آیا سکانس نهایی سریال سوریه در ژنو ۲ است؟
خبرگزاری تسنیم: ژنو دو در حالی رو به برگزاری می رود که جریان های میدانی و سیاسی سوریه در مجموع به ثبات بشار کمک می نماید. با این حال سوالی که مطرح است آن است که ژنو ۲ چه جایگاهی در سناریوهای غرب برای بشار دارد؟ به عبارت دیگر غرب از ژنو۲ چه می خواهد؟
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، بحرانهای بینالمللی در عصر ما نیازمند حل دقیق و همه جانبه است. در عصری نه چندان دور از عصر ما همیشه کشورهای پر قدرت بودند که تمامی سرزمینها را جزو مایملک خویش به حساب میآوردند و تعیین سرنوشت نهایی یک سرزمین را در حوزه اختیارات خویش میدانستند. در عصر حاضر با توجه به فروپاشی جهان دو قطبی، زمینه رشد بیشتری برای قدرتهای منطقهای فراهم شده است. هر چه از فضای پایان جنگ سرد فاصله میگیریم، از دل اقصی نقاط کره پهناور قدرتهای مختلف منطقهای که غالبا به نوعی تحت سلطه قدرتهای امپریالیستی قرار میگرفتند، نمایان شد. جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتهای منطقهای است که قدرتی فراتر از حد انتظار قدرتهای بزرگتر از خود نشان داده است. آوردگاه نمایان این جمله، اقتدار ایرانی در سوریه است. جمهوری اسلامی ایران بعد از دهه اول انقلاب اسلامی سوریه را جزو حوزه نفوذ خود قلمداد نموده و همیشه به مثابه متحدی استراتژیک در کنار سوریه حاضر بوده است. در این مقطع زمانی نزدیک به سه سال هم ایران همیشه حاضر بوده که امنیت ملی سوریه را در قبال تروریستها تامین کند.
کمتر استراتژیست رقیبی تصور میکرد بشار به مدت 32 ماه هنوز دست از مقاومت برندارد. این نوشتار میکوشد راههای منتهی به پردهای دیگر از سکانس سریال سوریه را - به فرض صحت ادعاها اخیر مطرح شده پیرامون برگزاری کنفرانس ژنو 2 در 2 و 3 آذر (23 و 24 نوامبر)- که تقریبا بعد بینالمللی پیدا کرده است، به تصویر بکشد. آتش بس در سوریه تقریبا مورد توافق همه طرفهای درگیر غیر از عربستان، فرانسه و عواملشان در خاک سوریه است. کنفرانس بینالمللی ژنو 2 به عنوان پایان راه، از نظر بسیاری از کشورها به غیر از عربستان و فرانسه به عنوان راهبرد برد- برد نگریسته میشود؛ منتها نکته موشکافانهای که در هالهای از ابهام قرار دارد این است که کشورهای متقاضی راه حل برد- برد سوریه در سیاستهای اعلامیشان به آن اشارهای نمیکنند این است که چه راهی باید طی شود که آنها به برگزاری چنین کنفرانسی رضایت دهند و قبول کنند که به صورت سیاسی میخواهند این بحران را فیصله دهند. برای پرداختن به این نکته ظریف باید سناریوهایی که امکان دارد در این 3 هفته باقی مانده تا کنفرانس را بررسی نماییم و در آخرین بخش نوشتار ببینیم چه سناریویی برای چه جناحی از درگیری مفیدتر است. لازم است به نکتهای اساسی اشاره کنیم که سفرهای اخیر اخضر ابراهیمی به کشورهای مختلف درگیر در بحران سوریه (چه دوست سوریه و چه دشمن آن) نشان میدهد که او قصد دارد از همه کشورها دعوت به شرکت در این کنفرانس کند؛ چون تجربه تلخ کنفرانس ژنو 1 در اوایل تابستان 1391 نشان داد که هر اجماعی بر سر آینده سیاسی سوریه بدون حضور دولت سوریه و کشورهای حامی بشار اسد باز هم به شکست منجر خواهد شد.
