مقتلخوانی و روضه شب هشتم محرم میثم مطیعی + صوت
خبرگزاری تسنیم: مراسم شب هشتم محرم ۱۳۹۲ هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) با مدیحهسرایی میثم مطیعی، ذاکر جوان اهلبیت(ع) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم شب هشتم محرم 1392 هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) با مدیحهسرایی میثم مطیعی، ذاکر جوان اهلبیت(ع) برگزار شد. برخی علما و بزرگان بر این نکته تأکید دارند که مقتلخوانی بایستی بر اساس منابع معتبر خوانده شود. بهمنظور ترویج فرهنگ مقتلخوانی و استناد به منابع معتبر متن مقاتل خوانده شده توسط میثم مطیعی در این جلسه منتشر میشود. در این جلسه همچنین اشعاری قرائت شده است که توسط شاعرانی همچون سیدحمید برقعی، مهدی سیار برنده کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش شعر و میلاد عرفانپور رباعیسرای نامآشنا سروده شده است.
مقتل: روضه شهادت حضرت علیاکبر علیه السلام | شب هشتم محرم92 | میثم مطیعی
مقتل حضرت علیاکبر براساس نقل شیخ مفید: الإرشاد شیخ مفید، ج٢ ص106، مثیر الأحزان ابننما حلی: ص 68، إعلام الورى طبرسی: ج١ ص464
ولَمیَزَل یَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِن أصحابِهِ فَیُقتَلُ، حَتّى لَمیَبقَ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام إلّا أهلُ بَیتِهِ خاصَّةً. فَتَقَدَّمَ ابنُهُ عَلِیُّبنُ الحُسَینِ علیه السلام ـ واُمُّهُ لَیلى بِنتُ أبیمُرَّةَبنِ عُروَةَبنِ مَسعودٍ الثَّقَفِیِّ ــ وکانَ مِن أصبَحِ النّاسِ وَجهاً، ولَهُ یَومَئِذٍ بِضعَ عَشرَةَ سَنَةً، فَشَدَّ عَلَى النّاسِ، وهُوَ یَقولُ:
أنَا عَلِیُّبنُ الحُسَینِبنِ عَلِیّ نَحنُ وبَیتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِیّ
تَاللّه ِ لایَحکُمُ فینَا ابنُالدَّعِیّ أضرِبُ بِالسَّیفِ اُحامی عَن أبی
ضَربَ غُلامٍ هاشِمِیٍّ قُرَشِیّ
فَفَعَلَ ذلِکَ مِراراً وأهلُ الکوفَةِ یَتَّقونَ قَتلَهُ، فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُبنُ مُنقِذٍ العَبدِیُّ، فَقالَ: عَلَیَّ آثامُ العَرَبِ ، إن مَرَّ بی یَفعَلُ مِثلَ ذلِکَ إن لَماُثکِلهُ أباهُ، فَمَرَّ یَشتَدُّ عَلَى النّاسِ کَما مَرَّ فِی الأَوَّلِ، فَاعتَرَضَهُ مُرَّةُبنُ مُنقِذٍ، فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ، وَاحتَواهُ القَومُ فَقَطَّعوهُ بِأَسیافِهِم. فَجاءَ الحُسَینُ علیه السلام حَتّى وَقَفَ عَلَیهِ، فَقالَ: قَتَلَ اللّه ُ قَوماً قَتَلوکَ یابُنَیَّ، ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ! وَانهَمَلَت عَیناهُ بِالدُّموعِ، ثُمَّ قالَ: عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفاءُ. وخَرَجَت زَینَبُ اُختُ الحُسَینِ مُسرِعَةً تُنادی: یااُخَیّاه وَابنَاُخَیّاه، وجاءَت حَتّى أکَبَّت عَلَیهِ، فَأَخَذَ الحُسَینُ علیه السلام بِرَأسِها فَرَدَّها إلَى الفُسطاطِ، وأمَرَ فِتیانَهُ فَقالَ: اِحمِلوا أخاکُم، فَحَمَلوهُ حَتّى وَضَعوهُ بَینَ یَدَیِ الفُسطاطِ الَّذی کانوا یُقاتِلونَ أمامَهُ.
ترجمه: یاران امام حسین علیه السلام یکى یکى پیش مىآمدند و مىجنگیدند و کُشته مىشدند تا آنکه جز خانوادهاش کسى با حسین علیه السلام نماند. آنگاه پسرش علىاکبر علیه السلام ــ که مادرش لیلا، دختر ابىمُرّةبن عُروةبن مسعود ثقفى بود ــ قدم به میدان نهاد. او از زیباروىترینِ مردمان و آنهنگام هجده ــ نوزده ساله بود. او به دشمن حمله بُرد و چنین خواند: من على پسر حسینبن علىام، به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر صلى الله علیه و آله نزدیکتریم. و به خدا سوگند که پسر بىنَسَب (ابنزیاد) نمىتواند بر ما حکم براند. با شمشیر مىزنم و از پدرم حمایت مى کنم؛ شمشیر زدنِ جوان هاشمىِ قُرَشى. او این کار را بارها به انجام رساند و کوفیان از کُشتن او پروا مىکردند که مُرّةبن مُنقِذ عبدى او را دید و گفت: گناهان عرب بر دوش من باشد اگر بر من بگذرد و چنین کند و من پدرش را به عزایش ننشانم! علىاکبر علیه السلام مانند بار اوّل، بر دشمن حمله بُرد که مُرّةبن مُنقِذ راه را بر او گرفت و نیزهاى به او زد و بر زمینش انداخت. سپاهیان، گِردش را گرفتند و او را با شمشیرهایشان تکّه تکّه کردند. امام حسین علیه السلام به بالاى سر او آمد و ایستاد و فرمود: «خداوند بکُشد کسانى را که تو را کُشتند، اى پسر عزیزم! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتک حرمت پیامبر!». سپس اشک از چشمانش روان شد و فرمود: «دنیاى پس از تو ویران باد!». زینب علیها السلام خواهر امام حسین علیه السلام بهشتاب بیرون دوید و ندا داد: اى برادرم و فرزند برادرم! آنگاه آمد تا خود را بر روى [پیکر] علىاکبر علیه السلام انداخت. امام حسین علیه السلام سر او را گرفت و [او را بلند کرد و] به خیمهاش بازگرداند و به جوانان [خاندان]خود فرمان داد و فرمود: «برادرتان را ببرید!». آنان او را بُردند و در خیمهاى گذاشتند که جلوى آن مىجنگیدند.
روضه: پدر آرامش دنیا، پدر فرزند اعطینا... | شب هشتم محرم92 | میثم مطیعی
شاعر: سیدحمید برقعی
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در این آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی!
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا
که دیده اینچنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟
و خاکآلودهتر از او بهغیر از چادر زهرا
زمینه: علیاکبرم ای علیاکبرم+ امیری حسین و نعم الامیر | شب هشتم محرم92 | امیر عباسی و میثم مطیعی
علی اکبرم ای علی اکبرم
عجب لالهگون خاک صحرا شده
جگرگوشهام ارباً اربا شده
عدو شیشه عمر من را شکست
ببین دیدنی اشک بابا شده
علی اکبرم ای علی اکبرم
ببوسم لب و روی پیغمبرت
چه شد یوسفم با تن اطهرت
چه گرگی تو را پاره پاره نمود
نه پیراهنی مانده نه پیکرت
علی اکبرم ای علی اکبرم
به هر بزم و هر کوی و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
پدر در دو گوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حسین و نعم الامیر
حسین از کرم انتخابم کند
غلام غلامش خطابم کند
گدای در خود حسابم کند
بهشتم برد یا عذابم کند
به عشقش اسیرم اسیرم اسیر
امیری حسین و نعم الامیر
به زخم جبین پیمبر قسم
به رخسار خونین حیدر قسم
به محسن به زهرای اطهر قسم
به سبطین و عباس و اکبر قسم
به هفتاد و دو عاشق بینظیر
امیری حسین و نعم الامیر
