تواشیح در مدارس ما جایگاهی ندارد/ انتقاد از شیوه داوری و اعزام گروهها به خارج
خبرگزاری تسنیم:اعضای گروه تواشیح «طوبی» معتقدند هنرهای آئینی و بهویژه تواشیح، نقش مؤثری در تغییر سبک زندگی نوجوانان دارد؛ با این حال تنها معدودی مدرسه مذهبی در کشور که شاید تعدادشان به ۱۰ مدرسه هم نرسد، برای تواشیح جایگاه قائلند.
خبرگزاری تسنیم: حسین معرفتی، سرپرست نامآشنای گروه تواشیح و متولد 1349 تهران است که شاید اجراهای متعددی از این گروه در حافظه بسیاری ثبت شده باشد. او به همراه گروهی که قاطبهاش را جوانان تشکیل میدادند، سال 75 گروه «طوبی» را راهاندازی کرد؛ گروه هشت نفرهای که نام خود را از آیه «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب» به امانت گرفته است. معرفتی پیش از گروه طوبی، عضو گروه «شهید مداح» بود و مانند اغلب گروههای تواشیح دیگر، کار خود را از قرائت حرفهای قرآن آغاز کرده است. همچنین سراجالدین چاپی متولد 1360 یکی از اعضای فعال گروه طوبی است که علاوه بر مشارکت در اجرای گروه، سایت «طوبی» را مدیریت میکند. او فراگیری قرآن را از خردسالی شروع کرده و به گفته خودش فعالیت در گروههای تواشیح را از ایامی کلید زده است که در مقطع دبستان محصل بود.
چندی پیش حسین معرفتی به همراه سراجالدین چاپی، به خبرگزاری تسنیم آمدند و در گفتوگویی صمیمانه به گفتوگو با خبرنگاران این خبرگزاری نشستند. بخش اول این گفتوگو چندی پیش در تسنیم منتشر شد که به تاریخچهای از تواشیح، نقطه شروع گروه تواشیح طوبی، سبک و ملودی در تواشیح، اعزامهای خارج از کشور و مسائل حاشیهای آن، مشکلات صنفی گروههای تواشیح، اختلاف مصر و ایران در سطح تواشیح و... اختصاص داشت. بخش دوم گفتوگو که به نحوه برگزاری مسابقات تواشیح، جای خالی بودجه برای گروههای تواشیح، وضعیت آموزش تواشیح در میان نوجوانان، بهرهگیری از هنر تواشیح در مقابله با وهابیت و... اختصاص دارد، اینک منتشر میشود:
*تسنیم: برخی معتقدند در میان اعزامهایی که به خارج از کشور صورت میگیرد، اعزام برخی گروهها مانند اعزام گروههای موسیقی، با سهولت بیشتری نسبت به اعزام قاریان و گروههای تواشیح اتفاق میافتد، و در این صورتی است که موسیقی پاپ متعلق به خود کشورهایی است که گروههایمان را به آنجا ارسال میکنیم و در واقع زیره به کرمان میبریم! و این در حالی است که ظرفیت فرهنگی و تبلیغی هنرهای آئینی به هیچ وجه قابل قیاس با چنین گروهایی نیست. اگر نظر، انتقاد یا پیشنهادی در این زمینه دارید، بفرمائید.
معرفتی: اینکه استقبال و تمایل به سوی موسیقی بیشتر از تواشیح و فعالیتهای دیگر آئینی است، ضعف ما را نشان میدهد. چون به این قضیه حرفهای نگاه نکردهایم. باید دید به چه دلیل در اعزامها، اغلب گروههای موسیقی به گروههای تواشیح و قاریان ترجیح داده میشوند. یکی از افرادی که در سازمان فرهنگ و ارتباطات بود میگفت که عید امسال فقط توانستند یکی از خوانندگان موسیقی را با گروهش اعزام کنند که هزینه بسیاری در پی داشت. گروههای تواشیح را اینگونه اعزام نمیکنند و برای آن، چنین هزینههای بالایی متقبل نمیشوند، مگر اینکه یک متولی از جایی پیدا شود و هزینهای را بر عهده بگیرد تا یک گروه تواشیح به خارج از کشور اعزام شود. ما هم ضعیف عمل کردهایم که باعث شدهایم استقبالها از گروههای موسیقی بیشتر از قاریان و گروههای تواشیح باشد.
مردم ملودیها و این طرز خواندن را میپسندند؛ اما ارائه کار فاخر در این حوزه دشوار است، چون با احتیاط و با رعایت محدودههای بسیار در تواشیح با موسیقی وارد میشویم، بنابراین تا حد زیادی دستمان بسته است، با این حال از ما کار فاخر هم میخواهند. اولین گروهی که با موسیقی وارد تواشیح شد، الان در صدا و سیما اجازه خواندن ندارد، حالا بنده از جزئیات قضایا بیخبرم، در کنار این گروهها، گروههایی هم هستند که موسیقیهای خیلی مناسبی اجرا نمیکنند؛ یعنی از آن طرف، آنها هم فرق دارند و به هر حال، نمیشود در تواشیح از هر آهنگی استفاده کرد، به بهانه اینکه مردم خوششان بیاید؛ چون هر آهنگ و موزیکی در شأن این اذکار نیست، و چون این دستگاه متولی ندارد، کار کاملا شخصی میشود و هیچکس نمیتواند نظری داشته باشد.
مثلا نظر من درباره اعزامها این است که به جای اینکه رقابتی برگزار کنند، یک شخصی بیاید چند کار از اجرای ما را در مراسم مختلف ببیند، و متوجه اثرگذاری گروه ما بشود. گاهی یک گروه فقط دو هفته در کنار هم جمع میشوند و به خاطر اجرای اثری در مسابقات تواشیح اعزام میشوند، اما یک ماه بعد دیگر این گروه پنج نفره در کنار هم حضور ندارند و نفرات جدیدی جایشان را گرفتهاند. اما ما مدتها است که جمع و گروه چند نفره خود را حفظ کردهایم و به صرف برگزاری مسابقات دور هم جمع نشدهایم. اگر سیستم مسابقات و رقابتهای تواشیح را نگاهی بیندازید اصلا از اصول عجیب آن سر در نخواهید آورد!
*تسنیم: از چگونگی ارسال تولیدات تواشیح به مسابقات بگویید و اینکه اجراها و آثار این عرصه چگونه داوری میشوند؟
معرفتی: در مسابقات به صورت زنده تواشیح اجرا میکنیم و هیچگاه تواشیحها به صورت ضبط شده برای گروههای داوری ارسال نمیشود. منتها ما خودمان میدانیم که اگر کاری را که در مجلسی میخوانیم، در مسابقه بخوانیم عملا از رده خارج میشویم، مثل قاری قرآن که مجلسی خواندش با مسابقهای خواندنش تفاوت دارد. در مسابقات قرآن، باید تلاوت قاری به گونهای باشد که نظر داور را جلب کند، تواشیح هم همین طور است، اگر برخی از آثاری که معمولا در برنامههای مختلف اجرا میشود در مسابقات هم اجرا شود، داوران رأی مثبتی نخواهند داد.
داوران مسابقهای میپذیرند، مجلسی اعزام میکنند
داوران تواشیحها را مسابقهای میپذیرند اما با همه اینکه سعی دارند مجلسی اعزام کنند و تلاوتهایی را انتخاب کنند که جذاب باشد، ولی باز شاهد این هستیم که بسیاری از اعزامها بدون مخاطبشناسی صورت میگیرد و گاهی افراد به منطقهای میروند که اصلاً سلیقه مردم آنجا را نمیدانند. این بررسیها آن طور که باید صورت نمیگیرد و گروهها همین طور میروند و اجرا میکنند و به خیال خودشان هم خیلی خوب است، چون خودشان دوست دارند، اما مردم سلیقهشان شاید چیز دیگری باشد.
شما مداحان را در نظر بگیرید، ملودیهایشان را از کجا میآورند؟ خودشان ملودیساز نیستند، اغلب ملودیها را از جاهای مختلف میگیرند و به یک شعرسرا میدهند و میگوید برای این آهنگ یک شعر مثلا در مورد امام علی بگوید. آن مداح مورد نظر آن سروده را با ملودی مورد نظرش میخواند و اجرای زیبایی ترتیب میدهد. یعنی سه نفر پشت این قضیه قرار دارد، کسی که شعر میگوید، کسی که ملودی میگوید و کسی که میخواند.
*تسنیم: سوال بعدی درباره بودجه است،برخی از اصناف بودجه ثابثی دارند، آیا این عرصه بودجه ثابتی دارد یا خیر؟
معرفتی: به هیچ عنوان هیچگونه بودجهای به فعالیت گروههای تواشیح تعلق نمیگیرد، ما میخواستیم بدهیم یک موسیقی برای کارمان بسازند، به یکی از خوانندگان مطرح و شناخته شده گفتیم برای ما یک آهنگ بسازد که ایشان برای این کار چیزی حدود 5 تا 8 میلیون میخواست و میگفت که با این رقم آهنگ میسازم. در مخیله ما هم نمیگذشت که چطور باید این مبلغ را برای ساخت یک آهنگ فراهم کنیم. اصلاً منبعی برای تأمین این مبلغ نداریم. اینطور مواقع که نمیتوانیم از پس هزینه بالای ساخت آهنگ بربیاییم، با روابطی که در صدا و سیما و آهنگسازان ردههای متوسطتر داریم هزینه کمتری میدهیم تا برایمان آهنگی بسازند. تا بهحال هیچ پولی از هیچ جایی نگرفتهایم و هیچ ارگانی به ما یک ریال هم کمک نکرده است، اما از اجراهایی که در مکانهای مختلف داریم درصدی را کنار میگذاریم و آن را خرج چنین مسائلی میکنیم. خودمان، گروه را حمایت میکنیم و هر اقدامی صورت گرفته از توان خودمان بوده است، هیچکس حتی احوالی از گروههای تواشیح نمیپرسد.
البته درباره قاریان قرآن مثلاً شورای عالی قرآن ممکن است از جهاتی به آنها برسد و هوای آنها را داشته باشد. مثلا کسی که رتبه نخست مسابقات حج اوقاف را از آن خود کند از جایزه خوبی بهرهمند میشود. در سالهای گذشته یادم هست گاهی منزل مسکونی به آنها میدادند، اما در گروههای تواشیح این طور نیست. ضمن اینکه ما پنج نفر هستیم و گاهی افراد باخود فکر میکنند که به صرفه نیست که یک گروه پنج نفره تواشیح بیاورند و هزینهای بدهند؛ بنابراین میروند و یک مداح دعوت میکنند که فقط یک نفر است تا برایشان از نظر هزینهای بصرفد.
*تسنیم: اگر بخواهید یه یکی از خاطرات ماندگار خود یا ماندگارترین خاطره خود از سفرهای خارجی اشاره کنید، به کدام یک اشاره میکنید؟
معرفتی: قبلا هم اشاره کردم؛ سفر صربستان بین چند سفری که داشتم برای من بسیار خاطره انگیز بود، خاطره سفر به زیمبابوه هم به دلایلی ماندگار شد، برای این سفر از تهران به زیمبابوه پنج هواپیما عوض کردیم، تهران دبی، دبی غنا، غنا آفریقای جنوبی و زیمبابوه و این روند دو روز طول کشید، عملا خیلی اذیت شدیم اما خاطراتش ماندگار شد. آنجا آبشاری به نام آبشار ویکتوریا دارد، این آبشار مرز دو کشور کنیا و زیمبابوه است، باوجود اینکه بلندترین آبشار دنیا نیست، ولی وسیعترین آبشار است و آب از فاصله بسیار زیادی پایین میریزد، به رایزن فرهنگی گفتیم ما را به تماشای آبشار میبرید؟ گفتند اگر هزینهاش را از خودتان میدهید بله!
