آلتای:گولنیستها، «صهیونیستهای با وضو» هستند
خبرگزاری تسنیم:آلتای، پژوهشگر ترکیهای میگوید: نقشه راه انقلاب ایران را میتوان با عنوان نقشه «بزرگترین قیام تاریخ» یاد کرد. او معتقد است جریان گولن با حمایت آمریکا و اسرائیل ایجاد شده است تا مقابل فراگیر شدن انقلاب اسلامی مردم ایران بایستد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیدین آلتای، روزنامه نگار و پژوهشگر کرد ترکیهای از پژوهشگران عرصه سیاست و فرهنگ ترکیه است. او سردبیر سایت خبری تحلیلی «7sabah» هم هست. آلتای اطلاعات جالبی در مورد فعالیتهای جریان گولن و پشت صحنه فعالیتهای این گروه برای مقابله با اسلام انقلابی در منطقه دارد. با او درباره این جریان به گفتوگو نشستیم. با او درباره این جریان به گفتوگو نشستیم. بخش اول و دوم از این گفتوگو در روزهای قبل در اینجا و اینجا منتشر شد.
آلتای میگوید: «جریان گولن در مواقع بسیاری در برابر احکام قرآنی و عقاید اسلامی حتی ایستادگی میکند. این نوع اقدامات با نظریه «حجاب جز واجبی از اسلام نیست» آغاز شد و اکنون به حدی جرات اهانت به شخصیتهای اسلامی مسلمانان را پیدا کرده است که قائل است میتوان قسمت «اشهد ان محمدا رسول الله» را از اذان حذف کرد. این جماعت کار را به جایی رسانده که حماس و حزب الله را به عنوان گروههای تروریستی میشناسد اما جنایات اسرائیل را به عنوان دفاع از خود مشروع میداند.»
او معتقد است: «وقوع انقلاب اسلامی در ایران موجب کسب اعتبار برای جهان اسلام شده بود و بعدها با پیروزی حزب الله بر اسرائیل تمامی اهل سنتی که به حمایت کامل ایران از حزب الله آگاهی داشتند نسبت به ایران و انقلاب اسلامی محبتی قلبی پیدا کردند. این حس محبت در زمان بسیار کوتاهی ابعاد گستردهای به خود گرفت. چنین وضعیتی در این مواقع حکایت از آن داشت که ایران تبدیل به شاخصی برای جهان اسلام شده است و نقشه راهی جدید برای جهان اسلام ارائه داده است. این نقشه راه را میتوان با عنوان نقشه «بزرگترین قیام تاریخ» یاد کرد.» بخش سوم از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* تسنیم: بر اساس اسنادی که به تازگی منتشر شده است هم چنان که اشاره هم کردید این جریان دارای دیدی بسیار منفی نسبت به ایران است. حال این سوال به ذهن میرسد که جریانی که تا این حد داعیه گفتگوی ادیان و فرهنگ را دارد چرا تا این حد با یک مذهب اسلامی سر دشمنی گرفته است؟
پس از جنگ اول خلیج فارس منطقه شاهد تغییرات بسیار جدیای بود. موضع ناشایست کشورهای عربی و همراهی آنان با اشغالگران خارجی باعث ایجاد تنشی عمیق در جهان اسلام شد. مسلمانان اهل وجدان این را به عنوان اهانتی به شخصیت اسلامی جهان اسلام تلقی کردند. کسانی که تا دیروز که جنگ عراق و ایران بود صدام را به عنوان قهرمان عرب معرف میکردند اکنون در برابر او ایستاده و علیه این قهرمان دیروزی دست به سلاح شده بودند و راه را برای آمریکا باز کرده بودند. این وضعیت موجب وضعیتی ناخوشایند در اذهان جهان اهل سنت شد، یعنی اهل سنت جهان اسلام از رابطهای که دول اسلامی با غرب داشتند احساس ناراحتی میکرد.
