متن کامل سخنرانی سردارنظری درمراسم تودیع خود
خبرگزاری تسنیم:درپی حادثه کوی دانشگاه درتیرماه سال۱۳۷۸،پس از هجمه های زیادازسوی معاندان وعوامل ضدانقلاب داخلی وخارجی ،سردارفرهادنظری ازسمت فرماندهی خود استعفا نمود.وی در سخنرانی مراسم تودیع خود درشهریورهمان سال نکات قابل توجهی را بیان کرد.
به گزارش خبرنگاراجتماعی خبرگزاری تسنیم ،سردارفرهاد نظری درمراسم تودیع خود که درمسجد ستادفرماندهی تهران بزرگ برگزارشد چنین گفت :
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی سیده الجملیه – المخفیه قبراًو المجهوله قدراً.ای کشتی صبر علی (ع) پهلو گرفتی،با توچه کردند؟ از علی (ع) هم رو گرفتی،همدست بودند و تو را از من گرفتند،نامرد مردان انتقام از زن گرفتند
درود و سلام بر مولایمان آقا امام زمان (عج) و سلام بر روح منور و پرفتوح بینانگذار انقلاب اسلامی و سلام و صلوات بر ارواح طیبه شهیدان به خون خفته انقلاب و جنگ تحمیلی.
ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه الزهرا (س) و طلب شفاعت و مغفرت برای خود و کلیه حاضرین.خداوند متعال را شاکریم که ما را مورد رحمت خویش قرار داد و خلعت زیبای سربازی ولایت را زینت بخش قامتمان گردانید.
یاد یاران
با توجه به جریانات کور و فتنهها و توطئه های سیاسی اخیرکه قصد خدشه دار نمودن مقام ولایت و منکوب نمودن فرزندان و دلاور مردان عرصه انقلاب را داشت، ما عقب افتادگان از کاروان ابرار، بدون تردید آنگاه که در انتخاب مرگ سرخ مهر مردودی بر پیشانیمان منتقش گردید خوب میدانیم که محرومیت از مرگ سرخ، تن دادن به مرگ سیاه را به دنبال خواهد داشت. به یاد آن روزهایی که فرزندان این مرز و بوم با فتوای مراد و آقای خود از همه لذایذ زندگی دنیوی چشم پوشیده و تنها سرمایه خود را در طبق اخلاص گذارده و در برابر طاغوت و طاغوتیان ایستادگی کردند.
امروز شاهدیم که پس از گذشت ده سال از دفاع مقدس هنوز شهیدان بی نام و نشان که حتی لحظهای به خاطر نام و نان و نشان فکر نکردند جنازه بیرقمشان در زیر خاک و خاشاک خوابیده است.
یادمان رفت که میراث شهادت داشتیم
یادمان رفت که ما حق رسالت داشتیم
تعارض به ارزشها
آری این بسیجیان که امروز آنها را بیاثر میخوانند همان یاران و رزمندگان مظلومند که درس و مشق مدارس و دانشگاهها را رها کرده و وارد عرصه میدان کارزار شدند تا تاریخ مجددا تکرار نشود ولی و امام و رهبر خود را در کنار چاه و در نخلستان دل شکسته و اندوهگین نبینند. آری کسانی که دیروز عافیت طلب و شهادتگریز بودند امروز ادعای مالکیت انقلاب را یدک میکشند و تا دیروز حرف تخصص و بیسوادی من و شما را در جامعه لقلقه زبان کرده بودند و حال ما را مانع جدی در راه اهداف شوم خود میبینند. همکاران عزیز یقیناً تصدیق میفرماییدکه ما در یک فتنه و توطئه سیاسی از پیش تعیین شده قرار گرفته بودیم و در این رابطه مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی خود اشاره فرمودند که وقوع این حوادث یک طراحی برای مقابله با نظام بود، این حادثه را دستهای بدخواه و معارض با نظام با بدترین شکل خشونت به وجود آورده بودند. دیدیم و شنیدم که در غایله 17 تیرماه خوابگاه دانشگاه، ارزشهای دینی وانقلاب را که عمری به خاطر آن اشک فرزندان پدر از دست داده و اشک چشم کم سوی مادرانی که منتظر برگشت فرزندان خود هستند سرازیر شده و دست پینه بسته و کمر خمیده پدران به عنوان پشتوانه آن میباشد را زیر سوال برده و شعایر مقدس به تمسخر گرفته شد.
نماز بیولایت بینمازیست
تعبد نیست نوعی حقهبازیست
ولایت چیست؟ در خون غوطه خوردن
کلید سینه بر مولا سپردن
گستردگی توطئه و نفاق و مسئولین ساده اندیش
خدایا این چه زمانهای است که در یک مملکت و حکومت اسلامی که محوریت نظام و ولایت مورد هتک حرمت و گستاخی عدهای معلوم الحال قرار میگیرد همه دم فرو میبندند و با سکوت آگاهانه خود قلب آقا امام زمان (عج) را جریحهدار میکنند و در این حالی است که به دلیل مسائل خیلی کماهمیت، جنجال و هیاهوی راه میاندازند، گروه تحقیق و تفحص تشکیل میدهند و چشمان و گوش خود را بسته نگه میدارند. آیا این است نشانه دین سالاری؟! ما پاسداران و حامیان حریم دین وآزادی در مکتب سرخ حسینی آموختهایم که زندگی چیزی جز عقیده و جهاد نیست. غفلت با ما چه کرده است؟ متاسفانه در این دنیای زر و زور و به دلیل گستردگی توطئه و نفاق حی خیلی از خودیها هم به عمق این خیانت و جسارت پی نبردند، در صورتی که میبایست در مملکت عزای عمومی اعلام میشد و به حال مظلومیت مذهب شیعه میگریستیم. از نکات مبهم این قضیه همنوایی برخی روزنامهها و جراید داخلی ورشکستگان سیاسی با بلندگوهای استکبار جهانی بود که در یک طرح هماهنگ زمانی که نیروی انتظامی زیر باران سنگ و چماق و شیشه و کوکتل مولوتفهای دانشجو نماها و اراذل و اوباش و عناصر گروهکهای ملحد سیاسی سعی در برقراری نظم و امنیت داشت، شروع به نشر انواع تهمتها و گزارشات سراسر کذب نمودند و حتی برخی از مسئولین سادهاندیش نیز نیروی انتظامی را از داخل در امور انجام وظیفه قانونی منع میکردند، اما پرسنل شریف ناجا با سکوت خود در برابر این همه جفا،بسیجی وار تحریک دشمن را منکوب نمودند و حسرت یک آه را بر دل آنها گذاشتند. به طوری که مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهور در فرمایشات خود از نیروی انتظامی در قبال حادثه اخیر قدردانی نمودند؛ معظم له فرمودن نیروی انتظامی با قدرت وارد شد، با اینکه آن ضربه را آن روز اول و دوم به نیروی انتظامی زدند اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد، انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از ان ضربه اول (ضربه حیثیتی ) اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند، اما انصافاًبه میدان آمدند و خوب دفاع کردند.
دفاع و مقاومت
در همین راستا نیروی انتظامی با استعانت از خداوند متعال و اتخاذ تدابیر الزم با تلاش پرسنل ناحیه انتظامی تهران بزرگ به عنوان پرچمدار و قافله سالار حفظ امنیت تهران در مدت پنج روز با تمام توان دفاع و مقاومت نمود، به طوریکه بدون تلفات جانی بحمدالله با یاری بسیج و حضور مردم غایله ختم گردید. بعد از آن گزارش کمیته تحقیق که با صورت مسئلهای خوب آغاز شد ولی در پایان نتیجهای ابهام آمیز داشت و بدون برخورد لازم با مسببین شروع غایله صرفاً مبادرت به برخورد با پرسنل پلیس نمود و با عنوان نمودن پست سازمانی افراد و حتی اعلام نام و نسبت آنها در برخی از روزنامهها باعث هتک حرمت پرسنل انتظامی شد. مگر آن خادمین ملت فاقد حقوق اجتماعی هستند که حتی به اندازه عناصر وابسته به گروهکهای معلوم الحال برای آنان ارزش قائل نمیشوند؟ ما را به کدام دلیل و اسناد قانونی و شرعی در دادگاه خود به سوء تدبیر و عدم مدیریتی محکوم میکنید؟ مگر نه این است که پلیس به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل نموده است؟ و در تمام مراحل و ماموریتهای خدمتی به عنوان مامن و ملجا مردم بوده؟ پلیس با تلاش شبانهروزی خود در راستای آسایش عمومی مردم عزیز گام نهاده و مینهد و حاضر است تیر بر چشم خود کند، ولی خاری به دست مردم مظلوم نبیند.
امروز کسانی زیر سوال رفته و به محاکمه کشیده شده اند که در مهار پنج روز آشوب در سختترین شرایط روانی با کمتری امکانات، فتنه را خاموش و امنیت را به شهر تهران بازگرداندند، آنها جزو کسانی هستند که در فضای مهآلوده جنگ به دور از نام و نشان ،مردانگی و عشق به دین و مردم خود را ثابت نمودند، آنان یادگاران دفاع مقدس و از جنابازان و خانواده شهدا و از آزادگان سرافراز هستند.
حذف تعهد و معیارهای انقلاب
ایا محاکمه و خارج نمودن خادمین از صحنه انقلاب آن چیزی نیست که دشمنان به دنبال آن میباشند؟ مگر آنها ازقشر جوان جامعه نبودند؟ همان کسانی که جوانی خود را در دوران جنگ و دفاع مقدس با معیارها و ارزشهای انقلاب گذراندند. آنان نیز دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشکدههای همین مملکت بودهاند که به قصد دفاع از قانون و ارزشها و خدمت به مردم در سطوح مختلف انجام وظیفه مینمایند، اما دشمنان با تبلیغات مسموم و دسیسههای پشت پرده سعی در ایجاد فاصله بین آنان و مردم میکنند وآنها را وابسته به جناح و گروه خاص مینامند. در این راستا هدف دشمن چیزی جز حذف و خانهنشین نمودن افراد متعد نیست و با حرکتهای خزنده و مذیانه سعی در اجرای نیات پلید خود دارند. « ان الله یدافع عن الذین آمنوا»
آفتهای بازی سیاسی
اکنون فرزندان مخلص این مرز و بوم را به اتهام دفاع از ارزشهای اقنلاب و آرمانهای امام راحل مقصر معرفی میکنند. مگر نه اینکه هدف آنان دفاع از جان و مال و ناموس و آبروی مسلمین بوده است؟ اطمینان داشته باشید خداوند خود گواهی میدهد که اینها در راستای وظایف کوتاهی نکردهاند، در جایی دیگر از خصوصیات فردی صحبت به میان میآورند و آن را با این غایطه ارتباط میدهند. ای کاش سوابق و خصوصیات فردی را برای مردم بازگو کنند، خواهید دید که چیزی جز حضور در جبهه و دفاع از ناموس و جان مردم، فرماندهی در عملیاتها و مجروح شدن و آغشته شدن به خون خود نمیباشد. امروز حضور در جبهه و جنگ را ضد ارزش و از خصوصیات منفی تلقی مینمایند.
و شاید فردا نیز جانبازی و یا از خانواده شهدا و اسرا بودن را به عنوان فاکتور منفی مورد ارزیابی قرار دهند. ای کاش برای لحظه ای به خود میآمدند و جنگ قدرت و نام و نشان را کنار میگذاشتند، و آن لحظه را در روز محشرو در پیشگاه عدل الهی به یاد میاورند. امروز برخی از صاحبان منصبها و پستهایی که میبایست در جهت خدمت به مردم و حفظ امنیت و نظم جامعه باشند متاسفانه به دلیل پیروی از هوای نفس و خارج نمودن رقیب از گردونه رسالت خود را فراموش نموده و محل خدمت به مردم را به کانون و پایگاههای بازی سیاسی مبدل ساختهاند و بار عوارض ناشی از این اعمال ار متوجه پلیس مینمایند و با عملیات روانی و تبلیغات وسیع و جنجالی بصراحت میگویند که یا با ما باش یا علیه ما. امروز علتها فراموش شده و به دنبال معلول هستند. و به فرض محال تخلف چند نفررا که شاید به دلیل ضعف آموزش بوده است به کل ارکان نظام و نیروی انتظامی تسری میدهند وسعی در تشویق اذهان عمومی نسبت به چهرههای انقلابی را دارند.آیا شعار قانون گرایی با این گونه اعمال انجام شده، سازگاری دارد؟
محاکمه، غرامت ادای تکلیف
خداوند را شاکرم که به خاطر خدمت به مردم و دفاع از حریم دین ملزم به ترک این سنگر میشوم و همیشه این کلام روح بخش امام راحل را آویزه گوش قرار داده که همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفهایم، نه مامور به نتیجه. حال که مقرر شده است موضوع از طریق دستگاه قضایی بررسی و رسیدگی قانونی گردد خداوند را سپاسگزاریم، و یقیناً به دور از جنجالها و هیاهوی تبلیغاتی و شانتاژهای سیاسی موضوع مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت و مسببین اصلی که خود موج آفریدند و بر امواج آن سوار شدند امید است به همراه عوامل پلیس در یک دادگاه صاحله و در صورتی که مسئولین صلاح بدانند به صورت علنی محاکمه شوند تا آنگاه چهره واقعی خادم و خائن مشخص شود.
ما در ره عشق تو اسیران بلاییم /کس نیست چنین عاشق دیوانه که ماییم
بر ما نظر کن که در این شهر غریبیم /بر ما کرمی کن که در این شهرگداییم
حلاج وشانیم که از دار نترسیم /مجنون صفتائیم که در عشق خداییم
2 شهریور 1378مکان ،مسجد ناحیه انتظامی تهران بزرگ
**********
بنابه این گزارش ،سردارفرهادنظری چندسال بعد درکتاب "برای فردا"که شرح کاملی از حادثه کوی دانشگاه بود درانتهای متن سخنرانی اش در مراسم تودیع چنین نوشته است :
آنچه در سخنان جلسه تودیع خود گفتم و شما را با خواندنش به زحمت انداختم سخنی از سردرد و فریادی از سر مسئولیت بود،به راستی در ذبح سربازی که سالیان بلند در جست وجوی تیر وترکش بیتاب بود تا فاصله خود را با کاروان شهیدان جبران کند ، چه سودی برای اهل ایمان تحصیل میشد که دستهای به نامه آزادی و پیروی از امام بیقرار بر دار رفتن نظری بودند؟ آیا حقی را باطل کرده بود؟ حلالی را حرام ساخته بود؟! سنتی الهی را شکسته بود؟! خط فاصله آنچه من میان ملت خدایی و خداجوی ایران و جمعی از سابقون انقلاب میدیدم در کجا ترسیم شده بود؟!
وقتی به عملکرد خود مینگریستم هیچ ترک اولی و عملی برخلاف وظیفه نمیدیدم و فتنهای بزرگ را با عنایت رحمانی و به قوه تدبیر و تلاشی بیحد از سوی مردم بزرگ و نیروی انتظامی به قول رئیس جمهور محترم بدون انیکه تیری شلیک شود از پیش روی انقلاب برداشته شده بود، اما حنجره دولتیان و بر سر سفره بیتالمالنشینان یکپارچه فریاد بود از برای فرهاد جا مانده از شهیدان و خدمتکار امت وفادار امام،پس این همه بیمهری چرا؟! یاد سخت مظلومانه شهید مظلوم انقلاب آیت الله بهشتی دلم را آرام میکرد که بهشت را به بها دهند نه به بهانه. روزی بیفریادی را بیدردی شمردم و بهرهمند از فرمان و تعلیم علوی تصمیم گرفتم سخنی دردمندانه را با دوستی در میان گذارم که دوستش میداشتم و علی رغم بیمهریهایش در دل و چهرهاش نسیم مهرورزی میدیدم، پس برایش این چنین نگاشتم.
انتهای پیام