کلاه قرمزی چطور کلاه قرمزی ماند!
خبرگزاری تسنیم: از سالهای آغازین دهه هفتاد تا کنون که آقای مجری در برنامه صندوق پست توانست با ماجراهای کلاه قرمزی همه «بچههای توی خونه» را سر ذوق بیاورد سالها گذشته است اما این برنامه هیچ وقت رنگ کهنگی به خود نگرفته
خبرگزاری تسنیم، صحبت کردن درباره برنامههای کلاه قرمزی و پسرخاله که بیست سال است مهمان و آشنای خانههای ایرانی است و بخشی از کودکی بسیاری از ما را تشکیل میدهد چندان هم کار سادهای نیست! کلاه قرمزی و دوستانش همیشه ساده و صمیمی و نزدیک به ما بودهاند، به همین خاطر پیچیده فکر کردن به آنها در نگاه اول کمی عجیب به نظر میرسد. اما باید این را در نظر داشت که زوج هنری ایرج طهماسب و حمید جبلی در روزگاری محبوبیت خود را در میان کودکان و بزرگسالان حفظ کردهاند که رسانهها روز به روز در حال گسترشند و رقبای سرسختی روی صحنه حاضر شدهاند، موفقیتی که نه تصادفی و نه آسان است.
در سالهای اخیر برنامههای بسیاری برای رده سنی کودک و نوجوان ساخته و از صدا و سیما پخش شده کهگهگاهی نیز موفقیتهایی را با خود به همراه داشته است. اما بیشک موفقیت مجموعههای تلویزیونی دهه شصت و هفتاد چون کلاه قرمزی، قصههای تا به تا، مدرسه موشها، محله برو بیا، هادی و هدی، بازم مدرسهام دیر شد، زیر گنبد کبود و... هرگز دوباره تکرار نشد.
از سالهای آغازین دهه هفتاد تا کنون که آقای مجری در برنامه صندوق پست توانست با ماجراهای کلاه قرمزی همه «بچههای توی خونه» را سر ذوق بیاورد سالها گذشته است اما این برنامه هیچ وقت رنگ کهنگی به خود نگرفته، برنامههای نوروزی این گروه از سال 88 تا کنون (البته به غیر سال 89 که برنامه پخش نشده است) رنگ و بوی شیرین تری به تعطیلات عید بخشیده و بهانهای برای دور هم نشستن اعضای خانواده در هر رده سنی به وجود آورده است، همین مسئله هر کسی را به این فکر میاندازد که راز این محبوبیت و موفقیت کلاه قرمزی در چیست.
طنزی که از دل جامعه برخاسته است
پیش از هر چیز باید گفت که طنز همواره در ادبیات و فرهنگ ما جایگاه خاصی داشته است و همین که طنازی شخصیتهای این مجموعه به دل مخاطبان نشسته از ابتداییترین ویژگیهای آن است. اما دلیل اقبال این طنز که گاهی به هجو نیز نزدیک میشود چه میتواند باشد؟ برخی منتقدان ارتباط میان آقای مجری و کلاه قرمزی را بر اساس رابطه قدیمی مرشد و بچه مرشد تعبیر کردهاند که با توجه به ویژگیهایی که در این ارتباط مشاهده میشود، چون تکرار حرفهای کلاه قرمزی از زبان آقای مجری در سالهای آغازین برنامه، دیدگاه قابل قبولی به نظر میرسد. اما نکته قابل تأمل اینجاست که رابطه این دو شخصیت و دیگر شخصیتها همراه با زمانه خود پیشرفت کرده و به مسائل روز پرداخته است که سعی در ارائه الگویی درست از ارتباط میان بزرگترها و بچهها دارد.
از همین روست که نمیتوان مخاطب کلاه قرمزی را تنها کودکان دانست، کلاه قرمزی مدت هاست که فراتر از یک عروسک برای سرگرم کردن و آموزش به کودکان ظاهر میشود، بیشتر شخصیتهایی که در این مجموعه حضور مییابند به سرعت توانستهاند با مخاطبانشان ارتباط برقرار کنند و محبوب شوند، سری به شبکههای اجتماعی نشان میدهد که صفحههای بسیاری برای این عروسکها و دیالوگهایشان ساخته شده است. درست است که کودکان دیروز، پدر و مادرهای امروزند و کلاه قرمزی بخش عمده جلب توجه و جایگاه مخصوصش را نیز مدیون همین نکته است، اما این مقبولیت وامدار پیامی است که در گفتهها و داستانهای این عروسکهای دوست داشتنی به مخاطب القا میشود، شنیدن کلیدواژههایی که اشاره به مسائل روز دارد از دهان شخصیتهایی که با شوخیهایشان مورد توجه مردم هستند، پاسخی به توجه مردم است. کلماتی چون یارانه، قیمت دلار، زمین خواری و... نشان میدهد که هنرمندان این مجموعه از بطن جامعه برخاستهاند و به مشکلات اجتماعی زمان خود نظر دارند.
