عصبانیت شدید هاشمی از بشارتی بهخاطر مخالفت با تأسیس کارگزاران/ نشریات مهرنامه، آسمان و تجربه را من مدیریت میکنم
خبرگزاری تسنیم: دبیرکل حزب کارگزاران گفت: بهخلاف گفته اخیر آقای بشارتی درباره تأسیس کارگزاران و مخالفت آقای هاشمی با تأسیس این حزب، اتفاقاً در یک جلسه هیئت دولت، آقای هاشمی بهخاطر کارشکنی در تأسیس این حزب عصبانی شده و به بشارتی شدیداً تذکر داد.
گفتوگو با غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران، از جمله گفتوگوهای سخت برای خبرنگاران محسوب میشود. هم از لحاظ اینکه به ندرت وقتی برای گفت وگوهای مفصل اختصاص میدهد و هم از آن جهت که چون خودش عمری را در مدیریت روزنامهها گذرانده، به راحتی به هر سوالی پاسخ نمیدهد. بعضاً سوال را با سوال پاسخ میدهد تا اسیر ترفندهای خبرنگاری برای استخراج پاسخهای مستقیم نشود و ...
شاید خبرنگاران کمی نباشند که پس از سوال از آقای کرباسچی در اولین برخوردهایشان برای مصاحبه، این پاسخ را نشنیده باشند که "از رسانه تماس میگیری یا از اطلاعات؟"؛ بالاخره پس از مدتها گفتوشنود و مذاکره تلفنی با وی قرار مصاحبه گذاشتیم. دفتری که ما را به آن دعوت کرد برای مصاحبه، اولین سوژه گفتوگو و اولین خبر مهم برای خود ما بود. برای ما که به دیدار آقای کرباسچی میرفتیم برای اولین بار بود که مشخص میشد، مدیریت کلان سه نشریه مهم متعلق به طیف اصلاحطلبان در حال حاضر با شخص آقای کرباسچی است. مطمئنیم کمتر کسی حتی از روزنامهنگاران و خبرنگاران حاضر هستند که بدانند، ماهنامه مهرنامه و نشریه تجربه و هفتهنامه آسمان را در سطح کلانش آقای کرباسچی اداره میکند! آقای کرباسچی که با تاسیس و انتشار روزنامه همشهری در دوران مدیریت خود بر شهرداری، سبک جدیدی از روزنامهنگاری را در کشور به منصه ظهور گذاشت، حالا اکثر و شاید تمام وقت خود را صرف مدیریت نشریاتی میکند که قطعاً مهمترین و اصلیترین نشریات اصلاح طلبان در زمان حاضر به شمار میروند.
با کرباسچی در این گفتوگوی نزدیک به 2 ساعت و نیمه که در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان انجام گرفت، درباره مسائل مختلفی صحبت کردیم و پاسخ شنیدیم. از همین مهرنامه و نشریات دیگرش شروع کردیم و به ماجرای بانک خصوصی که گفته میشد متعلق به وی است صحبت کردیم. درباره تفالی که به حافظ زده بود و شعری علیه "خاتمی" از آن بیرون آمده بود سخن گفتیم و سری هم به اتفاقات سال 88 زدیم. درباره ماجرای تاسیس کارگزاران و تذکر شدید هاشمی به کرباسچی و دوستانش که آقای علی محمدبشارتی مطرح کرده بود سوال کردیم و و بحث نسبتاً مفصلی هم راجع به آقای روحانی و هاشمی با وی کردیم که با توجه به ظرایفی که در این بحث وجود داشت، بهتر آن است که به جای خلاصه آن در این مقدمه کوتاه، مشروح آن توسط خوانندگان گرامی مطالعه شود.
آنچه در ذیل میآید متن کامل گفتوگوی مشروح خبرنگاران خبرگزاری تسنیم با غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی است:
تیترهای مصاحبه:
* قرائتی را من به تلویزیون آوردم
* به کروبی اعلام کردم که معاون اول بشو نیستم
* هاشمی به وزیر کشورش به خاطر کارشکنی در تاسیس کارگزاران شدیداً تذکر داد
*بانک خصوصی ندارم/نوربخش با تأسیس بانکمان مخالفت کرد
* نشریات مهرنامه، آسمان و تجربه را مدیریت میکنم
* سطح زندگی من در حد متوسط است
* جلسات کارگزاران هیچگاه متوقف نشده است
* هیچ گزینهای به روحانی پیشنهاد نکردم
تسنیم: آقای مهندس کرباسچی از اینکه به ما وقت دادید که خدمت شما برسیم از شما کمال تشکر را داریم. اگر اجازه بدهید اولین سوال را از اشتغالی که جزو وعدههای اصلی آقای روحانی است، شروع کنیم(خنده). در حال حاضر آقای کرباسچی چه کاری انجام میدهند؟
کرباسچی: الان هیچ کاری انجام نمیدهم و بیکار هستم.
تسنیم: شمانشریه مهرنامه را اداره میکنید؟ در شناسنامه این نشریه اسم آقای کرباسچی مشاهده نمیشود.
کرباسچی:دوستانی که الان در این مجله کار میکنند از افرادی هستند که با ما در روزنامه هم میهن همکار بودند. روزنامه هم میهن در 2 مقطع منتشر شد. یکی در سال 79 شروع به انتشار کرد و بعد از 63 شماره توقیف شد و سپس بعد از توقیف حدوداً 7 سال بعد آزاد شد و با یک جریمه ریالی مختصری در حدود 300 هزار تومان در سال 86 مجدداً باز شد و بعد از 45 شماره دوباره این روزنامه توقیف شد.
این بار که توقیف شد، 7 جلسه به بازپرسی و بالا و پایین رفتیم و نهایتاً بعد از یک سال منع تعلیق شد ولی دادستان اعلام کرد من میخواهم به این منع تعلیق اعتراض کنم و الان حدود پنج سال است که ما منتظر اعتراض دادستان به این منع تعلیق هستیم.
یک جمعی از این دوستان مطبوعاتی از جاهای مختلف آمدند و با ما همکاری کردند و ما هم دفتری گرفتیم و وسایلی تجهیز کردیم و امکاناتی فراهم کردیم و با مقداری قرض گرفتن از این طرف و آن طرف کار را شروع کردیم. زمانی که روزنامه بسته شد این دوستان از نظر معیشتی و حرفهای که کار روزنامهای انجام میدادند، کار دیگری نمیتوانستند انجام دهند.
بر این اساس بنده احساس کردم که این افراد 2 راه در جلوی خود دارند یا اینکه کلاً حرفه روزنامهنگاری را کنار بگذارند و در کاری بروند که نه ذوق و نه تخصص آن را دارند و یا بخواهند حرفه روزنامهنگاری را به یک شکل دیگری، در داخل و یا خارج کشور به گونهای که غیر رسمی باشد ادامه دهند.
بالاخره تلاش کردیم این دوستان در قالب یک مطبوعاتی که میتواند منتشر شود فعالیت کنند، بنابراین دوستان یک مدتی درمجله شهروند امروز فعالیت میکردند که آن مجله به دلیل نداشتن مدیر مسئول دچار مشکل شد و بعد کار به دوران انتخابات و مسایل سیاسی کشید و کار در چند مجله پراکنده شد.
از سه سال قبل ما با کمک چند نفر از دوستان که امتیازاتی گرفته بودند و میتوانستیم با کمک آنها این فعالیت شروع شود کار را جمع و جور کردیم که در ابتدا فقط "مهرنامه" بود و بعد هم بخش هنری و فرهنگی آن جدا شد و تحت عنوان "تجربه" منتشر شد و بعد هم حدود یک سال و نیم بعد در قالب هفتهنامه "آسمان" که در یکی دو مقطع هم حوادثی برای آن رخ داد که در مقاطعی به مدت 2 الی 3 ماه تعطیل شد و ما تلاش کردیم که این جمع پراکنده و دچار مشکل نشوند و نقش بنده هم در همین حد است.
