کــــــودتـــــــا در کـــــودتــــــــا
خبرگزاری تسنیم: "رضاخان برای حذف رقیب سیاسی خود (سیدضیاءالدین طباطبایی) از هیچ کوششی دریغ نکرد و طی۱۰۰ روز با انواع مختلف حیلهها کمر به حذف سیدضیاء از عرصه سیاسی کشور بست و خود را به عنوان مرد یگانه قدرت در ابتدای دهه ۱۳۰۰ شمسی در کشور معرفی کرد."
خبرگزاری تسنیم - عباس بخشی
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری تزارهای روس، انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که برای نفود و دستیابی بیشتر به منابع ایران، به ناچار باید تغییراتی در ساختار سیاسی ایران انجام دهند تا حکومت قدرتمند اما سرسپرده به خودشان را در ایران بر سرکار آورند.
در این رابطه، انگلیس بعد از خروج روسیه از بازی قدرت در ایران، برای این هدف شوم، یک قرارداد دائم برای سیطره قرار دادن ایران در نظر گرفتند اما این حیله و برنامه استعماری انگلیس با عدم امضای قراداد 1919 در زمان ریاست الوزرایی وثوق الدوله توسط احمد شاه به شکسست منجر شد. پس از این دولتمردان انگلیس برای تغییر در ساختارهای سیاسی ایران و تأسیس یک حکومت جدید، تدارک یک کودتا با همکاری مهرههای داخلی خود در ایران را گرفتند. بنابراین، بریتانیا که خود را یکه تاز میدان ایران میدید و برای حفاظت هند از نفوذ امواج انقلاب سرخ تلاش کرد، ایران را به عنوان کشوری حائل درآورد.
بریتانیا که خود را یکه تاز میدان ایران میدید و برای حفاظت هند از نفوذ امواج انقلاب سرخ تلاش کرد، ایران را به عنوان کشوری حائل درآورد. در این راستا آنان دو مهره وابسته سیاسی و نظامی برای کودتا نیاز داشتند که از این میان سیدضیاءالدین طباطبایی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان پهلوی را به عنوان چهره نظامی برگزیدند.قبل از کودتا، رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخست وزیری به سیدضیاءالدین سپرده شود
در این راستا آنان دو مهره وابسته سیاسی و نظامی برای کودتا نیاز داشتند که از این میان سیدضیاءالدین طباطبایی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان پهلوی را به عنوان چهره نظامی برگزیدند. قبل از کودتا، رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخست وزیری به سیدضیاءالدین سپرده شود. سرانجام در اوایل اسفند 1299ش، قوای قزاق به فرماندهی رضا خان از قزوین به سوی تهران حرکت کردند و بدون هیچگونه مشکل جدی، در سوم اسفند، تهران را تصرف کردند.
هنگامی که کودتای سوم اسفند صورت گرفت، کشور دچار هرج و مرج بود. حکومت لرزان احمد شاه قادر به حل بحران فزاینده اقتصادی، وضعیت ناپایدار سیاسی و مداخلات مهار گسیخته قدرتهای خارجی نبود، بر این اساس وضع ایران، کشوری ورشکسته و وابسته ساخته بود و دولت در خارج از پایتخت نفوذی نداشت و هر بخشی از کشور زیر نفوذ قدرتی محلی بود. احمدشاه قاجار شاید از روی ترس و ناچاری، بدون هیچ واکنش جدی به این کودتا، رضاخان را به عنوان فرمانده کل قوا و همدست وی، سیدضیاءالدین طباطبایی را به سمت نخستوزیری منصوب کرد و در احکامی دیگر چند نفر از کودتاچیان را به مقامات مهم کشوری و محلی منصوب کرد.
این کودتا شبه نظامی که در سوم اسفند 1299 به وقوع پیوست تأثیرات فراوانی بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران گذاشت که مهمترین آن پایهریزی حکومت قاجار و تشکیل حکومت پهلوی در آبان 1304 بود.
همانطور که در بالا توضیح داده شد، انگلیسیها برای اجرای نقشهای که کشیده بودند از دو چهره سیاسی و نظامی استفاده کردند و در این میان سید ضیاء الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد و رضاخان میرپنج را برای این کار برگزیده شدند. رضاخان میر پنج که چندی قبل توسط اردشیر «جی» به عوامل انگلستان ملحق شده بود به عنوان عامل نظامی کودتا معرفی و با کمک بانک شاهنشاهی و همکاری چند قزاق، قوای نظامی را سازماندهی کرده و شرایط برای انجام کودتا و اشغال تهران فراهم شد.
