مبارک چگونه فرعون شد؟
خبرگزاری تسنیم: امروز مصادف با به قدرت رسیدن «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع مصر در این کشور است. کسی که در طول حاکمیت سه دههای خود در مصر در عرصه سیاسی «انزوای» بیش از پیش مصر و در عرصه اقتصادی «نابودی» بیش از پیش اقتصاد مصر را برجای نگذاشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، امروز 7 اکتبر مصادف است با به قدرت رسیدن غیررسمی «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع مصر. در واقع پس از ترور «انور سادات» در 6 اکتبر 1981 حسنی مبارک که در زمان وی فرماندهی نیروی هوایی مصر را در دست داشت، به ریاست جمهوری مصر رسید و از 7 اکتبر تا 14 اکتبر مقدمات به قدرت رسیدن وی درحال انجام بود تا اینکه مبارک در 14 اکتبر به طور رسمی به ریاست جمهوری مصر برسد.
زندگینامه
«محمد حسنی سید مبارک» در سال 1928 در روستای «کفر المصیلح» از توابع استان «المنوفیه» مصر به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی خود را در همان روستای خود به پایان رساند تا پس از آن راهی دانشکده نظامی و در سال 1949 با درجه ستوان دوم از آن فارغ التحصیل شود.
مبارک در سال 1950 به دانشکده نیروی هوایی ملحق شد و تحصیلات تکمیلی خو را در آکادمی نظامی شوروی سابق سپری کرد و پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام معاونت ریاست جمهوری این کشور رسید.
حسنی مبارک چهارمین رئیس جمهوری مصر شمرده میشود که از تاریخ 14 اکتبر 1981 تا 11 فوریه 2011 قدرت را در این کشور در دست داشت تا اینکه در این سال پس از قیام مردم مصر از سمت خود برکنار شد و «عمر سلیمان»، معاون خود و فرمانده نیروهای مسلح این کشور را مامور اداره کشور کرد.
مدت زمامداری حسنی مبارک یکی از طولانیترین حکومتهای منطقهای به شمار میآید و پس از حکومت سرهنگ «معمر قذافی»، دیکتاتور مقتول لیبی؛ «سلطان قابوس بن سعید سلطان»، پادشاه عمان؛ «علی عبد الله صالح»، دیکتاتور مخلوع یمن و «محمد علی پاشا» در مصر دارای پنجمین حکومت طولانی در جهان عرب بود.
انقلاب سال 2011 مصر تنها به حکومت سی ساله حسنی مبارک در این کشور پایان نداد، بلکه پروندههای بسیاری را در این کشور گشود که برای سالها بسته بودند و کسی جرات و اجازه نزدیک شدن به آنها را نداشت.
اوضاع اقتصادی مصر در زمان مبارک
زمانی که حسنی مبارک در سال 1981 قدرت را در مصر به دست گرفت، رسانههای مصری ترجیح میدادند که او را «رئیس جمهوری فقرا» بنامند. اما این رئیس جمهوری فقرا طی سه دهه حاکمیت صاحب چنان ثروتی شد که برخی از منابع مطبوعاتی میزان ثروت او را بیش از 40 میلیارد دلار تخمین زدهاند.
اگر این رقم درست باشد خانواده رئیس حسنی مبارک را باید از جمله ثروتمندان خانوادههای جهان دانست. اما صرف نظر از رقم واقعی ثروت خانواده مبارک این سوال مطرح میشود که آنها این ثروت را چگونه جمعآوری کردهاند؟
در حالیکه دوستان نزدیک وی تاکید میکنند که مبارک در اولین سالهای ریاست جمهوریاش حتی توان مالی سفر به خارج را نداشت، به مروز زمان با غارت ثروت مردم مصر به یکی از ثروتمندترین مردان جهان تبدیل میشود. آمارهای دقیق و رسمی درباره ثروت رئیس جمهور مصر، «سوزان مبارک» همسرش و «جمال» و «علاء مبارک»، پسرانش طی حکومت سی ساله یافت نمیشود، اما آخرین برآوردها از رقم 40 میلیارد دلار سخن میگوید.
این امر موجب شد تا اقتصاد مصر به یکی از بی سر و سامانترین اقتصادهای خاورمیانه تبدیل شود. سیاستهای نامناسب اقتصادی مصر و دخالت آمریکا در امور اقتصادی این کشور، منجر به افزایش نرخ بیکاری و رشد نرخ فقر در بین مردم مصر شد. به طوریکه تا پیش از سال 2011 نیمی از جمعیت 80 میلیون نفری مصر زیر خط فقر قرار داشتند و در شرایطی که مصر از پتانسیل اقتصادی فراوانی در زمینههای توریسم، منابع معدنی، کانال سوئز و رود نیل برخوردار بود، به دلیل مدیریت فاجعهبار سیاسی در زمان حسنی مبارک، مصریها نتوانستند از این پتانسیلهای اقتصادی خود استفاده کنند. در واقع دولت مصر در زمان حکومت سه دههای حسنی مبارک تنها با کمکهای آمریکا و درآمدی که از کانال سوئز به دست میآورد اقتصاد این کشور را اداره میکرد. تبعات چنین سیاستهایی بود که موجب شده بود حدود 50 میلیون مصری، یعنی دو سوم جمعیت، از نان یارانهای استفاده کنند و توان خرید نان به بهای آزاد را نداشته باشند.
اوضاع سیاسی مصر در زمان مبارک
سیاست خارجی حسنی مبارک در طول سه دهه حاکمیت وی همواره گرایش به غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است و این گرایش به حدی بود که از حسنی مبارک همیشه به عنوان مزدور رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه یاد و تاکید میشده، وی بیش از آنکه درصدد تامین منافع ملت مصر و سپس ملت مظلوم فلسطینی در منطقه باشد، سگ نگهبان و پاسبان منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا بوده و پیش از هر تصمیمی تلاش کرده سیاستهای خود را با این دو هماهنگ کند که این امر ضربه بزرگی به جایگاه و وجهه مصر به عنوان سردمدار جهان عرب و موقعیت منطقهای آن وارد کرد.
بسیاری از کار شناسان مصر را مسئول بسیاری از رنجها و بدبختیهای فلسطینیان در نوار غزه میدانند. مردم نوار غزه پس از عقب نشینی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت حماس به ریاست «اسماعیل هنیه» با مشکلات و معضلات بسیاری مواج شدند و دولت مصر جهت کاهش رنج و مرارت ملت فلسطین در قضایای غزه هیچ اقدامی نکرد.
اگرچه رژیم صهیونیستی فراهم کننده اصلی چنین شرایطی بوده و تنها برنده تداوم این روند میباشد، ولی سیاست مصر و جایگاه منطقهای آن در پی این تحولات زیانهای متعددی به فلسطینیهای نوار غزه وارد کرد. آمریکا و رژیم صهیونیستی و حسنی مبارک همواره همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی نزدیکی برای نابودی مقاومت اسلامی در فلسطین به رهبری حماس داشتند و از جمله جنایات حسنی مبارک علیه فلسطینیان بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح یعنی تنها راه ارتباطی مردم غزه با دنیای خارج بود که با وجود انتقادات فراوانی که از وی به خاطر ادامه سیاست بسته نگه داشتن گذرگاه رفح میشد، وی به این سیاست ادامه میداد.
در جنگ 22 روزه نیز که با جنایت صهیونیستها در حمله به غزه آغاز شد، دولت مصر علاوه بر سکوت در برابر کشتار زنان و کودکان فلسطینی و مخالفت با درخواستهای مکرر کشورها و نهادهای مردمی آزادیخواه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه به مردم غزه، عملا با جنایت صهیوینستها در فاجعه غزه همراه شد.
از دیگر سیاستهای متخذه توسط مبارک علیه مردم نوار غزه را باید در احداث دیوار فولادی برسر مرزهای این کشور با نوار غزه ملاحظه کرد. توافق مصر برای ساخت این دیوار، اجرای یک طرح آمریکایی - صهیونیستی برای منطقه بود که آخرین روزنه تنفسی مردم غزه را میبست.
اما در سیاست داخلی باید یکی از مشخصههای حاکمیت حسنی مبارک در ستیزهجویی وی با اسلام گرایان ملاحظه کرد. چراکه مبارک از اسلامگرایان همواره ه شدت واهمه داشت و هرگونه مخالفتی را به شدت سرکوب میکرد، واقع ما شاهد روند سرکوب اسلامگرایان، به ویژه جماعت اخوان المسلمون در دوران حاکمیت مبارک بودیم و در آخرین آمار ارائه شده از سوی این جماعت طی دهه گذشته بیش از سیهزار عضو این جنبش در زندانهای رژیم مبارک به سر میبردند.
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک در عرصه سیاست داخلی نمایندگان واقعی مردم هیچگاه در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود.
روابط ایران و مصر در زمان حسنی مبارک
انقلاب اسلامی در ایران، انقلابی ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی بود و بالطبع نمیتوانست رابطه مثبتی با حکومت «انور سادات» داشته باشد که سرسپرده صهیونیستها بود.
جمهوری اسلامی ایران 2 ماه پس از پیروزی انقلاب و 9 سال پس از برقراری مجدد مناسبات تهران و قاهره، روابط خود را با مصر به دستور امام خمینی (ره) قطع کرد و در طول سه دهه حاکمیت حسنی مبارک، ایران و مصر هیچ رابطه دیپلماتیکی با یکدیگر نداشتند.
محاکمه حسنی مبارک
پس از پیروزی انقلاب مصر، حسنی مبارک و سران رژیم وی که به کشتار انقلابیون و انواع و اقسام فسادها متهم بودند، بازداشت و با پافشاری مردم مصر به دادگاه جنایی مصر معرفی شدند تا به اتهامات آنها رسیدگی شود.
پس از گذشت بیش از یکسال از روند محاکمه حسنی مبارک و فرزندان و مسئولان حکومتیاش، در حالیکه مردم مصر در انتظار حکم اعدام وی بودند، در کمال ناباوری با حکم حبس ابد و برائت از بسیاری از اتهاماتش مواجه شدند، تا پس از سرنگونی «محمد مرسی» از ریاست جمهوری و اخوان المسلمین از قدرت زمینه تجدیدنظر در حکم حبس ابد و صدور حکم آزادی وی نیز فراهم شود.
انتهای پیام/