* تسنیم: کمک مالی به نشریه از طرف شماست؟
- کرباسچی: مالی که نه! بنده زیاد امکانات مالی ندارم بلکه بنده بیشتر این کار را یک کار مدیریتی میبینیم، زیرا خوشبختانه و یا متاسفانه آنقدر کمبود رسانههای اینگونهای وجود دارد که تا حدود زیادی مورد استقبال است و خیلی بار مالی سنگینی برای ما ندارد ولی همه تلاش ما بر این است که یک جمع مطبوعاتی حفظ شود، زیرا بهتر از این است که این افراد در به در شوند و دست از روزنامهنگاری بردارند؛ نقش ما در این مجموعه همین است.
* تسنیم: قیمت مهرنامه هم خیلی بالاست...10 هزار تومان برای هر شماره است.
- کرباسچی: بله! متاسفانه با گران شدن کاغذ و هزینههای چاپ قیمت نشریه هم بالا میرود. مثلاً ما سال قبل کاغذ را کیلویی 900 تومان میخریدیم و الان کیلویی 2600 تومان تهیه میکنیم، البته کاغذ خیلی معمولی و تقریباً مانند کاغذ روزنامه است. ما نه چاپخانه داریم و نه امکانات این را داریم که برای خود کاغذ بیاوریم و باید این کاغذ را از بازار تهیه کنیم.
همچنین آن یارانهای هم که قول داده شده بود و قرار شده بود مابه التفاوت ارز را ارشاد بدهد، نتوانست بدهد و یارانه رقم قابل توجهی نبود. ما چیزی حدود 8 الی 9 تن کاغذ برای یک شماره مهرنامه نیاز داریم که یک دفعه از 9 میلیون تومان به 27 میلیون تومان افزایش قیمت داده است و این خود 2 الی 3 هزار تومان قیمت یک مجله را بالا میبرد.
از اول ما اینجا را با 4 الی 5 میلیون تومان شروع کردیم و به موازات اینکه قیمت کاغذ بالا رفت و کار بیشتر و بحثهای بیشتری صورت گرفت، طبیعتاً تعداد صفحات هم بیشتر شد. خب! مهرنامه یک مجله معمولی نیست و حدود 300صفحه است و اگر افرادی که دست اندرکار هستند و در جریان کار نشر قرار دارند میدانند که قیمت بالایی نسبت به یک روزنامه 16 صفحهای که الان حدود هزار تومان است، ندارد. در ضمن این مجله عمده کار آن تولید است و مانند روزنامهها نیست که بخش عمدهای از آن کپی اخبار روز و عکسهای بزرگ باشد.
مجله ما حدوداً سیصد صفحه است و تقریباً ده برابر روزنامه 16 صفحهای میشود و ما تقریباً برابرقیمت تمام شده عرضه میکنیم و علاقه هم داریم که ارزانتر باشد تا همه بتوانند استفاده کنند ولی امکان آن را نداریم و بیشتر از این نمیتوانیم قیمت را پایین بیاوریم. عمده تلاش ما این است که این جمع خبرنگار و مطبوعاتی - منهای اینکه در کشور هم چقدر اشتغال وجود دارد- را در این حرفه حفظ کنیم و این افراد که جوانی خود و تلاش خود را در این کار گذاشتندبه خاطر علاقه به این کار دربه در نشوند و زندگی آنها از هم نپاشد. از این رو ما سعی کردیم که این افراد را در مملکت حفظ کنیم.
* تسنیم: آقای حجاریان اخیراً یک مصاحبهایداشتند و گفتند که نیازی نیست همه اصلاحطلبان به دولت بروند و باید عدهای هم به عرصه مطبوعات ورود پیدا کنند. آیا این رویه شما به این حرف آقای حجاریان مربوط میشود؟ بالاخره بحثهای روزنامهنگاری و مدنی تاثیر عمیقتر و طولانی مدتتری دارند. آیا به خاطر همین رویکرد است که شما از کا اجرایی کنار کشیدهاید و به سمت مدیریت رسانهای در رسانههای اصلاحطلب و یا طیف سازندگی رفتید؟
- کرباسچی: ببینید من برای آقای حجاریان خیلی احترام قائل هستم و همه حرفهای آقای حجاریان مهم است و ایشان آدم اهل مطالعه و اهل تفکر هستند و برای این انقلاب دچار ضایعات و خساراتی هم شدهاند و ما بسیار به آقای حجاریان هم ارادت داریم و هم علاقه داریم و هم مورد احترام هستند، ولی در مورد این حرف آقای حجاریان که اخیراً گفته است عطف به ما سبق نمیشود، زیرا همین کارهایی که الان میشود حدوداً چهار سال سابقه دارد.
* تسنیم: یعنی این اندیشهای که آقای حجاریان مطرح میکنند از قبل در ذهن شما بوده است؟
- کرباسچی: میدانید که بالاخره ماها آدم سنگ و خاک و گل که نبودیم. ما از اول عمر به دنبال یک حرکت فکری و فرهنگی و تبلیغی بودیم. از همان اول که ما آمدیم و طلبه شدیم، در آن زمان که طلبگی نان و آب چندانی که نداشت. بنده در سال 41 شروع کردم و در آن زمان هیچ فردی پیشبینی نمیکرد که یک روزی انقلاب به پیروزی برسد و روحانیت بر سر کار بیایند، از همان ابتدا انگیزه ما تعلقات فکری و دغدغههای اندیشهبود.
یک روزهایی بوده که ما در قم درس میخواندیم و تلاش میکردیم که بهترینها را انتخاب کنیم و یک سیری را طی کردیم. در این سیر از درس اخلاق آیتالله قدوسی و آقای مشکینی و مرحوم شهید بهشتی گرفته تا درس های تفسیری و اندیشههای نوتر و دگرگونی ها و آقای مطهری و حسینیه ارشاد و مرحوم شریعتی و اندیشههایی از این دست گذر کردیم و به دنبال یک تحول فکری در خود بودیم.
بنده یاد دارم در همان زمان طلبگی ما در تابستانها که درس نداشتیم یک کلاسهایی در قم در مدرسه "دین و دانش" که مرحوم شهید بهشتی در آنجا بودند یک کلاسهایی به نام تفسیر قرآن برای دانش آموزان سوم به بعد میگذاشتیم که به هر حال خیلی هم نان و آب و یا پست و مقامی در آن نبود.
بعد از انقلاب یک ضرورتهایی ایجاب کرد، بنده یاد دارم که مرحوم امام رضوان الله تعالی علیه با اصرار به بنده فرمودند که استاندار اصفهان شوم و بنده 2 الی 3 بار حرف ایشان را با بیادبی رد کردم، زیرا اصلا در این وادی نبودم و کار من نبود و من اصلا آدم اجرایی نبودم. تعلق خاطر ما از اول انقلاب این بود که در صدا و سیما به بحثهای مذهبی و اسلامی بپردازیم.
ما اولین افرادی بودیم که در صدا و سیما یک گروه مذهبی و ایدئولوژیکی راه انداخته بودیم و من مدیر و مؤسس این گروه شدم و در شبکه 2 بحثهای آموزشی و اعتقادی را ارائه کردیم. همین آقای قرائتی که فکر میکنم هنوز هم در تلویزیون است گاهی وقتها هم ما را میبیند و اذعان میکند که من اولین برنامه آقای قرائتی را به تلوزیون بردم. در آن زمانیک مقاومتهایی وجود داشت و بنده از مدافعین اصلی برنامههای آقای قرائتی بودم.
بنده یاد دارم که تفسیر مرحوم امام خمینی (ره)، تفسیر مرحوم آقای طالقانی و یک زمانی هم تفسیر نهج البلاغه را با همین آقای امامی کاشانی، با رهبری و با مرحوم آقای منتظری را پخش میکردیم. یعنی ما تلاش میکردیم که یک بحثهای اندیشه اسلامی به نوعی در جامعه مطرح شود تا اینکه به دنبال تفسیرها و مطالب سیاسی باشیم.
در نهایت میخواهم بگویم که "جنم" ماها "جنم" کارهای اجرایی نبوده و بر طبق ضرورت وارد این حوزه شدیم، بنده به امام خمینی (ره) عرض کردم که هنوز درس من تمام نشده ولی امام فرمودند که اگر بنا باشد همه به دنبال درس بروند من هم باید به قم بروم. بنابراین امام (ره) الزام کردند و دستور دادند و ما هم مجبور شدیم که اطاعت کنیم.
از زمانی هم که ما به استانداری اصفهان رفتیم و یا به شهرداری تهران آمدیم در کنار رفع نیازها و مسایل جاری، اجرای آن وظیفه فرهنگی را نیز انجام میدادیم یعنی تعلق خاطر، تعلق فرهنگی بوده و حتی در شهرداری هم خیلی اختلاف سلیقه وجود داشت و میگفتند که چرا به کار فرهنگی میپردازید و کار فرهنگی مربوط به شهرداری نیست ولی بنده فکر میکردم که یک موقعیتی است و باید به مسایل فرهنگی نیز پرداخته شود.
*تسنیم: روزنامه همشهری هم در زمان شما تاسیس شد...
- کرباسچی: بله! به هر حال نظر بنده این بود که یک بخشی از کار شهرداری با فرهنگ و بالا بردن فرهنگ شهر نشینی در جامعه پیش میرود. خب! ما نشریه همشهری را تاسیس کردیم و در آن زمان هم خیلی مورد انتقاد قرار گرفتیم، هم به کیفیت کار، هم به نفس کار که بعداً دیدندکیفت بد نیست و روزنامه خوانده میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
*تسنیم: در آن زمان هم پرتیراژترین روزنامه بود...
- کرباسچی: بله همینطور که میگویید پر تیراژترین روزنامه بود. خب! بعد از اینکه بنده از کار اجرایی جدا شدم... به هر حال هر بخشی از زندگی هر فردی زندگی شخصی است و یک کاری را برای اداره زندگی خود در پیش میگیرد و این بخش همواره در زندگی بنده بوده است ولی یک بخشی که به نظر بنده مورد تعلق خاطر بنده بوده است همین بحثهای سیاسی و فرهنگی بود که در قالب کارهای علمی و فرهنگی مورد توجه شخصی بنده قرار می گرفته است.
از اینکه بنده ببینم یک کار مطبوعاتی تاثیرگذار است و میتواند برای مردم جاذبه داشته باشد و میتواند خوانده شود، آدم میتواند هر روزنامه را باز کند و سریع ببندد ولی اگر روزنامهای را باز کردید و بعد آن را خواندید نشان میدهد که آن روزنامه یک کار تاثیرگذار کرده است، لذا بنده در همه این مدت به دنبال این بخش فرهنگ و هنر بودم و آن بحثی که آقای حجاریان مطرح کردند مبنی بر اینکه حالا باید بروند به دنبال کار رسانهای موضوعیت ندارد و همیشه اینگونه بوده است.
اگر افرادی به دنبال تغییر جامعه و اصلاح وضعیت جامعه هستند باید به عنوان اولین کار به دنبال کار فرهنگی بروند و همین است که خوشبختانه بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی انقلاب که قاعدتاً نباید به غیر از بخشهای امنیتی و نظامی وارد شوند، وارد میشوند و سرمایهگذاری "وقتی" و "مالی" میکنند، نشانه اهمیت امر فرهنگ است. منتهی به شرطی که فقط هویت فرهنگی آن دیده شود یعنی به فرهنگ نگاه نظامی و امنیتی نشود. بحثهای فرهنگی در مردم اثر دارد که از موضع فرهنگی باشد و نه از موضعی که شما با یک متهم در مقام نظامی و امنیتی برخورد میکنید.
باید دوستانی که میخواهند در این زمینه کار کنند باید یک مقداری از آن روحیات فاصله بگیرند تا اثرگذاری آنها اثرگذاری مطلوبی باشد و این به این معنا نیست که خدای ناکرده من میخواهم دوستان نظامی و امنیتی که در مطبوعات و سایتها فعال هستند را نقد کنم، بلکه فقط دیدگاه خود را بیان کردم.
*تسنیم: شما تقریباً بعد از شهرداری وارد کار اجرایی نشدید، بعد از پایان شهرداری شما آقای احمدینژاد رئیس جمهور شدند. شاید آقای احمدینژاد هم نظر با آقای کرباسچی نبودند که از آقای کرباسچی در کار های اجرایی استفاده نکردند اما الان آقای روحانی بر سر کار آمده است که با آقای کرباسچی در یک طیف دستهبندی میشود. آقای کرباسچی در دولت آقای روحانی چه کاری میخواهد انجام بدهد؟ آیا از طرف آقای روحانی با آقای کرباسچی صحبتی شده است کهمجدد وارد کارهای اجرایی شود و با توجه به سابقه مدیریتی خود یک بخشی از کار را پیش ببرد؟ ضمن اینکه همین طیف شما را بر اساس کارنامهتان در استانداری اصفهان و شهرداری تهران، سوای از موضوعاتی که درباره مسائل مالیتان پیش آمد، یک مدیر اجرایی موفق میداند.
- کرباسچی:ببینید در اینجا سه نکته وجود دارد، اول اینکه بنده یک نیرویی هستم مانند سایر نیروها که یک توانی محدود و یا کم و زیاد و یا تاثیرگذار دارم و اگر در جایی احساس کنم که میتوانم در مسایل کشور و مردم تاثیرگذار باشم هیچگاه خودداری نکردم، بنابراین در دولت آقای روحانی و یا هر دولت دیگری توانی داشته باشم و کاری از دست بنده بر بیاید دریغ نمیکنم و حتماً کمک میکنم و اعتقاد دارم که باید به آقای روحانی کمک کرد تا بتوانند مشکلات کشور را بهتر و بیشتر حل کنند.
نکات بعدی مربوط میشود به اینکه من موضوع صحبت آن فرض شما را قبول ندارم، یعنی بنده یک فرد قوی اجرایی در اصفهان و تهران هستم را قبول ندارم. بنده اعتقاد به تاثیر و دنبال قهرمانسازی افراد در مقامهای اجرایی ندارم و بنده معتقد هستم که مجموعه شرایط و جریانات وجود دارد که یک دستگاه اجرایی و یا یک پروژه اجرایی و یا یک وضعیتی را به موفقیتیا شکست میرساند.
آنچه که ما در دوره اصفهان و یا تهران انجام دادیم به هیچ وجه کار یک نفر نبوده است. بالاخره دولت آقای هاشمی یک دولتی بود که به دنبال این مسئله بود وبزرگترین و مهمترین عامل هرکاری که در آن دوره شد اراده و دیدگاه شخص آقای هاشمی بوده است.
اولاً آقای هاشمی ما را خواسته و گفته که میخواهیم چنین کاری انجام شود، زیرا بنده فکر نمیکردم که نیروی فوق العادهای هستم و حتی فکر نمیکردم بتوانم کاری کنم و در آن زمان گفتم که من نمیتوانم در تهران کاری کنم ولی اصرار و تاکید آقای هاشمی بود که گفته باید بیایید و بعد هم هر جا با مشکل مواجه شدیم حمایت کردند. این چیزی است که به آن اعتقاد دارم و فکر میکنم که دید باید دیدی به سمت سازندگی و کار باشد و اگر همه شرایط برای کار مثبت فراهم باشد همه افراد میتوانند عملکرد مثبتی داشته باشند.
نکته سوم به تعلق خاطر خود فرد بر میگردد، بنده زیاد علاقهمند به کار اجرایی نیستم و در آن مواردی که در کار اجرایی بودم به اجبار به این پستها تن دادم. بنده در یک دوره هشت ساله در زمان امام استاندار اصفهان بودم که با تأکید و دستور امام خمینی (ره) به آنجا رفتم، من نه لابی کردم و نه دنبال پست بودم و نه فردی برای من لابی کرد.
در آن زمان در اصفهان بین سیاسیون و آقای طاهری اختلافی بود و نظر امام خمینی (ره) هم این بود که آقای طاهری در آنجا با جریانات اجرایی همراه باشند و به بنده چنین ماموریتی دادند و 2 الی 3 بار هم بنده آمدم استعفا بدهم ولی امام خدا رحمتشان کند تا زمانی که بودند نگذاشتند بنده کنار بکشم.