فردای روز کودتا با فتح پایتخت توسط رضامیرپنج و همقطارانش با حکم احمدشاه، سید ضیاءالدین طیاطبایی به عنوان نخستوزیر رسماَ زمام امور را در دست گرفت و بر اساس برنامه پبشبینی شده پست وزارت جنگ دولت قاجار دراختیار رضاخان قرار گرفت.
صاحبنظران تاریخ معاصر، مأموریت سیدضیاءالدین طباطبایی از سوی انگلیس را ابتدا به عنوان یک محلول یا پایهگذار برای تشکیل کابینه رضاخان و بعد خروج از قدرت برای پایهگذاری حکومت پهلوی معرفی و ماموریت وی را در این دوران 100 روزه عنوان میکنند
سید ضیاءالدین طباطبایی پس از دست گرفتن قدرت بسیاری از شخصیتهای سیاسی را با همکاری رضاخان از جمله آیت الله مدرس را دستگیر و به زندان فرستاد. به هر حال اکثر صاحبنظران تاریخ معاصر، مأموریت سیدضیاءالدین طباطبایی از سوی انگلیس را ابتدا به عنوان یک محلول یا پایهگذار برای تشکیل کابینه رضاخان و بعد خروج از قدرت برای پایهگذاری حکومت پهلوی معرفی و ماموریت وی را در این دوران 100 روزه عنوان میکنند.
آنها معتقدند که انگلیسها پس از بهرهگیری مثبت از این ابزار، خود در کودتای 1299 نقشی بینالمللی در اختیار او گذاشته و او را برای تدارک تشکیل حکومت صهیونیستی به فلسطین روانه کردند تا وی بتواند به عنوان دلال مسلماننما اراضی فلسطینیان را به نفع یهودیان صهیونیست، مصادره کند. بر این اساس در عامه مردم تأکید میشود که پیش از اینکه کودتا حاصل وظیفه مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبایی باشد، اقدام مثمرثمر فرمانده قشون قزاق بوده است و سیدضیاء به عنوان عامل فرعی تنها نقش یک محلول کننده را بازی کرده است.
این دلایل و براهن با اطلاعاتی که از نحوه همکاری سیدضیاء در دولت صد روزه به نمایش گذاشته شد دور از انتظار به نظر نمیرسد اما واقعیت ماجرا میتوان در موارد دیگری جستجو کرد. اینکه رضا خان میرپنج در تقسیم قدرت به دنبال سهم حداکثری بود و به همین دلیل با استفاده از ابزارهای که در اختیار داشت ابتدا نسخه همکار خود در کودتا را پیچید و با راهنمایی دوستان انگلیسی خود ماجرای جمهوری را در سال 1302 مطرح و در سال 1304 با جلب رضایت اربابان انگلیسی خود حکومت پهلوی را با انقراض پادشاهی قاجار تاسیس کرد.
سید ضیاءالدین طباطبایی بعد از پایان مأموریت خود در کودتا و شکست سیاسی از حریف نظامی
راهی سرزمین فلسطین شد تا بتواند سیاستهای استعماری انگلیس را در آن کشور محقق کند
اما سرنوشت سید ضیاءالدین طباطبایی به گونه دیگری رقم خورد. وی با وجود اینکه مهره دستپرورده انگلیسیها بود، بعد از پایان مأموریت خود در کودتا و شکست سیاسی از حریف نظامی راهی سرزمین فلسطین شد تا بتواند سیاستهای استعماری انگلیس را در آن کشور محقق کند وی که به صورت واضحی توسط رضاخان میرپنج آچمز شده بود در ماموریت جدید خود موفق بیرون آمد و توانست از کنار خرید زمین های مسلمانان در فلسطین ثروت زیادی را به جیب بزنند.
بدین ترتیب در پی اشغال ایران و با سقوط رضاشاه، فضای باز سیاسی در کشور شکل گرفت و افرادی که در حبس یا تبعید بودند، آزاد شدند و در این میان سر و کله سیدضیاءالدین طباطبایی نیز دوباره پیدا شد.
