حذف "بندر" و شکست ماجراجویی عربستان در منطقه؛ آیا آلسعود سر عقل میآیند؟
خبرگزاری تسنیم: حاکمان عربستان که بهشدت به آمریکا وابستهاند و بهسبب نداشتن پایگاه مردمی از نفت بهعنوان برندهترین سلاح برای بقای خود استفاده میکنند، در پی انتقادهای اربابان خود و شکست سیاستهای خود، پرونده سوریه را از شاهزاده مکار پس گرفتند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دیپلمات ها گفته بودند ریاض پرونده سوریه را از بندر بن سلطان سفیر سابق آل سعود در واشنگتن و رئیس سازمان اطلاعات این رژیم پس گرفته و محمد بن نایف وزیر کشور آنها بخش های زیادی از این پرونده را در دست گرفته است.
برکناری بندر بن سلطان از اداره پرونده سوریه در پی انتقادهای دولت آمریکا از نحوه مدیریت شاهزاده کهنه کار اعلام شده است.
البته اگر چه ممکن است انتقادهای آمریکا در برکناری بندر بن سلطان از اداره پرونده سوریه نقش داشته باشد، اما پیام مهم برکناری بندر بن سلطان، شکست سیاست های اطلاعاتی و جنگی عربستان در منطقه به ویژه در سوریه است که طی این سه سال از بحران، میلیاردها دلار نفتی را برای پیشبرد اهداف خود و سرنگونی نظام طرفدار مقاومت سوریه هزینه کرد، اما در این راه شکست خورد و پس گرفتن پرونده سوریه از شاهزاده تندرو خود گواهی بر شکست سیاست های سعودی ها در سوریه است.
یک دیپلمات غربی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس گفته است شاهزاده بندر دیگر مسئول پرونده سوریه نیست و محمد بن نایف مسئول اساسی این پرونده شده است.
گزارش رسانه ها حاکی است که نایف هفته گذشته در نشستی که در واشنگتن میان مقامات عرب و غربی برای بررسی چگونگی ارسال کمک های تسلیحاتی برای به اصطلاح گروه های مسلح میانه رو در سوریه شرکت کرده است، موضوعی که بشار الجعفری نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد به آن اشاره کرده و از آمریکا و دیگر مدعیان مبارزه با تروریسم به سبب دوگانگی معیارهایشان انتقاد کرد.
به گفته مقامات سوری، آمریکا تروریسم را به تروریسم خوب و تروریسم بد در سوریه تقسیم کرده و کسانی را که به زعم خود میانه رو می خواند، به صراحت مورد حمایت تسلیحاتی قرار می دهد، هر چند به این مساله هم واقف است که ممکن است گروه های تروریستی تندرو همچون النصره و داعش به این سلاح ها دست پیدا کنند که عملا طی هفته های اخیر به سبب درگیری های داخلی میان گروه های تروریستی، این مساله اتفاق افتاد.
بندر بن سلطان فرزند سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد سابق آل سعود در جولای 2012 در راس سازمان اطلاعات عربستان قرار گرفت. وی به مدت 22 سال سفیر سعودیها در واشنگتن بود. نکته جالب درباره بندر بن سلطان این است که رسانه های سعودی از ژانویه گذشته تا کنون هیچ خبری در خصوص وی و فعالیت هایش منتشر نکرده اند.
بندر اخیرا برای معالجه به آمریکا رفته و در بیمارستانی بستری شده بود و در حال حاضر در مغرب به سر می برد.
بندر بن سلطان از متهمان اصلی در افزایش کشتار مردم سوریه توسط تروریست های مورد حمایت وی به شمار می رود و مقامات سوری به صراحت وی را به تشکیل و سازماندهی گروه های تروریستی متهم می کردند.
محمد بن نایف فرزند ولیعهد سابق، نایف بن عبدالعزیز است و نقش اصلی را در سیاست های جنگی عربستان ایفا می کند.
کشورهای غربی به ویژه انگلیس اخیرا درباره خطر بازگشت تروریستهای غربی از سوریه به کشورهای خود و دست زدن به اقدامات خشونت آمیز با توجه به تجربه ای که در سوریه کسب کرده اند، هشدار داده بودند.
از سوی دیگر موضع بین المللی در حمایت از عراق در جنگ این کشور علیه تروریسم، وجود اجماع جهانی در این زمینه را مورد تاکید قرار داده است که تروریسم نه تنها خطری در سطح عراق و منطقه بلکه خطری جهانی به شمار می رود که صلح و امنیت را در تمام کره زمین تهدید می کند و این باور، همراهی گسترده بین المللی با درخواست عراق برای برگزاری کنفرانس بین المللی مبارزه با تروریسم در سطح جهانی را تقویت کرده است.