در مورد تهران و شهرداری هم همین طور بود، باز گفتند که وظیفه است و میخواهیم تهران چنین و چنان شود و ما آمدیم کارهایی را انجام دادیم، لذا الان هم از نظر ذائقه شخصی به هیچ وجه علاقهمند به ورود به کارهای اجرایی نیستم ولی در جایی از بنده کمکی خواسته شده دریغ نکردم، الان هم احساس نمیکنم که اولویت و ضرورت آنچنانی وجود داشته باشد.
الحمد الله آقای روحانی با سبک و سیاقی که دارند نیروهای بسیاری حاضر هستند با ایشان کار کنند. نیروهای بسیار قوی، بسیار بهتر از امسال بندهجذب هم شدهاند و آقای روحانی نیز فعال هستند و هم تمام نیروها را می شناسند و تنگ نظری هم ندارند که بخواهند از یک عده استفاده کنند و یک عده دیگر را کنار بگذارند و از گروهها و سلیقه ها و آدمهای مختلف استفاده میکنند.
گاهی اوقات در جامعه یک عده ای به هر دلیلی با یک فردی مخالفت خونی پبدا میکنند حالا نمیدانم این خوبیا بد است.حالا آقای روحانی که این همه در مملکت گرفتاری دارد نباید بیاید نیروی خود را صرف فردی کند که اینقدر در کشور بر روی او حساسیت وجود دارد، مگر ما با فرد دیگری که همین کار را میکند تفاوت داریم؟
بنده قبل از انتخابات به آقای روحانی عرض کردم که ما هر کمکی از دستمان بر بیاید در خدمتتان هستیم ولی من ترجیح دادم که مزاحمتی برای آقای روحانی پیدا نکنم و با رفتن ما در کادر ایشان نیرویی صرف شود و یا یک برادر و یا خواهری در مجلس به هر دلیلی که مارا نمی پسندد بخواهد وقت و نیروی آقار روحانی را بگیرد.
*تسنیم: آیا آقای روحانی به شما پیشنهادی دادند؟
- کرباسچی: خیر! به بنده هیچ پیشنهادی ندادند، زیرا بنده از قبل گفته بودم که همچین انگیزه ای ندارم.
*تسنیم: ولی در سال 88 جنابعالی تحت عنوان معاون اول آینده آقای کروبی در انتخابات حضور داشتید؛ یعنی تمایل به کار اجرایی داشتید.
- کرباسچی: اولاً آن شرایط فرق میکرد، بنده در آن زمان هم به آقای کروبی عرض کردم که من معاون اول بشو نیستم و از آقای کروبی هم خواستم که این کار را نکند ولی آقای کروبی در آن زمان یک شرایطی داشت و فکر میکرد که ما می توانیم در ستاد کاری انجام دهیم.
*تسنیم: یعنی آقای کروبی میخواستند از اسم شما برای رأی آوری استفاده کنند؟
- کرباسچی: خیر! آقای کروبی خواستند که ما کار کنیم نه اینکه از اسم بنده استفاده کنند،اصلاً شاید اسم بنده به رأی آقای کروبی ضرر هم میزد، ما که همچین فرد محبوبی نبودیم ولی به هر صورت تشخیص آقای کروبی به گونهای بود که بنده میتوانم در کارهای ستاد کمکی کنم.
اینکه ما از همان اول فکر میکردیم که بعداً هم میخواهیم در مقام اجرا باشیم، چنین تصویری در ذهن بنده وجود نداشت، تقویت انتخابات بود، تقویت این جریان اجتماعی و مشارکت مردم بود و تلاش هم میکردیم که همراه با آقای کروبی و دوستان وی در یک روند معقول و سیاست خردمندانه کار انتخابات را پیش ببریم، بنابراین به ستاد آقای کروبی کمک میکردیم. در انجا هم علاقهمند به کار اجرایی نبودم منتهی آقای کروبی از بنده خواستند و به دلیل اینکه بنده به آقای کروبی بسیار علاقهمند بودم و هستم و فکر میکردم که بتوانم به آقای کروبی کمک کنم.
*تسنیم: شاید یک بخشی از این مخالفتهای احتمالی که از بابت حضور شما در کابینه آقای روحانی ممکن بود اتفاق بیفتد ناشی از مسائل سال 88 باشد، در این مصاحبه خیلی نمیخواهم به گذشته برگردم و نگاه ما بیشتر به آینده است اما چند ابهام و سؤال در مورد سال 88 وجود دارد. یکی آن بحثی که مطرح کردند شما در روز رأیگیری در دانشگاه امیرکبیر به آقای موسوی رأی دادید در حالی که در ستاد آقای کروبی بودید.
- کرباسچی: بنده قبلاً جواب آقای باهنر را دادهام و عرض کردم که این شایعه دروغ است و همه آن افرادی که آنجا بودند دیدهاند.
*تسنیم: اینکه گفته میشود شما برگه رأیتان را هم به افرادی که اطراف بودند نشان دادید، چطور؟
- کرباسچی: آن هم دروغ است و اگر فردی این عکس را دیده است بیاورد. به نظر من این یک دروغی بود برای اینکه بگویند آقای کروبی چرا اینقدر رأی کمی آورده است. همان زمان این دروغ را جعل کردند وگرنه بنده و آقای عبدی و چند نفر دیگر از بچههای دفتر تحکیم به آنجا رفتیم و رأی دادیم و رأی بنده هم به آقای کروبی بود.
اصلا این چه کار احمقانهای است که به بنده نسبت میدهند، یعنی یک فردی همه توان و نیروی خود را بگذارد و تا روز رأیگیری برای یک نفر تبلیغ کند و روز رأیگیری به فرد دیگری رأی بدهد؟ البته این نیست که من با آقای موسوی مشکل داشته باشم ولی آقای کروبی از چندین ماه قبلتر از آقای موسوی کاندیدا شدند و شاید اگر آقای موسوی زودتر میآمدند آقای کروبی هم کاندیدا نمیشدند.
آقای کروبی در زمان دوم خرداد اول سراغ آقای مهندس موسوی رفتند، زیرا آقای موسوی مورد قبول همه هستند.این حرف بیخودی بود و بنده هم جواب آقای باهنر را دادهام و فکر نمیکنم نیازی باشد که دوباره جواب بدهم.
*تسنیم: شما بعد از سال 88 جزء معدود افرادی بودید که در ستاد فعالیت داشتید ولی در اتفاقات بعد از انتخابات سکوت کردید...
از سکوت چیست؟ بالاخره آدم در فضای سیاسی حرف میزند ولی در فضای امنیتی که اگر هر حرفی بزنید میگویند حرف امنیتی زدید. ما که به دنبال به هم زدن امنیت کشور نبودیم. اگر فضای امنیتی کشور بهم بریزد کشور مانند مصر، لیبی و سوریه میشود و ما چنین هدفی نداشتیم و نداریم و نمیخواهیم که نظام را بهم بزنیم.
همچنین بنده معتقد هستم آقای موسوی و آقای کروبی نیز به دنبال این نبودند که امنیت را بهم بزنند و شرایطی برای کشور به وجود بیاورند که نظام به هم بخورد و حالا اگر فردی می آید به این دو نفر چنین نسبتی می دهد باید خود او بیاید و این را ثابت کند. اما اینکه بنده سکوت کردم؟ خیر.
همین آقای طالب زاده بعد از انتخابات آمد 2 الی 3 ساعت از بنده فیلم گرفت و میخواست در تلوزیون پخش کند و بعداً هیچ بخشی از آن را پخش نکرد.
*تسنیم: میخواستند در برنامه راز پخش کنند؟
- کرباسچی: دقیقاً نمیدانم ولی بنده همه حرفهای خود را در آنجا زدم یعنی جایی نبوده که فردی بیاید مصاحبه کند و بنده سکوت کنم منتهی اصولاً فکر میکنم شرایطی که سیاسیون و امثال بنده بیایند و بخواهند حرفی بزنند وجود نداشت.
یک زمانی ما میخواهیم شدر مملکت دعوا راه بیاندازیم یک حرفی است و بنده اعتقاد ندارم در شرایطی که حرفهای همدیگر را نمیفهمیم و مدام بر سر یکدیگر داد میزنیم و فحش و فحش کاری میکنیم برای گفتوگو مناسب باشد.
