پیشنهاد تاسیس یک خانه فرهنگ در محل درگذشت آلاحمد/اسالم، نشانی از جلال ندارد
خبرگزاری تسنیم: نویسنده «جای پای جلال» با اشاره به اینکه امروز جلال در میان نویسندگان جوان کمتر شناخته شده است، گفت:جلال هنرمندی بود که اخلاق زنبور عسلی داشت. برای نگارش یک موضوع خوب تحقیق میکرد، سپس بر اساس تحقیقات خود اثری فاخر ارائه میکرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز 18 شهریور مصادف است با چهل و چهارمین سالگرد درگذشت جلال آل احمد نویسنده و مترجم ایرانی. آل احمد در 11 آذر 1302 در خانوادهای مذهبی ـ روحانی به دنیا آمد. پدربزرگ، پدر، برادر بزرگتر و افراد دیگری از خانواده اش ازجمله آیت الله طالقانی (پسر عموی وی) در کسوت روحانیت بودند.
در سالهای اشغال ایران توسط متفقین و حذف رضاشاه از قدرت زمینه مساعد برای توسعه و سازماندهی فعالیت مارکسیستی فراهم شد و حزب توده به صورت رسمی پایهگذاری شد، جلال نیز در این سالها با بریدن از خانواده و سنتهای آن و مراوده با همفکران جدید، به تدریج قدم در راهی نهاد که پس از یک سال به عضویت در حزب توده ختم گردید. اما وفاداری جلال به حزب توده دیری نپایید، زمانی که او متوجه شعارهای دروغین این حزب شد از آن جدا شد و فعالیتهای سیاسی وی با مخالفت با حزب توده ادامه یافت.
جلال آل احمد نویسنده چیزهدستی بود که آثار بسیاری از خود بر جای گذاشت، «دید و بازدید»،«از رنجی که می بریم»، « سه تار»، « زن زیادی»، « سرگذشت کندوها»، « مدیر مدرسه»، « نون والقلم»، « نفرین زمین »،«پنج داستان»، «چهل طوطی»،«سنگی بر گوری»، « داستان های آسمانی»، «داستان های سیاست»، «داستان های بی ملاک»، «داستان های کودکان»، «داستان های زنان»، « سفر فرنگ»، «سفر آمریکا»، «جزیره خارک، در یتیم خلیج فارس»، «تات نشین های بلوک زهرا»، «اورازان»و... بخشی از آثار وی به شمار میروند.
«خسی در میقات» که سفرنامه جلال به حج است، یکی از مهمترین آثار وی و شاخصترین آثار در حوزه سفرنامهنویسی است، جلال آل احمد در سال 1343 و در سن 41 سالگی طی سفر حج نوشته است. این سفرنامه را میتوان فصل تازه ای از حیات نویسنده محسوب کرد. از جمله خصوصیات این سفرنامه، ذکر بسیاری از جزییات مربوط به حاجیان کشورهای مختلف است که هریک آداب و رسوم، پوشش، ابزار و ویژگیهای مربوط به خود را دارند.
جلال آل احمد در سال 1346 رمان « نفرین زمین» را با هدف مخالفت با اصلاحات ارضی و ورود تکنولوژی و مدرنیزم به روستاها نوشت و در آن به شیوهای واقع گرایانه، جوامع روستایی را پس از اصلاحات ارضی با همه دگرگونیها، کشمکشها و مقاومتهایش در برابر شیوه مدرن تولید کشاورزی نشان داد و لزوم بازگشت به سنّت ها را تأکید کرد. وی این اندیشه را در «غربزدگی» نیز پختهتر کرد، به گونهای که نقش وی در گرایش نویسندگان اقلیمی به مسائل و موضوعات اقلیمی و روستایی انکارناپذیر است.
سفرنامههای جلال به نقاط مختلف ایران و کشورهای دنیا نیز در میان آثار وی قابل توجه است، به گونهای که هنوز سالها پس از فوت وی سفرنامههای وی مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار دارد، مهدی قزلی یکی از این پژوهشگران است که با سفر به شهرهایی چون یزد، کرمان، اسالم، جزیره خارک، زادگاه جلال، اورازان و... با الهام از سبک سفرنامهنویسی جلال آل احمد تکنگاریهای کوتاهی را به رشته تحریر درآوردهاست، که قرار است به زودی در قالب یک مجموعه مدون منتشر شود.
مهدی قزلی که اخیراً به واسطه تکنگاریها و حضورش در شهرهایی که ردپایی از جلال درآن ها هنوز وجود دارد، شاید امروز یکی از معدود افرادی باشد که بتوان گفت با جلال آشناست. قزلی که این روزها در اسالم محلی محلی که جلال برای همیشه در آن چشم از جهان بربست، به سر میبرد متأسف است از اینکه طی دیروز و امرور هیچ مراسمی برای جلال در این نقطه از کشور برگزار نشد و نشانی از یادبود برای جلال به چشم نیامد.
وی ادامه داد: مردم گیلان امروز شناخت اندکی از جلال آل احمد که مدتی در سرزمینشان زیسته دارند، زمانی که من برای نخستین بار به دنبال ردپای جلال به اسالم آمدم از مسئولان فرهنگی این استان خواستم تا با من همکاری کنند، در حالیکه برخی مسئولان این استان حتی خبر نداشتند که جلال آل احمد مدتی در استانها زندگی کرده و اینجا درگذشته است.
قزلی تصریح کرد: با وجود اینکه جلال آل احمد نویسنده بزرگی است که در سبک داستاننویسی ما تأثیرات بسیاری داشته و در فرهنگی شدن شهر اسالم و استان گیلان تأثیرات به سزایی داشته و حتی میتوان گفت، تا حدودی منشأ سیاسی شدن این شهر بوده است، امروز غیر از مردم روستای آلالان کسی از جلال خبر نمیگیرد، تنها یک خیابان به اسم جلال آل احمد شد و دیگر هیچ نشانی از این نویسنده نیست. آل احمد به گردن فرهنگ و ادبیات این مملکت حق دارد، اگر من امروز این حرف را می زنم، از موضع جلال دوستی نیست، بلکه از موضع فرهنگ دوستی است.
وی پیشنهاد کرد: بد نیست، در محل سابق خانه جلال در اسالم خانه فرهنگی ساخته شود، این لطف بزرگی به اهل فرهنگ است که از گذشته فاخر فرهنگی این سرزمین با خبر باشند، هنوز در روستای اسالم و آلالان بسیاری هستند که از جلال خاطره دارند، کسانی هستند که جلال را دیدهاند، برایش شیر بردند، با وی بحث سیاسی کردند و برایش روزنامه خریدهاند، خانوادهای هست که مادرش خدمتکار جلال و سیمین بوده است. این افراد جلال را نه از موضع روشنفکری بلکه از موضع انسانبودن و فرهنگی بودن وی میشناسند.
قزلی ادامه داد: من از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از رئیس حوزه هنری خواستارم که خانه فرهنگی به نام جلال آل احمد در اسالم برپا کنند، زمانی رضا امیرخانی می گفت، هنرمند باید مانند زنبور عسل باشد. زنبور عسل از همه گلها استفاده میکند و بعد داخل کندو رفته و عسلی تولید میکند که شفا است. یک نویسنده و هنرمند باید اخلاق زنبور عسل را داشته باشد، به نظر من جلال هنرمندی بود که اخلاق زنبور عسل داشت.
وی افزود: امروز جلال در میان هنرمندان جوان نویسندگان جوان کمتر شناخته شده است، نویسندگان جوان باید با الگوگیری از جلال آل احمد و اخلاق زنبور عسلی وی که خوب و تحقیق و پژوهش میکرد و در نهایت اثری فاخر بیرون میداد، از تجربیات داستاننویسی وی بهره بگیرند.
انتهای پیام/