آیدین آلتای در کنار حسین یاری
از سوی دیگر باید توجه داشت که وقوع انقلاب اسلامی در ایران موجب کسب اعتبار برای جهان اسلام شده بود و بعدها با پیروزی حزب الله بر اسرائیل تمامی اهل سنتی که به حمایت کامل ایران از حزب الله آگاهی داشتند نسبت به ایران و انقلاب اسلامی محبتی قلبی پیدا کردند. این حس محبت در زمان بسیار کوتاهی ابعاد گستردهای به خود گرفت. چنین وضعیتی در این مواقع حکایت از آن داشت که ایران تبدیل به شاخصی برای جهان اسلام شده است و نقشه راهی جدید برای جهان اسلام ارائه داده است. این نقشه راه را میتوان با عنوان نقشه «بزرگترین قیام تاریخ» یاد کرد.
اگرچه در جهان اسلام این وضعیت آن چنان که شایسته است فهم نمیشد اما آمریکا و اسرائیل وضعیت خطرناک و تهدید آمیزی را که علیه آنان به سردمداری ایران در حال تشکیل بود را متوجه بودند. با توجه به همین مسئله نیز در برابر نقشه حیاتی راه ایران، تزِ «هلال شیعی» را پیش کشیدند و یک عملیات گسترده در تمام جهان اسلام برای انتشار این تفکر و واکنش در برابر این خطر توهمی را آغاز کردند. از آن روز تا کنون شاهد هر نوع آنتی پروپاگاندایی علیه ایران در جهان هستیم.
به عبارت دیگر در پشت پرده این هجمه بزرگ علیه ایران و تشیع باز این اسرائیل و غرب هستند که نقش آفرینی میکنند. یعنی به جای خواسته حاکمیت اسلام اصیل سعی میشود تا اندیشه مقابله با ایران در اذهان جایگزین شود. آنها میدانند که اگر ایران در منطقه تنها بماند و همراهی مردمی نداشته باشد، آمریکا و اسرائیل به راحتی خواهند توانست تا نقشهها و توطئههای خود در جهان اسلام را تحقق بخشند. آیا واقعا غیر از ایران اکنون مانعی در برابر طرحهای اسرائیل و آمریکا در منطقه وجود دارد؟ آمریکا و اسرائیل هیچ تهدیدی از سوی عربستان سعودی، مصر، قطر، اردن و سایر کشورهای عربی احساس میکنند؟ باید توجه داشت که آمریکا و اسرائیل هیچگاه رأسا و مستقیما در جهان اسلام وارد مقابله با ایران نمیشوند بلکه در این راه از حرکتها و جنبشها و دولتهای طرفدار خود بهره برداری میکنند. در ترکیه نیز این رسالت را جریان گولن عهدهدار شده است و اتفاقا نقش خود را نیز به خوبی ایفا میکند. اینها صهیونیستهای با وضو هستند.
* تسنیم: سوالی که در این میان می توان مطرح کرد این است که جریان گولن با چه شیوههایی توانسته است تا این حجم فعالیت بزرگ رسانهای را ایجاد کند و در راستای اهدافش مورد استفاده قرار دهد؟
برای دستیابی به این حجم گسترده رسانهای علاوه بر برنامهریزی دقیق و اجرای صحیح پروژههایی که تعریف کردهاند، باید از دستهای پشت پرده و کمکهای آنان نیز یاد کرد. در واقع جماعت گولن هیچگاه به تنهایی قادر به راه انداختن این حجم وسیع فعالیتهای رسانهای نبود. البته همچنان که گفتم آنها برنامه دقیق را از مدارسشان شروع کردند و توانستند کادرهای مجرب و قابلی برای فعالیتهای خود تربیت کنند. نیروهای خود را برای تربیت حرفهای در کشورهای خارجی به تحصیل گذاشتند و به این ترتیب برنامه ساز، هنرمند و نویسندههای خودی تربیت کردند.