اگر شرایط آرام باشد و ما یک حرف سیاسی بزنیم که هم طرف حرف ما را بفهمد و هم ما حرف طرف را بفهمیم و هم مردم حرف هر دو را بفهمند میتوان حرفهای سیاسی زد ولی زمانی که شرایط، شرایط بگیر و ببند است چه لزومی دارد بنده حرف بزنم؟ من هم مانند بقیه.
بنده اعتقاد ندارم در یک نظامی که در آن با یکدیگر زندگی میکنیم و یک عدهای به هر دلیل نگاه بدبینانهای به یک گروهی دارند و فکر میکنند آن گروه قصد براندازی دارند و ما هم بیاییم فحش دادن به این افراد را شروع کنیم تا اعتقاد آنها هم تثبیت شود، ما که بنای براندازی نداریم.
یک عدهای اشتباهاً به یک عده از دوستان ما میگویند که شما دنبال براندازی هستید و حالا ما بیاییم به این عده فحش بدهیم که سوای از بحثهای تثبیت شدن آن حرفها در ذهنیت خود یک انگیزههای شخصی هم پیدا کنند. یعنی مثلا بنده شروع کنم به فحش دادن به طرف مقابل خود که به غیر از بحثهای سیاسی طرف انگیزه شخصی برای کوبیدن بنده پیدا کند، این چه خاصیتی برای مملکت دارد؟ به غیر از اینکه چهره کشور را یک چهره بگیر و ببند و ناجور کند و تعداد زندانیهای سیاسی بالاتر رود و به این قبیل داستانها تبدیل کند چیز دیگری ندارد.
به نظر بنده این فضا چیزی را پیش نمیبرد ولی اگر جایی هم لازم بوده بنده حرفهای خود را زدهام. در همین چهار سالی که شما میگویید سکوت کردهام، اگر فردی از من سوال کرده باشد من حرف خود را زدهام ولی خودم انگیزهای برای اینکه وارد یک سری بحثهای بی فایده شوم ندارم.
بنده معتقد نیستم در کشور به گونهای رفتار کنیم که یک عده خودمان را حق مطلق بدانیم و طرف مقابل را باطل مطلق بدانیم. بالاخره همه ما انسان هستیم و کارهای درست و اشتباه داریم و باید در یک روش معقول و خرد گرایانه بنشینیم این حرفها را بزنیم. همان قدر که یک جو امنیتی برای خروج از اعتدال در کشور تاثیرگذار است به همان میزان حرفهای نا معقول و افراطی در این خروج از اعتدال موثر است، بنابراین اگر ما می خواهیم گفتوگوی جهانی راه بیاندازیم باید اول گفتوگوی داخلی راه بیاندازیم.
اگر ما به برخی مسئولین امنیتی اشکال داریم که چرا فضای امنیتی درست میکنید و بگیر و ببند راه میاندازید، خود بنده هم نباید یک حرفهایی بزنم که تثبیت و کمک به تداوم این فضای امنیتی و خروج از حالت اعتدال باشد.
فرض کنیم بنده بیایم شما را در مسایل شخصی متهم کنم و بگویم که این فرد معتاد است و یا فلان است و یا فرض کنید که شما معتاد باشید، الان بحث ما که بحث اعتیاد شما نیست بلکه بحث ما بحث مسایل سیاسی و اقتصادی مملکت است و یا بیاییم بگویم که این فرد چنان کرده و یا بچه فلانی چنین است، اگر مسایل شخصی برای بنده بد است که طرف مقابل بیاید و شنود کند بنده هم نباید روی شایعات تصمیم بگیرم و"وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"
حالا ما با یک فردی بد هستیم ولی بیاییم حرفهایی بزنیم که خود ما هم آن حرف هارا قبول نداریم درست نیست. لذابحث مربوط به اینکه " اوین سر در نیاوردن" به من ربطی ندارد، مگر من باید بروم به آنجا درخواست بدهم که بیایید من را ببرید؟ حالا یک دوره بنده را بدون درخواست بردند. (با خنده)
* تسنیم: اخیراً بحثهایی هم مطرح شد که افرادی که نظام را به تقلب متهم کردند بیایند و عذرخواهی کنند و خود آیت الله هاشمی بعد از انتخابات گفت که انتخابات خوب برگزار شد. خب با همین سازوکار انتخابات 88 هم برگزار شد. حتی این بحث مطرح شد که آقای آخوندی در آن جلسه با رهبر معظم انقلاب گفتند که اصلاً تقلب نشده و یا آقای خاتمی در جلسهای با انجمن اسلامی دانشگاه تهران داشتهاند گفتند که با آن شناختی که ما از سازوکار انتخابات میشناسیم اصلاً تقلب امکانپذیر نیست و یا آن فیلمی که از آقای تاجزاده در زندان منتشر شد. آقای تاجزاده هم گفته بود تقلب نشده است، آیا بهتر نیست که آن افرادی هم که گفته بودند تقلب شده است بگویند که اشتباه کردهاند و عذر خواهی کنند؟
- کرباسچی: ببینید اگر بخواهیم به بحثهای انتخابات 88 برگردیم خب حرف و حدیث در این باره زیاد است و در مورد آن افرادی هم که به انتخابات 88 اشکال دارند دو صورت بحث وجود دارد.
یک زمانی است که شما به صورت مطلق میگویید که تقلب شده است و مردم رأی دادهاند و کسی رأی آنها را نخوانده است؛ بنده بر روی این قضاوتی ندارم زیرا اصلاً مورد بحث ما نیست و آن هم در جلسه شورای نگهبان بحث شد و خود بنده هم در آن جلسه بودم و بالاخره به آن جو اقناعی که باید توسط دوستان شورای نگهبان میرسید، نرسید. بله در همان جلسه آقای آخوندی بود، بنده بودم، آقای دانش جعفری بودند وآقای محتشمیپور حضور داشتند.
* تسنیم: یعنی شما میگویید رأی جابجا نشده ولی توسط آقای احمدینژاد در دوره انتخابات تخلف صورت گرفته است؟
- کرباسچی: بالاخره یک بحث آن است و در آن جلسه نماینده آقای محسن رضایی در آن جلسه حرفهایی داشت و شورای نگهبان باید آقای محسن رضایی را قانع میکرد.
* تسنیم: آقای رضایی قانع شد و از شکایت خود هم صرف نظر کرد.
- کرباسچی: آقای رضایی گفت که مصالح مملکت ایجاب میکند و بنده نمیخواهم به آن بحثها برگردم ولی یک زمان بحث بر سر این است که ما به آن جو انتخابات اشکال داریم. بالاخره آیا آقای احمدینژاد در آن انتخابات تخلف کرده یا نکرده است؟ اگر بنده به عنوان یک متخلفی در یکی از ستادها فعالیتی کردهام، بالاخره آقای احمدینژاد در آن مناظره ها و در ستادها، در سهام عدالت، در هزینههایی که در آن زمان شد، تخلف کرد.
بالاخره در هیچ جا به این مسئله رسیدگی نشد و ما واقعا عامل این شکاف ناخوشایند برای هر دو طرف را بیش از همه بر دوش دولت میبینم. یعنی فکر میکنم که یک عدهای در دولت که بعد شما اسم انحرافی بر روی آن گذاشتید میخواستند یک فضایی را درست کنند که با توجه به اینکه سابقه و جایگاهی در نظام و انقلاب نداشتند، در صدد بودند که از این جو بد و بیراه گفتن به این افراد و از جوشکاف برای خود فضایی را ایجاد کنند.
این مسئله درست مانند یک صحنه نمایش و تئاتری که شما روی صحنه میآیید میبینید که یک عده در حال هنر نمایی و کار و تلاش هستند و دیگر جایی برای شما نیست و مجبور میشوید که همه اینها را از روی صحنه هُل بدهید و به پایین بیاندازید تا برای خود فضا باز شود. به نظر بنده یک تلاشی بود برای اینکه یک فضایی برای افرادی باز شود کا نه سابقه و نه جایگاهی داشتند.
الان میگویند که در دوره آقای احمدینژاد به خصوص در این چهارساله دوم یک حجم عظیمی از نیروهایی وارد ستاد اجرایی کشور شدند. مثلاً حدود چند صد نفردر اعضای هیأت مدیرههای شرکتهای دولتی و یا شرکتهای وابسته به سازمان تامین اجتماعی با یک لیست 600 نفره از دفتر رئیس جمهور رفتهاند و این هیات مدیرهها را در طول این چند ماهه عوض کردهاند، شاید تحلیل آنها این است که تا این دولت بیاید و مستقل شود شش ماه طول میکشد و در شش ماه بعد هم اگر بخواهند بیایند این افراد را بررسی کنند بالاخره در انتها یک دویست نفری میمانند.
واقعاً این افراد بر اساس لیاقتها و ضرورتها انتخاب شدهاند؟ بنده یک آمارهایی را شنیدهام که خیلی وحشتناک است، بسیاری از این افراد نه مدارج تحصیلی را آنطور که باید طی کردهاند و نه خیلی از این افراد این مدارج تحصیلی را دارند و نه شایستگیهای علمی و تجربی را دارند و شما نشانه آن را در وضعیت کشور مشاهده میکنید.
زمانی که امروز دولت اعلام میکند که سازمان بازنشستگی کشور که در واقع یک صندوقی است که سی سال از شما به عنوان یک کارمند پول گرفته است و در روز بازنشستگی این پولها را به شما پس بدهد، یعنی باید این سازمان صندوقدار و حافظ پولها و ثروتهای چند میلیون کارمند دولت باشد ولی وضعیت این صندوق به گونهای است که 80 درصد بودجه خود را از دولت کمک میگیرد. یعنی اصلاً صندوق بازنشستگی کاملاً متلاشی شده است. این نشانه چیست؟ در حالی که یک وقتی صندوق بازنشستگی اینگونه نبوده است.
لذا بنده همه این را مباحث در یک پروسه میبینم و فکر میکنم ما به آن چیزی که اشکال میکنیم و خیلی راحت هم از کنار آن میگذریم، خب آقای احمدینژاد یک تخلفی کرد. یک برنامهای اتفاق افتاده و اگر یک فردی بخواهد این را تحلیل کند، بهرحال یک جریانی آمده و بین نیروهای انقلاب یک اختلافی انداخته است و یک شکاف عمیقی ایجاد کردهاند.
بالاخره این انقلاب در طول تاریخ خود چند عدد شخصیت مانند رهبری، آقای خاتمی، آقای هاشمی، آقای مهدوی کنی، آقای ناطق، آقای کروبی و آقای موسوی تولید و به کشور عرضه کرده است؟ شما ببینید ما هرکدام از این افراد را به گونهای سوزاندهایم. هیچ وقت سرمایههای کشور و سرمایه های رهبری و فکری یک ملت تکرار شدنی نیستند وهیچ گاه موقعیتی پیش نمیآید که یک فردی 60 سال در مبارزه بوده و بعد بیاید از تجربیات خود در حل مشکلات کشور استفاده کند.
بالاخره یک اتفاق این چنینی افتاد و چه خوب است که به جای اینکه چه فردی مقصر بوده یا نبوده از این اتفاق درس بگیریم یعنی بگوییم که حالا که فهمیدیم یک فرد و مجموعهای را آوردیم و این خطاها اتفاق افتاد درس بگیریم، متوجه شویم که جریان افراط و تندروی در هر جهت آن ما را به سامان نمیرساند.
* تسنیم: رابطه شما با آقای خاتمی درست شد؟
- کرباسچی: مگر رابطه ما خراب بود؟
* تسنیم: در یک میتینگ تبلیغاتی برای ستاد آقای کروبی در سال 88، شما یک سخنرانی کردید و گفتید که تفألی به حافظ زدهاید و این آمده که "به خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد..."
- کرباسچی: خیر بنده از آقای خاتمی هیچ ناراحتی شخصی ندارم و ممکن است ما در آقای خاتمی و هاشمی و کروبی و بقیه علمایی که هستند انتقادی کنیم و یا اشکالی داشته باشیم ولی آقای خاتمی سید جلیل القدر و ریش سفید هستند و بر سر ما جای دارند و ما اصلا کسی نیستیم که مقابل آقای خاتمی و بقیه علمای دیگر قرار بگیریم. بله! حالا ممکن است یک اشکالی از آقای خاتمی بگیریم.
* تسنیم: یعنی ربطی به عدم پیگیریهای آقای خاتمی در ماجرای زندان رفتن شما به خاطر مسائل مالی شهرداری نداشت؟
- کرباسچی: خیر! آن قضیه اصلاً ربطی به آقای خاتمی نداشت. ما اگر اشکالی به آقای خاتمی داشتیم این بود که آقای کروبی با این همه سوابق آمده و کاندیدا شده و شاید توقع میداشتیم که آقای کروبی کاندیدای اصلاحطلب شود و همین اتفاق که بر روی آقای روحانی افتاد، آقای کروبی هم رای میآورد.
اگر بر روی آقای کروبی در سال 84 و یا در سال88 اجماع صورت میگرفت شاید شرایط مملکت فرق میکرد. آقای هاشمی در سال 84 گفت اگر همه بر روی یک نفر متفق شویم بنده نمیآیم، اگر در سال 84 همه اصلاحطلبان میآمدند، آقای کروبی آمده بود و تمام زندگی خود را برای اصلاحطلبها گذاشته بود و اگر اینها میآمدند و جمع میشدند و این ائتلاف و وحدتی که الان کردند را در آن زمان میکردند ما دچار این همه خسارت و حادثه نمیشدیم.
* تسنیم: حالا آن تفال که گفتید به حافظ زدید، واقعی بود یا صرفاً یک فن سخنرانی بود که منظورتان درباره خاتمی را القا کنید؟
- کرباسچی: آن سخنرانی مربوط به چهارسال پیش بود و بنده شامی که دیشب خوردم را به یاد ندارم چه برسد به آن سخنرانی(خنده) ولی بالاخره در این سخنرانیها هر فردی یک چیزی را میگوید و ما که کینه و عنادی با هم نداریم ولو اینکه از هم انتقاد هم کنیم. این بحثها در تبلیغات انتخاباتی مطرح میشود و ما خاک پای آقای خاتمی سید اولاد پیغمبر هم هستیم. شما در ماه رمضان هم ما را به کجاها رساندید.
* تسنیم: با توجه به رابطه نزدیکی که شما با آقای هاشمی دارید...
- کرباسچی: البته من رابطه نزدیکی ندارم، ما یک وقتهایی اتفاقی یکدیگر را ملاقات میکنیم.
* تسنیم: بالاخره در دولت آقای هاشمی بودید و شهردار در آن زمان در کابینه و جلسات هیئت دولت میرفت. من میخواهم از قسمت اول سخنان شما استفاده کنم که در مورداهمیت خبرنگار،اهمیت جامعه روزنامه نگاری و فرهنگی بود. در آن زمان چند اتفاق در دولت آقای هاشمی افتاد و آن هم برخورد با نامه 90 امضایی بود.
نامه نود امضایی یک عده از شخصیتهای فرهنگی و مجلسیها بودند که نقدی به دولت آقای هاشمی داشتند و یا امثال آقای عبدی که روزنامهنگار همیشه در بند آن زمان بودند.
این اشخاص نامهای نوشتند که بعد از آن هم بازداشت شدند. فکر می کنم از نود نفر، 36 نفر بازداشت شدند و آقای عبدی هم که همیشه در دولت آقای هاشمی بازداشت بودند. این وضعیت را چگونه تحلیل میکنید؟ با توجه به نوع نگاه شما آیا این مصداقی از افراط نبود ؟
- کرباسچی: یعنی آقای هاشمی افراط کردهاند؟ یا آقای هاشمی با افراط برخورد کردهاند؟
* تسنیم: خوب یک نقد سازندهای بود که در یک نامه کاملاً منطقی مطرح شده بود.
- کرباسچی: یعنی شما آن نقد و آن مطلب را به یاد دارید و قبول دارید؟
* تسنیم: بله مستند و مکتوب است.
- کرباسچی: آن متن را قبول دارید؟
* تسنیم: خیلی منطقی بود، به همین دلیل میپرسم برخورد آقای هاشمی افراط نبود؟
- کرباسچی: من که برخورد را نمیدانم و برخورد را آقای فلاحیان کرد. الان در مملکت خیلی اتفاقات میافتد و شما نمیتوانید االعیاذ بالله همه آنها را به رهبری نسبت دهید. دولت و رهبری و مقام ریاست در یک اشلی هستند و ممکن است دستگاهها هزارعدد تخلف کنند.
* تسنیم: آقای هاشمی به مجلس رفتند و گفتند که روی این عده زیاد شده بود و ما باید آن را کم میکردیم...مثلا آقای سحابی را آقای هاشمی مورد خطاب قرار دادند...
- کرباسچی: من اینها را زیاد به یاد ندارم و بهتر است یک وقتی مصاحبه کنید و از آقای هاشمی این سوالات را بپرسید. به هر حال ببینید جدل خوب نیست، شماها که خودتان نه زنده آقای سحابی راقبول داشتید و نه مرده او را،شما آقای سحابی را قبول نداشتید حالا برای اینکه آقای هاشمی را بکوبید میخواهید از آقای سحابی استفاده کنید.
* تسنیم: بحث ما در مورد این برخوردها است؛ چون بعضا همفکران شما آقای هاشمی را مصداق اعتدال معرفی می کنند...
- کرباسچی: نه خیر! ببینید برخورد شما همینطور است، اینکه در جریان این سی و چند سال در مقاطع مختلف همین آقای سحابی که همین آقای هاشمی راجع به او این حرف را زده است گفتند که ما باید به دنبال آقای هاشمی برویم و به آقای هاشمی رای دادند، بالاخره شما که از خود آقای سحابی که سحابیتر نمی شوید؟
اگر تعبیر شما درست باشد و برخوردی که آقای هاشمی با وی کرده است و من اولاً شک دارم که یک زمانی یک فردی که رئیس دولت است بیاید در مجلس که سوال و جواب است یک جملهای را بگوید، آقای هاشمی که در ته قلب خود اصلاً راضی به زندان رفتن احدی نیست بیاید و این افراد را زندان کند.
* تسنیم: یعنی اصلا برخوردی صورت نگرفت؟
- کرباسچی: همین برخوردها را در جلسات دولت با دستگاههای امنیتی می کردند منتهی دستگاههای امنیتی هم یک فضاهایی برای خود دارند و گاهی اوقات برای خود یک ذهنیتی میسازند و یک دشمنهای فرضی درست میکنند و بعد این مسایل هم پیش میآید اما به هیچ وجه بنده قبول ندارم که این برخوردها را آقای هاشمی کردهاند.
در ضمن ما هم نگفتیم که آقای هاشمی معصوم است، ممکن است آقای هاشمی در یک مقاطعی یک برخوردهایی کرده باشد و الان هم از او سوال کنید و بگوید، خواهد گفت برخورد من یا درست بوده و یا نبوده است. لذا من فکر میکنم این بحثها خیلی به ما ایده نمیدهد. به قول خارجیها بعد که چی؟
الان آقای هاشمی که اینقدر برای کشور خیرخواهی میکند را رها کردید و میگویید آن وقتی که تو آمدی و یک جملهای در مجلس گفتید؟ خیلی از افراد بودند که در همین کیهان چه چیزهایی مینوشتند، حالا شما برخوردهای آن افراد را قبول دارید؟ خب ندارد. حالا فرض کنید که آقای هاشمی یک روزی هم عصبانی شدهاند و یا یک برخوردی شده و یک جملهای گفته است.
مجموع شخصیت یک فردی مانند آقای هاشمی که شصت سال مبارزه و تلاش برای کشور کرده را نادیده بگیریم و آن هم با یک حالت جدلی. من یقین دارم که شما آقای سحابی را قبول ندارید، شما میخواهید به وسیله آقای سحابی، آقای هاشمی را از باب " اللهم اشغل الظالمین بالظالمین" خراب کنید.(خنده) همین چیزهایی است که بنده عرض میکنم از این کارها نکنید، بیشتر در جهت خیر خواهی و مطرح کردن مصالح کشور و ارشاد افکار عمومی و ارشاد فرهنگی قلم بزنید.
*تسنیم: البته این مسائل می تواند یک چراغ راهی برای آینده باشد. یعنی اگر برخوردی در گذشته صورت گرفته که کار اشتباهی بوده است، میتواند به عنوان تجربه در اختیار دیگران قرار گیرد.
- کرباسچی: حالا الان شما چراغهای امروز را خاموش نکنید که تاریک شود ( با خنده)
* تسنیم: آقای بشارتی اخیراً در برنامه شناسنامه آمدند و گفتند که در مورد تشکیل حزب کارگزاران، آقای هاشمی در یک جلسه هیئت دولت به شدت به شما و دوستانتان که میخواستید این حزب را راه بیندازید تذکر دادهاند و گفتهاند که چرا میخواهید بدون طی کردن روال قانونی، به سرعت این حزب را راه بیندازید. این مساله صحت دارد؟
- کرباسچی: خیر! آقای بشارتی اشتباه کرده است. آقای بشارتی از دوستان خوب ما است و در جریان قبل از انقلاب هم خیلی زندان رفت و آدم خوبی است ولی گاهی اوقات حرفهای خود را فراموش میکند و اشتباه میکند. خوشبختانه نوارهای جلسات هیئت دولت وجود دارد.
آقای هاشمی در جلسه هیئت دولت به شدت به آقای بشارتی تذکر دادند، زیرا آقای بشارتی در جهت ثبت کارگزاران در ستاد خود یک حرفهایی را زدند که خیلی معقول نبود.
* تسنیم: آقای هاشمییعنی از تشکیل حزب حمایت میکرد؟
- کرباسچی: آقای هاشمی به شدت عصبانی شدند و به وزیر کشور گفتند که شما دروغ میگویید و کارشکنی میکنید، زیرا آنها (بشارتی)یک سری از تابلوهای ما را در سطح شهر کنده بودند. فکر می کنم آقای بشارتی این قضیه را از یاد بردهاند و شما زیاد این موضوع را جدی نگیرید.
*تسنیم: یک زمانی شایعه شده بود که شما بانک زدهاید. درست است؟
- کرباسچی: بنده نه بانک دارم و نه سهامی از هیچ بانکی در طول هیچ زمانی به نام بنده بوده و نه الان هست.
* تسنیم: الان بحث معیشت خود را چگونه میگذرانید؟
- کرباسچی: مگر همه مردمی که معیشت دارند، بانک دارند؟
* تسنیم: درباره شما این مساله خیلی مطرح بوده است.
- کرباسچی: اگر شماها معتقد هستید که ما مدیر قوی هستیم در آنصورت در حد زندگی کارمندی معمولی که میتوانیم داشته باشیم.
* تسنیم: یعنی الان سطح زندگی شما متوسط است؟
- کرباسچی: خیلی پایینتر از متوسط است. الان سطح زندگی بنده با این آقای بشارتی که شما اسم آوردید - البته آقای بشارتی هم فرد بسیار با تقوا و با خدایی است- مقایسه شود. وزرای آقای احمدی نژاد، وزرای آقای خاتمی و وزرای آقای هاشمی و وزرای آقای موسوی بعد از اینکه از وزارت میروند گوشه خیابان نمینشینند و بالاخره کاری میکنند، نانی در میآورند، ساخت و سازی میکنند و یک شرکتی میزنند و یک داخل و خارجی میروند و زندگی خود را اداره می کنند.
*تسنیم، ماجرای بانک خصوصی شما چیست؟ شما بانک هم دارید؟
نه! در یک زمانی که ما از دولت بیرون آمدیم و قبل از اینکه این بانکهای خصوصی بخواهد مطرح شود به دنبال این بودیم بانک خصوصی بزنیم؛ البته نه اینکه بنده بزنم ولی ما یک مجموعه ده نفره بودیم و در آن زمان هم سرمایه آنچنانی نمیخواست و ما بیشتر به دنبال این بودیم که جریان بانکی کشور را از این حالت بسته و دولتی در بیاوریم.
