رابطهی ایران و آمریکا؛ هزینه و فایده
خبرگزاری تسنیم: برقراری رابطه، ضمن اینکه مقدماتی لازم دارد، باید گفت که هزینه و فایدههایی برای هر دو کشور به ارمغان میآورد که ممکن است هزینهها بیش از فایدهها باشد.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، روابط ایران و آمریکا دستخوش متغیرهایی است که واکاوی آنها سمتوسوی روابط را بهتر تحلیل مینماید. خصومتها و دشمنیهای چندین دههی آمریکا با دولتهای مختلف و در ابعادی بزرگتر با ملت ایران، جزء مفروضات اساسی در مبحث بررسی روابط ایران و آمریکاست و نیازی بررسی مصادیق آن نیست. شناخت ریشههای اصلی اختلافات ایران و آمریکا و تحلیل صحیح از رویکردهای فی مابین، شناخت دقیق واقعیتها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط از جمله گزارههای اصلی است که در تحلیل روابط ایران و آمریکا باید بدانها توجه شود.
مقالهی حاضر سعی دارد با نگاهی واقعبینانه سودها، هزینهها (زیانها) و چالشهای روابط ایران و ایالات متحدهی آمریکا را از منظر هر دو طرف بررسی نماید. بنابراین سؤال اصلی این است که برقراری رابطهی ایران و ایالات متحدهی آمریکا چه چالشها، مزایا و هزینههایی برای دو واحد سیاسی به ارمغان میآورد؟
بر این اساس، مقاله به بررسی شش سرتیتر بدین قرار میپردازد:
1. چالشهای ایران در روابط با آمریکا
2. مزایای روابط با آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران
3. هزینههای روابط با آمریکا
4. چالشهای آمریکا در روابط با جمهوری اسلامی ایران
5. مزایای روابط با ایران برای ایالات متحدهی آمریکا
6. هزینههای روابط با ایران
نیک واضح است که پرداختن به ابعاد مختلف این سرتیترها در یک مقالهی چند صفحهای نمیگنجد و نیازمند نگاشتن مقالهها و کتابهای مختلف است؛ اما هدف اصلی در این نوشتار، پرداختن به موارد اصلی بدون ورود به حاشیههاست. بر اساس موارد ذکرشده، مقاله در پی آزمون این فرضیه است که مزایای روابط دو کشور برای ایالات متحده بیش از جمهوری اسلامی ایران خواهد بود؛ در حالی که چالشهای روابط برای ایران بیش از آمریکاست.
1. چالشهای ایران در روابط با آمریکا:
1.1. توجیه برقراری رابطه: قطع رابطه با آمریکا در پی تحولاتی صورت گرفت که از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی ایران سرچشمه میگرفت. ویژگیهای استکباری و استثماری آمریکا دقیقاً در نقطهی مقابل مرامنامهی رهبر، مبارزان، اکثر نظریهپردازان و انقلابیون ایران قرار میگرفت که در پی تحقق عدالت و دفاع از حقوق ملتهای مظلوم بودهاند. بر این اساس، اولین و مهمترین چالش برای دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در برقراری رابطه با آمریکا توجیه آن برای عموم ملت است؛ اینکه ایالات متحده همچنان بر خوی استکباری، استثماری، قدرتطلبی و یکجانبهگرایی در نظام بینالملل تأکید دارد بر کسی پوشیده نیست. دخالت در امور داخلی کشورها، شروع جنگ با افغانستان به بهانهی مبارزه با تروریسم، جنگ عراق و دامن زدن به بیثباتیهای سیاسی و اجتماعی این کشور، دخالت در آزادیخواهی و دیکتاتورستیزی ملتهای عرب، دخالت