واحد: کمی روبهرویم بمان تا تماشا کنم قامتت را | شب هشتم محرم92 | میثم مطیعی
شاعر: محمدمهدی سیار
کمی روبهرویم بمان تا / تماشا کنم قامتت را
که تا لااقل “ان یکاد”ی/ بخوانم بر آن قد و بالا
بمان ای همه شوق و ذوقم/ که دلتنگ پیغمبرم من
که سخت است و تلخ است و سنگین/ ز دیدار تو دل بریدن
علی جان علی جان / برو سوی میدان
شده عید قربان / شده عید قربان
(الوداع، علی اکبر)
خدایا تو اینک گُواهی/ که من میفرستم به میدان
همه خاطرات خوشم را/ به سوز دل و چشم گریان
رخش آینهدار زهرا/ قد و قامتش مثل حیدر
سخن گفتنش، خَلق و خُلقش/ یکایک شبیه پیمبر
خدایا در این دم/ رود جانم از تن
سوی اینهمه گرگ/ رود یوسف من
(الوداع، علی اکبر)
تحمل کن این تشنگی را/ یل خسته تشنهکامم
که آبی بهجز اشک حسرت/ نمانده دگر در خیامم
خدایا مبادا که اسبش/ کنون گم کند راه خود را
رود سوی اردوی دشمن/ شود سرو من ارباً ارباً
من و دیده تر/ تو و حرف آخر:
لبم گشته سیراب/ ز دست پیمبر
(الوداع، علی اکبر)
واحد: سبط النبی المختار یابنالحیدر یا مظلوم | شب هشتم محرم92 | امیرعباسی
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
غریب غاضریه
ای شده از حق محروم
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
پیام آزادگی
کردی به عالم مفهوم
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
بیکفن ماریه
ای کودکانت مغموم
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
از هل من ناصر شده
بیکسی تو معلوم
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
جدا کرده سرت را
شمر ستمگر شوم
سبط النبی المختار
یابنالحیدر یا مظلوم
دم پایانی: سید و مولا حسین | شب هشتم محرم92 | میثم مطیعی
سَید و مولا حسین، آرام دلها حسین
زِمزمه عاشقان، یاحسین و یاحسین
ندارم غیر تو فکر و خیالی بنفسی انت و اهلی و مالی
روضههای مقتل را، مثل باران میگرییم
در غم تو این شبها، با شهیدان میگرییم
اشک ما مرثیهخوان فرات است مولای ما قتیل العبرات است
با ولایت میمانیم، شور ما از عاشوراست
ای عاشقان بسمالله، راه قدس از کربلاست
تنها نگذارم در میدان، ولی را مولایم رهبرم سِید علی را
کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا
وارث خون حسین، مهدی زهرا بیا
یار مظلومان کی میرسی از راه العجل العجل یا حجةَ الله
شاعر: محمدمهدی سیار و میلاد عرفانپور
نجوا با امام زمان: امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده | شب هشتم محرم92 | میثم مطیعی
هوای کهنه این شهر تازه دم کرده
گناهکاریمان “تُنزِلُ النّقم” کرده
“ظلمتُ نفسی” ما را شنید و دلبر گفت
امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده
بهشوق یوسف اگر چشم ما چو یعقوب است
هنوز گریه بهدرد فراغ کم کرده
به توبههای محرم قسم که شوق ظهور
فدائیان تو را با تو همقسم کرده
هوای کربوبلا جان تازهام داده
دل حزین مرا راهی حرم کرده
دودمه: جوانان بنیهاشم بیایید... | شب هشتم محرم92 | امیرعباسی
شور: تازهجوان لیلا روح و روان لیلا | شب هشتم محرم92 | امیرعباسی و میثم مطیعی
شور: یا لیتنا کنا معک | شب هشتم محرم92 |امیرعباسی
برای دسترسی به فایل صوتی مداحی شب ششم محرم 92 هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) با مدیحهسرایی میثم مطیعی اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/*