جوشش قیام ۱۹ بهمن سیستان در انقلاب اسلامی نتیجه داد
خبرگزاری تسنیم: قیام نوزده بهمن سیستان در نگاه داورانه تاریخی یکی از فرازهای زندگی مردم ایران و سیستان است که کمتر به آن پرداخته شده و از سوی حکومتگران نیز دیده نشد اما این جریان دادخواهانه هیچگاه از جوشش نایستاد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، در دهه سی کشورمان، تکاپوها و کشمکشهای پیدا و پنهان فراوانی برای کنترل مراکز قدرت در جریان است.
در این روزگار محمد مصدق و آیتالله کاشانی با دیدگاههایی متفاوت اما تا حدودی همسو دغدغه و تلواسههای ملی و دینی مردم را نمایندگی میکنند و از دیگر سو حاکمیت پهلوی در اندیشه ایجاد اقتدار با کنترل همه مراکز قدرت و تصمیم گیری است گرایشی که ریشه در استبداد شرقی نهادینه شده در گذر تاریخ این سرزمین دارد.
سیستان این روزگار زخمی سربلند دورانهاست که رنجور و دردمند از جداسازیها و مرزبندیها و هویت سازیهای استعماری است.
به ویژه اینکه بازیگران و نقشآفرینان این نمایش استعماری در کالبد فرزندانشان هنوز در سیستان حضور و نفوذ دارند و تا این تاریخ که نوزدهم بهمن ماه 1330 است، 16 دوره انتخابات فرمایشی بدون نگاه به رأی و نظر مردم در سیستان انجام شده و در خلال این دورهها شخصی به نام محمدعلی منصف دایی اسدالله علم، 9 دوره نماینده مردم سیستان و امیرحسین خزیمه علم سه دوره و اسماعیل خزیمه همه از بازماندگان خلف بازیگران و نقشآفرینان طرحهای استعماری انگلیس در منطقه هستند که اینک تا دربار حکومت پهلوی نیز رخنه کردهاند.
حضور این افراد پاشیدن نمک بر زخمهای کهنه سیستان بود. سیستانی که کینه روزگاران تلخ را در سینه داشت اما همیشه تاریخ همسو با یک میراث کهن، اسطوره امید و رهایی را هیچگاه رها نکرده و چشم انتظار زمان مناسبی بود که اینک در کل کشور از حضور محمد مصدق و آیتالله کاشانی ایجاد شده بود.
انتخابات دوره هفدهم مجلس در پیش رو بود و امیرحسین خزیمه تنها کاندیدای حکومتگرانی بود که نگاهشان به مردم توهینآمیز بود و آنها را پا برهنه میخواندند.
فرماندار وقت در یک جلسه کوچک، مردم را مشتی پابرهنه میخواند و در همان جلسه از یکی از بزرگان منطقه جواب میشنود که اگر مردم پابرهنهاند برای این است که کفشهایشان پای شما و کارگزاران شماست.
باز شدن اندک فضای سیاسی کشور، چهره پنهان سرزمین اسطورهخیز سیستان را تا حدودی نمایان کرد و مردم با حضور در خانه سردار محمدرضا خان پردلی که از افراد خوشنام و دارای نفوذ اجتماعی بود، خواستار کاندیداتوری وی و شرکت فعال در سرنوشت خویش میشوند اما به رأی و نظر سردار پردلی مردم به آیتالله شریفی از علمای نیکمنش و مورد اعتماد مردم، و نام آشنا در جوامع مذهبی کشور مراجعه میکنند.
وحدت رویه آگاهانه و فراگیر مردم سیستان و مطالبه حق سرنوشت که سالها توسط عمله استبداد از مردم گرفته شده بود و مراجعه گسترده مردم به خانه آیتالله شریفی ایشان را در برابر تکلیفی دینی برای پذیریش قرار داد و پس از این مرحله رویاروی بزرگ مردم و حکومتگران و علمیون در سیستان آغاز شد.
اسناد و مدارک بر جای مانده از تلگرافهای فراوان مردم به دکتر مصدق و آیتالله کاشانی به نیکی نشان دهنده خواست اجتماعی مردم از برگزاری یک انتخابات سالم است مردمی که تنها به مکاتبه ختم نمیشود بلکه نمایندگانی را هم به تهران میفرستند تا با دولت و آیتالله کاشانی مذاکره کنند.
یکپارچگی و یکنوایی مردم و رهبرانشان برای خواست برحق خویش روسای شهربانی زابل و زاهدان را وادار کرد که در تلگرافهایی به ناعادلانه بودن روند انتخابات سیستان اشاره و تلویحا اعلام خطر کنند.
در نتیجه فرماندار وقت با شخص دیگری به نام کوثر جابهجا میشود اما او نیز در جبهه علمیون قرار میگیرد و بدون توجه به تحصن مردم در تلگرافخانه، اعضای اجرایی و هیئت نظارت را یکجانبه بر میگزیند و حتی پا فراتر گذاشته و با دستور بازداشت حسین تاجمحمدی یکی از نمایندگان اعزامی مردم به تهران در روز قبل از انتخابات، به آتش خشم مردم دامن میزند.
اما مردم و رهبرانشان بر مطالبه برحق خویش همچنان ایستادهاند.
روز نوزدهم بهمنماه 1330 ساعت هشت صبح، صندوق اخذ رأی توسط اعضای انجمن و احسانی رئیس انجمن شهر به حسینیه شهر آورده میشود و در یک کشمکش میان نیروهای محافظ و مردم صندوق میشکند و با آشکار شدن آرای از پیش نوشته شده، آتشی شعلهور میشود که زندگی احسانی رئیس انجمن شهر، کوثر فرماندار، بازرس قضایی به نام اشتری را میسوزاند و در این میان تعدادی از مردم هم توسط نگهبانان خانه امیرحسین خزیمه علم به شهادت میرسند.
شهر زابل به یک شهر جنگزده دگرگون میشود و در ساعت 12 ظهر با حضور سردار محمدرضاخان پردلی در میدان شهربانی و اشاره او مردم میدان را ترک میکنند.
نتیجه حکومت نظامی برای سیستان و دستگیری 54 نفر از جمله رهبران مردم و صدور حکم اعدام برای آنان و اعزام به تهران است.
حکم اعدام توسط دولت لغو میشود و آیتالله شریفی به زودی به سیستان برمیگردد اما سردار محمدرضاخان پردلی تا سال 1346 خورشیدی در تهران تبعید است.
گزارش بازرسان قضایی اعزامی از تهران حق را به مردم میدهد و ریشه این قیام را بیداد سنگین علمیون و حکومتگران وابسته به آنان میداند.
هرچند قیام 19 بهمن سیستان و نهضت اصلاح طلبی دکتر مصدق درآن روزگار به ظاهر بدون نتیجه میماند اما در نگاه داورانه تاریخی، یکی از فرازهای زندگی مردم ایران و سیستان است که کمتر به آن پرداخته شده و از سوی حکومتگران نیز دیده نشد.
اما این جریان دادخواهانه هیچگاه از جوشش نایستاد تا در یک فرآیند درازمدت در انقلاب اسلامی به نتیجه رسید.
گزارش از علیرضا خسروی معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان
انتهای پیام/