نظامی در لیبی و تهدیدهای مستقیم علیه سوریه تنها بخشی از مصادیق مسلم بر علیه حفظ صفات پیشین در آمریکاست. نکتهی قابل تأمل در این مصادیق این است که در اکثر موارد خصومتها، دشمنیها و دخالتها در کشورهای اسلامی صورت پذیرفته است که این موضوع توجیه رابطه را بسیار پیچیده میکند. پرسش اساسی در این زمینه این است که آیا برقراری رابطه با آمریکا به نوعی پشت کردن به ملتهای مسلمان نیست که طی این سالها در معرض اتهامات مغرضانه غرب قرار داشتهاند؟
2.1. حقوق ملت فلسطین: در نظام بینالملل کشورها بر اساس منافع ملی خود رفتار میکنند و در بسیاری از موارد در دنیای پیچیدهی امروز، منافع ملی واحدهای سیاسی با منافع سایر واحدها و ملتها گره خورده است. جمهوری اسلامی ایران نیز منافعی را در نظام بینالملل دنبال مینماید که قطعاً با منافع قدرتهای بزرگ همخوانی ندارد؛ در حالی که با منافع سایر ملتها همسو است. یکی از واحدهای سیاسی که با منافع ایران گره خورده است موضوع حقوق ملت فلسطین است. بسیاری از منتقدین ( یا مغرضین) معتقدند که حقوق ملت فلسطین جزء منافع ملی ایران به حساب نمیآید! در حالی که در پاسخ باید گفت که اسلام و اسلامخواهی پایه و اساس حرکت مردمی در ایران بوده است که منتهی به انقلاب اسلامی ایران گردید؛ حال چگونه حق واضح یک ملت اسلامی، حتی به باور بسیاری از کشورهای غربی، جزء منافع ملی جمهوری اسلامی ایران محسوب نمیشود؟ از این گذشته، پرسش از منتقدین این است که چگونه حمایت همهجانبهی آمریکا از اسرائیل جزء منافع ملی آمریکا به حساب میآید؟
نگارنده معتقد است که یکی دیگر از چالش های اساسی جمهوری اسلامی ایران در برقراری رابطه با آمریکا، موضوع فلسطین و اسرائیلستیزی است. بیشک بدون حل این موضوع، برقراری رابطه با آمریکا چالشی اساسی خواهد بود.
2. مزایای روابط با آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران:
1.2. رفع تحریمها: بر کسی پوشیده نیست که اجرای یکجانبهی تحریمها علیه ایران و برخورد با دیگر کشورها و عوامل غیردولتی آنان و شرکتها و... هدفی جز ضربه زدن به منافع ایران و منزوی نمودن آن نداشته است و موضوع هستهای بهانهای بیش نیست. رفع تحریمها از نظر بسیاری از نظریهپردازان سطحینگر امتیازی برای ایران محسوب میشود؛ در حالی که واقعیت امر این است که بازگرداندن حقوق طبیعی یک ملت به حالت اول امتیاز محسوب نمیگردد. اما اگر بخواهیم بازگشت به وضعیت سابق را امتیاز محسوب نماییم، میتوانیم بگوییم که ایران در رابطه با آمریکا امتیازاتی کسب خواهد نمود. گرچه با منطقی صحیح میتوان به سادگی درک کرد که این معادله از اساس با اشتباهات فاحشی روبهرو است.
2.2. افزایش نقش منطقهای و بینالمللی ایران: رابطه با آمریکا به نظر میرسد که میتواند به نقش بیشتر ایران در نقاط مختلف جهان کمک نماید و ایران در مدیریت بحرانها و چالشها با توجه به موقعیت سیاسی، ژئوپلیتیک نظامیامنیتی و اقتصادی به نقش آفرینی مؤثرتر بپردازد؛ البته این مستلزم این است که ایالات متحده قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران را به رسمیت بشناسد.
