یک مطالبه جدی از رئیسجمهور منتخب/ "کرسیهای آزاداندیشی" اجرایی میشود؟
خبرگزاری تسنیم: کمترین انتظار از رئیسجمهور منتخب این است که در راستای منویات رهبر معظم انقلاب، گامهای اساسی در راستای تحقق کرسیهای آزاداندیشی، این مطالبه بر زمین مانده، بین دانشگاهیان و سپس در سایر اقشار جامعه بردارد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور منتخب ملت ایران در روز چهارشنبه مورخ 12 تیرماه 92 در جمع گروهی از علما و روحانیون کشور در تالار وزارت کشور به بیان نظرات خویش در باب «مباحثه، نقد و بیان نظرات گوناگون» و «قبول گرایشها و سلیقههای گوناگون در جامعه» پرداخت و گفت: «باید با مردم حرف بزنیم، صحبت کنیم، حرف آنها را بشنویم و با روی گشاده حرفها را بشنویم. جامعه ما جامعه تکگویی نیست و جامعه مشورتی، ارتباطی، گفتوگویی و انتقادی است. همانطور که در علوم، اختلاف نظر موجب پیشرفت و تعالی در مباحث علمی میشود، مباحثه و نقد نظرات و بیان نظرات گوناگون از روی دلسوزی توسط کارشناسان، منتقدان و صاحبنظران میتواند موجب ارتقای سطح آگاهی مردم و همینطور مشارکت بیشتر آنها شود».
«آزاداندیشی»؛ «تأکید صدباره» رهبری برای توجه به یک «شعار مظلوم»
بیان این سخنان، اذهان برخی اهل دقت را بهسوی یک مطالبه قدیمی اما بر زمین مانده رهبر معظم انقلاب از مسئولان و ملت، بهویژه جوانان دانشجو و طلبه سوق داد؛ «کرسی آزاداندیشی»؛ همان که مقام معظم رهبری با عنوان «شعار مظلوم» از آن نام برده و از کملطفی دانشجویان و حوزویان به این «تأکید صدبارهاش» گلایه کرده است.
جالب اینکه کمکاری موجود تنها به طیفی خاص مختص نبوده و هر دو قشر دانشجو و طلبه، در کنار مسئولانی که همواره در پیچ و خم آییننامه و اساسنامه گیر کردهاند، مخاطب این فرمایش عتابآمیز رهبری که «عملاً آن کارى که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه» هستند.
چهآنکه رهبر معظم انقلاب از یکسو در جمع دانشجویان فرمودند: «بنده گفتم کرسى آزاد فکرى را در دانشگاهها به وجود بیاورید. خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟» و از سویی دیگر خطاب به طلاب و حوزویان قمی هم اظهار داشتند: «چرا این کرسیهاى آزاداندیشى در (حوزه علمیه) قم تشکیل نمیشود؟».
«آزاداندیشی» در دولتهای نهم و دهم؛ «کرسی» در «خانه» یا «باشگاه»؟!
در این شرایط و در حالی که دولت محمود احمدینژاد آخرین روزهای خدمترسانی را طی میکند، میتوان نگاهی منصفانه به عملکرد آن در حوزه آزاداندیشی داشت؛ مسئلهای که بیشترین تمرکز در آن، بر روی تدوین، ابلاغ و اصلاح آییننامه و اساسنامه بود.
صد البته که هرگز نمیتوان و نباید دقتنظر مسئولان مربوط به این بستر و زمینه مهم را نادیده گرفت و یا مورد خدشه قرار داد اما بازخوانی اتفاقات 8 سال گذشته و در جا زدن برخی مسئولان در گذر از کوچه آییننامهها و اساسنامهها، خواسته یا ناخواسته موانعی را مقابل «تأکید صدباره» رهبر معظم انقلاب درباره لزوم توجه به این «شعار مظلوم»، یعنی «کرسیهای آزاداندیشی» ایجاد کرده بود.
در این زمینه باید یادآور شد که علیرغم مطالبات بیش از 10ساله رهبر معظم انقلاب شاهد بودیم که در دوره دولتهای نهم و دهم، نزدیک 5 سال زمان به تدوین یک آییننامه اختصاص یافت تا بعد از یک سال اجرای آزمایشی، سرانجام در پاییز 90 «آییننامه اولیه تشکیل کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی» بعد از اصلاحات لازم با امضای وزیر علوم برای اجرا به دانشگاههای کشور ابلاغ شود. هرچند که در خصوص میزان تأثیرگذاری این آییننامه بر روند برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در سالهای بعد از ابلاغ هم میتوان بهصورت مجزا بحث و بررسی کرد.
از سویی دیگر، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بهعنوان دیگر نهاد تصمیمساز در این موضوع، ابتدا طرح تأسیس «خانه ملی گفتوگوی آزاد» را پیگیری کرد که با وجود مصوبه سال 85 این شورا، هیچ گزارشی از نتایج عملکرد آن در رسانهها مطرح نشد و ظاهراً در حد یک مصوبه باقی ماند تا در سال 90، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، خبر از انتقال کرسیهای آزاداندیشی از «خانه ملی گفتوگوی آزاد» به «باشگاه آزاداندیشی» بدهد و اعلام کند که قرار است کرسیهای آزاداندیشی دانشجویی در این باشگاهها پیگیری شود.
بااینحال که اکنون، وضعیت عملکرد این «خانه» و آن «باشگاه» هم چندان مشخص نیست، اما باید توجه داشت که عملکرد این دولت نسبت به اسلاف خویش در حوزه کرسیهای آزاداندیشی قابل دفاعتر مینماید؛ چه آنکه حداقل صحبت از «خانه» و «باشگاه» برای این کرسیها بوده و آییننامهای هم برای آن تدوین و ابلاغ شده تا کمی امید وجود داشته باشد که بعد از سالها سردرگمی، اکنون زمینه و بستری مناسب برای برگزاری گعدهها و نشستهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... البته با رنگ و بوی دانشجویی بهصورت هدفمند فراهم شده است.
«آزاداندیشی» در دولت اصلاحات؛ «تهدید به اخراج» پاسخی برای «آزادی بیان»!
در سوی دیگر این نقادی، باید عملکرد دولت دوم اصلاحات را هم مدنظر داشت؛ چه آنکه نخستین اشارات رهبر معظم انقلاب به ضرورت توجه به موضوع «آزاداندیشی» به اواخر دهه 70 برمیگردد. جایی که ایشان در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور در بهمن 79، شاخصههای دانشجوی بسیجی را، «جوانی»، «طالب علم بودن»، «آزاداندیشی»، «آرمانگرایی» و «در صحنه بودن» خواندند.
همچنین معظمله 2 سال بعد، یعنی در بهمن 81 هم در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم تصریح فرمودند: «تنها راه گسترش فرهنگ و تولید علم و اندیشه در کشور، ایجاد فضای نقادی علمی در پرتو آزاداندیشی حقیقی در دانشگاهها و حوزههاست.».
بنابراین چند سالی هم از عمر دولت اصلاحات در سایه این مطالبه مهم رهبری سپری شد که متأسفانه در آن دوران هم اتفاق مثبتی در جهت پاسخ به آن رخ نداد و جالبتر اینکه، در دورهای که «آزادی بیان و اندیشه» در صدر همه شعارها بود، اتفاقاتی رخ داد که نهتنها در تضاد با آزاداندیشی بهمعنای درست کلمه، بلکه در تضاد با شعارها و اهداف سران اصلاحات تصویر میشود.
یکی از مصادیق مهم این مسئله، مراسم روز دانشجویی سال 83 در دانشگاه تهران با حضور رئیس جمهور وقت بود که بهنوعی به پرسش و پاسخ جلیلی و روحانی در مورد عدم برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها در دوران اصلاحات، در مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بازخوانی شد؛ آنجا که حسن روحانی با این ادعا که در حال حاضر فضای امنیتی، جایگزین فضای فرهنگی در دانشگاهها شده است، گفت: «کرسیهای آزاداندیشی را رهبری تأکید کردند اما ما فضایی نمیبینیم که دانشجویان بتوانند حرفهای خود را آزادانه بزنند» و سعید جلیلی هم در پاسخ گفت: «در سال 80 رهبری کرسی آزاداندیشی و جنبش نرمافزاری را فرمودند. اگر میگوییم فضای فرهنگی چرا در همان چهار سال این کارها انجام نشد؟».
در ادامه هم حسن روحانی به مطالب دیگری در خصوص فضای دانشگاههای کشور در سالهای ابتدایی دهه 80 اشاره کرد و مدعی شد که در سال 82 و 83 تمام اقدامات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برای رفاه دانشجویان بوده و البته پاسخ مشخصی به موضوع عدم برگزاری کرسیهای آزاداندیشی نداد و بهسادگی از کنار اتفاقات تلخ مراسم روز دانشجو در سال 83 که طی آن رئیس دولت وقت اصلاحات در برابر اعتراض چند دانشجوی حامی خود برافروخته شد و با لفظ «آدم باشید!» آنها را تهدید به اخراج از سالن مراسم کرد، گذشت.
درهرصورت این دفاعیات از عملکرد دولت اصلاحات در حالی مطرح میشود که بهاذعان بسیاری از کارشناسان، محیط دانشگاهها در آن دوره بهگونهای بود که منتقدین یا مخالفین دولت اصلاحات، بهندرت اجازه اظهار نظر داشتند و فضای دانشجویی کشور عموماً بهدست طیف خاصی بود که امروز باید سردمداران آن را در دامن دشمنان غربی جستوجو کرد.
«آزاداندیشی» در دولت یازدهم؛ بایدها و نبایدها
در این شرایط، منطقیتر این است که با عبور از مرور گذشته، نگاهی هم به آینده داشته باشیم؛ چه آنکه جامعه در انتظار آغاز فعالیت دولت «تدبیر و امید» است و رئیس جمهور منتخب هم «مباحثه، نقد نظرات و بیان نظرات گوناگون» را زمینهساز «پیشرفت و تعالی جامعه» میداند.
بههرروی تردیدی نیست که «آزاداندیشی» یکی از نیازهای اساسی امروز جامعه ما بهویژه در حوزه و دانشگاه بوده که با تأکید صدباره مقام معظم رهبری در سالیان گذشته، در افکار عمومی جامعه برجسته شده است، البته اهمیت این موضوع بسیار فراتر از مباحث رسانهای و مطرح در افکار عمومی است، تا جایی که با عنوان «تحول و ارتقای علوم انسانى، با تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و باانگیزه، اصلاح و بازنگرى در متون و برنامهها و روشهاى آموزشى، ارتقای کمى و کیفى مراکز و فعالیتهاى پژوهشى و ترویج نظریهپردازى، نقد و آزاداندیشى» در سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در چهارچوب سند چشمانداز 20ساله نظام هم گنجانده شده است.
در این باب باید یادآور شد که همین کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی و مناظرههای علمی میتواند سکوی پرشی برای انقلاب اسلامی باشد تا حقانیت خود را در مقابل تمام تفکرات مادیگرایانه و التقاطی به اثبات برساند البته بهشرطی که همزمان با تکیه بر ضروت آزاداندیشی و فراهم کردن فضای آزاد برای بروز افکار، به جنبه ایجابی این مسئله هم پرداخته شود.
در این میان و با توجه به جایگاه ویژه دانشگاه و دانشگاهیان در جامعه و میزان اثرگذاری این قشر بر اقشار دیگر، لزوم توجه جدی به مقوله آزاداندیشی در دانشگاهها صدچندان خواهد بود؛ چه آنکه دانشگاه آن طوری که در جمهوری اسلامی تعریف شده صرفأ محل علماندوزی و دانشآموزی نیست، بلکه علاوه بر آن، از دانشگاه انتظار میرود که در زمینههای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی هم پیشگام باشد، یعنی دانشگاه جایی است که باید در آن تضارب آرا صورت گیرد، آزادانه صحبت شود و از نتایج این آزاداندیشی و تضارب آرا جامعه بهرمند شود و این مسئله برای حوزههای علمیه هم صادق است.
در پایان به نظر میرسد که با توجه به ضرورتهای حاکم بر طرح و اجرای کرسیهای آزاداندیشی بهخصوص در دانشگاهها در جهت تحقق جنبش نرم افزاری، توسعه علمی و جلوگیری از تصلب و تعصب علمی و فکری در جامعه، کمترین انتظار از حسن روحانی رئیس جمهور منتخب و دولت آیندهاش این است که در راستای منویات رهبر معظم انقلاب، گامهای اساسی در راستای تحقق این مطالبه بر زمین مانده بین دانشگاهیان و سپس در سایر اقشار جامعه بردارد.
*** گزارش از امیرحسین مساری
انتهای پیام/