*تسنیم: شما به عنوان یک دبیر آموزش و پرورش که در مدارس به تدریس قرآن مشغول هستید و مدتها است که در این زمینه فعالیت دارید، وضع آموزش تواشیح در سطح نوجوانان و جوانان در مدارس را چگونه ارزیابی میکنید؟
معرفتی: یک سری مدارس مذهبی که شاید به 10 مدرسه هم در ایران نرسد، فقط برای تواشیح جایگاهی اختصاص میدهند. در مدارس دولتی که این موضوعات اصلاً وجود ندارد، در مدارس غیرانتفاعی هم اگر بها داده شود، شاید فقط در تهران یا شهرهای اصلی مثل اصفهان، مشهد، یزد و خوزستان باشد. تواشیح در این شهرها سطح بالایی دارد و خوشخوانهای خوبی فعالیت میکنند. ولی آن چیز که درمورد تهران میدانم این است که تعداد این مدارس بسیار محدود است. اما من خودم خیلی از آن جواب گرفتهام و بازخورد اولیاء دانش آموزان را دیدهام، خیلی وقتها زنگ میزنند مدرسه و میگویند فرزند ما یک خط از قرآن را هم نمیتوانست بخواند، اما حالا در مدرسه پیشرفت کرده و احساس خوبی از آن دارد، چون بخشی از آن فارسی است و در انگیزه بچهها اثر مثبت بسیاری داشته است.
چاپی: الان ما داریم در چند مدرسه تدریس میکنیم و علت تدریس این است که آن را یک دغدغه فرهنگی میدانیم، این مدل تواشیح کار کردن با بچهها جایگزین خیلی از چیزهایی میشود که باید از سبک زندگی دانشآموزان خط بخورد، الان فضای آنها طوری شده است که متأسفانه هر چیزی در موبایلهایشان پیدا میشود و هر فایل و کلیپ غیراخلاقی میانشان رد و بدل میشود و در چنین فضایی باید از راه فرهنگی وارد شد تا سبک غالب بر مدارس را تغییر داد؛ حال چه راهی بهتر از تواشیح و فعالیتهای این چنینی که هم اثر دینی دارد و هم وجه هنریاش نوجوانان را جذب میکند؛ اما داریم میبینیم که موضوع تواشیح در مدارس بسیار کمرنگ بوده و به ندرت مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از تابستانهایی که اولین بار بود میخواستیم در مدرسه تواشیح راه بیندازیم، عناوین متفرقه را به بخشهای سرود، تواشیح و غیره گروهبندی کردیم، از تعداد حدود 100 نفری دانشآموزان، چهار نفر به تواشیح آمدند و همه به سمت سرود، تدوین، تئاتر و چیزهای دیگر رفتند. مشکل اصلی این بود که دانش آموزان اصلا اطلاعی نداشتند که تواشیح یعنی چه و این به تبلیغات محدود و پوشش غلط این فعالیتها برمیگردد، اما در عرصه سرود دانشآموزان زیادی برای فعالیت اسمنویسی میکنند.
در محل خودمان، کانونی بود که آمدیم و تواشیح را با بچهها در آنجا شروع کردیم، هر کدام از این بچهها که مقطع راهنمایی بودند وقتی به دبیرستان رفتند، از مدارس خود تماس گرفتند که بیایید و اینجا هم کار تواشیح را کلید بزنید. هر کدام از آن بچهها در منطقه مقام آوردند و این نشان میدهد که عرصه تواشیح پتانسیل بسیاری دارد که باید مورد بررسی و فعالیت قرار بگیرد. ما به وضوح میدیدیم فایلهای رایج غیراخلاقی داخل گوشیهای همراه دانشآموزان به فایلهای تواشیح تغییر یافته بود.
معرفتی: برخی از دانش آموزان فارغ التحصیل به خاطر فعالیت در گروه تواشیح ارتباط مذهبیشان را با هم حفظ کردهاند و هنوز در قالب آن گروه چهار پنج نفری با هم ارتباط دارند. یک روز از دانشآموز 20 سال پیشم، ایمیلی دریافت کردم که نوشته بود: «آقای معرفتی من مدیون شما هستم و هنوز کارهایتان از یادم نمیرود. به خاطر دارم که با من کار میکردید، و روی من اثر بسیاری گذاشته است، الان هم تا تواشیح پخش میشود، پیچ رادیو را زیادتر میکنم که ببینم چه چیزی خوانده میشود»، مشارکتهای این دانشآموز دغدغه او را حتی بعد از گذشت 20 سال حفظ کرده است.
باید به دنبال کشف استعدادها و روشهای جذابی باشیم تا جوانان و نوجوانان را به این عرصه بکشانیم. برای مثال تواشیح «رحمان رحمان» اثر مشهوری است که مکرراً از رادیو پخش میشود و چون یک کودک آن را خوانده مورد استقبال فراونی قرار گرفته است. بارها با رادیو تماس گرفته میشود و مردم پخش مجدد آن را تقاضا میکنند. بازخورد جذابیت چنین فعالیتی را داریم میبینیم. ما هم اگر در کشورمان به این کار بها میدادیم قطعاً استقبالها و دلگرمیها را نیز مشاهده میکردیم. شبکه هدهد فعالیتهای این چنینی را تا حدودی انجام میدهد و من هم خودم به دنبال این هستم که کودکان را با خودمان به استودیو ببریم و از همراهی آنان در بخشی از تواشیح استفاده کنیم. یا به دنبال لهجهها و گویشهای مختلف باشیم تا با این لهجهها تواشیح خوانده شود و آثار متفاوتی را رقم بزند.
الان در میان تواشیحهای موجود مثلا آثاری را به ترکی میخوانیم، حتی این لهجه میتواند مخاطب شهرهای مخصوصی را به خودش را جذب کند، وقتی در یک مجلسی که همه اهالی آن آذری باشند، اجرای این اثر مجب استقبال فراوانی میشود و مردم شهرهای مختلف دوست دارند که شاخصههای شهریشان مورد توجه قرار گرفته شود.
سامی یوسف هم به 10 زبان نخوانده است!
تواشیحهای انگلیسی اصلا به درد مردم ما نمیخورد، البته ما هم انگلیسی خواندهایم و اجرای این کار به صورت حرفهای بسیار سخت است. بعضی از گروهها ادعا میکنند ما به 10 زبان مختلف دنیا تواشیح میخوانیم! مگر کار راحتی است؟ سامی یوسف هم به این تعداد نخوانده است! اینکه در کل متن تواشیح یکی دو کلمه هندی باشد، بعد عنوان تواشیح را بگذاریم تواشیح هندی یا موارد دیگر، خیلی سطحینگری است. رعایت لهجه زبان کشورهای دیگر به این راحتی نیست و کارشناسان زبانهای خارجه اگر بیایند و لهجه افراد را در این زبانها کنترل کنند خندهشان میگیرد.
چاپی: من در مورد کار شبکه هدهد نکتهای میخواهم بگویم؛ انتظار این است که فعالیتهایشان را افزایش داده و پررنگتر کنند چون واقعا این روند نتیجه بخش است. بچههایی که با من تواشیح کار میکنند تمایلشان روزافرون است و مدام تماس میگیرند و از تشکیل جلسه سوال میکنند و وقتهایی که من نباشم خودشان جلسه میگذارند. انگیزهشان برای ادامه خیلی خوب است.