شخصیتهایی که مقبول افتادهاند
رابطه آقای مجری و کلاه قرمزی و دوستانش رابطهای چارچوب دار و کلیشهای و شیک نیست، درست مثل یک رابطه واقعی دارای فراز و فرودهایی است و به جای مطرح نشدن مسائل، روش برخورد با سوالهای کودکان در آن به نمایش گذاشته میشود. البته در این سالها شخصیتهای اصلی این مجموعه هر کدام دست خوش تغییراتی شدهاند، دیگر کلاه قرمزی روزهای ابتدایی برنامه به کودکی آرامتر و مودبتر تبدیل شده و آقای مجری کمتر از دست بچههای دور و برش عصبانی میشود، حتی پسرخاله نیز که یاد آور تیپ خاصی از افراد است در زمانه و جغرافیایی نزدیک به آنچه بچههای دهه شصت ما به ازایش را فراوان دیده بودند؛ این روزها سعی میکند المانهای به روز تری را در حرف زدنش انتخاب کند، اما تیپ سازی همانطور که انتظار میرود امکان تغییر و به روز شدن محدودتری از شخصیتی در حال رشد و تکاپو چون کلاه قرمزی دارد و همین موضوع پسرخاله را بیشتر در حاشیه قرار داده است. این تغییرات حساب شده و آرام صورت گرفتهاند، انگار که این عروسکها واقعا زنده بودهاند و تمام این سالها را در کنار ما تجربه کردهاند.
البته لوکیشنهای ساده این نوروزانهها که یادآور برنامههای سالهای گذشته است، نشان میدهد خدشه وارد نکردن به نوستالژی و هویت خاطره انگیز کلاه قرمزی و پسرخاله کاملا در نظر گرفته شده است و هنوز هم آیتمها با این شوخی همراهند که آقای مجری سعی میکند با مخاطبان صحبت کند اما عروسکها با شیطنتشان حرف او را نیمه میگذارند. در چنین شرایطی اضافه کردن شخصیتها و داستانهای تازه حتما چالش بزرگی بوده است که این گروه قدیمی به خوبی از پس آن بر آمدهاند.
شخصیت پردازیهای مناسب و همراه داشتن تیمی خلاق به ایرج طهماسب و حمید جبلی این اجازه را داده است که خانواده کلاه قرمزی را هر سال گسترش دهند و شخصیتهای تازه مجموعه کلاه قرمزی نیز به خوبی توانستهاند بر طیف مخاطبان آن بیفزایند، به طور مثال ببعی که به زبان انگلیسی مسلط است توجه کودکان ایرانی یا فارسی زبان خارج از ایران را نیز به خود جلب میکند، اما اهل مطالعه و موسیقی بودن ببعی قشر دیگری از جوانهای امروزی را هدف قرار داده است که این روزها به ندرت پای برنامههای تلوزیون مینشینند، همان کسانی که وقتی آواز Yesterday گروه بیتلز را از دهان این شخصیت میشنوند از ته دل میخندند و با آن احساس نزدیکی میکنند.
یا شخصیت فامیل دور و آقوی همساده که نقل محافل مجازی شدهاند و هر کدام با اغراقهایشان در اظهار نظرها و رفتارهایشان پیامهایی در نقد روابط اجتماعیمان به ما میدهند، از طرز رفتار با کودکان و آداب معاشرت گرفته تا برخورد با معضلات اقتصادی و فرهنگی حاضر در جامعه.
حتی این شخصیتها تا جایی مورد توجه قرار گرفتهاند که سال گذشته وقتی خبر حذف جیگر از این برنامه در رسانهها آمد، مردم واکنش چشمگیری از خود نشان دادند و بسیاری از خبرگزاریها نیز به این موضوع پرداختند.
گروهی موفق و مورد توجه
گرچه فاطمه معتمدآریا کمکم نقش کمرنگتری در این کار گروهی گرفته است اما ایرج طهماسب و حمید جبلی در کنار مرضیه محبوب که کار طراحی و عروسک گردانی را با آنها به همراه داشته است توانستهاند تا به امروز نمونهای از یک گروه موفق و رو به پیشرفت باشند، در این میان عروسک گردانان و صدا پیشگانی به این گروه اضافه شدهاند که هر کدام با خود چیزی برای عرضه به این مجموعه همراه داشتهاند، دنیا فنیزاده دختر پرویز فنیزاده که عروسک گردانی کلاه قرمزی را به عهده دارد این روزها همراه حمید جبلی این عروسک دوست داشتنی را دوباره برای ما زنده میکند و در کنار محمدرضا هدایتی، کاظم سیاحی، شیما بخشنده، عیسی یوسفپور، علی سرابی، محمد بحرانی و دیگران به کوشش خود در این مجموعه ادامه میدهند. البته در این سالها کلاه قرمزی از نظرات بسیاری در ساخت برنامههایش کمک گرفته است که حبیب رضایی یکی از آن هاست و به عنوان مشاور هنری در گروه حضور یافته است.
اما حضور هنرمندان در این برنامه نیز از توجه خاص شخصیتهای فرهنگی وگاه سیاسی به این برنامه خبر میدهد. به طور مثال باران کوثری پس از پنج سال با برنامه کلاه قرمزی به تلوزیون باز میگردد یا مجمد جواد ظریف در صحبتهایش از این برنامه سخن میگوید.
با تمام این اوصاف مهمتر از همه این است که ایرج طهماسب، حمید جبلی و گروهشان همیشه صدای مردم و همراه آنها بودهاند و سادگی و صمیمیتشان تقلبی نیست. همانطور که گفتهاند آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند! و کار این گروه برای همیشه به عنوان اثری موفق و به یاد ماندنی در ذهن مخاطبان ثبت خواهد شد.
نوشته: مرضیه قزوینیزاده
انتهای پیام /