مستند روضههای آیتالله مجتبی تهرانی تدوین میشود
خبرگزاری تسنیم: ﻣﺪﻳﺮ مؤﺳﺴﻪ ﭘﮋوهشی ﻓﺮهنگی ﻣﺼﺎﺑﻴﺢ ﺍﻟﻬﺪی از تدوین و انتشار مستند روضههای مرحوم آیتالله تهرانی تا ماه محرم خبر داد.
حجتالاسلام و المسلمین مصطفی شاهمحمدپور، ﻣﺪﻳﺮ مؤﺳﺴﻪ ﭘﮋﻭﻫﺸﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﺼﺎﺑﻴﺢ ﺍﻟﻬﺪﻱ (دفتر حفظ و نشر آیتالله مجتبی تهرانی) در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از تدوین و انتشار مستند روضههای مرحوم آیتالله تهرانی تا ماه محرم آینده خبر داد. این مجموعه میتواند مستندی نفیس برای مداحان و ذاکرین اهلبیت عصمت و طهارت باشد.
***
میثم مطیعی از مداحان و ذاکرین اهلبیت(ع) که سالها در جلسات حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی مداحی کرده، چندی پیش در گفتوگو با تسنیم طی ذکر خاطراتی، از دقت و ظرافت آیتالله تهرانی در انتخاب روضهها و مراثی گفت و عنوان کرد که مقتلخوانیاش را از آیتالله تهرانی آموخته است.
متن کامل مصاحبه تفصیلی میثم مطیعی با خبرنگار تسنیم، با موضوع تبیین برخی از زوایای زندگی آیتالله تهرانی پیشتر منتشر شده است. گزیدهای از سخنان میثم مطیعی درباره روضهخوانی این عارف ربانی و نظر ایشان درباره مرثیه و مداحی بدین شرح است:
***
خیلی دلم میخواست نظرشان را در مورد مداحی من بگویند و اگر نکتهای هست بفرمایند تا اصلاح کنم. یک بار میلاد حضرت زهرا(س) بود و ایشان جلسه اخلاق داشتند. آن روز حاجاحمدآقا نمیتوانستند بیایند و من بهجای ایشان در جلسه خواندم و بهواسطهای گفته بودم که به حاجآقا بگویید من حتماً دوست دارم درباره مداحی من نظر بدهند و اشکالاتم را بگیرند و نکاتی را که باید رعایت شود بگویند. وقتی نظرات را دادند، انگار یک مداح فنی اظهار نظر کرده بود.
من آن شب یک شعر از ازدواج حضرت خدیجه(س) و حضرت ختمیمرتبت(ص) انتخاب کرده بودم که بحر طویل بود. ایشان فرمودند که چون شب تولد بود، بهتر بود که شعر از زایمان حضرت خدیجه(س) و تولد فاطمه زهرا(ع) شروع میشد. سپس فرمودند: سعی کنید ریتم جوابگویی آهنگهای متداول باشد که مردم بتوانند جواب بدهند (حاجآقا خودشان به نغمههای قدیمی علاقه داشتند). در ادامه گفتند: به دیوانهای وزین مانند محتشم، نیر تبریزی، مرحوم کمپانی و... حتماً مراجعه کن و در مقتل نیز همین روند ادامه پیدا کند.
***
این مقتلخوانی که من میخوانم و خیلیها میپسندند و تعریف میکنند و مورد تأیید علماست، تنها از حاجآقا مجتبی یاد گرفتهام نه از مداحان. آقا با حالت ناراحتی فرمودند: مداحان که مقتل نمیخوانند! استنباط من از این کلام آقا این بود که معلوم است که از حاجآقا مجتبی یادگرفتهای!
***
یکبار هم به حاجآقا مجتبی عرض کردم که من از زمانی که دانشآموز بودم، به جلسات شما میآمدم و این مقتلخوانیای که انجام میدهم از شما یادگرفتهام. برایم خیلی جالب بود که ایشان با استناد به منابع معتبر این همه اشک از مردم میگرفتند. بنده خودم اگر یک سال شب پنجم محرم از امالی شیخ صدوق روضهام را انتخاب کنم، سال بعد مثلاً بهسراغ مقتل خوارزمی و منابع دیگر میروم، اما حاجآقا اینگونه نبودند و روند ثابتی داشتند. اما عجیب در مردم اثر داشت. روضهها تکراری بود ولی هم معتبر بود و هم از لسان جان پاکی چون ایشان برمیآمد.
***
حاجآقا چند ویژگی بارز داشت: اولاٌ اینکه یک مرجع تقلید و یک استاد اخلاق بخواهد روضه بخواند، در نوع خود بسیار جالب توجه است. روضهخوانی مختص شب بیست و سوم رمضان ایشان نبود، روضه خواندن روند همیشگی ایشان بود. با روضههای تکراری گریه میکرد و مردم را هم میگریاند. نکته دیگر که جزو معجزات و عنایات خدا محسوب میشود این است که ایشان هر بحث اخلاقی که مطرح میکردند تطبیق و نمود عینی آن حتماً در روضه آخر ایشان بود، بدون اینکه ایشان روضه را تغییر بدهند.
یعنی ما همه میدانستیم که شب 5 رمضان روضه چیست. شب 27 رمضان روضه چیست. میدانستیم چون روضههای ایشان یک روند ثابتی داشت. ولی خدا میخواست و آن بحثی که ایشان مطرح میکردند، بهروشنی در روضه تبلور پیدا میکرد؛ یعنی اگر کسی روضه را نمیشنید از قسمت نتیجهگیری بحث محروم مانده بود.
من آن روز به ایشان گفتم که من این مقتل خوانی را از شما یادگرفتهام. ایشان در جواب گفتند: سلیقه به خرج دادن و آرایش هنری خوب است، ولی اینکه آدم بخواهد از خودش درباره مقاتل حرف بزند، خوب نیست. بعد به من گفتند: «دقت کردی دیشب من چطوری روضه خواندم؟» منظورشان جلسه اخلاق بود که در آن فرمودند: «من این مطلب را بهتازگی ندیدهام و سالها پیش دیدهام، ولی یادم نیست کجا دیدهام». بعد فرمودند: میدانی من این روضه را از چهکسی شنیده بودم؟ از شخص معتبری چون آقای فلسفی شنیده بودم. 50 سال پیش در دهه آخر صفر، ایشان در منزل آیتالله بروجردی منبر میرفت و من این مطلب را آنجا از ایشان شنیدم، ولی باز هم به همین اکتفا نکردم، رفتم و در منابع نگاه کردم.
من هم برای ایشان تعریف کردم که یکی از مداحان معروف به شیوه مقتلخوانیام اعتراض کرد و در واقع شوخی تلخی با من کرد و به من گفت: این کاری که تو میکنی فنی نیست که در جلسات منبع مطلب و مؤلف را ذکر میکنی و میگویی فلانی در فلان کتاب این را گفته است. من هم به او گفتم: از نظر من این شیوه فنی است و اگر چاره داشته باشم جلد و صفحهاش را هم میگفتم. حاجآقا خیلی خندیدند و خوشحال شدند و فرمودند: «بارک الله! احسنت!» خوب جوابی دادی.
***
بنده مداحیام در محضر ایشان را توفیق بزرگی برای خودم میدانم و همان یک مستمع برای مداح بس است. تمام عشقم این بود که در خدمت ایشان بخوانم و ایشان در واقع مصداق «یکی مرد جنگی، به از صدهزار» بودند. من مجالس زیادی رفتهام و گریهکن بسیار دیدهام، اما ایشان عجیب بودند. اگر روحانی، استاد اخلاق و مرجع تقلید نبودند هم عجیب بودند، چه رسد به اینکه همه اینها را داشتند و آنگونه بودند. تعامل معنوی ایشان با اهلبیت(ع) عجیب بود. من همیشه وقتی میخواستم در محضرشان مداحی کنم پشت به جمعیت و رو به قبله مینشستم، یعنی دقیقاً پشت سر حاج آقا. برای آن که حاج آقا را موقع روضه ببینم. تمام صورت ایشان سرخ میشد و پر اشک میگشت، حاج آقا خیلی اهل بُکاء بودند برای مصائب اهلبیت.
***
حاجآقا همیشه باصفا بود، اما در دو سه سال اخیر یعنی در دوران بیماریشان انگار صفای خاصی گرفته بودند و آدم سوز درونیشان را احساس میکرد. این بیماری همان امتحان بزرگ خدا بود که حاجآقا با سرپا نگه داشتن خود و اخلاق خوششان از آن سربلند بیرون آمدند. نسبت به برپا کردن روضه و توسل برای اهلبیت(ع) اهتمام خاصی داشتند، حتی در ایامی که حال خوشی نداشتند.
انتهای پیام/*