اینجا پاکستان؛ مدرسه و بیمارستان غربیها، جلوتر از کنفرانس و همایش دولتی ما
خبرگزاری تسنیم:بخش دوم گفتگو با چهار پاکستانی، به نقد اقدامات انجام شده مدیریت فرهنگی دیپلماسی در این کشور مربوط میشود. پاکستانیها راههای سادهای برای تاثیرگذاری نشانمان میدهند. راههایی که مدیریت فرهنگی نمیتواند آنها را ببیند، چون نمیخواهد...
حجتالاسلام و المسلمین سیداختر حسین نقوی، سرپرست جامعه محققین پاکستان و مدیر مدارس بینالمللی علمیه پاکستان است و در ایران مدیریت حوزه علمیه مهدیه (مخصوص طلاب پاکستانی)، در عراق مدیریت مدرسه امیرالمومنین(ع) و در پاکستان نیز مدیریت مدرسه زینبه را برعهده دارد.نقوی چند وقت پیش با حجتالاسالام علیگوهر ایمانی، علی عبدالحفیظ مطهری و ذیشان مهدی؛ از اساتید و طلبههای پاکستانی حاضر در ایران به خبرگزاری تسنیم آمد تا روایتی دیگر از پرونده «ایران؛ جان پاکستان» رقم بخورد.در بخش اول گفتگو، درباره تاثیری که انقلاب ایران روی پاکستان گذاشت صحبت کردیم. گفتند که امام را هدیهای به پاکستان میدانند و موجودیت و هویت امروزشان را مدیون خمینیاند. نمونههای جالبی هم از پیوند تاریخ انقلاب ایران با مردم پاکستان برایمان تعریف کردند. تعریف کردند که دیده بوددند که مادری پاکستانی در ایام جنگ ایران به فرزندش میگفت اگر به کمک ایرانیها نروی شیرم را حلالت نمیکنم. از جلسات دعای اهل سنت برای پیروزی ایران در جنگ گفتند. جلسات دعایی که برای عبور ایران از ماجرای حوادث سال 88 دوباره تکرار شد. در این بخش از گفتگو با آنها درباره این صحبت کردیم که با وجود همه این وابستگیها و پیوندها، ایران چه کاری در آنجا انجام داده است. پاسخ آنها زیاد امیدوارکننده نبود تا دوباره با گزاره وجود یک مدیریت بوروکراتیک بیکارکرد برای کار فرهنگی در خارج از مرزهای ایران ایمان بیاوریم.
تسنیم: گفتیم و متوجه شدیم که انقلاب ایران چه اتفاقات بزرگ و تاریخسازی را در پاکستان به وجود آورد. از این هم حرف زدیم که چه قدر زمینه اولیه در پاکستان برای حضور ایران فراهم بود. البته که منافع ملی آمریکا اجازه نمیداد که آنجا نظاره گر باشد و آنها به شدت فعال شدند اما ایران چه کرد؟ در همه این سالهای بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران برای محکم کردن پایههای انقلاب در پاکستان چه کار کرد؟
نقوی: این واقعیت بزرگی است که آن طرف دنیا میلیاردها میلیاردها خرج کرده است تا تاثیر ایران در این منطقه از دنیا را کمرنگ کند، تا حرف امام خمینی را در این منطقه به زمین بزند. اما من به صراحت به شما میگویم که تاکنون موفق نشده است. شما فقط به همین مساله عزاداری امام حسین نگاه کنید. محرم که میشود دیگر برای پاکستانیها هیچ چیزی مهم نیست. همه میآیند و هر چه دارند در وسط میگذراند و برای امام حسین خودشان را خرج میکنند. خب این عزاداری امام حسین از کجا آمده است؟ از برکت امام خمینی.
عزاداری امروز امام حسین(ع) در پاکستان مدیون امام خمینی است
قبل از امام خمینی ما جرات نمیکردیم بیرون بیایم و عزاداری کنیم. عزاداری امروز امام حسین(ع) در پاکستان مدیون امام خمینی است. نه فقط در پاکستان که در تمام دنیا. ما اعتقاد اساسیمان این است که بیداری اسلامی امروز؛ مدیون ایران و امام خمینی است. امروز به هر جای دنیا نگاه کنید میبینید که همه بیدار شدهاند و این برکت امام خمینی است. همه دنیا امروز حیران شده است. امام خمینی کل دنیا را تکان داد. هنوز هم اثرات آن تکان معلوم است.در پاکستان هم همینطور. هم اهل سنت و هم اهل تشیع. چه قدر از اهل سنت در خود پاکستان به برکت امام خمینی شیعه شدند و... و این نهضت به اعتقاد ما ادامه خواهد داشت؛ هر چهقدر هم آنها پول خرج کنند و مانعتراشی کنند.
اما در مورد سوالی که شما گفتید، باید بگویم که به نظر من برخی نقایص وجود دارد که در حال ضربه زدن به ایران است و باید هر چه زودتر برای آن فکری شود. یکی از مشکلات اساسی کاروانهای زیارتی است که از پاکستان به ایران میآیند. پاکستانیهایی که برای زیارت به ایران میآیند اصلا احترام نمیشوند. با آنها خوب برخورد نمیشود و خاطره بدی از حضور در ایران برای آنها باقی میماند. خیلی زائر از پاکستان به ایران میآید؛ اما اصلا روی آنها برنامهریزی نشده است خیلی ساده میشود همه آنها را جذب ایران کرد.با یک کتاب، با یک جلسه و...علاوه بر آن به نظر من سفارتخانه ایران باید فکری به حال این کاروانهای زیارتی کند. مسئول و رئیس کاروانها فقط به فکر پولند و مردم را خیلی اذیت میکنند. حتما باید یک روحانی در کاروان باشد که حواسش به همه این چیزها باشد...
«اشهد ان لا اله الا علی» میگویند و دودش به چشم تشیع و ایران میرود
یک مشکلی دیگری هم که وجود داشت و به لطف خدا امروز خیلی کمتر شده است این افراطگریها و اقدامات ضدوحدتی بود که در ایران انجام میشد و در پاکستان انعکاس پیدا میکرد. «اشهد ان لا اله الا علی» میگفتند در مداحیها و بعد که در پاکستان پخش میشد سندی میشد بر علیه تشیع و ایران. می گرفتند دستشان و میگفتند ببینید جمهوری اسلامی این کار را می کند، این عقاید شیعه هاست و این خیلی به ضرر هم تشیع و هم ایران تمام میشد که خوشبختانه مدتی است که کاهش پیدا کرده است.
روی زائران خارجی در ایران هیچ کار فکری انجام نمیشود
ایمانی: به نظر من هم این مساله کاروانهای زیارتی دارد تبدیل به یک معضل میشود. من خودم بارها مشاهده کردهام که بین رئیس کاروانها با زائران درگیری پیش آمده است. ایران باید نظارت دقیقی روی این کاروانها داشته باشد. سفارتخانههای ایران فقط به آدمهای محدودی ویزای کاروان زیارتی میدهد که همینها فقط پی پول هستند و زائران را اذیت میکنند و خیلیها را اصلا از سفر به ایران منصرف میکنند.نیاز به یک نظارت دقیق از سوی ایران بر این کاروانها وجود دارد. علاوه بر این که هیچ کار فکری بر روی زائرانی که به ایران میآیند نمیشود. سعودی ها به زائران کتاب میدهند، اما ایران چیزی هیچ کاری نمیکند.
مساله دیگر به نظر تقویت حوزههای عملیه از سوی ایران است. ایران باید مدرسین بیشتری به آنجا بفرستد.مردم خیلی احتیاج دارند و متاسفانه تعداد کمی مدرس و روحانی از ایران به پاکستان میرود.
معضل ایرانی توجه به شهرهای بزرگ و مرکز، این بار در پاکستان/دوران کار فرهنگی به سبک همایش و کنفرانس تمام شد
عبدالحفیظ مطهری: سرمایهگذاری غربیها بر روی پاکستان در سالهای اخیر شکلش تغییر کرده است. الان غربیها در پاکستان سرمایهگذاریشان را به ساخت مراکز خیریه، بیمارستان، یتیمخانه،مدرسه و .. منتقل کردهاند. در حالی که ایران آنجا همچنان به برگزاری همایش و کلاس مشغول است. آن هم فقط در شهرهای بزرگ. در شهرهای کوچک اصلا اثری از ایران نیست . جاهایی که اتفاقا بیشتر نیاز دارند و بهتر میشود کار کرد. خیلی راحت میشود عقاید امام و رهبری را در شهرهای کوچک، بین مردمی که تشنه این جور حرفها هستند پخش کرد و ایران را تبلیغ کرد، اما متاسفانه کار فقط به شهرهای بزرگ محدود شده است
تسنیم:البته که این چیزی که میگویید مساله چندان عجیبی برای ما نیست. این مساله خود ما در ایران هم هست. این مرکز زدگی و بیتوجهی به شهرهای کوچک و شهرستانها و روستاها برای کار فرهنگی. در داخل ایران هم غیر از مرکز را نمیبینند مدیران فرهنگی ما.
عبدالحفیظ مطهری:الان عربستان سعودی و قطر و دیگر کشورهای عربی در همه شهرهای کوچک عربستان، بیمارستان و یتیمخانه و مدرسه ساختهاند و چه قدر روی نظر مردم نسبت به آنها تاثیر گذاشته است.همینطور کشورهای غربی. الان در کراچی پاکستان، کاناداییها یک مدرسه پنجاه هزارنفره رایگان ساختهاند. از این پنجاه هزار حداقل ده هزار نفر مال آنها میشود. به روش خودشان تربیت میکنند و اینگونه آینده پاکستان را میسازند.
البته ایرانیها هم کار میکنند مثلا در زمینه زبان فارسی واقعا کارهای خوبی انجام شده است.اما با روشهای خیلی ساده میشود تاثیر این اقدامات را بالا برد. مثلا ایران در شهرهای بزرگ کنفرانس برگزار میکند چون آنجا امکانات بیشتر است و مردم هم بیشتر میایند اما همین کنفرانس را میشود به صورت بروشور مکتوب کرد یا فیلمش را گرفت و در مدارس و دانشگاهها و شهرهای کوچک پخش کرد که متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
تجربه اردوی «راهیان نور» دانشجویان پاکستانی
ذیشان مهدی: در مورد مساله کاروان زیارتی من باید به یک نمونه حرکت خیلی خوب در ایران اشاره کنم. در سالهای اخیر از گروه دانشجویان امامیه و جنبش مذهب جعفریه عدهای برای زیارت به ایران آمدند و با یک برنامهریزی خوب هم مثل اردوهای راهیان نور ایرانیها به مناطق جنگی برده شدند و هم به زیارت شهرهای مذهبی و این خیلی تاثیر خوب و مثبتی داشت.
اما در داخل پاکستان، احتیاج امروز، الان یک کار مردمی است. در سیلی که چند سال پیش در پاکستان اتفاق افتاد، دیدیم که کار مردمی چگونه جواب داد. این رای مجلس وحدت اسلامی در پارلمان پاکستان واقعا به خاطر همین کمکهای مردمی بود که در جریان سیل انجام شد. ایران هم باید به این سمت برود.
تسنیم: این ماجرای سیل ظاهرا خیلی نشانهها و نمادها برای امروز ما داشت. شما در پاکستان بودید؟
حیدری: من در زمان سیل پاکستان بودم. ایرانیها در آن زمان خیلی کمکهای خوبی انجام دادند. من خودم لباس هلال احمر ایران را پوشیده بودم و به مردم کمک میکردم. ایران در آن جا دو اردوگاه خیلی بزرگ زد و این خیلی تاثیر مثبت داشت روی مردم. مردم خیلی از ایرانیها راضی بودند، به بنده هم هشت کامیون دادهبودند که پخش کردم و خیلی جواب داد.این قدر تاثیر داشت که خیرین پاکستان وقتی دیدند که یک روحانی که از قم آمده و با ایرانیها ارتباط دارد این قدر دورش جمع شده اند؛ آنها هم آمدند و کمکهایشان را به ما و اردوگاه ایران دادند که پخش کنیم و این خیلی معنای خوبی داشت.از این طریق واقع میشود کار کرد.
تسنیم: یکی از دوستان پاکستانی می گفت ایران به پاکستان کمک میکرد عربستان هم کمک میکرد، اما عربستان روی تکتک کمکهای کوچکی که انجام میداد هم تبلیغات میکرد و ایران فاقد تبلیغات بود. اینجوری شد که همه تصور میکردند عربستان چه کمهای عظیمی انجام داده است، در حالی که ایران خیلی کمک کرده بود و کسی ما را ندید.
حیدری: بله این واقعا هست. آنها روی تبلیغات و رسانهها حساب ویژهای باز کردهاند و حسابی کار میکنند. البته ایران زیاد هم با دست باز نمیتواند کار کند. ولی سعودی حسابی دستش باز است و هر کار دلش بخواهد انجام میدهد.
ذیشان: سعودیها آنقدر منابع مالی دارند که اصلا نگران این چیزها نیستند. اما در زمینه تبلیغاتی که گفتید من شنیده بودم که عربستانیها اردوگاهی زده بودند و به مردم میکفتند که بیاید یک وعده نماز با ما بخوانید و بعد کمک بگیرید. میدانید همین چه تاثیری میگذاشت. خود اهل تشیع هم مجبور شدند بیایند و به شیوه آنها نماز بخوانند.
البته برخی ناهماهنگیها هم این وسط بود. مثلا من در دفتر بودم و دیدم که چند کامیون فرستاده شد ولی لب مرز گیر کرد و فاسد شد
نقوی: من در هر صورت فکر میکنم که آرمان امام خمینی این قدر فراگیر وجذاب انسانی است که آنها هر کار هم کنند نمیتوانند تاثیر امام را کم کنند، اما این توجیهی نمیشود بر کم کاریهایی که صورت گرفته است. یکی از مشکلات اساسی ما این است که ما اصلا کتاب احکام و کتاب دینی به زبان سندی نداریم. خیلی مردم در پاکستان و هندوستان فقط این زبان را بلدند و هیچ چیزی ندارند که به آن مراجعه کنند. ما الان در صدد ترجمه کتاب سندی توضیح المسائل آیت الله خامنه ای هستیم. دعا کنید موفق شویم.
انتهای پیام/