**سناریو اول: برگزاری کنفرانس در شرایط پیشروی و پیروزیهای سران دمشق
از آغازین روزهای سال جدید شمسی شاهد هستیم استراتژیهای دفاعی سوریه بهشدت تقویت شده و همکاری گستردهای بین جبهه موافقان بشار اسد به وجود آمده است. فتح استالینگراد سوریه (القصیر) به عنوان نقطه اوج این پیروزیها تلقی می شود. تحولی که در نیم سال اخیر بحران سوریه شاهد بودیم تقویت همکاری و هماهنگی بین واحدهای مختلف ارتش و دستگاه امنیتی سوریه بود. فقدان مغز متفکر هدایت نیروها از پشت صحنه در 2 سال اول این بحران مرتبا تشکیلات نظامی- امنیتی بشار اسد را آزار میداد؛ البته در این زمینه روزهای اول آغاز بحران مشکلات و سختیهای متعددی وجود داشت که از حوصله این مجال خارج است ولی رفته رفته اوضاع بهتر شد. هنگامی که تیم جدید فکری در همان ماههای اول شعلهور شدن بحران در سوریه مستقر شد و شروع به هماهنگی و مدیریت راهبردی نیروهای بشار اسد کرد، واضح بود که این نوع مدیریت اگر در کوتاه مدت جواب ندهد، در میان مدت و بلند مدت جواب خواهد داد. اکنون شاهد این هستیم که مدیریت راهبردی دوستان بشار اسد در میان مدت به پیروزیهای استراتژیکی چون فتح القصیر و تلکلخ در مرز با لبنان دست پیدا نمود و به دنبال هدف نهایی خویش در فاز طراحی برنامه میان مدت خود برای سوریه است.
این سناریو تمامی کارتهای برنده مذاکرات ژنو را در اختیار بشار اسد و همراهانش قرار میدهد و طرفهای معارض نمیتوانند داشتههایی برای خود قائل باشند. در صورت پیشآمد این سناریو دو حالت امکان وقوع دارد: یک، برگزاری کنفرانس ژنو 2 باز هم به تاخیر خواهد افتاد. دو، بشار اسد درگیریها را تمام خواهد کرد و معارضین تسلیم او خواهند شد. در این حالت هم برگزاری چنین کنفرانسی بلا موضوع خواهد شد.
**سناریو دوم: برگزاری کنفرانس با پیشروی مخالفان در جاهایی که مورد تصرف ارتش قرار دارد
پس از پذیرش سوریه جهت پیوستن به پیمان منع تسلیحات شیمیایی آمریکا به متحدان خود چنین القا نمود که دیگر تهدیدی وجود ندارد و لازم است تهدید به مداخله نظامی در سوریه حداقل از جانب آمریکا منتفی گردد. این طرز سیاستگذاری آمریکا باعث شده است که غیر از عربستان و فرانسه کشوری موافق اقدام نظامی علیه سوریه نباشد و به مراتب تجهیزات نظامی کمتری نسبت به قبل از این تصمیم آمریکا به مخالفان داخلی سوریه میرسد. از دیگر ابعاد تضعیف شده مخالفان داخلی بشار اسد که بگذریم، و فرض بر قدرت این گروهها در پیشروی و تصاحب اراضی تحت کنترل ارتش سوریه بگیریم، میتوانیم متصور شویم که این حالت برای جبهه مخالفان بشار اسد مطلوب است و کشورهای موثر در درگیری رضایت میدهند که این کنفرانس هر چه سریعتر برگزار شود.
مطلوبیت این سناریو برای غربیها و نمایندگانشان در منطقه واضح است. این مطلوبیت از آنجا سرچشمه میگیرد که غربیها تمامی کارتهای برنده را دست سوریه و متحدانشان میبینند و در تلاشند هم غائله سوریه را با کنفرانس ژنو 2 ختم نمایند و هم برای این کنفرانس کارت برندهای داشته باشند. دشمنان بشار اسد اگر نتوانند در زمینه نظامی پیشرفتی حاصل نمایند برای تحقق این سناریو خواهند کوشید که صحنه آرایی سیاسی را به گونهای تغییر دهند که بشار اسد و حزب الله لبنان را تحت فشار سیاسی قرار دهند. «هاکام فیدان» رئیس سازمان اطلاعات ترکیه مشغول به ثمر رساندن این طرح است و دیدار اخیری که با باراک اوباما داشته است در همین زمینه ارزیابی می شود.
**سناریو سوم: برگزاری کنفرانس با پیروزی ها و شکست های طرفین در عرصه جنگ
در 25 ماه اول بحران سوریه تقریبا شاهد این سناریو بودهایم. در بازهای از زمان و مکان نیروهای معارض سوری در استانهای مختلف پیشروی میکردند و در همان بازه ولی در مکان دیگر نیروهای ارتش پیشروی در مواضع معارضین را انجام میدادند. تمامی الگوهای ممکن درگیری شهری از سوی هر دو طرف در این مدت 25 ماهه عملیاتی شد. این سناریو برای هر دو طرف هزینههایی دارد که طولانی شدن و تداوم این روند باعث تحقق بازی باخت- باخت برای سران دمشق و سران معارضین است. از این روست که استراتژیستهای هر دو طرف ترجیح دادند به هر نحوی خود را از این سناریو بیرون بکشند. دو ابزار تحقق خلاصی از این سناریو ابزار نظامی و ابزار سیاسی است. طبیعی است که نتیجه چنین سناریو به فرض برگزاری کنفرانس در موعد مقرر چیزی جز نتیجه کنفرانس ژنو 1 که در تابستان 91 برگزار شد، نخواهد بود و در این شرایط فعلی به نفع هیچ یک از طرفین درگیر، خصوصا همسایههای سوریه نخواهد بود. تداوم این سناریو قطعا به سر ریز شدن درگیریهای طایفه ای- قومی در کشورهایی چون لبنان، اردن، عراق و اقلیم کردستان خواهد انجامید.
**سناریو چهارم: اتفاق غیرمنتظره
در این 3 هفته باقی مانده به موعد برگزاری کنفرانس ژنو 2 تنها گزینه ای که برآورد هزینه- فایدهاش دشوار و غامض است اتفاق افتادن رویدادی خارج از پیش بینیها و تحلیلهای سیاستگذاران عرصه سوریه است. این اتفاق غیرمنتظره می تواند به تحولاتی دامن بزند که پیش از این در عرصه سوریه قابل رویت نبودند. محتمل ترین اتفاق مطرح "رسوایی" بشار اسد توسط آمریکاییهاست. همان طور که آمریکا همچون شبحی یکباره به عرصه سوریه ورود پیدا کرد (غیر از کمکهای لجستیکی و تجهیزاتی مخالفان سوریه) و با طرح واهی استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی علیه شهروندان خودش میز بازی را به هم زد، این بار هم با طرح ادعایی شبیه به آن توانایی بالقوه این را دارد که وزنه سنگین پیروزیهای سران دمشق را در کنفرانس آتی تعدیل نماید. آمریکا به دلیل نفوذی که در منطقه جنوب غرب آسیا و سایر مجامع جهانی دارد به راحتی می تواند ادعا نماید که بشار اسد در نابودی تسلیحات شیمیایی همکاری لازم را با سازمان منع سلاح های شیمیایی (برنده جایزه صلح نوبل سال 2013) انجام نمی دهد وقصد مخفی کاری و تهدید صلح جهانی را دارد. از دیگر احتمالات ترور بشار اسد که تاکنون مخالفان نتوانستند به این هدفشان نائل شوند و بشار خیلی بیشتر از گذشته در مجامع عمومی مثل نماز جماعت عید قربان امسال حاضر میشود.
**جــمـــع بنــــدی
اگر سناریوهای پیش رو تا موعد اعلامی کنفرانس ژنو 2 را به خواهیم از منظر منافع کشورها بسنجیم می توانیم بگوییم که سناریو اول مناسب برای سران دمشق و متحدانش ارزیابی میشود. راه حل ایران، برگزاری انتخابات- حتی توسط ناظران خارجی- جهت تعیین سرنوشت سیاسی سوریهاست(1). سناریوی دوم، با اهداف مخالفان سران دمشق و کشورهای غربی چون آمریکا سازگاری بیشتری دارد. سناریوی سوم، وضعیت اسف باری را در صورت وقوعش برای هر دو طرف در پی دارد. البته شاید بتوان از بین همه کشورها عربستان را مستثنی کرد؛ عربستان با دید ژئوپولیتیک و ژئو اکونومیکیاش هر گونه مشغول شدن رقبایش به مشکلات داخلی خودشان را نوعی پیروزی میپندارد. به زعم عربستان کشوری چون سوریه اگر از لاک دفاعیاش بیرون بیاید و به موفقیت این بحران را پشت سر بگذارد، انتقام سختی از عربستان، قطر و حتی ترکیه خواهد گرفت. سناریوی چهارم، همانطور که اشاره شد وضعیت مبهمی از آینده به ما می دهد. این سناریو پایان یک سکانس نهایی برای سوریه نیست بلکه آغاز قسمتی جدید از سریال 32 ماهه سوریه است.
منبع: دیدبان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.