علاوه بر این نیروها توانستند چهرههای مطرح و نامداری خارج از سیستم را نیز با پول و یا حتی گاه با تهدید با خود همراه و همقدم کنند. جماعت در کنار فعالیتهای گروهی خود در زمینههای امنیتی و اطلاعاتی نیز وارد فعالیت شد و گروهی از دانش آموزان فارغ التحصیل خود را در سازمان اطلاعات، نهادهای امنیتی، ارتش و ردههای بالای اداری و دولتی وارد کرد. این افراد تنها برای کار کردن و حقوق گرفتن وارد این نهادها نشده بودند و ماموریت جمع آوری اطلاعات و به دست آوردن دولت را بر عهده داشتند. البته در این راه مجاز به استفاده از هر اهرمی بودند. آنها گاه با این اطلاعاتی که به دست آورده بودند توانستند برخی از افراد را مجبور به همراهی با خود کنند. جماعتی که تا پیش از کودتای 28 فوریه تنها یک بنگاه انتشاراتی داشت پس از این کودتا در پاسخ به خدماتی که در سرنگون شدن دولت و اجرای طرحهای اسرائیلی – آمریکایی انجام داده بود به یک باره تبدیل به یک قطب رسانهای شد.
* تسنیم: لطفاً به عنوان سوال پایانی در مورد اختلاف شدیدی که میان جماعت و حزب حاکم با وجود سابقه دوستیشان به وجود آمد، توضیح دهید؟
هم چنان که گفتم جماعت توانست نفوذ بالایی برای خود در سیستم اطلاعاتی کشور پیدا کند. آنها از چند سال پیش توانسته بودند که اسناد و گاهاً تصاویر و فیلمهای قابل توجهی برای شانتاژ علیه افراد مختلف به دست بیاورند. در نتیجه این فعالیتها مسئله عملیات ارگنکون که کل ترکیه را تحت تاثیر قرار داد به وجود آمد. آنها به جای تمام افسران، پلیسها، اساتید دانشگاه و کارمندهایی که در نتیجه این عملیات برکنار و یا زندانی شده بودند توانستند نیروهای خود را جایگزین کنند.
رفته رفته دولت تمام ارگانهای کلیدی را به صورت تدریجی به اعضای جماعت گولن سپرد. نهایتاً سه سال پیش جماعت از دولت خواست تا وزارتهای بسیار کلیدی امنیت و انرژی را که هنوز نتوانسته بودند کامل به دست بگیرند را نیز به این جریان بسپارد. در این میان بود که اردوغان اگرچه بسیار دیر اما متوجه خطری که کل دولتش را تهدید میکرد، شد و مقاومت نشان داد. او وزارت امنیت را نه به فرد پیشنهاد شده از سوی جماعت که به هاکان فیدان که از سوی جماعت متهم به تمایلات ایرانی میشد، داد.
این اقدام اردوغان نارضایتی اسرائیل را نیز در پی داشت. از این نکته بود که رودرویی جماعت و حزب عدالت و توسعه آغاز شد. این آتش زیر خاکستر که سه سالی بود در پشت صحنه در جریان بود در مسئله قانون ممنوعیت آموزشگاه های کنکور جریان گولن که از سوی دولت اعمال شد در بیرون نیز بروز پیدا کرد. اکنون جماعت به این نتیجه رسیده است که باید دولت اردوغان را سرنگون کند. برای این منظور نیز سعی دارد تا حمله با استفاده از اهرم «ایران» را علیه دولت اردوغان به پا کند.
هدف از این نوع اقدام نیز این است که از سویی دولت اردوغان سرنگون شود و از سوی دیگر رسالت بدنامی ایرانی نیز انجام شده باشد. جماعت در این راستا بیشک از اطلاعات، صوتها و فیلمهایی که از سالها پیش جمعآوری کرده است، استفاده خواهد کرد. به عنوان خلاصه سخنانم باید بگویم که درگیریهای اخیر را نباید به عنوان یک کشمکش عادی میان دولت و جماعت دانست. بلکه این تحولات مستقیما در ارتباط با سرنوشت منطقه و خصوصا ایران و تشیع است که جریان گولن سعی دارد نقشه جدیدی از آمریکا و اسرائیل را عملی کند. یعنی به راحتی میتوانیم بگوییم که در دو سوی این درگیری که برخی جوانب دیده میشود و برخی جوانبش نیز نادیده مانده است ایران و اسرائیل وجود دارند و تنها، بازیگران تغییر یافتهاند.
----------------------------
گفتوگو از مسعود صدرمحمدی
----------------------------
انتهای پیام/