محمد عبدالجبار الشبوط تحلیلگر عراقی ابراز عقیده کرده است جهان امروز درک می کند که تروریسم با ویژگی افزایش افراط گرایی و قساوت و خشونت با قدرت بسیار فراتر از سطحی که عملیات یازده سپتامبر در بیش از 10 سال پیش به وجود آورده بود، در حال گسترش است.
بررسی ها و مطالعات نشان می دهد که نسل دوم سلفی جهادی یا سلفی جنگجو با این سطح خطرناک از پیشرفت متمایز است و سطحی است که اسامه بن لادن و جانشینش، ایمن الظواهری را پشت سر گذاشته اند که از بیانیه ها و شکایت هایش به نظر می رسد منزوی شده و سخنانش در میان گروه های تروریستی سلفی گوش شنوایی نمی یابد، گروه هایی که مردانی سرکردگی آنها را به عهده دارند که سنشان کمتر از الظواهری است اما وحشی تر و افراطی تر از او هستند. همچنانکه آرمان ها و اهدافشان بسیار واضح تر از اهداف و آرمان های نسل سابق سلفی تروریستی است به طوری که نسل جدید از اولویت جنگ با دشمن نزدیک و تلاش برای بقا در بخشی از زمین سخن می گوید که پناهنگاه امن و پایگاهی برای آغاز عملیات تروریستی در فضاهای گسترده باشد، علاوه بر این باید به تصور و دیدگاه آنها درباره شریعت اسلامی و احکام الهی اشاره کرد که معتقدند باید به زور شمشیر و ایجاد رعب و وحشت بر مردم تحمیل کرده و با خشونت شدید، کسانی را که سرپیچی کنند، قصاص کنند.
این تحول علاوه بر فشارهای بین المللی که کشورهای بانفوذ همچون روسیه و آمریکا اعمال می کنند، سبب شده است تا کشورهایی که در حمایت از سلفی تروریستی دست دارند، همانند عربستان احساس انزوای بیشتری در سطح بین المللی داشته باشند علاوه بر اینکه آنها این احساس را دارند که خطر تروریستی ممکن است به خود آنها برگردد به ویژه اینکه بسیاری از افراد نسل دوم تروریست ها از شهروندان عربستان هستند که از مزایای بسیار بیشتری نسبت به همقطاران خود از کشورهای دیگر همانند پاکستان و افغانستان برخوردار هستند که در تیم تروریستی جهانی وارد شده اند.
این احساس انزوا و همچنین ترس از خطرات بازگشت تروریست های سعودی از سوریه، حاکمان عربستان را به اتخاذ تدابیری واداشته است که به گفته آنها، هدف از این اقدامات جلوگیری از پیوستن شهروندان عربستان به گروه های تروریستی از جمله اتخاذ تدابیر بازدارنده علیه آنها در صورت بازگشت به عربستان است. با اینکه این تصمیم ممکن است شهروندان عربستانی را وادار کند تا پیش از پیوستن به هرگونه فعالیت تروریستی، بارها در تصمیم خود تجدیدنظر کنند، اما کشورهای دیگری احساس می کنند که این تصمیم مقامات سعودی مکن است پیامدهای پیش بینی نشده ای را ایجاد کند.
همانند پناه بردن شهروندان سعودی به این کشورها و چه بسا از این کشورها برای انجام عملیات تروریستی در داخل و خارج آن استفاده کنند، گویی عربستان در این حالت کار خاصی جز صدور بیشتر تروریسم یا بازصادرات آن به کشورهای دیگر پس از عقب نشینی شهروندانش از سوریه انجام نداده است به طوری که تحولات به نتایج مسرت بخشی برای تروریست ها اشاره می کند.
ولی مساله مهم تری که عربستان باید انجام دهد، توقف هرگونه حمایت در هر شکلی از گروه های تروریستی است که این کمک ها تحت عنوان جهاد اسلامی در یبشتر کشورها همانند عراق و سوریه ارائه می شود.