حجتالاسلام شهاب مرادی چند وقت پیش گفت که "ما چند مدل از اثری مانند «من بچه شیعه هستم» داریم؟ اگر این آثار ساخته شود به سرعت همهگیر شده و جای خودش را میان مردم باز میکند مشکل این است که کسی برای ساخت سراغش نمیرود و تعداد آثار تولیدی در این عرصه بسیار محدود است". اما به نظر من تعداد کارها کم نیست، مشکل این است که خوب انتشار نمیدهیم و در تبلیغ و ترویج آن کم گذاشتهایم. برای ترویج آثار دینی و مذهبی باید تلاش کرد مثلا همین شبکه نسیم پیشنهاد داده است که کلیپهای جذاب خود را ارسال کنید؛ آیا نمیشود یک کار قشنگ مذهبی را فرستاد تا خودش نوعی ترویج باشد؟ ما اغلب با مسائل مذهبی انفعالی برخورد کردهایم. هیچ تهاجمی نداشتهایم و منتظر بودهایم اول تهاجمی به ما بشود و بعد با آن مقابله کنیم، خب چرا ما نباید در این جریان پیشگام باشیم و ایجابی عمل کنیم؟ شبکهای بسازیم و در میان میدان قرار گیریم. این مسئله مهم است.
باید با فعالیت در حوزههایی مانند تواشیح و ایجاد دغدغههای مذهبی ابزار سبک زندگی اسلامی را فراهم کنیم، بنای فعالیت را مسابقات قرار ندهیم، دغدغهمند در این مسیر قدم بگذاریم و هدف را به سوی افق سبک زندگی اسلامی تعیین کنیم.
معرفتی: من دبیر مدرسهای هستم که بسیار مذهبی است و روش خاصی در تدریس دارد. افراد بسیاری از کشورهای مختلف میآیند که سبک تدریس ما را ببینند، از افغانستان، عربستان و... میآیند و سرکلاس مینشینند تا سبک کارهای مذهبی ما را بررسی کنند. از عربستان که آمده بودند بسیار شگفتزده بودند. در نمازخانه مدرسه، وقتی خواندن گروهی و واحد بچهها را که دیده بودند، میگفتند ما اصلا نمیتوانیم بچهها را در نمازخانه ساکت بنشانیم، شما چگونه میتوانید این اذکار را یادشان دهید؟ برخی مدارس مذهبی خوب کار میکنند، کافی است کسی دوربین به دست گیرد و لحظات اجرای این دانش آموزان را ثبت کند که چقدر قشنگ اجرا میکنند.
اما از طرفی به مدرسهای رفتم که تیزهوشان بود وقتی تواشیح برایشان میخواندم بچهها میگفتند ما تا به حال ندیدهایم کسی اینچنین زیبا بخواند و مکررا درخواست میکردند تا برایشان تواشیح بخوانم. از آنها پرسیدم معلم قبلی مگر چه کار میکرد؟ گفتند معلم قرآنشان فقط سخنرانی میکرد و از اول کلاس یک کتاب قرآن هم باز نمیکرده است، این وضعیت یک مدرسه تیزهوشان بود. بچهها تشنه هستند، دوست دارند با ملودی بخوانند و جذب میشوند. قرآن خواندن برای بعضیشان خیلی سخت است، با سنتی خواندن و تواشیح اصلا قابل مقایسه نیست وقتی برایشان سخت باشد زود هم خسته میشوند. وقتی زبانشان فارسی است، بچهها دوست دارند تواشیح فارسی اجرا کنند، هر گویش عربی ما را از گویش فارسی عقب میاندازد، برای مثال حرف «ع» را دوست ندارند «عَین» بگویند و غلظت لهجه عربی خستهشان میکند.
*تسنیم: آیا در محضر رهبر انقلاب هم تلاوت یا تواشیحخوانی کردهاید؟ اگر پاسخ مثبت است خاطرهای از آن هم دارید؟
معرفتی: در گروه قبلی شهید مداح که بودم جمع خوانی قرآن کرده بودیم. حدود سال 63 یا 64 بود، در محضر مقام معظم رهبری سوره نازعات را خواندیم، شهید مداح هم یکی از دوستان من و عضو این گروه بود و به شهادت رسید و بعدها اسم گروه به احترام این شهید تغییر کرد و «شهید مداح» شد. همانطور که از لحن رهبری در نماز خواندن پیدا است، صدای خوبی دارند و خوشبختانه توجهات ایشان نیز در این حوزه بسیار است که یک روز در اول ماه رمضان را به دیدار با قراء و گروههای تواشیح اختصاص میدهند.
*تسنیم: به نظر شما ظرفیت و امکانات هنرهای اسلامی مانند تواشیح و یا تلاوت قرآن کریم، در مقابله با افکار سوء وهابیت مؤثر چقدر است و چقدر توانستهایم از این ظرفیت استفاده کنیم؟
چاپی: در مورد مبارزه با تبلیغات سوء وهابیت، الان نگاه کنید تولیدات و برخی از تواشیحهایی که از صدا و سیما پخش میشود، شاید خودشان هم نمیدانند ولی خیلی از اینها وهابی هستند، وهابیت دارد تبلیغ و سرمایهگذاری میکند بهترین صداها، بهترین شرایط، بهترین مساجد و ائمه جماعات را در فعالیتهای فرهنگی خود جذب میکند، از آنها استفاده میکند تا به اهداف ترسیم شده خود برسد. اما ما در شرایط فعلی گاهی میبینیم در برخی مساجد حتی حمد و سوره یک امام جماعت ممکن است مشکل داشته باشد. مثلاً در محل خودمان اگر امام جماعت نیاید و کسی بخواهد به جای ایشان بخواند، مشکلات بسیاری پیش میآید. هرکس مشکلی دارد، یکی در اعراب یکی در نحوه خواندن و... اما مثلاً امام جماعت مسجدالحرام با هر اعتقادی، آنقدر نماز را زیبا میخواند که همه جذب خواندن او میشوند. باید این نقاط ضعفی که در میان ما وجود دارد توجه کرد. آنها پشت کوچکترین موارد هم سرمایهگذاری میکنند تا بیشترین و مفیدترین استفاده را ببرند.
اما در کشور ما مثلا در همین اعزامها که کار فرهنگی و تبلیغی حساس و مؤثری به شمار میرود آنقدر نحوه برخوردها سرد و زننده است که انگیزه گروهها کم میشود و به جای آنکه بیشتر مورد پردازش قرار بگیرد فلسفه اعزامها زیر سوال میرود و اصلاً برای تقویت آن سرمایهگذاری نمیشود. سرمایهگذاران و نهادهای مختلف مانند وزارت ارشاد، جامعه قرآنی و مسئولان ذیربط نگاهشان صِرف کسب رتبه و مقامهای مختلف نباشد و صرفاً به رزومه مسابقاتی افراد توجه نکنند و این بستر فراهم باشد که افراد در این حوزه بتوانند با دغدغه حقیقی کار فرهنگی انجام دهند.
*تسنیم: آقای چاپی! شما که مدیریت سایت گروه «طوبی» را نیز بر عهده دارید اگر در مورد سایت نکات گفتنی دارید، بفرمایید.
چاپی: سایت گروه تواشیح طوبی، در میان سایتهای موجود فعلی، جزء فعالترین و قویترین سایتهاست که همیشه هم بهروز است. سعی کردهایم مطالب را به گونهای قرار دهیم که مخاطبان مرتباً سر زده و بازدیدها محفوظ باشد. ارتباط با مخاطبان از طریق سایت سادهتر میشود. الحمدلله در این موضوع موفق بوده و ارتباط پررنگی با مخاطبمان برقرار کردهایم. خیلی مهم است که یک گروه تواشیح در کنار فعالیت گروهی هم اتحاد را در میان اعضای خودش حفظ کند و هم بتواند رابطه خود را با مخاطب خود نگه دارد. تعامل مکرر با مخاطب گروه را در جریان انتقادات و پیشنهادهای بیرونی میگذارد و میتواند باعث پیشرفت روزافزون شود.
** گفتوگو از: طیبه سادات مولایی
انتهای پیام/