کنگره و دولت آمریکا برای رهایی از بن بست هسته‌ای ایران باید باهم هماهنگ شوند

کنگره و دولت آمریکا برای رهایی از بن بست هسته‌ای ایران باید باهم هماهنگ شوند

خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده واشنگتن، با بررسی مواضع ایران و آمریکا، پیشنهاداتی را برای خروج از بن بست هسته‌ای ایران به دولت و کنگره آمریکا ارائه می‌کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مؤسسه واشنگتن، دنیس راس، کارشناس این اندیشکده در مسائل خاورمیانه، ضمن اشاره به بدبینی طرف آمریکایی و ایرانی به یکدیگر در معامله هسته‌ای، اذعان می‌کند که معامله جامع که در مورد عقب گرد در مقابل عقب گرد است، بسیار دشوار است، چون ایران به راحتی قبول نمی‌کند که از مواضع هسته‌ای خود کنار رود. او در ادامه اظهار می‌کند که بهتر است دولت و کنگره آمریکا اختلافات را کنار گذاشته و ضمن به کار گیری دیپلماسی، برنامه‌ای هم برای وقتی معین کنند که دیپلماسی با شکست مواجه می‌شود.

ساعت شش ماهه معامله هسته‌ای با ایران بالاخره شروع به کار کردن نمود، اما هیچ کس به آن خوش بین نیست. رئیس جمهور اوباما تلاش می‌کند به نحوی این توافقنامه تفسیر شود که احتمال ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران به کمتر از 50 درصد کاهش پیدا کند. عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، اعتقاد دارد که این مقدار خیلی بالا است و اشاره می‌کند که ایران هیچ چیز برگشت ناپذیری را قبول نکرده است. در واقع، او می‌گوید آنها می‌توانند گام‌هایی را که به جلو برداشته‌اند، به عقب باز گردانند؛ از جمله لغو تعلیق غنی سازی اورانیوم 20 درصد در یک  روز. در این میان، دولت آمریکا می‌گوید که این توافق نامه گام اولی لغو بسیار محدود تحریم‌ها علیه ایران را پیشنهاد می‌کند. با توجه به نظام دست نخورده تحریم‌ها، اگر جمهوری اسلامی معامله را نقض کند یا اگر ثابت شود که معامله جامع غیر قابل دسترسی است، آمریکا می‌تواند به سرعت فشار را بر ایران افزایش دهد.

چرا هر دو طرف تا این حد بدبین هستند؟ چه چیزی این فرصت را در اختیار ما قرار می‌دهد تا یک توافق مداوم ایجاد کنیم؟

اول از همه، رسیدن به معامله جامع دشوار خواهد بود، زیرا این معامله در مورد عقب گرد است. توافق موقت، که به طور رسمی برنامه اقدام مشترک نامیده می‌شود، در اصل محدود کردن در مقابل محدود کردن بود. ایرانی‌ها ابتدا محدودیت خود را پذیرفتند، به این معنی که پذیرفتند تعداد سانتریفیوژ‌ها یا میزان کلی اورانیوم غنی شده‌ای را که در سطح 5 درصد اندوخته‌اند، افزایش ندهند؛ البته آنها باید مواد غنی شده 20 درصد را که تا کنون ذخیره کرده‌اند، به صفر کاهش دهند. به هر حال، ایرانی‌ها این اجازه را دارند که سانتریفیوژ‌های جدید را برای جایگزینی با سانتریفیوژ‌هایی که آسیب دیده‌اند یا از رده خارج شده‌اند، بسازند و احتمالاً به تحقیق بر روی سانتریفیوژ‌های مدرن‌تر و کارآمد‌تر ادامه دهند. در عوض، آمریکا قول داده است که بپذیرد تحریم‌های جدیدی در طول شش ماه آینده تصویب نشود و تحریم‌های مربوط به صنایع پتروشیمی، فلزات گرانبها و صنایع اتومبیل ایران را کاهش دهد و این امکان را برای ایران فراهم کند که به 4.2 میلیارد دلار، که از قبل بلوکه شده است، دسترسی پیدا کند.

ایجاد معامله محدود کردن در مقابل محدود کردن راحت نبود، اما ساده‌تر از ایجاد معامله عقب گرد در مقابل عقب گرد است. این همان چیزی است که مذاکرات فعلی پیرامون آن می‌چرخد؛ آیا آمریکا و متحدان آن می‌توانند ایرانی‌ها را مجاب کنند که در عوض عقب نشینی از تحریم‌ها بر نظام بانکداری، تجارت، کشتیرانی و بیمه، که برای اقتصاد ایران بسیار گران تمام شده است، از برنامه هسته‌ای و تأسیسات‌شان عقب نشینی کنند؟

از لحاظ نظری که این امر شدنی است. به طور کلی، موضع آمریکا، و همچنین به اصطلاح گروه 1+5 و متحدان آمریکا در این مذاکرات، این است که ایران می‌تواند قدرت هسته‌ای غیر نظامی در اختیار داشته باشد، مادامی که در موضعی نباشد که به توانمندی تسلیحات هسته‌ای گریز سریع بزند. این همان چیزی است که ایرانی‌ها ادعا دارند در حال انجام آن هستند؛ آنها اصرار دارند که تنها به دنبال انرژی هسته‌ای صلح آمیز هستند و خواهان سلاح هسته‌ای نیستند. حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، گفته است که ایران آماده است تا اقدامات شفاف سازی را به کار گیرد و نیات ایران را به جهان ثابت کند. اما در عمل، آنچه که از لحاظ نظری قابل دسترسی به نظر می‌رسد، آنقدر آسان نیست، مخصوصاً با توجه به میراث بی اعتمادی و میدان عمل برنامه هسته‌ای ایران.

دو جزء از این میراث بی اعتمادی را از چشم انداز آمریکا مورد توجه قرار می‌دهیم. ایرانی‌ها باید به سؤالات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته‌ای خود پاسخ دهند، که در میان سایر موارد، شامل آزمایش با شیوه‌های ماشه هسته‌ای می‌شود؛ علاوه براین، آنها تا کنون تقریباً 20 هزار سانتریفیوژ ساخته و تقریباً به اندازه مورد نیاز 5 الی 6 بمب، اورانیوم غنی شده ذخیره کرده‌اند. شما می‌توانید سومین عنصر بدگمانی را حدس بزنید؛ همچنین زیر ساخت ایران شامل توسعه و پیشرفت کارخانه آب سنگین می‌شود که فوق العاده برای تولید الکتریسیته ناکارآمد است، اما برای تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای بمب هسته‌ای کارایی زیادی دارد.

با توجه به اینکه ایرانی‌ها ادعا می‌کنند که زیر ساخت هسته‌ای‌شان در حد شأن و استقلال آنها است و اینکه تقاضای بین‌المللی مبنی بر تکذیب هر یک از اینها است، می‌توان حدس زد که ایرانی‌ها در مقابل عقب گرد گسترده از برنامه‌شان مقاومت خواهند کرد. در عین حال، اگر آنها به عقب گرد گسترده در مورد تحریم‌ها دست نیابند، کاهش بسیار اندکی در زیرساخت هسته‌ای خود اعمال خواهند کرد. در حالیکه دولت اوباما خواهان غنی سازی صفر و پیاده سازی کامل تجهیزات غنی سازی ایران نیست، همانطور که برخی در کنگره نیز همین را می‌خواهند، اما آمادگی این را هم ندارد که ایران را به عنوان دولتی در آستانه هسته‌ای شدن بپذیرد. به عبارت دیگر، ایران نباید با یک زیرساخت هسته‌ای، که به اندازه کافی مستحکم و پیشرفته است که هر وقت بخواهد بتواند به سمت سلاح هسته‌ای گریز بزند، آزاد گذاشته شود.

رئیس جمهور اوباما صریحاً گفته است که ایران نه می‌تواند کارخانه آب سنگین داشته باشد و نه تجهیزات غنی سازی در فردو و همچنین باید تعداد سانتریفیوژ‌های خود را کاهش دهد؛ البته او در مورد اینکه این عدد چقدر ممکن است باشد، ابهام را حفظ کرده است. من یکی از آنهایی هستم که اعتقاد دارند آمریکا می‌تواند برنامه غنی سازی محدود را برای ایران بپذیرد، اما گمان می‌کنم تعداد سانتریفیوژ‌ها باید کم باشد؛ مطمئناً کمتر از 10 درصدی که در حال حاضر وجود دارد (تقریباً 20 هزار عدد). از این گذشته، این عدد نمی‌تواند نسل بعدی سانتریفویژ‌ها را شامل شود، که حتی حالا ایرانی‌ها سعی دارند با پیشرفت‌های جدید آنها را بهبود بخشند. علاوه براین، ذخیره اورانیوم غنی شده ایران در کشور باید کمتر از مقدار مورد نیاز برای بمب باشد. نگه داشتن این مقدار اورانیوم در کشور به ضرر ایران است.

در واقع، هیچ نشانه‌ای در آنچه که آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور حسن روحانی یا محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه می‌گویند، وجود ندارد که نشان دهد آنها مجبور خواهند بود برنامه خود را در امتداد این خطوط کاهش دهند. تصور آنها در این نقطه بدون شک آنها را به دولتی در آستانه هسته‌ای شدن تبدیل می‌کند. بسیاری از ناظران، از جمله خود من، اعتقاد دارند که این مسئله هدف همیشگی آنها بوده است.

با این تفاسیر، اوباما چگونه می‌تواند از این بن بست خارج شود؟ تنها شانس برای اجبار ایران بر رها کردن این هدف، این است که ایران باور کند هزینه ادامه این برنامه بسیار بالا است. تمایل رئیس جمهور روحانی برای پایان دادن به انزوای ایران و تحریم‌ها، که آسیب‌هایی را به اقتصاد ایران وارد کرده است، به طور عمده ساعت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده است. مسلماً، آیت الله خامنه‌ای به اندازه کافی منطق روحانی را پذیرفته است که حداقل در این برهه از زمان از او حمایت کند. این انگیزه‌ها نبوده که ما را به اینجا رسانده، بلکه فشار تحریم‌ها بوده است.

شکاف قابل توجهی میان کاخ سفید و کنگره به وجود آمده است. سناتورهایی مانند رابرت منندز دموکرات و مارک کرک جمهوری خواه، بر این باورند که اگر قرار باشد ما شانسی برای وادار کردن ایرانی‌ها به عقب گرد از برنامه هسته‌ای‌شان داشته باشیم، باید فشار بر ایران را ادامه دهیم. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ادعا می‌کنند که فشار اضافی در زمان فعلی، حداقل در قالب لایحه تحریم‌های جدید، اعتبار روحانی را به خطر انداخته و افراط گرایان را قدرتمند می‌سازد و این بهانه را به دست ایرانی‌ها می‌دهد که از مذاکرات کناره گیری کنند. برخی در کاخ سفید از این فراتر رفته تا جایی که می‌گویند کسانی که از تحریم‌ها حمایت می‌کنند، مسیر جنگ را برگزیده‌اند. تعجبی ندارد که چنین سخن پراکنی‌هایی برای کاخ سفید طرفداران بیشتری جمع نکرده است.

به نظر من، این استدلال  که قبول تحریم‌ها در حال حاضر به دیپلماسی پایان خواهد داد و جنگ را به تنها گزینه تبدیل خواهد کرد، شاید عجیب باشد. عجیب نه به این دلیل که من لزوماً با این مسئله موافق باشم که انتخاب در این نقطه، در واقع، دوتایی است یا اینکه من متقاعد شده باشم که تحریم‌های اضافی، که حالا اتخاذ شوند، به دیپلماسی پایان خواهند داد. عجیب به این دلیل که بیشتر منتقدان دولت و مسلماً سعودی‌ها، اماراتی‌ها و اسرائیلی‌ها، همگی متقاعد شده‌اند که اوباما تحت هیچ شرایطی علیه برنامه هسته‌ای ایران از زور استفاده نخواهد کرد.

اما این استدلال دولت اوباما نیست. دولت می‌گوید: «اگر شما تلاش ما را  در عرصه دیپلماسی تضعیف کنید، که وضع تحریم‌ها در حال حاضر این کار را خواهد کرد، جنگ را تنها گزینه پیش رو خواهید ساخت». این استدلال نشان می‌دهد که رئیس جمهور اوباما از ادعای مکرر خود، مبنی بر اینکه تمام گزینه‌ها روی میز است، کنار نکشیده است. این درست است که او نمی‌خواهد زور به عنوان تنها گزینه برای او باقی بماند. چه کسی می‌خواهد؟‌ اما موضع کاخ سفید نباید ایرانیان را به هیچ وجه آسوده گذارد. در عمل، این استدلال می‌گوید که اگر دیپلماسی شکست بخورد، استفاده از زور اجتناب ناپذیر خواهد بود؛ چرا که ایران نمی‌تواند به دولتی دارای تسلیحات هسته‌ای تبدیل شود.

مسئله عجیب‌تر برای من این است که محتمل‌ترین راه برای آیت الله خامنه‌ای برای اینکه از روحانی حمایت کند، این است که عواقب عدم حمایت را بداند. اگر رهبر انقلاب ایران احتمال بدهد که ایران می‌تواند کیک زرد داشته باشد و آن را مورد استفاده قرار دهد، روحانی شانس کمی برای دارا بودن قدرت و اختیار خواهد داشت. اگر آیت الله خامنه‌ای گمان کند تحریم‌ها تأثیر خود را از دست خواهد داد یا اینکه هیچ چشم اندازی برای استفاده از زور وجود ندارد یا آمریکا ناچار به انجام معامله است، دیگر هیچ انتظاری وجود ندارد که ایرانی‌ها قبول کنند که باید برنامه خود را تا نقطه‌ای عقب بکشند که دیگر دولت در آستانه هسته‌ای شدن نباشند.

برخی استدلال می‌کنند که آمریکا باید اصرار کند که ایران مجاز به هیچ حدی از غنی سازی نباشد و وسایل مورد نیاز آن را از کار بیندازد. از نقطه نظر تقویت نظام جهانی منع گسترش تسلیحات، این مسئله بهترین نتیجه است. اما من به دو دلیل با مخالفان دولت اوباما در این موضع گیری موافقم؛ نخست، من گمان می‌کنم نقطه‌ای وجود دارد که در آن، رهبر معظم انقلاب ایران فقدان یک مصالحه برای حفظ آبرو را به عنوان پیشنهاد تسلیم احساس خواهد کرد که جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند؛ مانند پذیرش آمریکا در مورد حق غنی سازی محدود ایران. او بارها علیه امتیاز دهی به آنچه که او «قدرت‌های استکباری» می‌خواندشان، استدلال کرده است، زیرا این کار تنها به زیاده خواهی آنها دامن خواهد زد که به اعمال فشار برای امتیاز گرفتن ادامه دهند تا جایی که به هدف خود مبنی بر تغییر کامل رژیم دست پیدا کنند. دوم، اگر دیپلماسی با شکست مواجه شود، آمریکا در تقویت تحریم‌ها یا استفاده از زور یا هر دو اینها، اعتبار بیشتری خواهد داشت؛ در این صورت، اگر او پیشنهادی را روی میز بگذارد، باقی جامعه بین‌المللی آن را جدی و معقول خواهند یافت. حساب نکردن غنی سازی محدود، آن معقول بودن را برای ما انکار خواهد کرد؛ در نظر گرفتن آن به ما این امکان را می‌دهد که در صورت شکست دیپلماسی، نقاب از چهره نیات واقعی ایران بر داریم؛ اینکه آنها سلاح هسته‌ای می‌خواهند و نه قدرت هسته‌ای غیر نظامی.

آیا ممکن است باور کنگره را مبنی بر لزوم وضع تحریم‌ها با رویکرد دولت مبنی بر تضعیف دیپلماسی در اثر این کار، صلح دهیم؟ من گمان می‌کنم ممکن است؛ اما نیازمند این است که قانون گذاران این استدلال را بپذیرند که وضع تحریم‌های جدید در حال حاضر به ایرانی‌ها این امکان را می‌دهد که از مذاکرات دور شوند، در حالیکه متحدان ما در 1+5 ما را به جای آنها سرزنش خواهند کرد. حتی فرانسه، که در میان سایر کشورهای گروه 1+5 تمایل به اتخاذ سخت‌ترین تصمیمات دارد، حالا با این منطق سازگار است. دیپلماسی یعنی دور کردن بهانه‌ها، نه تراشیدن آنها.

اگر لازم است کنگره این مسائل را تشخیص دهد، دولت نیز باید اهمیت تمایل به افزایش فشار و همکاری با کنگره را تا انتهای کار تشخیص دهد. برای مثال، اگر ایرانی‌ها می‌توانند واقعیتی ایجاد کنند با این پیش بینی که شاید دیپلماسی جواب ندهد، پس ما نیز باید همین کار را کنیم. وقتی ایرانی‌ها مشغول کار کردن بر روی سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته‌تر هستند، سانتریفیوژ‌هایی قدرتمند‌تر از آی‌آر2‌های فعلی، که 4 الی 5 مرتبه کارآمد‌تر از نسل اول این نوع سانتریفیوژ هستند، در واقع پیامی را در مورد آنچه که آنها در صورت شکست دیپلماسی انجام خواهند داد، برای ما ارسال می‌کنند. دولت می‌تواند به وسیله موافقت با اعضای مهم کنگره در مورد اینکه در صورت عدم ایجاد توافق بعد از برنامه اقدام مشترک، تحریم‌های جدید آماده وضع شوند، با این مسئله رقابت کند.

این یک راه حل ظریف است؛ کنگره در طول مدت برنامه اقدام مشترک، تحریم‌های جدیدی وضع نکند، اما کنگره باید بداند که دولت در حال آماده کردن زمینه برای افزایش فشار به روشی مؤثر است؛ همچنین ایرانی‌ها، متحدان ما و بخش خصوصی بین‌المللی، که به دنبال فضای جدید تجاری با ایران هستند، از این موضوع مطلع باشند. ما باید در حالیکه بهانه آوردن ایرانی‌ها را انکار می‌کنیم، به مذاکرات فرصت دهیم.

معامله با ایران شاید ممکن باشد، شاید هم نه، اما معامله با کنگره چطور؟ این کار باید بسیار آسان‌تر باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon