توانمندی هسته‌ای قدرت چانه‌زنی ایران را بالا برده است

توانمندی هسته‌ای قدرت چانه‌زنی ایران را بالا برده است

خبرگزاری تسنیم: نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی می‌گوید پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران امروز به عنوان یک دستاورد چشمگیر علمی موجب افزایش مشروعیت این کشور در نظام سیاسی جهان و موقعیت برتر چانه‌زنی در نشست‌های بین المللی شده است.

کالین کاول، نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی در مصاحبه اختصاصی خود با خبرگزاری تسنیم می‌گوید هیچ نشانی از اینکه ‌ایران از موضع‌گیری‌های قدیم خود دست برداشته وجود ندارد و هیچ حالت تسلیحاتی در این برنامه‌های هسته‌ای نیست و غرب باید این را بپذیرد و چاره‌ای جز این ندارد.

وی همچنین گفت: غرب هرگز تصور نمی‌کرد با تحمیل تحریم‌ها ایران بتواند توان مالی، فنی و اطلاعاتی خود را به نحوی بالا ببرد که به ‌این حد برسد و بتواند بر اساس دست آوردهایش غرب را به پذیرش مواضع سیاسی خود در منطقه و جهان وادار کند؛ این رخ دادی است که امروز آشکارا شاهد تحقق آن هستیم.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم:

تسنیم: چنانکه می‌دانید معاون سیاسی وزیر خارجه‌ آمریکا به عنوان یکی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده‌ی آن کشور در نشست‌های هسته‌ای ایران در وین برخلاف تمام القائات اسرائیل و تلاش‌های منفی برخی کشورهای اروپایی به روشنی اعلام کرده‌است ایران حق غنی سازی محدود و تحت نظارت را برای مصارف خود به‌ترتیبی که ‌از سوی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای قابل اندازه گیری باشد دارد و در صورتی که ‌ایران این شروط را بپذیرد طرفین می‌توانند مذاکرات را به‌ترتیبی که تاکنون پیش برده‌اند باز هم پیش ببرند. این اوضاع را چگونه می‌بینید و به نظر شما بر روند کلی روابط تازه‌ی ایران با غرب چه تاثیری دارد؟

کاول: به نظر من این تصمیمات آشکارا نشان دهنده‌ی کوتاه آمدن غرب از مواضع پیشین خودش است که خصوصا در دولت‌های قبلی پیگیری می‌شد. غرب هرگز چنین نظری نداشت که دولت‌هایی غیر از دولت‌های مورد اعتماد و هم پیمان آن قادر به فکر کردن هستند و می‌توانند جریان هسته‌ای خود را مدیریت یا با وی و دوستانش در این مورد صحبت کنند.

آن‌ها هرگز تصور نمی‌کردند با وجود تحریم‌ها، این کشور بتواند توان مالی، فنی و اطلاعاتی خود را به نحوی بالا ببرد که به ‌این حد برسد و بتواند بر اساس دست آوردهایش غرب را به پذیرش مواضع سیاسی خود در منطقه و جهان وادار کند و این رخ دادی است که آشکارا شاهد تحقق آن هستیم. این شاید یکی از درخشان‌ترین موضع گیری‌هایی باشد که ‌از یک کشور بیرون از ناتو و غیر هم پیمان آمریکا شاهدیم.

جریان هسته‌ای ایران بر اساس خواست‌های ملی مدت‌های مدید است که یکی از پروژه‌های اصلی تمام دولت‌هایی است که در این کشور آغاز به کار می‌کردند، بر اساس سرمایه‌ی به دست آمده‌ از منابع خود این کشور پا گرفت و با دستان توانای متخصصان بومی ‌این کشور آغاز شد و امروز به حدی رسیده‌است که می‌تواند به تنهایی اسباب ایجاد مشروعیت در نظام سیاست جهانی و موقعیت برتر چانه‌زنی در میتینگ‌های بین المللی باشد. 

کشور لیبی متخصصینش را در ازای تامین هزینه‌ی پروژه‌ی هسته‌ای کاهوتا به پاکستان فرستاد تا در این زمینه آموزش ببینند ولی ایران هرگز مجبور به‌این کار نشد چون دانشمندان این کشور خود قادر بودند دانش این رشته‌ی بسیار مهم فیزیک هسته ای را از منابعی که در اختیار داشتند و تست‌هایی که صورت می‌دادند تامین کنند.

دولت کره‌ی شمالی تا پیش از تست‌های هسته‌ای بارها با کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی مذاکره کرد و بیش از یک دهه ‌انتظار کشید تا راکتورهای جایگزین را برای وی نصب و راه‌اندازی کنند و این اتفاق هرگز نیفتاد.

ولی ایران مسیری آهسته و پیوسته را نه تنها با تکیه‌ی صرف بر داشته‌های خودش بلکه ضمن مبارزه با زیاده خواهی‌های غرب و بی‌اعتمادی‌های مغرضانه‌ی همسایگان و جهان پیش برد تا این که‌امروز خودش تصمیم می‌گیرد چه تعداد سانتریفیوژ و راکتور در کدام مناطق برای چه مصرفی داشته باشد و این میزان استقلال در تصمیم‌گیری و آزادی عمل سیاسی چیزی در حد اختیار ابرقدرت‌هاست که به خاطر انقلاب اسلامی‌ و استقلال واقعی که شعار همیشگی این انقلاب بود به دست آمده‌است.

عملکرد حاکمیت ایران در سیاست خارجی همیشه مبتنی بر فرض‌هایی غیر از فرض‌های اروپا محور بوده و همواره چنان که‌امروزدر موضوع مورد بحث می‌بینیم توانسته‌است سوی مقابل را به پذیرش خواسته‌هایش وادار کند و در این زمینه‌از هیاهوی رسانه‌ای در جهان از سوی لابی غرب نترسیده‌است و با قوت به مسیر خودش ادامه داده‌است.

حتی روزنامه‌های راستی اسرائیل هم اعلام کرده‌اند توافق با ایران در چارچوبی که ما می‌خواستیم پیش نمی‌رود و باید موقعیت را پذیرفت و به جریان اتفاقات چنان که پیش می‌رود تن داد چون دست یابی به خواسته‌های ما بعید است.

خواسته‌های غرب فقط بر کسانی قابل تحمیل است که نمی‌خواهند یا به دلیلی نمی‌توانند در برابر ستم استعماری ایستادگی کنند و بالاجبار یا مثل هم‌پیمانان غرب در خاورمیانه از روی نادانی پذیرای تمامیت استمعار شده‌اند.

انقلاب اسلامی ایران در این چهاردهه حاکمیتی را در این کشور شکل داده است که دشواری‌های بسیاری را به جان خرید ولی هیچ وقت مجبور نشد در برابر غرب از ادعای خودکفایی دست بردارد و در عین حال توانست با تمام جنگ‌های روانی تبلیغاتی دنیا که به تحریک لابی اسرائیل صورت می‌گرفت مقابله کند. تاثیر این مساله بر ارتباط بین غرب و ایران چنین خواهد بود که دست آخر نگاه استعماری آمریکا به این کشور تغییر کند و بپذیرند ایران با آن چه می‌کوشند در دنیا معرفی کنند فرق های بسیاری دارد.

تسنیم: به نظر شما مواجهه‌ی غرب با این جریان چگونه خواهد بود؟

کاول: متاسفانه تا کنون از سوی برخی عناصر و لابی‌های غربی چیزی جز تزویر و کارشکنی ندیده‌ایم و آن‌ها هم امروز به‌این نتیجه رسیده‌اند که برای جلوگیری از ریختن آبروی‌شان بهتر است سکوت کنند.

حتما خاطرتان هست پس از پایان نشست ژنو ایران و برگشتن تیم‌های مذاکره کننده وزیر خارجه‌ی آمریکا به کشور خودش بازگشت و به محض رسیدن در نشست رسانه‌ای که در این مورد شکل گرفته بود حضور پیدا کرد و آشکارا اعلام کرد به‌این نتیجه رسیده‌ایم که‌ایران به هیچ وجه، تکرار می‌کنم به هیچ وجه، امکان غنی سازی ندارد.

این حرفی بود که ‌او برای ساکت کردن روزنامه‌های تحت حمایت و سانسور نومحافظه کاران یهودی باید می‌زد و این طور که معلوم است آن‌ها چنین توان اطلاعاتی را نداشتند که ببینند آیا این اتفاق واقعا همان متنی است که بر سر آن توافق کرده‌اند یا نه. به همین به این شکل حرف زدن وی قناعت کردند و راضی شدند. امروز با به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی آشکارا صحت آن گفته‌ها زیر سوال می‌رود.

درست است که به هر حال هر متنی را می‌توان بر اساس دیدگاه‌های مختلف تاویل نمود ولی آیا سیاست مداران آمریکایی به ‌این فکر می‌کنند که وقتی حرفی را به مردم خود می‌زنند باید راست باشد یا نه؟ فرستادگان ایران بازگشتند و گفتند توانسته‌اند حق غنی سازی خود را به سوی مقابل اعلام و از مشروعیت آن دفاع کنند و این همان اتفاقی است که خانم شرمن هم به آن اشاره کرده‌است. دروغ انگار در خمیره‌ی سیاست ورزی غرب وجود دارد.

جان کری در همان دوران با وزیر خارجه‌ی منفصل از خدمت اسرائیل که در پرونده‌های دادگاهیش سرگردان بود هم دیدار کرد و وقتی به کشور خودش بازگشت اعلام کرد بهترین وضعیت برای صلح با فلسطینیان دست داده‌است و صلح بین طرفین بعید نیست به همین زودی اتفاق بیفتد. به محض این که وی این صحبت‌ها را کرد طرف اسرائیل اعلام کرد آن‌ها هرگز چنین نتیجه‌ای نگرفته‌اند و صلح بین اسرائیل و فلسطین امروز مثل قدیم غیرممکن است و به هیچ عنوان مساله‌ی قریب الوقوعی نیست.

این سیاست یک بام و دو هوا بازی موش و گربه‌ی بی معنایی است که‌ آمریکا با دوستانش هم می‌کند چه رسد به کشورهایی که دارند او را مجبور می‌کنند نگاهش را به دنیا تغییر بدهد. با این که غرب به تصور خودش نرمش زیادی از خود نشان داده‌است، این نشست‌ها و مواجهه‌ی خبری که با آن شد بی‌آبرویی بزرگی برای غرب به همراه داشت که یک بار برای همیشه‌افسانه‌ی از بین رفتن شوروی و باقی ماندن آمریکا را پایان بخشید.

آمریکا امروز نه می‌تواند دوستانش مثل اسرائیل و فرانسه و عربستان را راضی نگه دارد و نه می‌تواند کشورهایی را که با آن‌ها زاویه دارد نظیر ایران را به کارهایی مجبور می‌کند که می‌خواهد.

خانم شرمن قرار است تا پیش از نشست بعدی هسته‌ای ایران که هفدهم مارس برگزار می‌شود برای آرام کردن لابی‌های اسرائیلی به ‌این کشور برود و به آن‌ها بگوید هیچ نشانی از این که ‌ایران از حرف‌های قدیمش دست برداشته وجود ندارد و هیچ حالت تسلیحاتی در این برنامه‌های هسته ای نیست. غرب باید این را بپذیرد و چاره‌ای جز این ندارد. خانم اشتون بارها اعلام کرده‌است مایل است برای هماهنگ کردن مسایل نشست هسته‌ای به ‌ایران بیاید و البته با بی میلی و بی تفاوتی مقامات تهران روبرو شده‌است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت