مروری برتحولات لبنان، فلسطین و بحرین
خبرگزاری تسنیم: اسماعیل هنیه نخستوزیر فلسطین، ضمن محکومکردن ادامه محاصر غزه از سوى اسرائیل، گفت: شرایط زندگى ساکنان غزه بهدلیل تداوم محاصره آن از سوى ارتش اسرائیل بهشدت وخیم شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نوشتار حاضر، آخرین وضعیت تحولات لبنان، فلسطین و بحرین را مورد تحلیل قرار داده است:
لبنان
در انفجار تروریستى جنوب بیروت، پنج نفر کشته و بیش از پنجاه نفر زخمى شدند. تشکیلات تروریستى جبهه النصره با صدور بیانیهاى مسؤولیت انفجار تروریستى ضاحیه جنوبى بیروت را برعهده گرفته است.
حمله ترورریستى در حومه بیروت با هدف صدمهزدن به وحدت ملى و ثبات و امنیت لبنان انجام گرفت، غافل از اینکه مردم لبنان و رهبران طیفهاى مختلف این کشور بیش از هر زمان دیگر در قبال فتنههاى دشمنان لبنان آگاه بوده و اجازه ناامنکردن لبنان را نخواهند داد.
لبنان در سال 2013 شاهد وقایع ناخوشایندى بود که امنیت را از این کشور که تفاوتهاى زیادى بهویژه بهلحاظ سیاسى با دیگر کشورهاى عرب دارد، سلب کرد. ناامنىها در لبنان، متأثر از بحران و جنگ تروریستى در سوریه است. اولین درگیریها در لبنان در ماه مى2013 تحت تأثیر بحران سوریه روى داد. این درگیرى میان منطقه جبل محسن با اکثریت علوىنشین و موافق نظام سوریه و منطقه باب التبانه با اکثریت سنى و ضد نظام دمشق رخ داد. در مجموع 18 دور درگیرى در این مناطق در طول سال 2013 رخ داد و صدها شهروند لبنانى و همچنین سورى در این درگیرىها کشته یا زخمى شدند.
انفجارهاى تروریستى در لبنان از جولاى 2013 با انفجارى قوى در یک پارکینگ عمومى در جنوب بیروت آغاز شد. این انفجار مقدمه انفجارهاى زنجیرهاى بود که به سال 2014 نیز کشیده شد. در آگوست 2013 انفجار دیگرى در منطقه رویس ضاحیه جنوبى بیروت در فاصله چند صد مترى انفجار اول رخ داد که دهها کشته و زخمى داشت. تداوم انفجارها در مناطق مختلف لبنان موجب شد این کشور مانند دیگر کشورهاى عربى وارد عصر انفجارهاى تروریستى شود. عملیات انفجارى در لبنان علاوه بر قربانىکردن شهروندان این کشور، موجب شهادت برخى شخصیتهاى سیاسى خارجى از جمله حجت الاسلام ابراهیم انصارى، رایزن فرهنگى جمهورى اسلامى ایران و برخى شخصیتهاى نظامى از جمله حسان اللقیس، از فرماندهان عالیرتبه حزب الله لبنان شد.
در حالىکه انفجارها در لبنان شدت پیدا کرده بود، احمد الاسیر، شیخ تکفیرى در سال 2012 علیه حزب الله و جنبش امل اعلام جنگ کرد و با تسلیح هواداران خود در شهر صیدا در جنوب لبنان، چندین هفته جنگ داخلى در لبنان ایجاد کرد. اما سؤال این است که عاملان طرح و اجراى ناامنى در مناطق مختلف لبنان کیستند و چه اهدافى دارند؟
خشونت و ترور در لبنان، در مرحله اول نتیجه نبود تفاهم، مدارا و تساهل، نپذیرفتن طرفهاى مخالف و در نظر نگرفتن وحدت ملى است. در چنین فضایى، بحران و جنگ در سوریه و حضور گروههاى تروریستى در این کشور، که از حمایت کامل برخى کشورهاى منطقه و فرامنطقهاى برخوردارند، موجب شد لبنان تحت تأثیر این بحران قرار گیرد و عوامل داخلى و خارجى با هدف تأثیرگذارى بر بحران سوریه، لبنان را ناامن سازند. در ناامنىها و انفجارهاى لبنان، آل سعود، رژیم صهیونیستى، جریانهاى داخلى نزدیک به غرب که بهدنبال خلع سلاح حزب الله هستند و گروههاى تروریستى و تکفیرى دخالت دارند. این گروه در بحران سوریه نیز حضورى آشکار و پررنگ دارد.
دستگیرى ماجد الماجد، تروریست سعودى که عضو القاعده و سرکرده گروه تروریستى عبدالله عزام بود، اثبات کرد که عربستان عامل اصلى انفجارها و ناامنى در لبنان است، بههمیندلیل پس از دستگیرى الماجد، عربستان سریعاً از لبنان خواست وى را به ریاض تحویل دهد. مرگ مشکوک الماجد در بیمارستان نظامى لبنان نیز فرضیه نقش مستقیم عربستان در ناامنىهاى لبنان را قوىتر کرد.
تحلیلگران لبنانى معتقدند؛ تروریسم همه را تهدید مىکند و اگر این پدیده، محیط مناسب را براى گسترش داشته باشد، روز به روز افزایش مىیابد و باعث از هم گسیختگى کشور مىشود و محکوم کردن انفجارها، براى مقابله با توطئههاى تروریستى که این کشور با آن مواجه است، کافى نیست از اینرو باید همه گروههاى سیاسى از کشمکشها دورى کنند و در برابر توطئههاى دشمنان هوشیار باشند زیرا وقوع انفجارهاى تروریستى ثبات و امنیت لبنان را با تهدید جدى مواجه کرده است و نباید اجازه داد بیش از این مردم از پدیده شوم تروریسم آسیب ببینند.
رژیم صهیونیستى یکى دیگر از عوامل ناامنى در لبنان است. اسرائیل مانند عربستان یکى از حامیان مهم گروههاى تروریستى در سوریه است و از براندازى نظام بشار اسد حمایت مىکند.
جریانهاى داخلى لبنان بهویژه جریان 14 مارس نیز همسو با سعودىها و اسرائیل، از دیگر عوامل ناامنى و انفجار در لبنان هستند. 14 مارس به رهبرى سعد حریرى، مهمترین مانع تشکیل دولت تمام سلام در لبنان است. 14 مارس پس از انحلال دولت سعد حریرى در سال 2011 همواره در مسیر کارشکنى داخلى و همسویى با کشورهاى مخالف دولت لبنان و محور مقاومت حرکت کرده است.
هدف از تلاشها براى ناامنکردن و عملیات انفجارى در مناطق مختلف لبنان چیست؟
سعودىها، صهیونیستها، جریانهاى مخالف داخلى و گروههاى تروریستى و تکفیرى هر یک اعلام کردند که با هدف انتقامگیرى از حزب الله لبنان اقدام به انفجار در مناطق مختلف این کشور مىکنند. از آنجا که این گروهها و حامیانشان شکست در سوریه را ناشى از حزب الله لبنان و حضور آن در سوریه مىدانند، عملیات انفجارى در لبنان را براى انتقامگیرى از حزب الله و مجبورکردن آن به بازگشت به لبنان انجام مىدهند. دولت اسلامى عراق و شام (داعش) پس از انفجارىهاى جولاى و اوت گذشته در ضاحیه جنوبى اعلام کرد که حادثه ضاحیه جنوبى، بخشى از هزینه سنگینى است که حزب الله لبنان مىپردازد. یک عضو جبهه تکفیرى اردن وابسته به القاعده نیز اخیراً فاش کرد که جبهه النصره و داعش مصمم به شروع جنگ در لبنان هستند و تا خروج حزبالله از سوریه، در لبنان حضور خواهند داشت. احمد الاسیر که مدتها از انظار عمومى دور بود، بار دیگر در پیامى صوتى تهدیدى مشابه تهدید داعش را تکرار کرد. سعد حریرى، رهبر جریان المستقبل و گروه 14 مارس نیز همصدا با تکفیرىها اعلام کرد تنها راه بازگشت امنیت و ثبات به لبنان، خروج حزب الله از سوریه است.
منافع گروههاى ضد مقاومت در لبنان مشترک است و عملیات ناامنسازى لبنان را پیگیرى مىکنند.
اما نکته مهم این است که مخالفان در حالى انتقامگیرى از حزب الله را بهعنوان دلیل اصلى ایجاد ناامنى و انجام عملیات انفجارى در لبنان مطرح مىکنند که حزب الله لبنان زمانى به بحران سوریه وارد شد که اسرائیل به اماکن علمى و نظامى سوریه حمله کرد و مناطق شیعهنشین مرزهاى لبنان و سوریه نیز هدف حمله تکفیرىها قرار گرفت. حزب الله لبنان با ورود به تحولات میدانى سوریه به دفاع مشروع از جمعیت شیعه مقیم مناطق مرزى سوریه و لبنان و همچنین از آرمانهاى محور مقاومت پرداخت که سوریه نیز بخشى از این محور است. حزب الله لبنان پیش از حمله جنگندههاى صهیونیستى به اماکن علمى و نظامى سوریه، هیچگونه حضور ناظمى در تحولات میدانى این کشور نداشت.
اگرچه گروههاى تروریستى و مخالفان محور مقاومت، انتقامگیرى از حزب الله را هدف ایجاد ناامنى و عملیات انفجارى در لبنان اعلام کردند اما ایجاد اختلافهاى مذهبى، هدف دیگرى است که پشت انفجارها و ناامنىهاى لبنان قرار دارد. مکانهاى وقوع انفجارها در لبنان گویاى تلاش مخالفان براى ایجاد اختلافات قومى و مذهبى در لبنان است. ضاحیه در جنوب بیروت، که نخستین انفجارها در آنجا رخ داد، منطقهاى است که شیعیان زیادى دارد و حزب الله لبنان نیز در این منطقه قرار دارد. انفجارها در این منطقه مىتواند شیعیان این منطقه را به اهل سنت لبنان و تحرکاتى که جریان 14 مارس انجام مىدهد، بدبین سازد. انفجار روز 27 دسامبر 2013 که به کشتهشدن محمد شطح، وزیر سابق دارایى لبنان و از مشاوران ارشد سعد حریرى انجامید، نزدیکى هتل وینسیا، محل ترور رفیق حریرى، نخستوزیر سابق لبنان رخ داد. تعدادى از نهادهاى سیاسى مهم لبنان نیز در این منطقه حضور دارند. مخالفان تلاش زیادى کردند این انفجار را به حزب الله لبنان نسبت دهند. شبکه العربیه عربستان پیشگام جنگ روانى علیه حزب الله شد اما حزبالله این انفجار را محکوم کرد. مخالفان در حالى انگشت اتهام را به سمت حزب الله لبنان گرفتند که حزب الله هیچگاه به اقدامات تروریستى روى نیاورده است. انفجارى که در نخستین روزهاى 2014 رخ داد، در نزدیکى یک سرویس مدرسه انجام شد و غیرنظامیان از جمله کودکان مدرسهاى را هدف قرار داد. این اقدام و متعاقباً اعلام اینکه تا حزب الله در سوریه حضور دارد، انفجارها در لبنان ادامه خواهد داشت، با هدف ایجاد اختلافات مذهبى در لبنان و بدبینساختن مردم این کشور به حزبالله انجام شد.
واقعیت این است که لبنان با تشکیلنشدن دولت تمام سلام، شدتگرفتن اختلافهاى سیاسى و حضور قوى گروههاى تروریستى و تکفیرى که مورد حمایت عربستان و اسرائیل هستند بیش از هر زمان دیگرى، خطر فتنه قومى و مذهبى را تشدید کرده است. از آنجا که بحران در سوریه هر روز پیچیدهتر مىشود و مشخص نیست تا چه زمانى ادامه خواهد داشت، لبنان نیز در صورت تداوم اختلاف گروههاى سیاسى و تشکیلنشدن دولتى قوى و البته ملى، همچنان شاهد هرج و مرج، انفجار و ناامنى خواهد بود که بیش از همه، غیرنظامیان قربانى آن هستند. انفجار در نخستین روزهاى سال 2014 میلادى نیز نشان داد که سال جارى براى مردم و دولت لبنان خطرناکتر و ناامنتر خواهد بود. اسرائیل برنده اصلى اختلافها و انفجارهاى لبنان است. مردم و گروههاى لبنانى باید از تجربه 15 سال جنگ داخلى (1975-1990) عبرت بگیرند و از شدت تأثیرگذارى بحران سوریه بر امنیت لبنان بکاهند.
از سوى دیگر، بازیگران بحران سوریه بهویژه قدرتهاى بزرگ غربى باید با در نظر گرفتن پیامدهاى وخیمى که این بحران براى کشورهاى همسایه سوریه از جمله بر لبنان و عراق خواهد داشت، اراده سیاسى جدى خود براى حل این بحران را نشان دهند. اذعان به نقش مردم سوریه براى انتخاب مقامات و نظام آیندهشان، یگانه راه براى حل بحران این کشور است.
فلسطین
در هفتهاى که گذشت، دولت منتخت مردم فلسطین در نوار غزه درباره پیامدهاى محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستى هشدار داد.
اسماعیل هنیه نخستوزیر فلسطین، ضمن محکومکردن ادامه محاصر غزه از سوى اسرائیل، گفت: شرایط زندگى ساکنان غزه بهدلیل تداوم محاصره آن از سوى ارتش اسرائیل بهشدت وخیم شده است.
مقامات فلسطین با تأکید بر مداخله فورى جامعه بینالملل براى پایاندادن به محاصره ساکنان رنجدیده غزه گفتند: ایفاى نقش اتحادیه عرب و سازمان همکارى کشورهاى اسلامى براى شکستن محاصره و توقف جنایتهاى رژیم اشغالگر قدس در غزه، ضرورى است.
جلوگیرى از ارسال کمکهاى بشردوستانه به نوار غزه، شرایط سخت و توانفرسایى را در فصل زمستان به مردم غزه تحمیل کرده است. کمبود مواد غذایى و دارویى و نبود تجهیزات بیمارستانى و مصالح ساختمانى در نوار غزه، فقر، بیمارى و بیکارى را بر منطقه پر جمعیت غزه حاکم کرده است.
رژیم صهیونیستى از ژوئن سال 2007 محاصره نوار غزه را تشدید کرد و در اکتبر 2008 با بستن تمامى گذرگاههاى غزه به روى ساکنان این منطقه، عملاً فلسطینىها را در خانه خود زندانى کرد.
نوار غزه پس از جنگ سنگین 22 روزه 2008 با خرابىهاى سنگین و زیادى مواجه شد و هنوز پس از 5 سال، مدارس، بیمارستانها، منازل و مکانهاى ادارى بهدلیل نبود مصالح، بازسازى نشده است.
با آغاز فصل زمستان نوار غزه باردیگر در آستانه هشتمین سال محاصره، سرمایى طاقتفرسا را تجربه مىکند.
مقامات فلسطینى خواستار مداخله جامعه بینالملل براى لغو محاصره غزه هستند و در سایه سکوت و بىعملى جامعه بینالملل، همچون گذشته فعالان حقوق بشر میداندار کمک به محاصرهشدگان غزه شدهاند.
بر این اساس کاروان بینالمللى موسوم به «مایلها براى لبخند 24» بهمنظور همبستگى و کمک به فلسطینیان تحت محاصره نوار غزه وارد این منطقه شد.
از سوى دیگر؛ در هفتهاى که گذشت، سخنان بنیامین نتانیاهو در این خصوص که روند صلح باید در جهت منافع اسرائیل باشد، باردیگر جنجال آفرید.
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در سخنرانى خود در مقر تشکیلات خودگردان در شهر رامالله در میان جمعى از شخصیتهایى که به نمایندگى از شهر قدس آمده بودند گفت: ما هرگز اسرائیل را بهعنوان «کشور یهود» به رسمیت نمىشناسیم و آنرا نخواهیم پذیرفت و قدس شرقى پایتخت ابدى کشور فلسطین خواهد بود.
محمود عباس در دیدار با صدها تن از ساکنان شهر قدس و روستاهاى اطراف در مقر خود در رامالله اعلام کرده بود: در صورتىکه قدس شرقى پایتخت کشور فلسطین نباشد، هیچ صلحى میان ما و اسرائیل برقرار نخواهد شد.
با گذشت 22 سال از مذاکرات فلسطینى - اسرائیلى و امضاى دهها طرح، توافقنامه و معاهده در خصوص رفع اختلاف میان طرفین، هنوز مذاکرات در نقطه اول مانده است.
به گفته نخستوزیر رژیم صهیونیستى، اساس اختلافات اسرائیل و تشکیلات خودگردان، به رسمیت نشناختن اصل «کشور یهود» از سوى طرف فلسطینى است و فلسطینىها براى تحقق صلح باید روى خواستههاى خود از جمله بازگشت آوارگان فلسطینى خط بکشند.
سخنان نخستوزیر اسرائیل به این معناست که یک میلیون فلسطینى ساکن فلسطین اشغالى (اسرائیل) که از سال 1948 تا کنون در زادگاهشان ماندهاند و علىرغم فشارهاى رژیم صهیونیستى حاضر به ترک زادگاهشان نشدهاند از فلسطین اشغالى بیرون رانده شوند تا جمعیت اسرائیل یکدست صهیونیستى شود.
اخراج یک میلیون فلسطینى از زادگاهشان حرکتى نژادپرستانه است. چراکه صهیونیستها پس از گذشت 65 سال از اشغال فلسطین و کشتار و آوارهکردن میلیونها فلسطینى، اکنون بهدنبال تحمیل موج بىخانمانى جدیدى به مردم فلسطین هستند.
همزمان نیز در یک نظرسنجى میان فلسطینیان در کرانه باخترى رود اردن و دیگر مناطق فلسطینى، بیش از هفتاد درصد فلسطینیان گفتهاند مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستى به ضرر ملت فلسطین است.
در پى تصویب چندین پروژه جدید شهرکسازى در اراضى اشغالى فلسطین، سخنگوى تشکیلات خودگردان فلسطین، شهرکسازى رژیم صهیونیستى در مناطق مختلف فلسطینى را محکوم کرد.
در این خصوص نیز «ریاض منصور» در واکنش به طرح رژیم صهیونیستى براى احداث بیش از 1400 واحد مسکونى جدید در شهرکهاى صهیونیستنشین در شرق قدس اشغالى و دیگر مناطق کرانه باخترى رود اردن، این اقدام را ضد بشرى و عامل قطع ارتباط تاریخى میان بیتالمقدس با بیت لحم دانست.
بر اساس مصوبات سازمان ملل متحد، رژیم صهیونیستى از هرگونه ساختوساز در اراضى فلسطینى، منع شده است و ارتش اسرائیل ملزم به خروج بىقید و شرط از اراضى فلسطینى است.
بحرین
منابع خبرى در بحرین اعلام کردند، نمایندگانى از 5 حزب مخالف از جمله جمعیت الوفاق، دمکراتیک ملى کار (وعد)، جمعیت دمکراتیک پیشرو، جمعیت برادرى ملى و کنگره قومى دمکراتیک، به دعوت «سلمان بن حمد» ولیعهد بحرین پاسخ مثبت دادند و با وى درباره راهکارهاى حل بحران کشور، گفتگو کردند.
گروههاى مخالف بحرینى مذاکرهکننده با ولیعهد این کشور، با انتشار بیانیهاى اعلام کردند، در دیدار اخیر با سلمان بن حمد، بر لزوم دستیابى به راهحلى که در چارچوب آن خواستههاى ملت درباره آزادى، برابرى، عدالت و تحول دمکراتیک محقق شود، تأکید شد.
در این بیانیه تصریح شده است، رژیم آل خلیفه بایستى در راستاى تأمین مطالبات مردم گامهاى صادقانه بردارد.
تردیدى نیست که مطرحشدن موضوع مذاکرات آشتى ملى و طرح گفتمان سیاسى براى حل بحران حاکم بر بحرین، صرفا" ژستى تبلیغاتى از سوى آل خلیفه بوده است زیرا شواهد نشان مىدهد آل خلیفه در پى ایجاد اصلاحات و تغییرات دمکراتیک در ساختار سیاسى کشور نیست و اساسا" اعتقادى به مشارکت ملى در اداره امور ندارد.
در حال حاضر رژیم آل خلیفه به موازات استفاده از شیوههاى پلیسى، خشونت و سرکوب در برخورد با موج اعتراضهاى ملى در مواجهه با گروههاى سیاسى مخالف، سیاست «چماق و هویج» را در پیش گرفته است.
در واقع رژیم آل خلیفه همزمان، هم از ضرورت مذاکره ملى سخن مىگوید و هم آنکه هر روز سلاحى جدید را علیه مخالفان بهکار مىگیرد.
انتهای پیام/