سرگرمی نظام آموزشی با موضوعاتی چون "سوگندنامه معلمی"و "ورود موبایل به مدارس"
خبرگزاری تسنیم: یک کارشناس آموزشی گفت:طرح موضوعاتی از قبیل "سوگندنامه معلمی" و "ورود موبایل به مدارس" در فضایی که انگیزه معلمان به کمترین سطح خود در سالهای گذشته رسیده مایه سرگرمی بوده و در شان نظام آموزشی نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سوگند نامه معلمی که اخیرا رونمایی و تصویب شد معلمان جدیدالورود به آموزش و پرورش را هدف قرار میدهد تا با ادای سوگند به مواردی همچون تلاش برای ارتقای تعلیم و تربیت دانش آموزان، آموختن، دانش افزایی و ارتقای صلاحیتهای حرفهای و نشر علم کریمانه متعهد شوند.
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش آموزش و پرورش بارها عنوان کرده است که آموزش و پرورش جای حرکت های امنیتی نیست، همکار فرهنگی باید آزادانه اظهار نظر کند بنابراین یکی از فرهنگیان در رابطه با "سوگند نامه معلمی"و برخی مشکلات آموزش و پرورش طی یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است آزادانه نظراتش را بیان کرده است.
اینجانب به عنوان یک کارشناس آموزشی از اینکه وزیری آگاه بر زوایای نظام آموزشی بر این مسند تکیه زده است، خوشحال هستم. اما آنچه موجب شد تا این مطالب را یادداشت کنم، امراض کهنه نظام آموزشی است که به طور قطع وزیر آموزش و پرورش بر آنها اشراف کامل دارد.
طرح موضوعاتی از قبیل "سوگندنامه معلمی" و "ورود موبایل به مدارس" در فضایی که انگیزه معلمان به کمترین سطح خود در سالهای گذشته رسیده و ارزشهای فرهنگی در بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور به سرعت رو به زوال است، تنها مایه سرگرمی در زنگهای تفریح معلمان خواهد بود که در شان نظام آموزشی نیست.
آموزش و پرورش با موضوعات مهمتری مواجه است که تنها به بخشی از آنها اشاره می کنم.
مقام معظم رهبری در سالهای گذشته بارها بر تربیت معلم به عنوان مربیان رهرو دینی و افرادی که قادر باشند ضعفهای فراوان نظام آموزشی را جبران کنند، تاکید داشتهاند که متاسفانه هرگز به درخواست ایشان آنگونه که لازم بود توجه نشد یا حداقل مسئولان قادر به اجرای آن نبودند در این صورت ارزشهای متعالی دینی هرگز بر عمق نظام اسلامی وارد نخواهد شد.
تحول نظام آموزشی که از جمله مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی بوده با فرمان مقام معظم رهبری و به منظور تولید انسانهایی با طراز جمهوری اسلامی که قادر باشد نظام فرهنگی جهان را تغییر دهد آغاز شد که صد افسوس به دلایل گوناگون دارای ضعفهای عمدهای در فلسفه تعلیم و تربیت، سند راهبردی و ... بوده و از همه بدتر آنکه در دوره قبل سلیقههای شخصی به عنوان محمل آن القاء شده است در چنین شرایطی قطعا شاهد آن خواهیم بود که در 6 یا 7 سال آینده منتقدان نظام اندیشه اسلامی خواهند گفت که منابع اسلامی قادر به تربیت نسلها نبوده و بهتر است برای همیشه به طور علنی نظام آموزشی و اندیشهای غرب را جایگزین آن کنیم.
در کشوری که علوم انسانی آن محمل و منتقل کننده فرهنگ غرب بدون کم و کاست است حضور افرادی متعهد که مدرک دکترا تنها افتخار آنهاست، گلی بر سر آموزش و پرورش نخواهد زد و خواسته یا ناخواسته به سکولاریته کردن نظام آموزشی خواهد انجامید.کافی است برای اثبات این مدعا نگاهی محققانه و منصفانه به سازوکارهای آموزشی و فرهنگ حاکم حال حاضر در زیر مجموعه این وزارتخانه داشته باشید.
به عنوان یک همکار فرهنگی یادآور میشوم که جامعه فرهنگیان کشور حق دارند که بخواهند بازوهای مهم فرهنگی، اندیشهورزی و قانونگذاری این وزارتخانه را افرادی سلیم و اندیشمند و مدیران استراتژیک اداره کنند که این خواست نظام اسلامی بوده و طرح موضوعاتی از قبیل ارتباطات سیاسی تنها به فرصت سوزی میانجامد.
از آنجا که متاسفانه نگاه به این وزارتخانه از سوی احزاب سیاسی به شدت ابزاری بوده و هست تکیه بر مسند وزارت آن بسیار دشوار است و حضور یک شخص به عنوان وزیر را با اما و اگرها و تهدیدات و فشارهای متعددی برای حفظ بقای جریانهای سیاسی روبه رو خواهد کرد که در این راه تنهای رضای الهی باید مدنظر باشد.
به عنوان یک همکار فرهنگی سوالی دارم و آن این است که چگونه در وزارت آموزش و پرورش به عنوان یکی از بزرگترین وزارتخانههای دولتی و فرهنگی کشور که بارها مقام معظم رهبری نیز بر آن انتقاد داشتهاند حداقل در 15 سال گذشته شاهد حضور افرادی خاص بر مسند مهمترین بخشهای آن بودهایم؟
یک اندیشه راهبردی مبتنی بر آرمانهای دینی بر لزوم ایجاد اتاق فکری که قادر باشد حرکتهای فرهنگی دشمنان و نتیجه برنامههای کلان را پیش بینی و ارائه طریق کند تاکید ویژه میکند.هماکنون عرصه فرهنگی کشور گرفتار بازیها و طرحهایی است که قوانین آن توسط اندیشه لیبرالیسم است و ما نیازمند بازیها و طرحهای خودساخته و بومی متعالی هستیم تنها در این صورت است که پیگیری حیات طیبه امکان پذیر است.
محمد علی دشتی پور؛ کارشناس آموزشی
انتهای پیام/