3.2. مزیتهای اقتصادی: شرکتهای آمریکایی بیتردید غولهای اقتصادی جهان محسوب میشوند و عادیسازی روابط دو کشور میتواند این شرکتها را وارد صنعت ایران نماید و به تبع آن، مزیتهای اقتصادی به همراه داشته باشد. از طرف دیگر، ایالات متحده نفوذ زیادی در نهادهای اقتصادی بینالمللی جهانی مثل بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی دارد که در صورت برقراری روابط میان دو کشور، به احتمال فراوان آمریکا از سنگاندازیها در برابر رابطهی ایران با این نهادهای بینالمللی خودداری خواهد کرد.
3. هزینههای روابط با آمریکا:
1.3. تغییر رویکرد ملتها به ایران در استکبارستیزی: ایران پس از انقلاب اسلامی پرچمدار مبارزه با استکبار غرب و شرق در دوران نظام دوقطبی و مبارزه با غرب و در رأس آن آمریکا در حال حاضر به حساب میآید. برقراری رابطه با آمریکا به طور بنیادی با شعائر و آرمانهای انقلاب اسلامی در این زمینه تناقض دارد و بسیاری از ملتها را از ایران مأیوس مینماید. ظلم و ستم آمریکا به ملتهای مختلف جهان مفروضی روشن است؛ اما به دلیل سرسپردگی بسیاری از دولتمردان کشورها، صدای استکبارستیزی ملتها خاموش مانده است. ایران در این میان نقطهی امید و روشنی برای مقابله با جنایتهای آمریکاست، اما برقراری رابطه با آمریکا تعبیرات و تبلیغات سوء مختلفی را متوجه جمهوری اسلامی ایران میکند که پیش از برقراری رابطه باید در خصوص آنها به خوبی اندیشیده شود.
2.3. نادیده انگاشته شدن حق هستهای: عمدهی نگرانیهای مطرح در میان ایرانیان در خصوص رابطهی ایران و آمریکا این است که حق هستهای ایران پایمال گردد. اگرچه حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، پس از بازگشت از نیویورک در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «این مسئله نه تنها حق مردم ایران است، بلکه غرور ملی ملت ایران است که رئیسجمهور آمریکا هم عنوان کرد ما به حقوق هستهای ملت ایران اذعان داریم.»(1) اما آمریکاییها در طول دههها نشان دادهاند که در بسیاری از موارد میان گفتار و عملکردشان تناقض وجود دارد. نادیده انگاشتن حق هستهای ایران، که در سالهای اخیر با خون شهیدان هسته ای نیز عجین شده است، مهمترین دلنگرانی در این زمینه است که میتواند سنگ محکی برای صداقت آمریکاییها باشد.
3.3. تبلیغات سوء رسانههای غربی: سیاستهای ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم به خوبی نشان میدهد که این کشور از هر فرصتی برای تبلیغات علیه کشورها استفاده می نماید تا سیاستهای خود را تحمیل نماید. تبلیغات علیه کمونیسم (شوروی و چین) و اسلام، دو محور اساسی این کشور در این راستا بوده است. بسیاری معتقدند پیشنهاد مذاکره با ایران توسط آمریکا بسیار به موقع و حسابشده بوده و بازی دو سر برد برای کاخ سفید است. در برههی زمانی کنونی، برنامهی هستهای ایران طبق نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیگیری میشود و بهانههای پیشین در خصوص غیر صلحآمیز بودن برنامهی هستهای رنگ باختهاند؛ از سوی دیگر، آمریکا خود با چالش های اساسی ناتمام در مناطق مختلف دنیا مواجه است که نمیتواند ایران را در معادلات نادیده بگیرد. بنابراین پیشنهاد رابطه با ایران برای ایالات متحده بسیار میتواند گرهگشا باشد: زیرا در این صورت، طبق نظر تحلیلگران، ایران دو راه بیشتر نخواهد داشت؛ یا با مقامات آمریکایی بر سر میز مذاکره خواهد نشست و مقامات آمریکایی میتوانند از فرصت استفاده کنند و شکستهای خود در خاورمیانه و در ایران را جبران نمایند یا ایران پیشنهاد مذاکره را رد مینماید که در این صورت دستاویزی برای اقناع افکار عمومی در خصوص سیاستهای سختگیرانه علیه ایران خواهد بود. در صورت بروز سناریوی نخست، آمریکاییها تبلیغ خواهند کرد که ایران شکست خورده و تسلیم شده است که این مسئله برای آنها بهرهها خواهد داشت؛ اما در صورت وقوع سناریوی دوم، رسانههای غربی به دنبال نشان دادن این خواهند بود که ایران رفتاری بر خلاف نظم و مقررات بینالمللی در پیش گرفته است؛ کاری که تا پیش از این هم در دستور کار خود قرار دادهاند.
