کار فرهنگی برای اقتصاد مقاومتی
خبرگزاری تسنیم: ترمیم و رفع عدم توازنهای عمیقی که در این کشور با توسعه برونزا و تهرانمدار پدید آمده است، و علت اصلی آن هم عدم توازن فرهنگی است.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، در حالی که علائم، از گسترش و بسط دامنه مشکلات اقتصادی آغاز شده از دیماه هزار سیصد و نود (نقطه آغاز فلجکنندهترین تحریمهای تاریخ) حکایت دارد، نگاه دولت، همچنان به بیرون است.آنها در جریان رقابتهای انتخاباتی، دشواریهای اقتصادی را نه ناشی از تحریمها، بلکه محصول سوء تدبیر دکتر محمود احمدینژاد تبلیغ میکردند، و این روزها، زمزمههایی به گوش میرسند که آنها در جمع دوستان اعتراف میکنند که نمیتوانند بهتر از گذشته این تحریمها را تدبیر نمایند. آنها از سر آنکه مهمترین شعار انتخاباتی خود را پس نگیرند، نمیتوانند وضع فوقالعاده و جنگی ناشی از تحریمها را در جامعه اعلام کنند، و تمام "ظرفیت"ها را برای حفظ کشور در یک جنگ نمایان اقتصادی بسیج نمایند. آنها مجبورند شعارهای انتخاباتی خود را پس نگیرند.
بله؛ واقعیت تلخی است، اینکه دموکراسی و رقابتهای ویرانگر انتخاباتی، در عین مواهبش، باز به بلای جان این کشور تبدیل شده است، و دولتمردان، به دلیل تبلیغات انتخاباتی غیر واقعبینانه و باب طبع طبقه متوسط شهری، نمیتوانند از تمام "ظرفیت"ها برای حفظ استقلال کشور استفاده کنند. آنها خود را مجبور میبینند که شعارهای انتخاباتی خود را پس نگیرند.ولی، واقع آن است که کشور برای دفاع از استقلال و توسعه خود، مجبور است که وضع فوقالعاده اعلام کند و تمام "ظرفیت"های درونی اقتصاد کشور را که کم هم نیست، برای دفاع از کشور "بسیج" نماید. هیچ راه دیگری وجود ندارد.
نیروهای سیاسی رقیب دولت، دریافته بودند که ما راهی جز اقتصاد مقاومتی نداریم، میتوانند مدام بگویند "دیدید ما گفته بودیم!"، یا بر عکس، بدون شماتت ریش سفیدان "مصلحتجو" و "مذاکرهطلب"، پا به میدان عمل بگذارند و برای دفاع از کشور، بیادعا پا به میدان بگذارند. بگذار مانند دوران جنگ، کوشش و تلاش، برای مردان بیادعا باشد، و پزها برای ریش سفیدان "مصلحتجو" و "مذاکرهطلب".ولی نیروهای سیاسی خارج از دولت، چه میتوانند بکنند، در حالی که در بیسابقهترین قلع و قمع مدیران، دولت "تدبیر و امید"، دستان آنها را کاملاً از مدیریت کشور قطع کرده است؟ پاسخ من این است که مهمترین کار را: "کار فرهنگی" در متن مردم. درست مثل سالهای اول انقلاب و دوران جنگ... "کار فرهنگی"...
آخر از "کار فرهنگی" چه برمیآید؟ پاسخ من این است که ترمیم و رفع عدم توازنهای عمیقی که در این کشور با توسعه برونزا و تهرانمدار پدید آمده است، و علت اصلی آن هم عدم توازن فرهنگی است. فقط همین یک نمونه را در نظر بگیرید: سی درصد جمعیت کشور پهناور ما، در تهران و کرج به طبقه متوسط یقه سفیدی تبدیل شدهاند که بدون آنکه تولید چشمگیری انجام دهند، از منبع نفت ارتزاق میکنند. در مقابل، تنها چهار درصد جمعیت در سرتاسر سواحل جنوبی زندگی میکنند. یعنی تنها چهار درصد جمعیت، پای کار تحقق "ظرفیت"های عظیم سواحل جنوبی اعم از نفت و پتروشیمی و شیلات و تجارت و کشاورزی گرمسیری و ... ایستادهاند.
این، یک عدم توازن عمیق فرهنگی است. خوب که نظر کنیم، مشکل در عدم چرخش مناسب اطلاعات است. اگر ظرفیتهای تولیدی کشور،توسط انبوه فارغالتحصیلان علوم انسانی، با تحقیقات بومی، به صورت بستههای نرمافزاری طرحهای توجیهی درآید، تابلویی از اقتصاد ایران به دست خواهد آمد و مدام بروز خواهد شد، و آن گاه معلوم خواهد گردید که چه بخشهایی از اقتصاد ایران، حائز "ظرفیت"های فراموش شدهاند. این بسیج "کار فرهنگی"، اتفاق "جهاد"ی بود که کشور ما را در بدترین شرایط جنگ حفظ کرد و اکنون که ظرفیتهای ما بسیار بیش از آن موقع است، باز هم این "کار فرهنگی" است که میتواند ثمر بخش باشد. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود. انفجار نور و معنا بود.
تحلیل نظری
"کار فرهنگی"، مغز تمدن است. "کار فرهنگی"، متضمن مفهوم راستین همکاریهای اجتماعی برای پیشبرد تمدن است. "کار فرهنگی"، مهمترین تمایز انسان از سایر انواع است، و اگر قرار باشد برای مسائل انسانی، راه حلی انسانی تدارک شود، بیگمان باید از متن "کار فرهنگی" برآید. از این زاویه دید، "کار فرهنگی"، بزرگترین یاور در تسلط بر همه دغدغههای انسانی، از جمله دغدغههای اقتصادی امروز ماست."کار فرهنگی"، به معنای جستجوی کمال کلی از طریق فراگرفتن بهترین اندیشهها و آموزهها در باب موضوعاتی است که بیشترین ارتباط را با ما دارند؛ از طریق این دانش، جاری کردن جریانی از اندیشه تازه و آزاد میسر میشود تا در مجموع، عقاید و عادات مشترک را درک و عمق وحدت آفرینی ببخشد. این اعتقاد عمیق مشترک که از کثرات تجربیات فردی رها شده و به توحید معنا نزدیک میشود، یک ملت را آماده یک اقدام اخلاقی تاریخساز میکند.
"کار فرهنگی"، به کمال انسانی توجه دارد. اگر فرد این کمال عام را ترویج نکند، به کمال فردی خود هم نخواهد رسید. عشق به همسایه، میل به اقدام و مؤثر واقع شدن، کمک و نیکوکاری، علاقه به رفع اشتباههای نوع انسان، از بین بردن اغتشاشهای فکری انسان و کاستن نگون بختیها، احساس شریف به جا نهادن جهانی بهتر و شادتر از جهانی که به ما رسیده است، جملگی اشاره به وجه فراحیوانی ما دارد که در واقع، عبارت از بلند کردن همت تا "کمال عام" است. "کار فرهنگی"، یعنی تقویت چنین روحیهای در اعماق وجود خود و ملت.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.