اگر تعزیه و نقالی ادامه مییافت، امروز یک تئاتر با شناسنامه ایرانی داشتیم
خبرگزاری تسنیم: مدیر خانه تئاتر گفت: اگر جریان تئاتر ایرانی، فرهنگ نمایش ایرانی هم چون تعزیه، نقالی، تخت حوضی، پرده داری و... تداوم پیدا میکرد و راه تکامل خودش را پیدا میکرد، امروز یک تئاتر ایرانی با شناسنامه و فرهنگ ایرانی داشتیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پیکر یگانه نقال داستانهای ملی و اساطیری ایران زمین، صبح امروز دوشنبه، 14 مرداد 92، مرشد ولیالله ترابی در میان استقبال گسترده مردم و هنرمندان در مقابل تالار وحدت تشییع و به سمت بهشت زهرا(س) بدرقه شد.
این مراسم با حضور حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قادر آشنا مدیر مرکز هنرهای نمایشی و هنرمندانی از جمله ایرج راد، محمد حاتمی، سیاوش طهمورث، شهرام کرمی، حسین چیرایی و جمعی از هنرمندان کشور برگزار شد.
ایرج راد، مدیر خانه تئاتر در این مراسم گفت: ترابی از بین ما رفت، آیا هنر نقالی و نمایشهای ایرانی باید با این عزیزان که سالهای سال زحمت کشیدند و خدمت کردند به اتمام برسد؟ چرا هرگز فکر نکردیم که باید داشتهها و فرهنگ ما تداوم پیدا کند؟ در مسیری حرکت بکند که استاد ترابیها همواره زنده باشند و همواره در جریان هنر این مملکت سیال باشند، ترابی از تعزیه و علیاکبر خوانی شروع کرد، به نقالی رسید، در شکلها و شیوههای نقالی شاهنامهخوانی را انتخاب کرد.
وی تصریح کرد: مرشد ترابی سالها بدون اینکه کسی به او کمک بکند و بدون اینکه وابسته به جایی باشد، با مردم و با کسانی که عاشق فرهنگ این مرز و بوم هستند، رشد کرد، جریان پیدا کرد و با آنها ارتباط برقرار کرد. چه در قهوهخانهها و چه در این اواخر که در فستیوالهای جهانی هنرنمایی میکرد، مرشد را کسی به این فستیوالها دعوت نکرد، بلکه توان مرشد ترابی بود که او را به جریانهای جهانی وارد میکرد.
مدیر خانه تئاتر با بیان اینکه آیا باید در همین حد از مرشد ترابی استفاده میکردیم، اظهار داشت: هیچ پژوهشی، کارگاهی و هیچ دلسوزی برای فرهنگ نمایشهای ایرانی که همواره رو به زوال است و گاهی موزهای به آن پرداخته میشود، نشد. کسی تامل نکرد و هرگز به آن نپرداخت که چه عناصر زنده نمایشی در درون مایه این آثار سنتی وجود دارد، و همه چیز را رها کردیم و به فرهنگ غربی بها دادیم و فرهنگ خودمان را رها کردیم.
راد در پایان افزود: اگر جریان تئاتر ایرانی، فرهنگ نمایش ایرانی هم چون تعزیه، نقالی، تخت حوضی، پرده داری و... تداوم پیدا میکرد و راه تکامل خودش را پیدا میکرد، امروز یک تئاتر ایرانی با شناسنامه و فرهنگ ایرانی داشتیم، ولی متاسفم هنوز مکانی به عنوان نهادی برای پژوهش در درون مایههای فرهنگی و هنرهای نمایشی ایرانی نداریم، باید از درونمایه این هنر ارزشمند که با فرهنگ ما عجین شده است و زبان و خاستگاه آن از خود ما است، استفاده کنیم. اما دیگران در آن سوی مرزها به نام خود از این هنرها استفاده میکنند.
انتهای پیام/