4.3. پیچیدهتر شدن معمای امنیتی خاورمیانه:
معمای امنیتی خاورمیانه هر روز پیچیدهتر از قبل میشود و کشورهای عرب منطقه مسابقهی تسلیحاتی غیرضروری را آغاز نمودهاند. در این میان سؤال این است که آیا رابطهی ایران با آمریکا کمکی به حل معمای امنیتی خاورمیانه خواهد کرد؟
به نظر میرسد رابطهی ایران با آمریکا نه تنها کمکی به حل معمای امنیتی خاورمیانه نخواهد کرد، بلکه آن را پیچیدهتر مینماید؛ زیرا کشورهای منطقهی خاورمیانه بارها نشان دادهاند پتانسیل بالایی برای برقراری روابط استراتژیک امنیتینظامی با سایر قدرتها، مثل چین و روسیه، دارند. پررنگتر شدن نقش سایر قدرتها در معمای امنیتی خاورمیانه قطعاً بر پیچیدگی آن نیز میافزاید.
4. چالشهای آمریکا در روابط با جمهوری اسلامی ایران:
1.4. توجیه روابط: توجیه برقراری رابطه برای سران کاخ سفید در نقطهی مقابل توجیه روابط سران جمهوری اسلامی ایران قرار دارد؛ بدین معنی که اوباما و دولتمردان آمریکا روابط را نه برای ملت خود (طبق نظرسنجی عموم ملت آمریکا از تعامل سازنده با ایران استقبال مینمایند)، بلکه برای لابیهای صهیونیستی داخلی، اسرائیل و برخی از متحدان عرب منطقه باید توجیه کنند. این توجیه روابط برای سایرین به هیچ عنوان قابل مقایسه با توجیهی که دولتمردان جمهوری اسلامی باید برای ملتشان بیاورند نیست. تغییر مواضع اوباما پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و تأکید دوباره بر گزینهی نظامی نشان داد که راضی نگه داشتن اسرائیل به مراتب از نظر و رأی ملت آمریکا مهمتر است.
از سوی دیگر به ظاهر هم که شده است در ساختار سیاست داخلی ایالات متحده نیز میان دو حزب اجماع نظر وجود ندارد و دموکراتها باید علل رابطه با ایران را برای جمهوریخواهان توجیه نمایند. جمهوریخواهان معتقدند فشارهای تحریم تا کنون کارساز بوده است و میتواند آمریکا را به اهداف از پیش تعیینشده در خصوص ایران برساند. لغو تحریمها یا به تعویق انداختن آنها تنها میتواند فرصتی برای ایران به حساب آید. بنابراین، دموکراتها به طور اخص رابطه با ایران را برای جمهوریخواهان توجیه مینمایند.
2.4. برخورد با پروندهی هستهای ایران: پروندهی هستهای ایران نقطهی کانونی برای هر دو کشور در برقراری رابطه است؛ در یک سو ایران بر حقوق هستهای خود تأکید دارد و در سوی دیگر مقامات آمریکایی نگرانیهایی ابراز مینمایند. بنابراین، مهمترین گام در این زمینه، رسیدن به نقطهای مشترک است که هر دو طرف از آن راضی باشند. واضح است که رسیدن به این نقطه بسیار سخت است و چالش جدی پیش روی آمریکاییها به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران در خصوص انرژی هستهای است.
3.4. امنیت اسرائیل: یکی از اساسیترین چالشهای برقراری رابطهی آمریکا با ایران موضوع اسرائیل است. سران اسرائیل معتقدند مذاکرهی آمریکا با ایران، تنها فرصتی به سران جمهوری اسلامی ایران میدهد تا برنامهی هستهای خود را تکمیل کنند. لابیهای اسرائیلی در آمریکا تأکید زیادی بر این موضوع دارند و دولت اوباما نیز در صدد قانع نمودن آنهاست. وزیر خارجهی آمریکا، که به همراه چاک هیگل، وزیر دفاع، برای دیدار با همتایان ژاپنی به توکیو سفر کرده بود، در کنفرانسی خبری به صراحت اظهار داشت: «آمریکا فقط بر پایهی مجموعه اقداماتی که همه را مطمئن کرده باشد تصمیم خواهد گرفت. امنیت اسرائیل در درجهی اول اهمیت است و ما کاملاً در این باره جدی هستیم.»(2)
این چالش به حدی اهمیت دارد که حتی مقامات آمریکایی اذعان دارند موضوع امنیت اسرائیل به میزان موضوع هستهای بر روابط آمریکا با ایران اثرگذار است. این بدین معنی است که برای سران کاخ سفید، مجلس نمایندگان و کنگره گزارههایی به عنوان پیششرط قرار دادن برای برقراری رابطه میان ایران و آمریکا مطرح میباشد که یکی از آنها به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط ایران است. نگارنده، در این راستا، معتقد است موضوع اسرائیل بسیار محوری تر از پروندهی هستهای ایران است.
5. مزایای روابط با ایران برای ایالات متحدهی آمریکا:
1.5. استفاده از قابلیتهای ایران در حل بحرانهای منطقه و جهان:
اصرار آمریکاییها برای مذاکره از یک طرف ریشه در مشکلات و شکستهای سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه و در قبال ایران دارد و از طرف دیگر برنامهریزی دامنهداری برای بهرهبرداری تبلیغاتی از این پیشنهاد شده است. بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا، صراحتاً در کنفرانس مونیخ پس از ارائهی پیشنهاد مذاکرهی ایران و آمریکا اظهار داشت: «توپ در زمین حکومت ایران است.»(3)
ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ایدئولوژیکی نقش محوری در خاورمیانه دارد و این گزاره را آمریکاییها به خوبی میدانند. استفاده از پتانسیل ایران در افغانستان و عراق برای آمریکاییها تنها بخشی از قابلیتهای ایران محسوب میشود. آمریکاییها و شرکای اروپاییشان به شدت نگران باتلاق بیثباتیهای خاورمیانه هستند که خود ایجاد کرده و در آن گیر کردهاند. به باور دومینیک دو ویلپن، نخستوزیر و وزیر سابق خارجهی فرانسه، «امروز یک فرصت واقعی داریم و همچنین میگویم که رهبران جهان، از اوباما گرفته تا رهبران اروپایی و رهبران روسیه مسئولیت سنگینی دارند، چون برقراری صلح در این منطقه امکانپذیر است. باید قبول کنیم که بازگشت ایران به میز مذاکره و احیای نقشش به عنوان یک بازیگر منطقهای (نه یک بازیگر با نقش منفی، بلکه به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار) همه چیز را تغییر خواهد داد. برای همین است که خیلیها به وحشت افتادهاند؛ مثلاً عربستان سعودی یا حکومتهای سلطنتی محافظهکار خاورمیانه را در نظر بگیرید؛ این تغییرات خیلی برای آنها شدید است.»(4)
2.5. محدود نمودن مواضع روسیه: ایالات متحده برنامهی بلندمدتی برای محدود نمودن هرچه بیشتر روسیه در دستور کار دارد. تحولات اخیر در سوریه نشان داد که روسیه بسیار تمایل دارد به جایگاه سابق خود در نظام دوقطبی بازگردد و با یکجانبهگراییهای ایالات متحده مقابله نماید. روسیه، در سازمان شانگهای، رابطهی خوبی با چین دارد و ترکیب این اتحاد با جمهوری اسلامی ایران میتواند محدودیتهای فزایندهای را برای آمریکا ایجاد نماید. جداسازی این اتحاد سهگانه مهمترین گام برای محدود ساختن سیاستهای کرملین به حساب میآید. روابط مستحکم تهران و مسکو قطعاً شرایط را برای واشنگتن برای نفوذ در نقاط مختلف جهان، به ویژه خاورمیانه، سختتر میکند. محدود شدن روسیه امتیازات فراوانی برای آمریکا به همراه دارد که در این بین رابطهی تهرانواشنگتن میتواند نقش مؤثری در آن داشته باشد.
3.5. تغییر معادلات قدرت در نظام بینالملل: معادلات قدرت در نظم کنونی و آتی جهانی در حال تغییر است و آمریکا از جایگاه هژمون تنزل یافته است. آمریکا سعی بسیاری دارد تا شرایط موجود را حفظ نماید و خود به تنهایی قدرت برتر جهان در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی باقی بماند. ایالات متحده سعی دارد تا دههی پیش رو با قدرتهای منطقهای رابطهی مناسبتری برقرار نماید تا منابع قدرت رقبای خود را محدودتر نماید. برقراری رابطه با ایران به عنوان قدرت برتر خاورمیانه و منطقهی مهم خلیج فارس میتواند گزینهی مناسبی برای محدود نمودن رقبایی چون چین، روسیه و حتی اتحادیهی اروپا باشد. مزیت چشمگیری در این خصوص نصیب آمریکا میشود که میتواند معادلات قدرت آتی در نظام بینالملل را به نفع این کشور تغییر دهد.
4.5. دستاوردهای اقتصادی: اقتصاد بحرانزدهی آمریکا پس از سال 2008 همچنان خود را باز نیافته است و این کشور سعی میکند با کشورهایی که پتانسیل بالایی در اقتصاد دارند روابط خود را بهبود و ارتقا بخشد. ایران تنها کشوری است که آمریکا به پتانسیلهای اقتصادی آن واقف است و سعی مینماید در رابطهی اقتصادی خود با این کشور تجدید نظر نماید. بسیاری از تحلیلگران داخلی آمریکا بر این نظر هستند که مزیتهای اقتصادی ایران میتواند به اقتصاد بحرانزدهی آمریکا کمک نماید و سران کاخ سفید نباید در این خصوص با تهران لجبازی کودکانه نمایند.
6. هزینههای روابط با ایران:
1.6. به رسمیت شناختن اساس نظام جمهوری اسلامی ایران: بر کسی پوشیده نیست که سعی و منطق سیاست های کاخ سفید از همان روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی استوار بوده است. عملیات پنجهی عقاب (Operation Eagle Claw)، جنگ تحمیلی عراق با حمایتهای غرب، قرار دادن ایران در محور شرارت و تهدید نظامی، تهدیدآمیز جلوه دادن برنامهی صلحآمیز هستهای ایران، حمایت از اغتشاشات پس از انتخابات 1388، وضع شدیدترین تحریمهای اقتصادی و سیاسی و... مصادیقی از این سیاست کاخ سفید برای تغییر نظام در ایران است. در این میان تأکید سران تلآویو و فشار بر واشنگتن برای این موضوع است که میتوان از اهرم برنامهی هسته ای ایران، زمینه را برای تغییر رژیم در ایران فراهم نمود. نخستوزیر اسرائیل به صراحت گفته است: «نگذارید این حکومت دستش به سلاح هستهای برسد؛ زیرا اگر مجهز به سلاح هستهای شود، هرگز از شرش خلاص نخواهید شد.» مفهوم کلمات نتانیاهو آن است که دولت اسرائیل برنامهی هستهای ایران را مانعی بر سر راه براندازی حکومت ایران میداند و از بین رفتن این برنامه را تسهیلکنندهی تغییر رژیم جمهوری اسلامی تلقی میکند.(5)
بر همین اساس هم بسیاری از تندروها و جمهوری خواهان در آمریکا معتقدند که روابط با ایران، در این برههی زمانی، فشار را از روی ایران بر خواهد داشت و تلاش های آمریکا ابتر خواهد ماند.
2.6. احتمال کاهش روابط با کشورهای عرب منطقه: کشورهای عرب منطقه هزینههای بسیاری برای محدود نمودن جمهوری اسلامی ایران میکنند و در این خصوص حساب ویژهای بر روی ایلات متحده باز نمودهاند تا به اهدافشان دست یابند. برقراری رابطهی آمریکا با ایران میتواند این کشورها را از آمریکا دلسرد کند و آنها را ترغیب نماید تا به دنبال آلترناتیو باشند. این چالشی است که البته میتواند به مرور از بین برود و حالت طبیعی بازیابد.
3.6. ایجاد چالش در روابط آمریکاـاسرائیل: همان گونه که اشاره شد، موضوع اسرائیل از محوریترین گزارهها در زمینهی روابط ایران با آمریکا محسوب میشود. آمریکا چالشی جدی در این خصوص احساس میکند که حل آن به مراتب سختتر از توجیه روابط با ایران پس از بیش از سه دهه است.
نتیجهگیری
چالشهای میان دو کشور عمیقتر از آن است که به سادگی بتوان از مذاکره و رابطهی عمیق و دوستانه میان دو کشور صحبت کرد. در عین حال، این بحث به معنی غیر ممکن یا محال بودن مذاکره هم نیست؛ زیرا حداقل در بعد نظری زمینههایی وجود دارد که تعامل میان دو کشور را تحت شرایط خاصی ممکن میداند؛ اما این برقراری رابطه، ضمن اینکه مقدماتی لازم دارد، هزینه و فایدههایی برای هر دو کشور به ارمغان میآورد. با یک جمعبندی ساده، میتوان به این نتیجه رسید که هزینههای جمهوری اسلامی ایران برای برقراری رابطه با ایالات متحده به مراتب بیش از این کشور است؛ در حالی که مزیتهای رابطهی دوسویه برای هر دو کشور وجود دارد، اما وزن مزیتها برای دو کشور متفاوت است. در حالی که بازگشت به وضع پیش از تحریمها یک مزیت به حساب میآید برای ایالات متحده مواردی مانند استفاده از قابلیتهای ایران در حل بحرانهای منطقه و جهان، محدود نمودن مواضع روسیه، تغییر معادلات قدرت در نظام بینالملل و دستاوردهای اقتصادی،مزیت به حساب میآید.
پینوشتها:
1. http://www.rajanews.com/Detail.asp?id=169169
2. John Kerry, (October/03/2013), “Iran must take concrete steps in nuclear negotiations”, By REUTERS, Available at:
http://www.jpost.com/Middle-East/Kerry-Advances-in-US-Iran-nuclear-dialogue-would-be-based-on-concrete-Iranian-steps-327753
3) Biden, Joe, (2013), "US Would Hold Direct Talks If Iran Serious", Available at: http://abcnews.go.com/International/wireStory/biden-time-iran-diplomacy-work-18384185
4. دومینیک دو ویلپن (17 مهر 1392)، «نباید به امید مردم ایران خیانت کنیم»، سایت بیبیسی، قابل دسترسی در:
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/10/131009_l10_de_villepin_bbcpersian_interview.shtml
5. حسین باستانی (14 مهر 1392)، «پیام نامتعارف اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران»، سایت بیبیسی، قابل دسترسی در:
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/10/131006_l39_analysis_israel_netanyahu.shtml
منبع: برهان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.