محمد عبدالجبار الشبوط تحلیلگر عراقی در خصوص پیامدهای حمایت های گسترده عربستان از تروریسم به ویژه در عراق و سوریه می گوید بر هیچ کس پوشیده نیست که ما در عراق از فعالیت گروه های تروریستی مورد حمایت مستقیم یا غیر مستقیم عربستان رنج می بریم که این گروه ها از حمایت های رسمی(حکومت سعودی) یا غیر رسمی(نهادها و تشکل ها و جمعیت های به اصطلاح خیریه که آنها هم به نوعی به حکومت وابسته اند) برخوردار هستند و این حمایت ها سبب ادامه بقای این گروه ها تا کنون شده است، اما مساله مهم تر دانستن این مساله است که پول های عربستان و دیگر کمک هایی که عمر این گروه های تروریستی را طولانی می کند و به آنها این توان را داده که تا حد بالایی در مقابل ضربات ارتش، پلیس، عشایر و گروه های مردمی علیه خود مقاومت کنند.
برکناری بندر سلطان از اداره پرونده سوریه از یک بعد دیگر قابل تحلیل است و آن اعترافات و هشدارهای صریح یک مقام امنیتی سعودی درباره خطرات بازگشت تروریست های سعودی از سوریه و خطر افراط گرایی در این کشور است.
اعتراف صریح یک مقام امنیتی سعودی به خطرات حضور تروریست های سعودی در داخل سوریه نکته قابل توجهی است.
عبدالرحمن الهدلق مدیر امنیت عقیده ای در وزارت کشور عربستان و مسئول کنترل اینترنت در این کشور اخیرا در گفت و گو با رویترز حقایق جدیدی از افراط گرایی و مبارزه با آن فاش کرد و به صراحت گفت افراط گرایی خطر جدید و در سطح گسترده برای عربستان به شمار می رود و علت آن جنگ داخلی در سوریه است که مستلزم جنگ فکری قوی تر در اینترنت است و دایره امنیت عقیدتی تمرکز خود را به طور گسترده بر روی افرادی قرار داده که از اینترنت برای جذب جنگجویان با هدف جهاد در خارج استفاده می کنند.
این مقام امنیتی سعودی درباره بازگشت تروریست های سعودی از سوریه به عربستان به صراحت هشدار داده است.
این مقام سعودی گفته است ما نمی خواهیم چیزی بر جامعه ما تاثیربگذارد و این حقیقت را نادیده می گیرد که چرا حاکمان عربستان با حمایت گسترده از گروه های تروریستی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه، علاوه بر بی ثبات این کشور این کشورها، فضایی از رعب و وحشت را به سبب تروریست های مورد حمایت خود بر مردم این کشورها حاکم کرده اند؟
اخیرا یک رسانه سعودی در مطلبی نوشته بود آیا سوریه به کانون تروریسم بین المللی تبدیل شده است؟ تروریسمی که بی شک رد پای سعودی ها در آن پررنگ تر از دیگر حامیان گروه های تروریستی است و پی بردن غربی ها به عواقب این سیاست های ویرانگر ممکن است یکی از دلایل فشار آنها بر عبدالله شاه سعودی برای برکناری بندر بن سلطان مغز متفکر تشکیل گروه های تروریستی و سامان دهنده آنها باشد.
حاکمان عربستان که تمام امکانات مالی و تسلیحاتی و رسانه ای خود را برای سرنگون نظام حامی مقاومت در سوریه به کار گرفته بودند و حتی در ابتدای بحران، دوره شش ماهه را برای تحقق رویای خود در خصوص سوریه در نظر گرفته بودند، هر چه از بحران بیشتر می گذشت، بر خشم و عصبانیت آنها از مقاومت نظام سوریه در مقابل یک جنگ تمام عیار جهانی بیشتر و بیشتر می شد، تا اینکه در یک اقدام جنون آمیز، سیاستمدار مکار خود به نام بندر بن سلطان را ماموریت دادند تا با به دست گرفتن پرونده سوریه، آل سعود را به هر شکل ممکن به رویای تسخیر سوریه و جدا کردن آن از محور مقاومت برساند.
بندر بن سلطان هم طرح های ماجراجویانه خود را درباره سوریه با تشکیل گروه های تروریستی خطرناکی آشکار کرد که کشتار و هتک حرمت نوامیس و سر بریدن و شکم دریدن برای آنها به یک تفریح تبدیل شده بود و تاسف بار تر آنکه تمام این جنایات را به نام اسلام مرتکب می شدند، البته اسلامی که وهابیت به دنیا معرفی کرده است، گروه های تربیت یافته از سوی بندر بن سلطان وحشیانه ترین جنایات را در سوریه مرتکب می شدند، تعیین بندر بن سلطان به عنوان متولی پرونده سوریه نشان می داد که سعودی ها در اجرای سیاست های خود در سوریه جدی هستند، اما آل سعود نه تنها نتیجه ای از این اقدامات دیوانه وار خود نگرفت که موجی از نارضایتی و انتقاد حتی اربابان غربی و آمریکایی آنها را به خاطر این اقدامات متوجه خود کردند و مهمتر از اینکه شخص ملک عبدالله از عملکرد وی ابراز نارضایتی کرد و با توجه به فشارهای آمریکا، به ناچار وی را کنار گذاشت و محمد بن نایف فرزند ولیعهد سابق خود را مامور پیگیری این پرونده کرد.
البته نباید این تصور را داشت که با کنار رفتن بندر بن سلطان سیاستمدار بی رحم سعودی، شاهد تغییر در سیاست های جنگ افروزانه در منطقه به ویژه سوریه و البته عراق خواهیم بود که رد پای سعودی ها در خشونت های این کشور به وضوح قابل مشاهده است و انتقادهای صریح مقامات بلندپایه عراق از جمله نوری المالکی نخست وزیر از عربستان به سبب حمایت از گروه های تروریستی تکفیری در الانبار این حقیقت را مورد تاکید قرار می دهد.
با توجه به تحولات میدانی اخیر در عراق و موفقیت های پیاپی ارتش در کنار عشایر علیه تروریست های داعش که از حمایت های گسترده عربستان هم برخوردار هستند، شکست دیگری به شکست های پیاپی عربستان در منطقه اضافه شد.
به هر حال برکناری بندر بن سلطان که نشان دهنده شکست سیاست های خونین و جنون آمیز آل سعود در منطقه به ویژه سوریه است، از یک بعد دیگر قابل بررسی است و آن اینکه برای حاکمان عربستان، حفظ تاج و تخت مهمتر از هر چیز دیگری است و فرمان اخیر ملک عبدالله مبنی بر مجازات سعودیهایی که از جنگ برگردند و یا به گروه های افراطی تروریستی طبقه بندی شده از نظر آنها بپیوندند، نشان می دهد که آنها از پیامدهای بازگشت تروریست هایی که خود تربیت کرده و برای کشتار مردم و ویرانی به سوریه و عراق اعزام کرده اند، دچار وحشت شده اند، به ویژه اینکه تروریست های آموزش دیده آنها برای رسیدن به اهدافشان به هیچ کس حتی حامیان خود هم رحم نخواهند کرد.
برکناری بندر بن سلطان یک موفقیت دیگر برای ملت، ارتش و دولت سوریه به شمار می رود که در مقابل هزاران تروریستی که آل سعود توسط بندر بن سلطان از مناطق مختلف دنیا برای سرنگونی نظام مقاومت سوریه جذب کرده بودند، مقاومت کرده و این ایستادگی سبب شکست سیاست های سعودی ها و در نتیجه باعث وادار شدن آمریکا به اعمال فشار بر ریاض به منظور توقف سیاست های اشتباه خود کند که بندر بن سلطان مجری آن بود.
نگرانی شیوخ عرب از بازگشت تروریست های مزدور خود
نکته دیگر اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اکنون به پیامدهای حمایت های گسترده خود از تروریست های تکفیری و غیر تکفیری در سوریه و عراق و دیگر مناطق پی برده اند، این کشورها از احتمال بازگشت افراد به اصطلاح جهادی از سوریه پس از تحولات اخیر در صحنه سوریه و به بن بست رسیدن راه حل های نظامی و سیاسی دچار وحشت و نگرانی هستند.
صالح عاشور از نمایندگان پارلمان کویت گفته بود تحولات میدانی در صحنه سوریه با سرعت بالایی در حال تغییر است به طوری که این وضع، غیر سوری ها را برای خروج از درگیری موجود در سوریه تحت فشار قرار داده است که معنایش به گفته منابع امنیتی این استکه حداقل 20 هزار تروریست عرب حاشیه خلیج فارس و کشورهای عربی دیگر تصمیم گرفته اند به کویت بروند.
عاشور گفته است این خبر نگران کننده و دربرگیرنده اشاره های امنیتی خطرناک به وضع امنیتی کویت و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است و هرگونه کوتاهی امنیتی یا عدم اتخاذ تدابیر شدید و سختگیرانه در رویارویی با این مساله ممکن است سبب بروز فاجعه داخلی در کویت شود.
احمد الحواس نویسنده کویتی در مقاله ای در روزنامه الوطن از خطرات امنیتی سخن گفته است که کویت را تهدید می کند. وی گفته است خطرناک ترین مساله این است که ادامه مشارکت شهروندان کویتی در جنگ سوریه قطعا سبب خواهد شد تا کویت به عنوان منبع بزرگی برای تروریسم تبدیل شود. کویت هشدارهایی را دریافت کرده است مبنی بر اینکه تروریست های سعودی به اصطلاح جهادی که د رسوریه می جنگند، در حال برنامه ریزی هستند تا کویت را مقر خود انتخاب کنند، زیرا از احتمال پیگرد و زندانی شدن در صورت بازگشت به عربستان می ترسند، زیرا شاه سعودی اخیرا فرمان مجرم دانستن و زندانی شدن کسانی را که در خارج از عربستان بجنگند، صادر کرده است.
این نگرانی ها سبب شده است تا شیخ صباح الخالد وزیر خارجه کویت به صراحت بگوید حوادث سوریه به دروازه های کشور ما رسیده است و خطر آن تمام منطقه را در برخواهد گرفت.
چندی پیش یک روزنامه کویتی از تهدید داعش به انجام عملیات انتحاری در داخل کویت خبر داده بود، این تهدیدها سبب شد تا برخی نمایندگان پارلمان کویت از جمله عبدالرحمن الجیران خواستار مجازات تمام کسانی که در جنگ خارج از کویت مشارکت کرده اند، شد. یعقوب الصانع دیگر نماینده پارلمان کویت هم خواستار تصویب قانونی شد که مشارکت شهروندان کویتی در جنگ خارج از کویت را جرم بداند. وی بعید ندانست که تروریست های بازگشته از صحنه های جنگ مرتکب جنایت شوند، زیرا آنها به خشونت عادت کرده اند.
به گفته وی، مشارکت جوانان کویتی در جنگ خارج از کویت اول از همه به شهروندان کویتی در داخل ضربه می زند، زیرا طرف مقابل تمام کویتی ها را به عنوان شرکت کنندگان در جنگ قلمداد می کنند .
جنبش های سلفی جهادی، افرادی را آموزش می دهند که دیگران را تکفیرکنند، حتی اگر از گروه های سلفی مخالفشان باشند و کشتن دیگران را هم به این افراد یاد می دهند و حتی آن را واجب می دانند.
گروه های به اصطلاح سلفی جهادی هرگونه امکان گفت و گو و راه حل های میانه و سازش های سیاسی و مسالمت آمیز و تحقق اهداف به شیوه دموکراتیک را بر نتابیده و خشونت و کشتار را تنها راه شرعی برای تحکیم شرع الهی می دانند و مدعی هستند که خداوند، تحمیل شرع خود بر مردم را با زور و شمشیر به آنها محول کرده است.
عراق پیش از همه درباره خطرات دعوت سلفی جهادی در کشورهای عربی در پی حوادث سوریه و به بهانه آن و نیز افزایش دامنه درگیری و جنگ و انتقال آن از سوریه به کشورهای دیگر هشدار داد.
وظیفه ای که بر دوش کشورهای عربی است
یک تحلیلگر عراقی در این زمینه می گوید با نگاهی اوضاع کنونی منطقه و افزایش روزافزون خطر گروه های تروریستی به اصطلاح جهادی ، تمام کشورهای عربی از جمله عراق و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید به منظور سرکوب این گروه ها و همچنین توجه خاص به جوانان و آموزش فشرده آنها به منظور حفظ و مراقبت دینی و ذهنی از آنها در مقابل این گروه های تکفیری داشته باشند، گروه هایی که به اسلام و مسلمانان خدشه وارد کرده و مردم را به ناحق می کشند، پرسشی که مطرح می شود این است : آیا حامیان رسمی تروریست ها در منطقه به ویژه حاکمان عربستان، با عبرت گرفتن از عواقب سیاست های خطرناک خود، در آنها تجدید نظر خواهند کرد و به حمایت از عاملان ناامنی و بی ثباتی در منطقه و برهم زنندگان امنیت ملت ها به ویژه مردم سوریه پایان خواهند داد؟
و نکته آخر اینکه، عربستان فرصت خیلی زیادی ندارد تا موضع خود را در نبرد جهانی میان کشورهای جهان با تروریسم مشخص کند و هم در حرف و هم در عمل به جبهه جهانی ضد تروریسم بپیوندد، حاکمان عربستان باید پیش از آنکه قربانی گروه هایی که خود تشکیل دهنده و حامی شان هستند، شوند، باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا عملا می خواهند در جبهه مبارزه با تروریسم قرار گیرند یا همچنان بر سیاست های خطرناک و اشتباه خود با حمایت های گسترده از تروریست ها پافشاری می کنند.
انتهای پیام/