محمد مصدق در دو نطق در 16 و 17 اسفند 1322 و در قالب مخالفت با اعتبار نامه سید ضیاء الدین طباطبایی - نماینده یزد- او را وامیدارد نقش خود در کودتای سوم اسفند 1299 را بازگوید. سید ضیاء نیز در پاسخ به مصدق به صراحت اذعان میکند عامل اصلی کودتای سوم اسفند 1299 بوده است
در سال 1322 و در آغاز سلطنت محمد رضا پهلوی و در حالی که کشور در ضعف کامل پس از اشغال و تحقیر توسط قدرت های خارجی به سر میبرد مجلس 14 تشکیل شد. محمد مصدق از منصوبان خاندان قاجار که بر علیه شاه فراری اقدامات سیاسی را انجام داده بود و مدتی در حبس به سر میبرد نماینده اول تهران شد و سید ضیاء الدین طباطبایی بعد از 23 سال با ثروت کلانی که در سرزمین هایاشغالی بدست آورده بود توانست نمایندگی مردم یزد را به عهده بگیرد.
مصدق که سید ضیاء طباطبایی را به عنوان یکی از عوامل انقراض حکومت قاجار میشناخت به اعتبار نامه او اعتراض کرد و تلویحا به نمایندگان مجلس هشدار داد که وی درصدد کودتایی دیگر است. محمد مصدق در دو نطق در 16 و 17 اسفند 1322 و در قالب مخالفت با اعتبار نامه سید ضیاء الدین طباطبایی - نماینده یزد- او را وامیدارد نقش خود در کودتای سوم اسفند 1299 را بازگوید. سید ضیاء نیز در پاسخ به مصدق به صراحت اذعان میکند عامل اصلی کودتای سوم اسفند 1299 بوده است.
و نقش قزاق ها فقط فشار به احمدشاه برای انتصاب وی به رئیس الوزرایی بوده است بنا براین مصدق با این اقدام سیدضیاء را واداشت به عنوان دفاع از اعتبارنامه خود درمقام نماینده یزد بخشی از اسرار کودتا را 23 سال بعد از آن را فاش و تصریح کند بازیگر نقش اول کودتای انگلیسی 1299 بر عهده او بوده است و رضاخان نقش ریاست گروه فشار را برعهده داشته است.
برخی از تاریخ پژوهان با استناد به نطقهای سیدضیاء و مصدق در این دو روز به این نتیجه میرسند که کودتای سوم اسفند 1299 ابتدا با مدیریت سفارت بریتانیا در تهران و با اجرای سیدضیا بوده ولی بعدتر وزارت خارجه انگلستان در جریان قرار می گیرد و پول هنگفتی به سیدضیاء میدهند
سیدضیاء در ادامه این جلسه عنوان میکند که کودتا را به قصد نجات مملکت انجام داده است و اتفاقات بعدی به او مربوط نمیشود و مردم دیکتاتوری سالهای 1310 تا 1320 را نباید ناشی از اقدام او بدانند. وی درباره حبس رجال مانند شهید آیتالله مدرس نیز ادعا کرد، حبس نکرده بود بلکه تنها تحت نظر نگاه داشته بود تا اوضاع آرام شود! برخی از تاریخ پژوهان با استناد به نطقهای سیدضیاء و مصدق در این دو روز به این نتیجه میرسند که کودتای سوم اسفند 1299 ابتدا با مدیریت سفارت بریتانیا در تهران و با اجرای سیدضیا بوده ولی بعدتر وزارت خارجه انگلستان در جریان قرار می گیرد و پول هنگفتی به سیدضیاء میدهند.
با این توضیح گزاره کودتا توسط رضا خان و با هماهنگی وزارت خارجه بریتانیا رنگ میبازد و مثلث سه ضلعی قدرت میان سید ضیاء، رضاخان و انگلیس شکل میگیرد. اما همان طوری که در بالا توضیح داده شد رضاخان که به فکر قدرت حداکثری بود، بنابراین برای حذف رقیب سیاسی خود از هیچ کوششی دریغ نکرد و طی100 روز با انواع مختلف حیلهها کمر به حذف سیدضیاء از عرصه سیاسی کشور بست و خود را به عنوان مرد یگانه قدرت در ابتدای دهه 1300 شمسی در کشور معرفی کرد. این تئوری به خودی خود نمایانگر این موضوع است که عامل نظامی و قزاق پس کودتای 1299، یک کودتا دیگر علیه همکار خود یعنی سیدضیاء انجام داده است و او را برای رسیدن به جایگاه بالای قدرت کنار زده است.
انتهای پیام/