برپایی جشن بیسوادی/نرم نرمک می شود یارانه قطع؟


برپایی جشن بیسوادی/نرم نرمک می شود یارانه قطع؟

خبرگزاری تسنیم: نترسید، هوایی است!... اجازه بدهید سریع السیر این توضیح لازم را بدهم که منظور از قطع یارانه ها، به طور قطع، بشارتی بر قطع کلی تمامی یارانه های جمیع اقشار ملت نیست.

به گزارش خبرنگار گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، سعی کرده‌ایم در این مقام طنز اکثر روزنامه های کشور را جمع کنیم تا دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.

*جام جم آنلاین: نرم نرمک می شود یارانه قطع؟

نترسید، هوایی است!... اجازه بدهید سریع السیر این توضیح لازم را بدهم که منظور از قطع یارانه ها، به طور قطع، بشارتی بر قطع کلی تمامی یارانه های جمیع اقشار ملت نیست. کسی سکته فوری ـ فوتی نکند. منظور، قطع همان دهک های پردرآمد جامعه است که از همان دولت قبل جرقه اش خورد، منتها یا نخواستند یا نتوانستند پیاده اش کنند.

ـ از قدیم گفتند که بر مرکب دولت به حالت یکور بنشین که راحت بتوانی بپری پایین! (این را یکی از دوستان تیزبین ما که نگاهی فراتر از این دولت و آن دولت دارد و معتقد است که سعدی درست گفته که گفته: «هرکسی پنج روزه نوبت اوست»؛ بر زبان مبارک آورد که تا آمدیم بپرسیم حالا چه ربطی به عرایض ما داشت، چند کوچه آن طرف تر رفته بود. همیشه اخلاقش همین بوده. یک حرفی را می زند و می رود. کاری به عکس العمل بقیه ندارد. کلا راحت است.)

اصل خبر وارده: «رئیس کل بانک مرکزی از توافق دولت و مجلس برای حذف یارانه بعضی از دهک های ثروتمند و مرفه جامعه تا پایان سال خبر داد و گفت: شفاف سازی از مسائل و مشکلات کشور، بزرگ ترین مزیت و امتیاز دولت تدبیر و امید است.»ـ به نقل از جمیع جراید

نکات جالب: سوای بسیاری از بزرگان دیگر ممکن است در جاهای دیگر گفته باشند؛ حقیر نیز ـ که البته ادعایی هم ندارد ـ کرارا در همین ستون «بزن در رو» مکتوب، یا «پاتوکفش اخبار» مصور، بر این دو نکته اساسی انگشت تاکید گذاشتیم و تکرار کردیم که حتما دولت تدبیر و امید، لازم است ـ و بلکه مجبور است ـ که این دو نکته را حتما و حکما در سیاست هایش مدنظر قرار دهد:

نکته اول: حتما با ملتش شفاف باشد و بخصوص در حوزه اقتصادی، خیلی صاف و شفاف از داشته ها و نداشته هایش با ملت سخن بگوید تا در جریان باشند که ته خزانه چه خبر است؟ (که اکنون همین عرایض سابق ما را در سخنان اکنون رئیس بانک مرکزی ملاحظه می کنید.)

نکته دوم: بارها گفته ایم که بی مقدمه، اقدام به قطع یارانه مردم نکنند. بی مقدمه واکنش نشان می دهند. اول نرم نرمک با کارهای فرهنگی و خبری و رسانه ای زمینه های قبول اتفاق را به وجود آورند؛ بعدش اقدام کنند. (و شما این رهنمود چند وقت پیش ما را نیز در سخنان اخیر رئیس بانک مرکزی مشاهده می کنید که آقای سیف گفتند: «زمینه اجتماعی حذف یارانه ثروتمندان فراهم آمده است.» )

مراتب قدردانی: نه، خداوکیلی حال کردید. هرچه ما به طنز می گوییم، مسئولان عزیز، چندی بعد، آن را به صورت جدی مطرح می کنند و ما همین جا بر خود لازم می دانیم که از تواضع و توجه قابل تقدیر مسئولان این دولت، کمال امتنان و تشکر را داشته باشیم. ولو تشکر خشک و خالی باشد. خب باشد؛ بالاخره کاچی که به از هیچی است. نیست؟...

محض نمونه: از آنجا که خیلی خیال نکنید الکی می گوییم و خالی می بندیم؛ این یک مورد را عرض می کنیم که چندی پیش در راستای آماده سازی سه دهک جامعه برای قطع یارانه شان، از مسئولان فرهنگی ـ هنری و رسانه ای درخواست کردیم که کار فرهنگی بکنند. مثلا چه اشکال دارد ترانه هایی در طول روز (و بلکه به صورت شبانه روزی) از رادیو ـ تلویزیون پخش شود که با اثرگذاری های عاطفی و احساسی، باعث شود که دهک های ثروتمند جامعه، خودشان به زبان خوش از خیر گرفتن یارانه شان که ممکن است پول توجیبی بچه شان هم نشود، بگذرند. فی المثل ترانه هایی با این مضامین: «از برت دامن کشان، رفتم ای یارانه جان....رفتم که رفتم....جانم، رفتم که رفتم.....».

*شرق : خلاصه چپ و راست

راستان ممکن است از دنده چپ بلند نشده باشند، اما به هر حال روزی غلت می زنند و روی دنده چپ فرود می آیند.
چپان لزوما هر روز از دنده چپ بلند نمی شوند. لزوما چپ نمی کنند. لزوما چپ نمی شوند. لزوما چپ نمی روند. اما الزامی هم ندارند که راه راست را بروند.
راستان کیستند؟ آیا جمع راسته یعنی راسته ها هستند یا راسته بازان هستند. یا هر دو؟ چرا هر راسته ای هست، راسته راست هاست؟
راستان راسته زیاد دارند. مثل: راسته بازار، راسته شکرفروشان، راسته اساتید و دانشمندان، راسته دلاوران، راسته لوازم یدکی ها، راسته پنچرگیران.
راستان چپان را در راسته راست خود چپاول گر پندارند و اگر به راه راست برنگردند، تحویل مرجع مربوطه دهند.

حالا که چپان راسته ندارند، آیا چپه دارند؟ یعنی چپ شان پر است؟
اگر چپان راسته داشته باشند، آیا راستان چپه می شوند؟
راست برای جلوگیری از چپ، چپ اندرقیچی می شود و به قیچی کردن انواع و اقسام چیزها، رو می آورد.
اما چپ برای راست و ریس کردن کارها، باید تن به قیچی دهد.

نتیجه بهتر است تا چپ نکردیم یا راست راست نیامدند سراغ مان، بی خیال قضیه شویم و مطلب را درز بگیریم.

*سیاست روز : برپایی جشن بیسوادی!

معاون وزیر امور خارجه: دشمن، دشمن است و حتما با ترفندهای آن مقابله خواهیم کرد.

اظهارنظر فوق یادآور کدام یک از گزینه های زیر است؟

الف) هیچ آبی به جز آبلیمو / مزه ی آبلیمو ندارد

ب) کاش مادربزرگ می دانست / پایتخت فرانسه، پاریس است

ج) تو تویی تو همه چی تو همه چی تو

د) از کرامات پیر ما این است / شیره را خورد و گفت شیرین است

فرمانده نیروی انتظامی بردسکن: ماموران مبارزه با مواد مخدر این فرماندهی به یک دستگاه کامیون حامل بار لیموترش مشکوک شدند و پس از چندین کیلومتر تعقیب، فرمان ایست دادند.

با توجه به اظهار نظر فوق کدام یک از سوال های زیر منطقی تر است؟

الف) دقیقا کجای کامیون حامل بار لیموترش مشکوک است؟

ب) یک کامیون که بار لیموترش هم دارد مگر می تواند با چه سرعتی حرکت کند که عزیزان با بنز آخرین مدل باید کیلومترها تعقیبش کنند و بعد ایست بدهند؟

ج) لیموترش اسم رمز آشوب ها نیست؟

د) هر سه گزینه فوق صحیح است.

سرپرست وزارت آموزش و پرورش: امیدوارم در دورانی که در خدمت مردم هستم، بحث سواد آموزی را به جایی درست برسانیم و جشن بیسوادی را واقعا و به تدریج در استان های کشور برگزار کنیم.

کدام یک ازنتایج زیر مهمتر و بانمک تر است؟

الف) ایشان هنوز امیدوار است که وزیر بشود.

ب) چند روز مانده به تایید صلاحیت وزرا در مجلس، آدم همینقدر خدمتگزار و مهربان می شود.

ج) قرار است اینهمه خدمت کنند تازه در کشور "جشن بیسوادی" برپا کنند!!

د) وعده و وعید "کنتور" نمی اندازد.

تهران امروز : شاعر خیلی زرنگ

یکی شاعری بود صاحب نظر

فزون بود عقلش ز کل بشر
نیامد به عالم چنین عاقلی
نخود بود در آش هر محفلی
یکی شاعری بود خیلی زرنگ

ربایندۀ بیت های قشنگ
چه گستاخ و پررو و بی شرم بود
که با دزدی شعر سرگرم بود
یکی شاعری بود اهل ریا
به سرعت شد اهل کیا و بیا
دلش خشک و چشمش پر از اشک بود
هم اندیشه هم شعر او کشک بود
یکی شاعری بود لوس پدر
که بی ذوق بود و بری از هنر
شبیه پدر او هم استاد بود
به القاب بیهوده اش شاد بود
یکی شاعری بود تاجر صفت
زبل بود و مکار و بی معرفت
حسابش همیشه پر از پول بود
رفیق مقامات مسئول بود
یکی شاعری بود بی دست وپا
که راهش ندادند در هیچ جا
چو کس دانش و شعر او را ندید
به ناچار از جمع دوری گزید
یکی شاعری بود صاحب کتاب
شمار کتابش برون از حساب
ولی از حساب و کتابش چه سود؟
که یک حرف تازه به شعرش نبود
یکی شاعری بود خلوت نشین
رها بود از قید دنیا و دین
از او کارها سرزد اندر نهفت
که صد یک از آن را نبایست گفت
یکی شاعر اهل کرامات بود
که پیوسته نزد مقامات بود
کت و کفش و شلوارو کیفش تمیز
لجن مال شد ذوق او پشت میز
یکی شاعری صاحب پست بود
سخن های او سطحی و سست بود
همه گوسفندان شعرش یله
و دلخوش به تکرارِ بع بع بله
یکی شاعری بود تیتراژگو
به هر آلبوم و فیلم نامی از او
چو اشعار او مهر تایید داشت
برندی شد و خط تولید داشت
یکی شاعری عشق بیگانه داشت
به غیر از وطن هر کجا خانه داشت
یکی گفتش ای شاعر بی وطن
وطن ساز در سرزمین سخن

*کیهان : وعده (گفت و شنود)

گفت: روزنامه شرق در صفحه اول شماره دیروز خود نوشته است، رئیس جمهور در دقیقه 90 تصمیم گرفت به جای آقای توفیقی، آقای فرجی دانا را به عنوان وزیر علوم معرفی کند.

گفتم: یا خبر ندارد یا اینکه دارد کلک مرغابی می زند. چون نزدیک به چهل روز است که آقای روحانی تصمیم خود را گرفته بود و قرار نبود توفیقی را معرفی کند.

گفت: پس بگو که چرا کیهان طی چند هفته اخیر به این ماجرا نپرداخته است.

گفتم: آقای روحانی برای دلخوشی اصلاحاتی ها و کارگزارانی ها توفیقی را سرپرست کرده بود.

گفت: پس حالا آقای روحانی با توجه به حمایت های جبهه اصلاحات و حزب کارگزاران از ایشان، چه جوابی برای آنها دارد؟!

گفتم: درویشی در مدح یکی از مسئولان شعری سروده و با آب و تاب خواند. مسئول مربوطه گفت؛ موقع درو کردن گندم بیا تا جایزه ای به تو بدهم و درویش هنگام خرمن نزد او رفت و وعده اش را یادآوری کرد، مسئول مربوطه گفت؛ کشک چی؟ پشم چی؟ تو یک چیزی گفتی که ما خوشمان آمد و ما هم چیزی گفتیم که تو خوشت بیاید. این به آن در!

قدس : مش غضنفر و بازسازی اتوبوس های فرسوده

سین. ترش - امروز واز طبقِ مَمول صُب وَرخواستُم رفتُم تو ایسگایِ اُتوربوسِ سَرِ میلانِما وایستادُم تا اُتوربوس واحِد بیه یُ بُبُرَم سَرِ کارُم.

بعدِ هَف هشت دِقه یَک اُتوربوسی آمَدُ پِرّیدُم بالا. اُتوربوسِ قیِفِیِ بیرونِش مَقبول بود ولی وَختی رفتُم توش انگار پِرّیده بودُم پشتِ یَک مِیِّتی که از قبر دَرآمده! ایقذَر اُتوربوسِ غُردَبّه یُ لَخّه بودُ موقه راه رِفتن تِر تِر مِکِرد که بیشتر به یَک تینِ حلبیِ روغن نِباتی مِماند که زیرِش چارتا چرخ اِنداخته بِشَن. هَمّه جاش ناشور بود؛ کولر مولِرَم نِداشتُ توش ایقذَر گَرُم بود که خلایِق به تو عَرَقایِ هَمدِگه غُطّه مُخوردَنُ از سونایَم گَرُمتر بود. وَختی دیدُم ایجوریه رفتُم جولو چِفتِ رارندِهه بِزِش گفتُم یَره ای اُتوربوسِت که ایقذَر لَخّه یِ یُ عمرِش تِموم رِفته، چیجوری مُگذارَن تو شهر راه بِره؟ گفتِگ ای اَزی اُتوربوسایِ از رده خارجِ که بازسازیش کِردَن. گفتُم خب بِرِیچی اُتوربوسِ نُو نِمیگیرَن. گفتِگ ایناکه مُخواستن یَک صَدتایی اَزی اُتوربوس جِدیدایِ اسکانیا بِرِیِ مِشَد بیگیرَن ولی نشد.

حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم ای شورایِ شهریاما آمدن که به فِکِر مردم بِشَنُ بِزِشا خِذمَت کُنن یا مامور رِفتن که جولویِ خِذمتایِ شهری به مردم رِ بیگیرن تا مردمِ مِشَد زجر بیکیشَنُ بُزور با مردم کیشورایِ دوستُ هَمسِده چِفتی یُ کیشورایِ بِرارِ آفریقایی همدردی کُنن؟

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon