نشستهای آفریقا بهانهای برای رقابت تجاری میان استعمارگران غربی است
خبرگزاری تسنیم: دانیل بریگان، محقق و فعال سیاسی آمریکایی میگوید: مشکلات فقر و بیسوادی در آفریقا همچنان به شکل اسفباری ادامه دارد و باید معلوم شود موفقیتی که در نشستهای اقتصادی اتحادیه آفریقا از آن صحبت میکنند، به چه معناست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دانیل بریگان، محقق و فعال سیاسی آمریکایی در مصاحبه اختصاصی خود با تسنیم تاکید کرد که تا زمانی که بچههای گرسنه آفریقایی وجود دارند، این نشستها و شعارها به درد کسی نمیخورد. آنها اگر میخواهند به مردم کمکی بکنند باید ابتدا روش خود را تغییر دهند.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
تسنیم: همان طور که میدانید بیست و دومین نشست اتحادیهی آفریقا روز پنج شنبه گذشته در مقر این اتحادیه در شهر آدیس آبابا در اتیوپی با این شعار برگزار شد: «تحول کشاورزی در آفریقا، ایجاد فرصت برای رشد گسترده و توسعهی پایدار» و این در حالی است که مشکلات شدیدی در سودان و آفریقای مرکزی در جریان است. در باب نقش اتحادیه در حل مشکلات قاره بحث و جدل فراوان است و با وجود پول بسیاری که به این منطقه سرازیر است مردم این قاره در بیشتر مناطق به نان شب محتاجند و اولویتهای دیگر زندگی شان به طرز رقت باری نادیده گرفته میشود. یکی از مهمترین دغدغههای منطقی مردم و دولتها هم در این کشورها امنیت است که گرهی ناگشوده باقی ماندهاست. میگویند اتحادیه برای حل این مشکلات تلاشی نمیکند. نظر شما در این مورد چیست؟
بریگان: بستگی دارد. این ارگان در سال 2002 شکل گرفت تا جایگزینی برای سازمان اتحادیهی آفریقا باشد که قبلا بی فایده بودن خودش را نشان داده بود. اگر منظورتان این است که اتحادیه برای آن چند شرکتی که از فعالیت اقتصادی در این منطقه بهرهمند میشوند سودآور نیست به شدت اشتباه میکنید چون روز از پس روز کمپانیهای سرمایهدار غربی مثل قارچ سبز میشوند و از تلاشهای مردم این کشور بسیار غنی ولی بسیار فقیر، پولدارتر و پولدارتر میشوند. پول تولید میشود ولی برای چه کسی، برای مدیران شرکتهایی که حتی پا به آفریقا نگذاشتهاند فقط عدد و ارقام و تکنیکهای بازاریابی را میفهمند. شعار این نشستها تحول کشاورزی در آفریقا، ایجاد فرصت برای رشد گسترده و توسعهی پایدار است، کلمات دهانپرکن و بی معنایی که فقط بهانهای برای سرمایه گذاری و بازاریابی است در حالی که مردم نان و آب بهداشتی برای نوشیدن ندارند، مگر این که اغنیای کمتعداد لطف کنند و چیزی به آنها بدهند. آفریقا جایی نیست که تنها مشکل تغذیه وجود داشته باشد. بحرانهای بیشمار از لحاظ امنیتی، فقر، خشونت و بیماری هم بر سر مردم سایه انداختهاست. مردم بیسواد و گرسنه هستند.
موفقیتی که امثال این نشستها از آن صحبت میکنند باید معلوم بشود به چه معناست. اگر منظور از موفقیت این است که بتوانند هر طور که میخواهند هر جا میخواهند بمانند و هر کاری که میخواهند بکنند بله میتوان گفت تلاشهایشان بسیار موفقیت آمیز بودهاست. ولی وقتی بچههای گرسنه کف زمین در پی چیزی برای خوردن میگردند این نشستها و شعارها به درد کسی نمیخورد. آنها اگر میخواهند به مردم کمکی بکنند باید اول به روش شان شک کنند و بکوشند آن را تغییر بدهند. چون این کار را نمیکنند من به خودم اجازه میدهم اعلام کنم این نشستها واقعا با هدف دیگری برگزار میشود. به نظر من حرف مسخرهای است که میگویند تا سال 2030 فقر را ریشه کن میکنند و برای این کار به کمک تمام کشورهای جهان نیاز دارند. وقتی این تلاشها آغاز شود چیزی جز رقابت تسلیحاتی، تاسیس پایگاههای نظامی، قاچاق انسان، آزمایشهای دارویی و جا به جایی کالا را شاهد نخواهیم بود. مردم کسی را ندارند از حقوقشان دفاع کند و اصلا نمیدانند چه حقوقی دارند.
تسنیم: به نظر شما چرا این تلاشها ناموفق بوده است؟
بریگان: ببینید رفاه به معنایی که مردم بتوانند بر آن تکیه کنند باید فرایند پایداری باشد که طی آن زندگی همه بهتر شود. دریافت کمکهای مالی ما را به هیچ چیز نمیرساند. حتی اگر فرض کنیم به عدهای افراد غذا و سرپناه میدهید بخشی از نیازهایشان را برای چند روز برآورده میکنید. ولی قبل و بعد از آن چه میشود؟ یکی از دلایل این است که کمکی که از آن حرف میزنند در بسیاری موارد اصلا ارسال نمیشود. اصلا چیزی نمیفرستند، فقط از آن حرف میزنند. آمریکاییها در کنار جعبههای غذا و دارو عکس میگیرند و برای تمام رسانهها و شعبههای شرکتهایشان ارسال میکنند. مشکل دیگر این است که در مواردی که واقعا کمک صورت میگیرد هزینه پردازی و جلب سرمایه قابل اعتماد نیست. به محض حداقل تغییرات مدیریتی در سازمانهای مردم نهاد محلی، حامیان مالی کمکهای خود را قطع میکنند چون حس میکنند ارزش تبلیغاتی قدیم را ندارد. ممکن است ماهها و بلکه سالها هزینهای بابت برنامههای فرهنگ سازی و تامین مایجتاج مردم پرداخت نکنند. سوم این که قوانین سفت و سخت تجاری به ترتیبی بر این مناطق حاکم است که اجازه نمیدهد سازمانهای مردم نهاد ملک داشته باشند و بتونند خودشان گردش مالی هر چند مختصری را در اختیار بگیرند و به آن تکیه کنند.
اتیوپی یکی از سریع الرشدترین اقتصادهای جهان را دارد که هر سال ده درصد افزایش پیدا میکند ولی درآمد یک سوم شهروندان معمولی در این کشور زیر یک دلار است. مسخره نیست؟ وقتی میبینند مشکلات عمق پیدا میکند به جای غذا سربازان بیش تری میفرستند انسانها در این منطقه، خود بدون نیاز به استفاده از سلاح میمیرند، و کمپانیها هم فقط تسلیحات نظامی وارد میکنند انگار قرار است گرسنگان به جای نان گلوله بخورند. هدف از این حضور قدرت مند نظامی حفظ منافع خود آنها نه در برابر مردم بلکه در برابر شرکتهای غربی دیگری است که در عملکرد تجاری شان در این منطقه با آنها رقابت میکنند. هم چنین به این ترتیب هر کدام از آنها تلاش میکند تا حد ممکن نسبت به گذشته بخش بیش تری از قارهی سیاه را مال خود کند و مردم باید با جان خود هزینههای ان را پرداخت کنند. مقامات محلی هم فقط میگویند این تلاشهای استعماری را «میفهمند» گویی شرکتهای چندملیتی حق دارند در این منطقه هر کاری که صلاح تشخیص میدهند از جمله کشتار را انجام بدهند. میدانید که حملهی همهجانبهای از این دست به پول بسیاری نیاز دارد و چرا این هزینهها را از محل همان کمکهای مالی تامین نکنند که به بهانههای قانونی که همهی دنیا پذیرفته و مجاز میدانند برای حل مشکلات به این شرکتها پرداخت میشود.
تسنیم: امنیت مردم در این اوضاع چگونه است و در چه شرایطی هستند؟
بریگان: دروازههای آفریقا به روی هر کسی که با قدرت بیشتری استعمار کند باز است. نهادهایی که کنترلی بر اوضاع دارند فقط احزابی هستند که از منافع خودشان حفاظت میکنند و میکوشند رقبا را تا حد ممکن از خود دور نگه دارند. هر کسی بتواند هزینهی تهیه و نگهداری هر گونه تسلیحاتی را بپردازد میتواند مسلح باشد. ناامنی در هر کشوری یعنی خطر جانی تمام شهروندان و کشورهای اطراف را هم تهدید میکند. این غیرقابلفهم است. اگر امنیت نباشد آنها نمیتوانند بازرگانی خود را در راهها و در شهرها دایر و نگه داری کنند ولی این کار را فقط به این دلیل میکنند که داشتههای بازرگانی خودشان را حفاظت کنند. به عنوان مثال تاکنون چین 1100 پروژه در بیش از پنجاه کشور راهاندازی و طراحی کردهاست که روی هم رفته 70 میلیارد دلار ارزش دارد.
این همه پول که به یک منطقه سرازیر میشود نیاز به حفظ و نگهداری بسیاری دارد والا سرمایهای را که در این جریان وارد کردهاند روز از پی روز بیشتر از دست میدهند. مخصوصا به این خاطر که پول فراوانی که به همراه میآورند اقتصاد محلی را فلج میکند و بعید نیست معترضین محلی دست به خرابکاریهای خشونت بار بزنند و همیشه هم به همین دلیل کشته میشوند. چین این کار را میکند تا به دنیا نشان بدهد توسعهی اقتصادی نیازی ندارد حتما به مدل آمریکایی باشد. کشورهای BRICS در سپتامبر سال 2013 تصمیم گرفتند تا سال 2015 نهادی با صد میلیارد دلار سرمایه راهاندازی کنند تا با IMF و بانک جهانی رقابت کنند که امروز تحت کنترل آمریکاست و در تمام دنیا اهمیت و عمل گرایی دارد. نشستهای اقتصادی بهانهای برای رقابت در میان استعمارگران است.
انتهای پیام/