صله، رازی است بین بانی و مداح/امام، شهدا و رهبری تنها خط قرمز مداحان/با مداح‌ بی‌طرف مخالفم

صله، رازی است بین بانی و مداح/امام، شهدا و رهبری تنها خط قرمز مداحان/با مداح‌ بی‌طرف مخالفم

خبرگزاری تسنیم: سید‌مهدی میرداماد می‌گوید: صله سرّ و رازی بین بانی و مداح است. حاج‌آقای فاطمی‌نیا می‌فرمودند: کاری نکنیم که فردای قیامت اگر گفتیم ۴۰ سال روضه خواندیم، بگویند خب پولش را هم که گرفته‌ای و دیگر برای اینجا هیچ چیزی باقی نگذاشته‌ای.

خبرگزاری تسنیممدیحه‌خوان مشهور حسینیه بنی‌فاطمه(س) قم معتقد است که متأسفانه یکی از اتفاقاتی که در این نسل جدید افتاده، این است که این نسل هم خیلی عجول است و هم خیلی حرف‌گوش‌کن نیست. او می‌گوید: خودمان وقتی 20 سالمان بود و می‌خواندیم نگاهمان به دهن بزرگترهایمان بود. هر چه آنها می‌گفتند نصب‌العین ما بود. من خودم تا سال 84 برای خودم جلسه جداگانه‌ای نگذاشته بودم. حس می‌کردم باید کنار آقای سلحشور بخوانم. بالاخره ایشان بزرگتر من هستند. اما چون دیگر مستقیما تاکید رهبر انقلاب بر این بود که اگر هر دو نفرتان یک جا بخوانید اسراف می‌شود و باید هر کدامتان یک هیئت جداگانه‌ای را بچرخانید و یک مستمعی را هدایت و تقویت کنید. این بود که بعد از این توصیه ما جلسه هفتگی درست کردیم و جلسه حسینیه بنی‌فاطمه(س) راه افتاد.

سید‌مهدی میرداماد، متولد اسفندماه سال 1357 در یکی از محله‌های جنوب شهر اهواز است. با آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانواده به شهر مقدس قم نقل مکان می‌کند. اولین بار در دوره راهنمایی در جلسات خانگی قرآن و روضه، مکبری مسجد و تک‌خوانی در گروه‎های سرود، استعدادهای او کشف می‌شود. در دوره دبیرستان و با ورود جدی‌تر به عرصه‌های اجتماعی نگاهش به مقوله مداحی پررنگ‌تر می‌شود. در این مقطع اتفاق تلخی برایش اتفاق می‌افتد که مسیر زندگی‌اش را عوض می‌کند و تحولی اساسی برایش رقم می‌زند: درگذشت مادر.

وی در همین دوران است که به حوزه علمیه می‌رود؛ از سال 74 تا 80 سطح یک حوزه ر ابا پیش زمینه مداحی و ستایشگری اهل بیت(ع) می‌گذراند و طی این مدت اتفاقات قابل توجهی رخ می‌دهد: از تشکیل هیئت انصار الشهداء و برپایی نمایشگاه‌های کوثر ولایت در قم و  جنوب تا برگزاری جلسات هفتگی در مهدیه اسلامی به همراه دوستان طلبه، از ورود به مجموعه هیئت خادم الرضا(ع) و آغاز رفاقت با حاج محمود کریمی تا آشنایی با حاج مهدی سلحشور و آغاز یک دوره جدید هم‌خوانی در هیئت ثارالله .... سال 81، در اثر یک اتفاق از حوزه انصراف می‌دهد و به خدمت سربازی می‌رود.

پس از اتمام دوره سربازی در عرصه بیمه مشغول فعالیت می‌شود و در کنار آن، آشنایی با جلسات متعدد و بهره‌گیری از مکتب‌های مختلف مداحی و شاگردی اساتید بنام و پیشکسوتی مانند حاج منصور ارضی، حاج علی انسانی، حاج حسن خلج، حاج صادق آهنگران و... را دارد. راهیابی به جلسات مهم و قابل توجهی مانند حرم مطهر امام رضا(ع)، حرم حضرت معصومه(س)، مسجد مقدس جمکران،  بیت رهبری، مهدیه تهران و ... نیز در همین دهه اتفاق می‌افتد و تجربه‌های گرانبهایی در اختیارش می‌گذارد.

به بهانه فرارسیدن ایام محرم و عزاداری سید و سالار شهیدان(ع)، سیدمهدی میرداماد در گفت‌وگوی صمیمانه‌ای با خبرنگار تسنیم، موضوعات متعددی را به گفت‌وگو نشسته است: از چگونگی ورود به عرصه مداحی و دستگاه امام حسین(ع)،‌ فن مداحی و سبک‌های سنتی و مدرن، جایگاه و اصل یا فرع بودن شعر در مداحی، روضه و مقتل‌خوانی، هیئت و سیاست، خاطرات از دیدار بار رهبر انقلاب و... .

بخش نخست این‌ گفت‌وگو چندی پیش در تسنیم منتشر شد؛ بخشی از نکات مهم آن بخش از گفت‌وگو که میرداماد بر آنها تأکید کرده بود، چنین بود: مداحان بخصوص مداحان جوان باید باور کنند که تریبون مداحی وسیله تبلیغ و هدایت است و آنان به افتخار ستایشگری انسان‌های یگانه‌ای نائل شده‌اند؛ کسانی که مداحشان خود خدا بوده است. مداح باید شعرشناس باشد و بعد از شاعر مداح باید دومین کسی باشد که از شعر سر در می‌آورد؛ شعر به همان اندازه که می‎تواند مفید باشد به همان اندازه هم می‌تواند مخرب باشد. مداحی را یک علم معنوی و هنر مقدس است و دستگاه امام حسین(ع) تنها جایی است که پیری در آن خوب است. آموزش عربی اولین پله ذاکری اهل بیت(ع) و عربی‌دانی؛ حلقه مفقوده مداحی مداحان جوان امروز است.

اینک بخش دوم این گفت‌وگو:

*تسنیم: سؤال بعدی درباره نسبت هیئت و دستگاه امام حسین(ع) با سیاست است؛ مجالس اهل‌بیت(ع) خصوصا تکیه و هیئت امام حسین (ع) در کنار فضای معنوی و روضه و مناجات، پایگاه سیاسی مردم هم بوده است. اما برخی از نوحه‌خوانان و ذاکران به بهانه دوری از سیاست و اهل آن، از خواندن اشعاری درباره انقلاب، شهدا و دفاع مقدس پرهیز می‌کنند و ادعایشان این است که دستگاه اهل بیت(ع) ربطی با سیاست ندارد. نظر شما در این باره چیست؟‌

حاج‌محمود کریمی می‌گفت امام حسین(ع) در عاشورا با ترفندی سیاسی علی‌اصغر(ع) را بر روی دست می‌گیرد

همان طور که حضرت امام (ره) فرمودند سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست. به نظر من ما یک سیاسی‌بازی داریم که نباید وارد بازی سیاست بشویم. ولی معتقدم حرکت امام حسین(ع) در روز عاشورا یک حرکت کاملا سیاسی است. حتی به قول حاج محمود کریمی امام حسین (ع) لحظه آخر می‌آید با یک ترفند سیاسی حضرت علی اصغر(ع) را بر روی دست خود می‌گیرد، برای اینکه همه عالم بفهمند که حق با کیست. مغرضان اگر تا قبل از شهادت حضرت علی‌اصغر(ع) می‌توانستند کربلا را تحریف کنند و بگویند دو گروه برای کسب حکومت با هم جنگیده‌اند، ولی وقتی این کودک وسط می آید دیگر بحث حکومت نیست و معلوم می‌شود که ظالم کیست و مظلوم کیست و حق با کیست؟

هیئت‌ جای خط‌کشی‌های سیاسی نیست، درِ هیئت باید برای همه باز باشد

ما هر دفعه که خدمت رهبر انقلاب رسیدیم، به این نکته خیلی اشاره کردند که هیئت‌ها را به انقلابی و ضد انقلابی خط‌کشی نکنید. این فاجعه است. ما نباید فیلتر بگذاریم که شما مقلد چه کسی هستید و چه کسی را قبول دارد یا به چه کسی رای داده‌اید و بعد می‌توانید به هیئت بیایید؛ نه. به نظر من درِ هیئت باید باز باشد. ما الآن در هیئت‌مان همه جور آدمی داریم. می‌آیند می‌نشینند و نقطه مشترکشان هم گریه است. منتها کسی که علنا با نظام جمهوری اسلامی عناد دارد و عنادش را هم مطرح می‌کند با او باید برخورد کرد و آن خط قرمز ماست.

هیئت جای میتینگ‌های سیاسی نیست، ولی از اصول کلی نظام حمایت می‌کنیم

ولی من اعتقادم این است که مداح نباید وارد بازی‌های سیاسی شود، نباید وارد احزاب و گروه‌های سیاسی شود. نباید از میکروفون اهل بیت(ع) و آن منبری که در اختیارش قرار داده شده، در جهت شخص و حزب خاصی استفاده کند.حتی من با برخی از دوستان مداح خودم با اینکه خیلی هم با هم ارتباط داریم در این زمینه اختلاف سلیقه داشتیم.
من خدمتشان عرض کردم که در انتخابات مستقیما از شخص خاصی حمایت نمی‌کنم و بالاخره وظیفه‌ام تشویق مردم به حضور در انتخابات است. از دو سه هفته قبل از انتخابات هم در هیئت‌هایی که می‌خواندیم، مرتب تاکید می‌کردیم که شرکت کنید و حاضر باشید. این نظام امانت شهدا در دست ماست. بله اگر کسی هم می‌آمد و به صورت خصوصی از خودم می‌پرسید به چه کسی رای می‌دهی، ممکن بود به او بگویم. ولی اینکه بیایم پشت میکروفون اسم ببرم و تبلیغ کنم و مثلا از زندگی‌نامه‌اش بگویم را کار درستی نمی‌دانستم.

با مداح‌های بی‌طرف و بی‌رگ هم به شدت مخالفم

احساسم بر این است که شأن منبر خیلی بالاتر از این حرف‌هاست. ما نباید خودمان را در اختیار سیاسی‌زدگان قرار بدهیم و نباید هیئت را میتینگ سیاسی کنیم، ولی باید از اصول کلی نظام حمایت کنیم. من با مداح‌های بی طرف و بی‌رگ هم به شدت مخالفم. اصلا حواسشان نیست کجا دارند زندگی می‌کنند و در چه حکومتی نفس می‌کشند و چه دینی به گردنشان هست. باید حتما توجه کرد. من در بحث سیاست با افراط و تفریط مخالفم. مداح به موقع و باظرافت و در بزنگاه می‌تواند حرفش را بزند. آنگاه اگر حرفش را به موقع و با هنرمندی بزند، یک جمله کافی است. برای مثال وقتی داریم برای اصحاب می‌خوانیم یک جمله برای شهدا بگوییم. من فکر می‌کنم این تک‌جمله ها بسیار کاری‌تر از این باشد که بیاییم قبل از مداحی، نیم ساعت صحبت و سخنرانی کنیم.

*تسنیم: یک مداح در زمینه سیاست باید چگونه عمل و رفتار کند که به دور از افراط و تفریط باشد؟

امام و شهدا و رهبری خط قرمز ما هستند

اول اینکه سخنران و مداح باید اطلاعات و بینش سیاسی‌اش قوی باشد و انسان بی‌اطلاع و چشم و گوش بسته‌ای نباشد. از آن طرف هم به این پختگی برسد که بداند باید کجا صحبت کند و بداند کجا مطلب را بیان کند. در واقع ظرافت‌های لازم را به خرج بدهد و توجه به این نکته مهم که ما نباید اصلا وارد جزئیات سیاست بشویم. اصول کلی نظام اصلا سیاسی نیست؛ امام و شهدا و رهبری خط قرمز ما هستند. برای مثال تا حالا پیش آمده است که جایی هیئت رفته بودم و روی منبر به من کاغذ دادند که برای رهبری دعا نکنید. من هم همان جا مجلس را رها کردم و از روی منبر پایین آمدم و به آنها گفتم که من اصلا آمده‌ام که دعا کنم و نمی‌توانم بی‌توجه بدون توجه باشم.

حرف من این است که ما دیگر کسی و چیزی را وارد این سه خط قرمزمان نکنیم؛ چون بعضی اوقات چنین کرده‌ایم و متاسفانه ضربه‌اش را هم خورده‌ایم. الآن من خیلی از هیئت‌ها را که علنا مخالفت می‌کنند شرکت نمی‌کنم. چون آن‌ها علنا می‌گویند و ما هم علنا می‌گوییم که نمی‌آییم. ولی وقتی طرف مخالفتش را به زبان نیاورده و علنی نکرده است، ولو از روی محافظه‌کاری هم عکس امام و رهبری را در هیئت می‌زند، ما می‌رویم. برای اینکه ما کارمان هدایت و سازندگی است. بالاخره رهبر انقلاب هم بارها فرموده‌اند که جذب حداکثری و دفع حداقلی.

*تسنیم: بحث صله به مداح از زمان اهل بیت(ع) نیز مرسوم و امر بسیار پسندیده‌ای بوده است. منتها امروزه با پدیده‌های جدیدو غریبی مواجه هستیم که متاسفانه برخی از مداحان برای مداحی خود نرخ گذاری می‌کنند و بعضا مبالغ بسیار هنگفتی را طلب می‌نمایند. نظرتان در این رابطه چیست و چه کسانی را در این امر مقصر می‌دانید؟

حدیثی از امام رضا(ع) خدمت شما بگویم. این روایت در کمال‌الدین شیخ صدوق آمده است. باید دقت کرد که این جمله را از امامی می‌شنویم که به امام رئوف معروف‌اند و به مهربانی زبانزد هستند. ایشان می‌فرمایند : ملعونند کسانی که ما اهل بیت(ع) را وسیله امرار و معاش خودشان قرار بدهند؛ یعنی با ما کاسبی کنند. همین امام رضا (ع) وقتی دعبل دو بیت روضه برای ایشان می‌خواند، مبلغ بسیار سنگینی را به ایشان صله می‌دهند. هم صله مادی می‌دهند و هم به او عبایی می‌دهند که 40 سال حضرت با آن نماز شب خوانده است.

خودمان را ارزان می‌فروشیم/ چه کسانی مقصرند؟

می‌خواهم بگویم که قیمت ما خیلی بالاست. ما خودمان این قیمت را پایین می‌آوریم و خودمان ارزان خودمان را می‌فروشیم. ما نباید بگوییم چقدر بدهید. هرچه دادند باید روی چشم‌مان بگذاریم. امروز متاسفانه این اتفاق دارد کم‌کم از بین می‌رود. مقصر هم در این قضیه زیاد هست. مسئول هیئت مقصر است، مستمع مقصر است، خود مداح بیشتر از همه مقصر است. آقای فاطمی‌نیا می‌فرمودند کاری نکنیم که اگر فردا رفتیم پای حساب و کتاب رفتیم و گفتیم ما 40 سال روضه خواندیم، بگویند خب پولش را هم که گرفته‌ای و دیگر برای اینجا هیچ چیزی باقی نگذاشته‌ای؛ این اتفاق یک اتفاق کاملا معنوی است.

صله سرّ و رازی بین بانی و مداح است

من خودم احساسم بر این است که این صله یک سرّ و یک راز بین بانی و مداح است. من دو مطلب خدمت شما عرض می‌کنم: مسئله اول این است که چه دلیلی دارد که یک مسئول هیئت یک چیزی را که به مداح می‌دهد، همه جا جار بزند که من اینقدر به مداح دادم! آقا چقدر بدهیم؟ هر چه‌قدر دارید و هر چه قدر می‌خواهید بدهید، هر چقدر دوست دارید بدهید، چون دارید پول عشقتان را می دهید. وقتی این مسئله مطرح می‌شود که چقدر داده شده، این یک آفت می‌شود. وقتی شما می‌گویید من اینقدر داشته‌ام و دلم خواسته است این مقدار بدهم، آن موقع هیئت دیگری که قصد دعوت از آن مداح را دارد، می‌گوید خب من آن مقدار ندارم. باید چه کار کنم؟ نباید هیئت بگیرم؟ آن موقع هم مستمع محروم می‌شود و هم مداح از خیلی از فیض‌ها محروم می‌شود.

توصیه حاج‌آقا انصاریان: صله‌هاتان را نشمارید

من یک توصیه از حاج رضا انصاریان شنیدم: ایشان به من گفتند سعی کن هر چقدر به شما صله می‌دهند نشمارید. خدا شاهد است که من این قدر این توصیه را دوست داشتم که دیگر بعد از شنیدن آن نمی‌شمارم. من خودم الآن یک صندوق درست کرده‌ام که وقتی کسی به من صله‌ای می‌دهد در آن صندوق می‌اندازم. خرج زن و بچه‌ام را از این صندوق برمی‌دارم. شاید باور نکنید که تا به حال در زندگی‌ام هیچ وقت هم نشده است که این صندوق خالی شده باشد. برای اینکه اعتقادم این است که اینگونه نگاه کردن هیچ وقت آدم را دچار آسیب و آفت نمی‌کند.

مسئله دوم هم این است که بله من قبول دارم بعضی پول‌ها مشکوک هستند و در آن ها حرف و حدیث است. شده است جایی هم نیم ساعت خوانده‌ام و بعد یک چک با مبلغ خیلی بالا به من داده‌اند. در این جور پول‌ها حرف است. آدم اینجاست که باید حواسش باشد. روایت می‌گوید: المؤمن کیس؛ مومن باید زرنگ باشد. به هر حال بعضی پول‌ها در آن نقشه است.

*تسنیم: به نظر شما اینکه مداح از راه مداحی ارتزاق کند و هیچ شغلی نداشته باشد، امری پسندیده است یا مذموم؟

رهبر انقلاب فرمودند یک مداح باید 3 چیز داشته باشد و نداشته باشد

ما نگاهمان به مداحی نباید نگاه مادی باشد. من همیشه به جوانها گفته‌ام که حتما مداح باید شغل داشته باشد. حتما باید یک کار بسیار آبرومند داشته باشد. یک کاری که تمکن مالی‌اش را هم بتواند حفظ کند. رهبر انقلاب می‌فرمودند یک مداح باید سه چیز را داشته باشه و نداشته باشد. بعد مثال زدند. گفتند خواننده باید صدا داشته باشد و نداشته باشد؛ یعنی هم صدا نیاز است و هم اینکه فکر نکنید همه چیز صداست. صدا ظرف قشنگی هست، ولی مهم این است که در آن چه می‌ریزید.

خواننده باید قیافه داشته باشد و نداشته باشد؛ ما از لحاظ روانشناسی می‌گوییم اولین چیزی که بر روی مستمع تاثیر می‌گذارد سیمای مداح است، ولی از آن طرف نباید فقط قیافه باشد؛ چون بعضی‌ها فقط به قیافه‌شان می‌رسند. سومی هم تمکن مالی است؛ خواننده اهل بیت(ع) باید وضعش خوب باشد و از آن طرف هم نباید سرمایه‌دار و ثروتمند و اشراف‌زاده باشد. نباید در سطح فقیر جامعه باشد و نباید در سطح ثروتمند جامعه باشد. باید اینقدری دستش در جیبش باشد که به خاطر خالی بودن جیبش همه جا نرود و هر چیزی نخواند.

همیشه گفته‌ایم و همیشه هم می‌گوییم که ریزترین جنس در خانه ما به مدد اهل بیت(ع) است. ولی در عمرمان تا به حال به کسی نگفته‌ایم چه مقدار بدهید. نگفته‌ایم چرا می‌دهید یا چرا نمی‌دهید. هیچ موقع با هیچ کسی معامله نکرده‌ایم. نصف جلسه‌های ما هم برای رفقایمان هست. نه آن ها چیزی به ما می دهند و نه ما تا به حال از آن ها چیزی گرفته ایم.دلمان هم خوش است که همین ها برایمان می ماند.

*تسنیم: به عنوان آخرین سؤال اگر خاطره خاصی از دیدارهایتان با رهبر انقلاب دارید بفرمایید؟

من خیلی از آقا خاطره دارم. یک وقت‌هایی وسوسه می‌شوم که بنشینم و خاطراتی که از دیدارهایمان با ایشان دارم را بنویسم. بعد می‌گویم این کار پررویی استف چون از من بزرگتر و واجب‌تر زیاد هستند. ولی واقعیتش این است که دیدار با ایشان همه‌اش خاطره است. توجه معظم‌له به اشعار و مضامین ناب خیلی مهم است. یادم هست در یکی از سال‌ها که همزمان با تولد حضرت زهرا(س) خدمت ایشان رسیده بودیم، شعری از استاد رسول‌زاده با تخلص «آشفته» از شعرای کاشان خواندم که خیلی قصیده طولانی‌ای بود و برای همان روز هم سروده شده بود و قبل از آن هم جایی خوانده نشده بود.

شاعری که صله همه عمر شعری‌اش را با کلام رهبر گرفت

به یاد ندارم شعری محضر ایشان خوانده باشم و ایشان اسم شاعرش را نپرسیده باشند. معمولاً بعد از سلام و احوالپرسی، اولین سوال ایشان آن است که شعر برای چه کسی بود؟ بعد از خواندن این قصیده خدمت ایشان رسیدم. ایشان پرسیدند که شعر برای که بود؟ گفتم برای استاد رسول‌زاده بود. خیلی خوشحال شدند و گفتند سلام بنده را به ایشان برسانید. توجه کنید که این ادبیات ایشان چه ادبیات محترمانه‌ای است که من وقتی برای آقای رسول‌زاده تعریف کردم؛ ایشان خیلی منقلب شد و به من گفت که من صله همه عمر شعرم را گرفتم که آقا این قدر توجه داشت.

رهبر انقلاب به تمام معنا شعرشناس هستند

یادم هست یک بیتی در این شعر بود که در توصیف حضرت زهرا (س) می‌گفت که چه کسانی شما را توصیف می‌کنند: قدر تو معنا می‌کند، وصف تو انشاء می‌کند/ ابری که بارد بر زمین، گردی که خیزد بر هوا. شاعر در این بیت می‌خواست بگوید که همه ذرات عالم تو را توصیف می‌کنند. نکته جالب این است که آقا چیزی هم یادداشت نمی‌کنند و فقط گوش می‌دهند. این شعر هم شعر تازه‌ای برای ایشان بود؛ یعنی قبلا نشنیده بودند. این بیت هم بیت وسط قصیده بود. ایشان بعد از اینکه سلام آقای رسول‌زاده را رساندند گفتند به ایشان بگویید آن بیت ( قدر تو معنا می‌کند ...) یعنی عین بیت را از حفظ خواندند که من بسیار متعجب شدم. ایشان فرمودند که نسبت دادن گرد و خاک به حضرت صدیقه(س) یک مقداری سخیف است. بعد یک مقداری فکر کردند و گفتند مثلا به جای «گردی که خیزد بر هوا» بگویید «نوری که تابد بر سما». البته این توجه آقا را نشان می‌دهد که ایشان شعرشناسی به تمام معنا هستند.

انتهای پیام/

اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل