزدهام و خدایا نمیدانم تو را چگونه شکر کنم. میخواهم همه چیز خود را بدهم. میخواهم خود را قربانی کنم. با کمال اخلاص هر چه دارم را تقدیم تو میکنم. مال و ملکی ندارم، درویش و بیچیزم؛ فقط قلبی سوزان دارم که آن را تقدیم کردم. جانم ناچیزتر از آن است که بخواهم برای تقدیم آن منتی بگذارم. خدایا! آمدهام که خود را قربانی راه تو کنم، آمدم تا همه حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم تو کنم. چیزی از تو نمیخواهم. من سربازی گمنام و درویشی پابرهنهام؛ و زمانی که چشم از دنیا فرو میبندم میخواهم هیچ چیز نداشته باشم. میخواهم بسوزم تا راه را روشن کنم. میخواهم رسالت بزرگ اسلامی ما تحقق پذیرد و این تحقق بزرگترین پاداش برای من است. راستی که چه پاداشی بزرگتر از رسالت محمدی(ص)؛"
وی در ادامه گفت: دعای دکتر چمران هم مستجاب شد و همه چیز خود را در راه خدا داده و فدا شد. او در 31 خرداد سال 1360 در ظهری خونین در منطقه دهلاویه با خمپاره 60 دشمن به شهادت رسید. آرزو کرده بود هیچ چیز از او باقی نماند و همینطور هم شد. از او یک تفنگ و یک لباس بسیجی خونین و چند هزار جلد کتاب باقی ماند و همچنین 35 هزار تومان پول در بانک ملی شعبه مجلس شورای اسلامی که حقوق ماهیانه او بود و هنوز هم باقی مانده است. چمران ماهها به تهران نیامد زیرا سوگند خورده بود تا زمانی که سرباز دشمن در خاک ماست دست از مبارزه برندارد.
انتهای پیام/