خدا آقای نوربخش را رحمت کند، در آن زمان گاهی مخالفت میکرد و گاهی هم موافقت میکرد و ما در جلسهای با آقای نوربخش نشستیم و آقای نوربخش گفت شما متن و اساسنامه را تهیه کنید و ما حتی از سرمایه خود این کار را انجام دادیم و آقای نوربخش افرادی را به ما معرفی کرد.
بنده با هزینه خود در آن زمان پنج میلیون تومان برای اینکه کارشناسان بانکی بنشینند و ساز وکار تاسیس بانکهاس خصوصی را را طراحی کنند، دادم و اولین بانک هم مربوط به درخواست ماها بود ولی بعداً اقای نوربخش یا خود مخالفت کرد و یا گفت که از جاهایی مخالفت میشود که درست نیست به سیاسیون قدرت مالی بدهیم، زیرا درست نیست که سیاست و ثروت در یک جا جمع شود و ما هم تمکین کردیم و آن کار را رها کردیم.
به هر حال اولین بانک خصوصی یا اقتصاد نوین و یا پارسیان بود که تاسیس شد و نه بنده و نه هیچ یک از آن آدمهایی که میخواستند در آن بانک اول شریک باشند، هیچ نقش و سرمایه و سهمی در این بانکها نداشتند.
حالا آن زمان یک شایعاتی یا به خاطر این رفتوآمدهایی که بود و یا احیاناً بعضی از دوستان که آن بانکها بودند، فکر کردند که اسم ما میتواند یک تبلیغی باشد این شایعات مطرح شد و بنده هم همیشه انکار کردم. سوابق این بانکها و بانک مرکزی موجود است و تمام سهامداران و سرمایه های این بانکها به صورت شفاف مشخص است و اگر بود و ما این همه انکار کردیم یکی از شماها می رفتید از یک جایی اطلاعات آن را در میآوردید (خنده)
*تسنیم: ما که جسارت نمیکنیم. شهردار تهران در گذشته، شهردار فعلی تهران را چطور میبیند؟
- کرباسچی:هر فردی یک سری کارهای خوبی داشته و ممکن است که یک اتفاقات بدی هم افتاده باشد وهمه شهردارها هم همین طور بودند و همین آقای شهردار هم همینگونه است و امیدوار هستیم که بالاخره همه شهردارهایی که بعداً هم میآیند کارهای خوب آنها بیشتر از کارهای بد آنها باشد.
* تسنیم: اگر شما در شورای شهر بودید، آقای قالیباف را ابقا می کردید؟
- کرباسچی: خیر! بنده آقای قالیباف را انتخاب نمیکردم، زیرا اولاً آقای قالیباف هشت سال شهردار بودند و به نظر بنده بیشتر از این خیلی نباید باشد و فرد دیگری باید شهردار شود و خوب نیست که پستها موروثی شود. بعلاوه اینکه من به روش اداره و کار آقای قالیباف هم صددرصد معتقد نیستم، بعضی از کارهای وی خوب بوده ولی کارهای خطا هم کم نداشتند.
* تسنیم: به نظر شما این همه کارهای عمرانی و ساختوسازهای آنها خوب نبوده است؟
- کرباسچی: بالاخره ساخت و ساز داشتند. زمانی ما در دوره 10 ساله کلاً هزار میلیارد تومان بودجه و درآمد ما بوده است ولی در طول یک سال شما دوازده هزار میلیارد به دست یک فردی بدهید، هرچقدر هم که تورم بالا برود بالاخره کاری صورت می گیرد.
طرحهای تهران هم مشخص است. اتوبانها و پل ها از قبل طراحی شده است. نمیخواهم ارزش کار فردی را کم رنگ کنم، اتوبان امام علی که از زمان آقای عاشوری شروع شده بود و تا رسالت رسانده بود و به مانع نیروی دریایی و پادگان برخورد کردو متوقف شد ولی این کاررا آقای قالیباف تمام کرد و یکی از خدمتها به تهران بود ولی خب بنده معتقد هستم بعضی از کارها مانند دو طبقه کردن اتوبان صدر نه فنی است و نه هزینه آن پاسخگوی ترافیک است و حالا ممکن است یکی بگوید این کارها سلیقهای است.
* تسنیم: آیا آقای هاشمی توصیه ای به شما برای کمک به آقای روحانی داشتند؟
- کرباسچی: فکر نکنم که اصلاً آقای هاشمی به هیچ فردی چنین توصیهای کرده باشد.
* تسنیم: ولی نقش موثری را در دولت آقای روحانی داشتند.
- کرباسچی: شما اطلاع دارید؟
* تسنیم: خود آقای هاشمی وقتی به دیدار آقای روحانی رفتند، گفتند که آمدهام ببینم که کارها خوب پیش میرود و یا خیر؟ از موضع بالا صحبت کردند.
- کرباسچی: خوب این حرف به معنای این نیست که آقای هاشمی در دولت نقش داشته است.
*تسنیم: خوب نشان میدهد که آقای هاشمی یک نقش نظارتی برای خودشان قائل هستند!
- کرباسچی: بالاخره آقای هاشمی پیرمرد همه ما است و تمام ماها به آقای هاشمی علاقهمند هستیم و برای ایشان احترام قائل هستیم و معتقد هستیم که همه بچههای انقلاب هم باید نسبت به آقای هاشمی و جایگاه و زحمات و تلاشهای وی قدردان باشند.
* تسنیم: جلسات حزب کارگزاران راه افتاد؟
- کرباسچی: متوقف نشده بود که قرار باشد راه بیفتد...
* تسنیم: بنده به شما زنگ میزدم و شما می فرمودید که خیر جلسات برگزار نشده است.
- کرباسچی: شما از موضع امنیتی تماس می گرفتید (خنده) و فضا را امنیتی میکردید و گفتیم که شما فوراً در خبرها می زنید که کارگزاران چنین و چنان کرد. خیر! هیچ وقت جلسات کارگزاران متوقف نشده بود و جلسات ما حداقل در حد شورای مرکزی و در حد شوراهای استانها برگزار میشد منتهی گاهی اوقات فضا امنیتی بوده و تماس میگرفتند که این مسئله را اینجوری کنید.
خب این که با حزب جور در نمیآید، زنگ بزنند و سوال کنند که شما آن نامه را امضا کردید و یا نکردید و از این دست موارد با حزب جور در نمیآید وما زیاد تبلیغاتی فکر نمیکردیم.
* تسنیم: آیا شخص شما و یا حزب کارگزاران لیستی را به آقای روحانی پیشنهاد دادید؟
- کرباسچی: خیر. اگر آقای روحانی سوالی از دوستان کارگزاران کرده است، آنها هم مشورتی دادهاند و نیروهایی را معرفی کردهاند و این کار را هم کردهاند. چند نفر از دوستان کارگزاران و خود بنده هم گاهی اوقات چیزی به ذهنم رسیده عرض کردم اما اینکه از حزب لیست بخواهند صحت ندارد. آقای روحانی یک اشخاصی را از گروههای مختلف که احساس میکردند می توانند از آنها استفاده کنند را جذب کردند.
*تسنیم: آیا شما شخصاً گزینهای را به آقای روحانی معرفی کردید؟
- کرباسچی: من به آقای روحانی فردی را معرفی نکردم، اصلاً آقای روحانی از بنده سوالی نکرده است. آقای روحانی از بعضی از دوستان کارگزاران نه به عنوان حزب بلکه به عنوان شخص مشورت گرفتند و دوستان هم نظرات خود را دادهاند.
* تسنیم: اکثر لیست هم مربوط به کارگزاران و نزدیک به طیف کارگزاران هستند.
- کرباسچی: یعنی به عنوان عضو حزب؟ فکر نمیکنم که اکثر باشند. کی عضو حزب کارگزارن است؟
* تسنیم: بالاخره نزدیک به این حزب...
- کرباسچی: خب! نزدیک... همه به هم نزدیک هستیم و دور نیستیم (خنده)، شماها ما را از هم دور کردید وگرنه ما با شما چه دعوایی داریم؟(خنده)
* گفتوگو از عبدالله عبداللهی و سید محمدمهدی توسلی
انتهای پیام/